شناسه خبر:21146
1399/2/17 23:58:41

سپهرغرب، گروه اندیشه: خط مردم‌سالاری خمینی در چارچوب امام و امت با خط نظم تکنوکرات‌ها حتی در پوشش نهادهای انقلابی، دو خط موازی است که هیچ‌گاه به هم نمی‌رسند!

«آن‌ وقت‏ شیطنت‏ این‏ بود که‏ سیاست‏ از مذهب‏ خارج‏ است... این مطلب شکست‌ خورده؛ حالا مى‏‌گویند که سیاست حق مجتهدین است. یعنى در امور سیاسى در ایران 500 نفر دخالت کنند، باقیشان بروند سراغ کارشان. یعنى مردم بروند سراغ کارشان، هیچ کار به مسائل اجتماعى نداشته باشند... این از آن توطئه سابق بدتر است». (امام خمینی 1362/12/09)

در جمهوری اسلامی که امام می‌گفت مردم به حدی نقش داشتند که در نظام ولایت فقیه تصمیم 500 نفر مجتهد بدون حضور مردم در صحنه، سکولاریسمی بدتر و خطرناک‌تر از تصویر ما از سکولاریسم بود.

امام از روز نخست می‌خواست مردم را به صحنه بیاورد و انقلاب با حضور مستمر مردم، هویت حقیقی خود را حفظ کند و جمهوری بماند؛ نخستین سخنرانی امام درباره سازندگی کشور دو روز قبل از پیروزی انقلاب، یعنی بیستم بهمن‌ماه است.

«خرابی‌ها بسیار است: در جهت اقتصاد، در جهت فرهنگ، در جهت ارتش، در جهات دیگر؛ این با کوشش همه‌جانبه همه اقشار ملت باید ترمیم بشود. کوشش کنید اجانب را بیرون کنید، این قدم اول است. قدم دوم، قدم سازندگى بوده که مهم‌تر از قدم اول است. قدم سازندگى از حالا به بعد شروع مى‌‏شود.»

      تقابل دولت در دولت و نهادهای انقلابی

با این جمله کار تمام بود. بچه‌های جهاد سازندگی آن زمان چند ماه قبل از سخنرانی امام درباره جهاد سازندگی در خرداد 58، حرکت را شروع کردند.

در مقابل این نگاه امام، دولت موقت بازرگان بود. دولت موقت در همان روزهای نخست طی بیانیه‌ای بعد از تبریک پیروزی انقلاب، از مردم می‌خواست از خیابان به خانه برگردند تا دولت بازسازی را شروع کند. دعوایی که بعدها ادامه یافت و دولت موقت نهادهای انقلابی را مزاحمانی می‌دانست که یک بی‌نظمی و حالت «دولت در دولت» درست کرده‌ بودند.

دولت موقت رفت، اما این تفکر فقط مخصوص دولت موقت نبود. استدلال‌های موافقان تبدیل جهاد سازندگی به وزارتخانه را در سال 1362 ببینید، همان حرف‌هاست که با ادبیات دیگری تکرار می‌شود. در سال‌های آخر دهه 70 این استدلال که سازندگی کار دولت است، کار خودش را کرده بود و اکثر نهادهای انقلابی که بستر حضور مردم بودند یا از بین رفتند و یا عملاً به مجموعه‌های شبه دولتی تبدیل شدند؛ حالا نظمی که آن‌ها می‌‌خواستند، حاکم شده بود.

پیگیری این خط فکری حکایت غم‌انگیز پُردامنه‌ای است که از این چند سطر برنمی‌آید، به زمانه خودمان برگردیم.

در سال 1399 و پنج سال مانده به افق چشم‌انداز بیست‌ساله، باز می‌توان همین فکر را دید. همین چند روز قبل رهبر انقلاب در سخنرانی نیمه شعبان خود فرمودند: «تأکید می‌کنم که این برنامه‌هایی را که مسئولین دولتی برای برخی از قشرهای ضعیف درنظر گرفته‌اند، هرچه سریع‌تر، هرچه بیشتر، هرچه بهتر ان‌شاء‌الله به اجرا دربیاورند؛ لکن در کنار این، «مردم» هم وظیفه دارند. عده‌ای هستند که در این شرایط و در این اوضاع حقیقتاً زندگیشان به‌سختی قابل گذران است و نمی‌توانند زندگی معمولی خودشان را اداره کنند؛ مردمی که دستشان باز است و توانایی دارند بایستی در این زمینه فعالیت وسیعی را شروع کنند... چه خوب است که یک رزمایش گسترده‌ای در کشور به‌وجود بیاید. برای مواسات و همدلی و کمک مؤمنانه به نیازمندان و فقرا که این اگر اتفاق بیفتد، خاطره‌ خوشی را از امسال در ذهن‌ها خواهد گذاشت.»

      بگذارید همدلی‌ها مردمی بماند

دقت فرمودید! در کنار دولت و دستگاه‌های اجرایی کشور، مردم به رزمایش مواسات دعوت شده‌اند، نتیجه اما چه شده؟

با خوشحالی از تشکیل قرارگاهی صحبت می‌کنیم که 33 دستگاه مسئول از سپاه، کمیته امداد، بهزیستی، تبلیغات اسلامی، هلال‌احمر، ستاد اجرایی فرمان امام، سازمان بسیج، شورای سیاست‌گذاری ائمه جمعه و نظایر این در آن فعال شده‌اند برای رزمایش مواسات و قرار است این‌ها حتی کمک‌های مردمی را هم سازمان‌دهی کنند!

این‌گونه می‌توان از یک حرکت مردمی با ظرفیت، یک هیچ یا نزدیک به هیچ ساخت.

خط مردم‌سالاری خمینی در چارچوب امام و امت با خط نظم تکنوکرات‌ها حتی در پوشش نهادهای انقلابی، دو خط موازی است که هیچ‌گاه به هم نمی‌رسند!

* حمید آقانوری

شناسه خبر 21146