فرآیند جهانی شدن فرصتها و چالشها، باعث پدید آمدن مفاهیم جدیدی همچون حکمرانی جهانی و سازمانهای غیردولتی بینالمللی در عرصه جهانی شده و جایگاه دولتها را به عنوان تنها بازیگران عرصه جهانی دستخوش تغییر و تحولات زیادی کرده است.
با پیدایش موضوعات گسترده و فراگیر همکاریهای چند جانبه بینالمللی در عرصه جهانی و همچنین حضور بازیگران و کنشگران جدید در چارچوب سازمانهای غیردولتی بینالمللی، نقش بسزایی در روند سیاستگذاری و حکمرانی جهانی پیدا کردهاند.
تغییر و تحولات نظام بینالملل باعث شده محیط یک جانبهگرایی بینالمللی و قدرت مسلط یک کشور جای خود را به محیط چند جانبهگرایی، جهانشمول و حکمرانی جهانی بدهد که بیشتر بازیگران آنها را شهروندان و نمایندگان آنها در سازمانهای غیردولتی بینالمللی تشکیل میدهند.
در بستر جهانی شدن، کلانشهرها و بخصوص شهرهای جهانی به عنوان کنشگران جدید عرصه بینالمللی سعی میکنند در چارچوپ سازمانهای غیردولتی بینالمللی در قالب دیپلماسی شهری در مورد فرصتها و چالشهای مشترک جهانی مشارکت کنند تا از این طریق موقعیت جهانی خود را ارتقا داده و در حکمرانی جهانی، سازمانهای بینالمللی غیردولتی و همچنین به دیپلماسی شهری به عنوان متغیر وابسته و نقش آن در همکاریهای بینالمللی چندجانبه و ارتقا موقعیت کلانشهرها پرداخته شود.
پدیده جهانی شدن باعث به وجود آمدن فرصتها و چالشهای فرامرزی و به تبع آن مفهوم حکمرانی جهانی شده که این امر باعث ظهور بازیگران جدید بینالمللی در قالب سازمانها، نهادها و انجمنهای بینالمللی در عرصه جهانی شده است.
در این راستا کلانشهرها و شهرهای جهانی سعی میکنند با ابزار دیپلماسی شهری، میزان مشارکت و همکاری بینالمللی خود را در موضوعات جهانی بالا ببرند تا از این طریق موقعیت برتری را در سیاستگذاری جهانی کسب کنند.
جهانی شدن فرآیند افزایش ارتباطات بین جوامع
مرتضی قورچی، استادیار و دکترای جغرافیای دانشگاه شهید بهشتی تهران معتقد است: «مفهوم دیپلماسی شهری به عنوان مولفهای تأثیرگذار میتواند در ارتقای موقعیت کلانشهرها و شهرهای جهان در حکمرانی جهانی تأثیر بسزایی داشته باشد.»
وی با بیان اینکه از جهانی شدن تعاریف مختلفی شده است و ظاهراً هر نظریهپردازی آن را به معنای خاصی بکار میبرد، میگوید: بعضی جهانی شدن را فرایند زدودن قید و بندهای جغرافیایی جهت تضعیف توان دولت_ملتها و گسترش نیروهای فراملی دانستهاند و گیدنز جهانی شدن را پیامد مدرنیته میداند و آن را «تشدید روابط اجتماعی جهانی» تعریف میکند؛ همان روابطی که موقعیتهای مکانی دور از هم را چنان به هم پیوند میدهد که هر رویداد محلی تحت تأثیر رویدادهای فوقالعاده دورتر شکل میگیرد.
این دکتر جغرافیای دانشگاه شهید بهشتی تهران ادامه میدهد: جهانی شدن فرایند افزایش ارتباطات بین جوامع است به شکلی که حوادث و رویدادهای گوشهای از جهان به شکل فزایندهای بر کل جهان اثر میگذارد و در دنیای جهانی شده، وقایع و رخدادهای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، محیط زیستی و بهداشتی به یکدیگر مرتبط هستند.
وی با بیان اینکه تاکنون پنج نوع کاربرد متفاوت از واژه جهانی شدن مطرح شده است که برخی به مفهوم آزادسازی اشاره میکند، میافزاید: جمعی این واژه را به معنای غربی شدن میدانند، برخی دیگر از بکارگیری این واژه مفهوم بینالمللی آن را مدنظر دارند، عدهای مفهوم جهانیسازی را مراد میدانند و برخی دیگر جهانی شدن را در قالب قلمروزدایی دنبال میکنند.
قورچی تصریح میکند: با گذری اجمالی بر نظرات مختلف در خصوص جهانی شدن میتوان آن را اینگونه جمعبندی و خلاصه کرد،که افزایش بیسابقه میزان سرمایهگذاری خارجی و افزایش جریان سرمایه بینالمللی، گسترش حجم تجارت و تنوع معاملات بینالمللی، انتقال سریع و رو به گسترش تکنولوژی، شکل گیری شرکتهای بزرگ چند ملیتی، مهاجرت نیروی کار بینالمللی، گسترش حمل و نقل بینالمللی و شبکه راههای زمینی، دریایی و هوایی در سطح جهان، پدیداری و گسترش ارتباطات مخابرهای و الکترونیکی، رسانههای جمعی همچون روزنامهها، خبرگزاریها، رادیو و تلویزیون و سینما همچنین ارتباطات ماهوارهای، شبکههای رایانهای و اینترنت و از آن طریق فرایندهای تبادل اطلاعات در اقصی نقاط جهان از عوامل مهم در فرایند جهانی شدن است.
وی تاکید میکند: هرچند جهانی شدن فواید و فرصتهای فراوانی پیش روی جوامع انسانی قرار داده است، در کنار این فرصتها و مزایا، معایب و چالشهایی را هم برای جوامع انسانی به خصوص کلانشهرها به وجود آورده است که این امر باعث شده شهرها بیش از گذشته نیازمند همگرایی و مشارکت در عرصههای بینالمللی باشند.
چالشهای پیش روی کلانشهرها
این دکتر جغرافیای دانشگاه شهید بهشتی تهران با اشاره به چالشهای پیش روی کلانشهرها، اظهار میکند: افزایش فقر، دسترسی ناکافی به مسکن و خدمات اصلی شهری، گسترش زاغهنشینی و مسکنهای غیرقانونی، سیستم حمل و نقل ناکافی، بیگانگی شهروندان، رقابت شغلی و اقتصادی نابرابر، نارسایی امکانات اصلی شهر، ویرانی محیط زیست، آلودگی هوا، تراکم جمیعت، ناکافی بودن خدمات بهداشت اصلی و آب و بحرانهای اجتماعی از چالشهای پیش روی کلانشهرها است.
وی با بیان اینکه کلانشهرها برای کسب جایگاه رفیع خود در فرایند جهانی شدن و زنده ماندن در برابر تحولات پرشتاب قرن 21 راهی جز تکیه بر مشارکت آگاهانه شهروندان و به ویژه تشکلهای غیردولتی و داوطلب ندارند، میافزاید: در این فرآیند شهروندان با سهیم شدن در تصمیمات اثرگذار بر زندگی خود و جامعه شهری و با درک حقوق شهروندی و با شناخت و فهم از مسئولیتپذیری جمعی و گروهی، هزینههای اداره شهر را کاهش داده و بر تواناییهای مدیریت کلانشهر خواهند افزود.
قورچی با تاکید بر اینکه مدیریت کلانشهرها بر محور سیاست تمرکززدایی و ایجاد دموکراسی در مدیریت امکانپذیر است، میگوید: تمرکززدایی و معطوف شدن به انرژی پایانناپذیر شهروندان و پذیرش سازمانهای غیردولتی به عنوان شریک و نه رقیب از جمله استراتژیهای ضروری و انکارناپذیر برای مدیریت شهری آینده است.
وی خاطرنشان میکند: برای مدیریت و رفع مسائل و مشکلات ناشی از جهانی شدن، علاوه بر سیاست تمرکززدایی و ایجاد دولت محلی، همکاری و مشارکت همه جانبه بینالمللی و همچنین سهیم شدن در حکمرانی جهانی را میطلبد چون هیچ کلانشهری به تنهایی قادر به مدیریت و حل چالشهای مشترک نیست و نیازمند همکاریهای بینالمللی دوجانبه و چند جانبه در بستر نهادها، انجمنها و سازمانهای تخصصی بینالمللی در قالب دیپلماسی شهری هستند.
این دکتر جغرافیای دانشگاه شهید بهشتی تهران با اشاره به اهمیت موضوع حکمرانی جهانی، اظهار میکند: حکمرانی جهان از جمله مفاهیمی است که به همراه مفهوم جهانی شدن وارد ادبیات سیاسی و روابط بینالمللی شده است.
وی ادامه میدهد: مسائل و مشکلاتی در سطح جهانی به وجود آمده که یک کشور یا تعدادی از کشورهای قدرتمند نیز از عهده حل آنها ناتوان هستند و این امر باعث پیدایش این مفهوم شده است؛ به عبارت دیگر معضلات جهانی باعث به وجود آمدن و رشد مفهوم حکمرانی جهانی شده است.
حکمرانی جهانی به معنای حکومت کردن بر کل جهان نیست!
قورچی معتقد است: «هنگامی که از حکمرانی جهانی سخن میگوئیم این پیش فرض را پذیرفتهایم که در فضای جهانی شدن قرار داریم چرا که افزایش منافع و ارزشهای مشترک قادر خواهند بود تا در زمینههای اقتصادی، محیط زیست، امنیتی، سیاسی و حل و فصل مناقشات فعال و مؤثر باشند.»
وی با بیان اینکه واژه حکمرانی جهانی به معنای حکومت کردن بر کشورها یا کل جهان نیست بلکه اغلب به عنوان راهنمایی و هماهنگی فعالیتهای مشخص شناخته میشود، میافزاید: در سطح بینالمللی مفهوم حکمرانی به معنای تمامی اعمال و فعالیتهای مختلفی تعریف میشود که ظرفیت دسته جمعی حکومت برای برخورد با منافع رو به گسترش خطرات جهانی شکل داده و فرآیند تغییرات بینالمللی را به منظور اجتناب از خطرهای عمده تحت تأثیر قرار داده و به آنها جهت میدهد.
این دکترجغرافیای دانشگاه شهید بهشتی تهران میگوید: کمیسیون حکمرانی جهانی در سال 1995 حکمرانی جهانی را چنین تعریف میکند: «به مجموعه راههای مختلفی که افراد و سازمانهای عمومی و خصوصی از طریق آن مسائل مشترکشان را مدیریت میکنند و این راههای مختلف، مجموع فرایند پیوستهای است که از طریق آن منافع متعارض یا متفرق ممکن است مورد توجه قرار گرفته و همکاری در پیش گرفته شود.»
وی ادامه میدهد: عوامل مختلفی در ایجاد و گسترش این مفهوم نقش داشتهاند که از آن جمله میتوان به جهانی شدن اشاره کرد زیرا در دنیای جهانی شده، بشریت با پدیده مدیریت مسائل و مشکلات جهانی رو برو شده است.
منبع: ایمنا
شناسه خبر 31848