کانالهای هواداری بیهویت؛
از تجارت سیاه تا تفرقهافکنی و نفرتپراکنی در فوتبال
سپهرغرب، گروه ورزشی: کانالهای هواداری بیهویت برخی باشگاهها از سوی افرادی مدیریت میشوند که علاقهای به فوتبال کشورمان ندارند، بلکه فقط به دنبال رونق تجارت سیاه و غیر قانونی خود هستند.
در روزهای نهچندان دور لیدرهای تیمهای فوتبال ایران امپراطورهای بدون تاجوتخت بودند. شعرها و شعارهایی که برای تیمها، بازیکنان، مربیان و حتی مدیران میساختند، گاهی منشأ تعیین سیاستهای کلان فوتبال باشگاهی ایران میشد.
لیدرها و نوچههایشان آنقدر قدرت و نفوذ در فوتبال کشورمان پیدا کردند که داد بسیاری از ستارهها و چهرههای سرشناس فوتبال درآمد و حتی کار به شعار علیه مدیران ارشد فدراسیون فوتبال و وزارت ورزش هم کشید. خلق صحنههایی مثل چاقوکشی در ورزشگاهها و روی سکوها به کنار!
برخی مدیران باشگاهها به دنبال لیدرپروری و برخی سیاست ضد لیدری را دنبال کردند، اما نقش سکوها و شعارهایی که در جریان مسابقات فوتبال داده میشد، غیر قابل انکار بود. با رشد و توسعه اینترنت و گوشیهای تلفن همراه لیدرها نقش تعیینکننده و تأثیرگذار خود را خیلی زود به کانالهای طنازِ هواداری در فضای مجازی دادند.
دنیای اینترنت و شبکههای اجتماعی حتی جهان توپ گِرد را هم تحت تأثیر قرار داده است. برخی از این لیدرها که سواد و هوش بهتر و بیشتری داشتند، خیلی سریع بهجای بوق و شیپور، موبایل به دست شدند و آسانتر از آنچه تصورش را میکردند، هواداران را تحت تأثیر قرار دادند.
بهجای اینکه فقط در 90 دقیقه جریان بازی با طبل و شیپور چند هزار تماشاگر را تحت فرمان خود دربیاورند، در 24 ساعت شبانهروز احساسات میلیونها هوادار را با کانالهای هواداری به بازی گرفتهاند.
البته برخی از این کانالهای هواداری تأثیرگذار فقط در اختیار لیدرها و هواداران واقعی فوتبال نبوده و نیستند، بلکه سکان هدایت این کانالها به دست افرادی سودجو افتاده که نهتنها هیچ علاقهای به تیم خاصی ندارند، بلکه حتی با اصول اولیه فوتبال هم آشنا نیستند، اما راه و روش کاسبی سیاه و بازی با احساسات هواداران که عمده آنها جوانان و نوجوانان پاک هستند را بهخوبی بلدند.
همین چند وقت پیش بود که اعلام شد فردی صاحب و مالک دو کانال استقلال و پرسپولیس است و با لفاظی و شایعهپراکنی خیلی راحت احساسات پاک هواداران را به بازی گرفته است و از این راه هم تعداد فالورهایشان را افزایش داده، هم تأثیرگذاری خود را در دنیای فوتبال بالا برده و پولهای کلانی به جیب میزند.
معاون فرهنگی یکی از باشگاههای پُرهوادار همین فصل گذشته اعتراف کرد که پیشنهاد چند ده میلیون تومانی از طرف باشگاه به یکی از کانالهای هواداری در تلگرام ارائه شد، اما پاسخی که دریافت کرده باعث حیرت خودش و مدیران باشگاه شده است. مالک کانال تلگرامی بهاصطلاح هواداری گفته این مبلغ را ظرف مدت یک هفته بهدست میآورد و بعد باشگاه میخواهد مالکیت باشگاه را با این رقم خریداری کند؟!
ادمین برخی از این کانالهای بهاصطلاح هواداری گاهی در خارج از کشور هستند و هیچ علاقهای نه به آن تیم خاص که به فوتبال و حتی کشور ایران ندارند و نگاهی ابزاری به هواداران باشگاهها دارند. هوادارانی که واقعی هستند و قربانی این کانالهای فیک هواداری میشوند و با تبلیغات آنها گاهی حتی به دام سایتهای شرطبندی غیر قانونی میافتند. این کانالها نهتنها زمینهساز شایعه، حاشیه و جنجال در فوتبال میشوند، بلکه با تبلیغات سایتهای شرطبندی زمینه به فساد کشیدن نوجوانان و جوانان ایران را هم فراهم میکنند و تجارتی سیاه را با ارقامی که گاهی به میلیاردها تومان میرسد، راهاندازی کردهاند.
این کانالهای هواداری فقط جیب مردم را خالی نمیکنند، بلکه با شایعهسازی و حاشیهسازی گاهی زمینه تفرقهافکنی، کینه و عداوت را بین هواداران باشگاهها رقم میزنند و با بحثهای قومیتی که به راه میاندازند، حتی باعث اختلافهای عمیقی بین شهرهای مختلف کشورمان میشوند.
درگیریهایی که در جریان بازی پرسپولیس و سپاهان همین یکی دو فصل پیش رخ داد را همه بهخاطر دارند. برخی هواداران حتی خودرو برخی عکاسان ورزشی را به آتش کشیدند که همهچیز تحت نفوذ و تأثیر همین کانالهای هواداری بود که گاهی بیهویتترین نهاد در فوتبال کشورمان هستند.
برخی کانالهای بیهویت هواداری زیر نظر باشگاهها نیز نیستند، اما بهراحتی با اسم آن باشگاهها میلیونها و حتی میلیاردها تومان پول به جیب میزنند. برای مقابله با این کانالهای بیهویت هواداری نیاز به برنامهای مدون از سوی باشگاهها و حتی رسانهها است. باشگاهها باید با مراجعه به نهادی مسئول و ذیربط زمینه برخورد و فیلتر و بستن چنین کانالهای بیهویتی را فراهم کنند و رسانهها از روزنامهها تا خبرگزاریها و صداوسیما باید خود را بهروز کنند و بدانند که باید هرچه سریعتر روشهای نوین اطلاعرسانی را جایگزین روشهای سنتی و قدیمی کنند تا حداقل از دایره نفوذ کانالهای بیهویت هواداری در فوتبالمان کاسته شود. برخی اوقات شاهدیم که این کانالها زمینهساز تصمیمگیریهای هیجانی مدیران با تجربه فوتبال را هم فراهم کردهاند.
همین چند وقت قبل بود که کاظم اولیایی در یکی از گفتوگوهای رادیویی خود گفت که در یکی از نشستهای مهم در وزارت ورزش و جوانان وقتی در مورد انتخاب اعضای هیئتمدیره سرخابی صحبت میشده، معاون وقت وزارت ورزش نام فردی را مطرح کرده است که دلیل این انتخاب تعداد زیاد فالورهایش در اینستاگرام اعلام شده بود!
حتی خیلی از بازیکنان و مربیان فوتبال تحت تأثیر انتقادها و تمجیدهای خارج از عرف این پیجهای هواداری هستند و تصمیمات مهم خود را براساس این تعاریف و یا نقدها میگیرند. کار به جایی رسیده که حتی برخی جریانات دلالی با این کانالهای هواداری پیوند عجیبی خوردهاند و واسطهگران فوتبالی که همیشه از آب گلآلود برای بهرهبرداری خود استفاده کردهاند، اکنون با شرایط بهتر و دست بازتری با کمک این کانالها به اهداف سودجویانه خود میرسند.
اطلاعاتی که گاهی این کانالهای هواداری بیهویت در فضای مجازی منتشر میکنند، اغلب اشتباه است و حتی گاهی زمینه لجنپراکنی را فراهم میکنند. آخرین نمونه آن را میتوان به ماجرای شکایت النصر عربستان از پرسپولیس بعد از شکست در میدان سبز فوتبال دانست که برخی نقش این نوع اطلاعرسانی در فضای مجازی را در ارائه اطلاعات به کنفدراسیون فوتبال آسیا و باشگاه النصر پُررنگ میدانند.
اگرچه هیجان فوتبال به کُریهای هواداری آن است، اما کُریخوانی با نفرتپراکنی کاسبکارانه زمین تا آسمان تفاوت دارد. هنوز همه به یاد داریم که دروازهبان تراکتور چطور بهخاطر خطدهی عجیب برخی کانالها متهم به شرطبندی و تبانی با حریف شد. هنوز یادمان هست که چطور علیاری مدافع سایپا از سوی همین کانالهای بیهویت متهم به کمکاری و تبانی با پرسپولیس شد، درحالی که هیچکدام اینها درست نبود.
اینروزها کانالهای هواداری تیمهای مختلف کار را فراتر هم بردهاند. کافی است تیمهای مثلاً مورد علاقه آنها در امر نتیجهگیری دچار مشکل شوند، از همان لحظات ابتدایی بازی شروع به فحاشی و دستورات تاکتیکی به سرمربیان تیمها میکنند و یا اگر در مسابقات داوریها دچار مشکل باشد، چنان ارکان داوری را زیر سؤال میبرند که گویی عمدی در این مسائل است.
جو نامناسب فضای مجازی در دنیای فوتبال حتی صدای خود مربیان و برخی بازیکنان را درآورده است. بارها در نشستهای خبری سرمربیان از این فضا گلایه کردهاند؛ آنها بهخوبی میدانند چه فشار کاذبی از سوی این ادمینها به تیم وارد میشود. نکته عجیب این است که گاهی برخی چهرهها و باشگاهها خود نیز دستی بر آتش دارند و با این کانالها ارتباط داشته و اخبار تیم خود را در اختیار آنها میگذارند تا در شرایطی که نیاز به حمایت این کانالها دارند، بتوانند از آنها بهره ببرند!
گاهی ایجاد شایعه برای رقیب و یا تهدید به برخی کارهای غیر عرف نیز مشاهده میشود. لقب دادن به رقبا و تحقیر تیمهای رقیب ازجمله اقدامات تحریکآمیز این کانالها هستند؛ اگر حریفی با هر شرایطی برنده بازی باشد، تخریب آنها از سوی این کانالها در دستور کار قرار میگیرد. اتهامزنی به مسئولان ورزشی و فدراسیون فوتبال و باشگاه حریف ازجمله مواردی است که بعد از هر مسابقه از سوی این کانالها درحال اتفاق افتادن است و به نظر میرسد کسی هم مراقب این فضای بهشدت هیجانی و مسموم نیست.
22 اردیبهشتماه 1398 وقتی اعلام شد که کانونهای هواداری بهخاطر برخی رفتارهای غیر متعارف لیدرها منحل میشود، هیچکس تصور نمیکرد که جانشین مجازی آنها خیلی راحتتر و بیشرمانهتر باعث آلودگی فضای فوتبال شود. اکنون بهخاطر ویروس کرونا ورزشگاهها خالی از تماشاگر است، اما با بازگشت هواداران به ورزشگاهها این فیکهای هواداری میتوانند فضای فرهنگی فوتبال را صدچندان مسمومتر از قبل کنند؛ مگر برخوردی اصولی با این کانالهای بیهویت انجام شود.
شناسه خبر 33068