سپری شدن وقت زنان بیرون از منزل با مزایا و معایبی همراه است که وقتی همه اینها را در کنار هم میگذاریم، میبینیم که ذات وجودی زن برای انجام کارهای سنگین و طاقت فرسا و حتی کارهای روزمره اداری که مدام با تکرار همراه است ناهمگون است. به هر حال توان بدنی و قوای جسمانی زن در یک حد مشخصی قرار دارد اگر زن تمام انرژی خود را بیرون منزل خرج کند و با خستگی تمام وارد خانه شود آن سقف دیگر خانه نخواهد بود و تبدیل به استراحتگاهی برای پدر و مادر خواهد شد و جایگاه اصلی خود را به عنوان کانون و محور تربیت فرزندان و همچنین منشا آرامش برای اعضای خانواده به ویژه مرد، از دست خواهد داد.
شاغل بودن زنان از همه مهمتر وظیفه و نقش مادری را زیر سوال میبرد، بدیهی است که وقتی ادرات و کارخانهها را زنان در نقشهای مختلف شغلی پر کنند از آن سو مهدهای کودک و شیرخوارگاهها نیز بر تعدادشان افزوده خواهد شد، مربیان مهد کودک که عموما افراد آموزش دیدهای هم نیستند جای مادر را برای ساعات زیادی پر خواهند کرد، ساعاتی که لحظات مفید از روز کودک را شکل خواهد داد چراکه وقتی این کودک به همراه مادرش وارد خانه میشود با مادری بیحوصله، خسته و عصبی مواجه خواهد شد که تمام تلاشش خواباندن وی و در نهایت سرگرم کردنش با تلویزیون و سایر تکنولوژیها اعم از بازی با موبایل و تبلت و غیره خواهد بود. وجود چنین کمبودهایی در زندگی کودک با آسیبهای غیر قابل جبرانی همراه خواهد شد.
تاثیر دولت در سازماندهی اینگونه مسائل قابل چشمپوشی نیست، اگر شرایط کار برای زنان در خانه فراهم شود از طرفی هم نیازهای مادی خانواده تا حد زیادی رفع میشود و هم وظیفه همسری و مادری به نحو شایستهتر انجام خواهد شد همچنین زمانی که زن بیرون از خانه مشغول باشد مسئله فرزندآوری نیز در حاشیه قرار میگیرد و معمولا چنین خانوادههایی به یک و نهایت دو فرزند بسنده خواهند کرد. در چنین شرایطی علاوه بر اینکه فرزند این خانواده از موهبت محبتهای مادری محروم خواهد شد در آینده از حیث داشتن خواهر و برادر نیز احساس کمبود خواهد کرد. همانگونه که این اتفاق بعد از دو قرن در خانوادههای اروپایی رخ داد و حال که آنها به نهایت تکنولوژیها و امکانات دست یافتهاند به زندگی با حیواناتی مثل سگ و گربه روی آورده اند.
همچنین نکته قابل تامل دیگر رابطه با اشتغال زنان آمار طلاق است. طبق تحقیقات در شهرهایی که میزان اشتغال زنان در آن بالاتر است آمار و ارقام طلاق و نارضایتی از زندگی زناشویی نیز بیشتر است؛ استقلال مالی زن از مرد، تامین نیازهای روانی زن در بیرون از خانه و در محل کار توسط همکاران زن و مرد، ناهنجاریهای اجتماعی در برخی از محیطهای کاری و انحراف از ارزشهای مقدس خانواده و وفاداری به شوهر، قصور در انجام وظایف مهم و بنیادین مادری و همسری و بسیاری از مسائل دیگر از جمله عواملی است که آمار طلاق را در بین زنان شاغل بالا برده است.
نقش مرد در اینکه زنان با بهانه افسردگی و یکنواختی محیط خانه و بهانههایی از این دست علاقهمند به کار بیرون نباشند غیر قابل انکار است. اگر مردان نیز در همسرداری و محبتهای همهجانبه به همسرشان دریغ نکنند و یار و همدل او باشند و همچنین در فرزندداری و کارهای خانه درکنار او باشند بسیاری از مشکلات و انحرافات و بیماریهای روحی و روانی از زنان جامعه رخت خواهد بست و به معنای واقعی سبک زندگی اسلامی به اجرا در خواهد آمد.
منبع: مشرق
شناسه خبر 25114