سپهرغرب، گروه ریحانهآفرینش - طاهره ترابیمهوش: یک روانشناس کودک و نوجوان با تأکید بر لزوم مداخله بههنگام در پیشگیری از بروز رفتارهای پرخطر، افزود: این الزام از آنجا نشأت میگیرد که متأسفانه اغلب اختلالات روانی که در نوجوانان بروز پیدا میکند، غیر قابل درمان و جبران است؛ درواقع این فکر غلط است که در پی بروز این اختلالات در نوجوان امکان نجات آن فراهم است.
چندی پیش مادری برایم تعریف میکرد که در گوشه خیابانی جمع چندنفره پسران را دیده که با لطائفالحیل تلاش میکردند دختر نوجوانی را با خود همراه کنند. او میگفت آن شب تا صبح خوابم نبرد که الآن آن دختر چه میکند؟ با کدام یک از آن پسران رفته و چه بر سرش آمده؟ آیا در برابر فشار پسران برای بیان گذشتهاش توانسته مقاومت کند یا نه؟ این مادر که بسیار متأثر شده بود میگفت: تمام شب به خودم میگفتم کای اش میرفتم و از آن محیط دورش میکردم.این تصویر و هزاران قاب مانند این که در گوشه و کنار شهرها شاهد آن هستیم حاصل عوامل مختلفی است که نتیجه آن چیزی جز به خطر افتادن کرامت انسانی و آینده دختران نوجوان نیست. متأسفانه دختران کم سن ما با کمترین مهارت و اطلاع از واقعیتهای جامعه درگیر روابطی میشوند که میتواند تبعات بسیار سختی را برای آنها رقم بزند. حال هرچقدر این روابط گستردهتر و بیشتر باشد، به مسائل جنسی منجر شده و دختران نوجوان ما بهصورت مکرر در معرض رفتارهای پرخطر قرار میگیرند و حجم و عمق فاجعه دوچندان میشود.
بررسی پژوهشهای انجامشده درباره رابطه با جنس مخالف در میان جوانان بیانگر آن است که این پدیده از بدو پیدایش مجدد، به لحاظ کمی و کیفی تغییر زیادی یافته است. منظور از تغییرات کیفی آن است که رابطه با جنس مخالف به شکلهای مختلفی بازتولید شده که میتوان به روابط همخانگی، (ضدعاشقانه)، الگوهای مدرن (روابط مبتنیبر عشق سیال) و الگوی پسامدرن اشاره کرد. منظور از تغییرات کمی نیز آن است که برخلاف گذشته که جوانان فقط با یک نفر رابطه داشتند، اکنون با چندین نفر همزمان یا طی دورهای، رابطه جنسی دارند. در این راستا شواهد نشانگر آن است که از میان دانشجویان مجرد شهر تهران، 35 درصد فقط یک رابطه، 5/36 درصد دو یا سه رابطه و 3/28 درصد بیش از سه رابطه با جنس مخالف را تجربه کردهاند و حدود 21 درصد از پسران مجرد و 14 درصد از دختران مجرد، تجربه رابطه فیزیکی و جنسی داشتهاند. البته باید بگوییم با توجه به کاهش سن بلوغ و پویایی این پدیده دامنه نفوذ آن به سنین نوجوانی رسوخ پیدا کرده و همانطور که اشاره کردیم این گروه سنی به شدت در معرض این پدیده و تبعات آن قرار دارند.
بنابراین با توجه به اهمیت موضوع در این شماره از ریحانه آفرینش در گفتوگو با روانشناس کودک و نوجوان به چرایی و پیامدهای این پدیده اجتماعی میپردازیم که در ادامه میخوانید:
داود فتحی با بیان اینکه ارتباط بین دختران و پسران همواره در دوران نوجوانی و کمتر از آن محل مناقشه و نگرانی والدین بوده و هست، گفت: این البته این موضوع در تمام دنیا یک مسئله پرحاشیه محسوب میشود و تنها سطح دغدغهها با ما متفاوت است.
کودکان دارای اختلالات بیشفعالی سلوک، مستعد رفتارهای پرخطر
وی با ابراز اینکه در خصوص چرایی ورود نوجوان و کودک در روابط پرخطر چند پیشفرض را باید مورد بررسی قرار داد، افزود: نخست باید به این مسئله پرداخت که کدام قشر از نوجوانان مستعد ورود به این روابط هستند؟ پاسخ این است که کسانی که سابقه اختلالات بیشفعالی سلوک داشته و افرادی که مورد بدرفتاری، بیاعتنایی و نافرمانی والدین قرار گرفتهاند متأسفانه بسترهای ابتلا به این معضل را دارند.
وی با اشاره به اینکه البته بهجز اختلاتی که پیشتر برشمردیم موارد دیگر نیز در بروز این قبیل رفتارها تأثیرگذار است، خاطرنشان کرد: ازجمله این افراد کسانی هستند که در نظام خانوادگی آشفته تربیت میشوند در این قبیل خانوادهها پدر و مادر در اغلب موارد در حال تخریب شخصیت یکدیگر هستند.
چند تربیتی بودن عاملی مؤثر در بروز رفتارهای پرخطر
این روانشناس کودک و نوجوان ادامه داد: البته در این خانواده بیشتر پدر و مادر خود دچار چند اختلال روانی بالینی هستند.
فتحی با بیان اینکه عدم نظاممند بودن خانواده نیز از دیگر عوامل تأثیرگذار در بروز رفتارهای پرخطر از نوجوانان است، تشریح کرد: در این خانوادهها الگوی تربیتی نامشخص است به طوری که نقش والدین در تربیت مشخص نیست و یا اینکه چندتربیتی حکمفرما است و اقتدار والدین در تربیت فرزندان زیر سؤال میرود.
وی با اشاره به اینکه در خانواده چندتربیتی مجازات هرگونه رفتار بد از سوی فرزندان (کودک و نوجوان) توسط فرد تأثیرگذار و دخیل در تربیت (همچون پدربزرگ، مادربزرگ، عمه، عمو، خواهر بزرگتر و برادر بزرگتر و غیره) مورد تأیید قرار میگیرد، تشریح کرد: کودکان و نوجوانانی که در معرض محیطهای نامطلوب نیز قرار دارند از دیگر افراد مستعد برای بروز چنین رفتارهایی به حساب میآیند.
محیط نامطلوب بستری مناسب برای بروز رفتارهای پرخطر
این روانشناس کودک و نوجوان با بیان اینکه در محیطهای شهری با پرخاشگری و رفتارهای نابهنجار اجتماعی شرایط برای بروز رفتارهای پرخطر فراهم است، اذعان کرد: علاوه بر این محیطهای آموزشی نادرست و ناجور که در آن نظام فرهنگی مشخص و مثبتی وجود ندارد، میتواند بستری برای بروز رفتارهای پرخطر باشد که سردمدار این محیط نیز فضای مجازی است که البته نباید به معنای حذف آن تلقی شود بلکه کودکان و نوجوانان برای حضور و بهرهمندی از آن باید آموزشهای لازم را دریافت کنند.
به سمت شناسایی بهنگام اختلالات حرکت کنیم
فتحی با اشاره به اینکه برای پیشگیری از چنین اتفاقاتی حتماً باید به سمت شناسایی بهموقع حرکت کنیم اذعان کرد: این امر به معنای تشخیص بههنگام اختلالات در کودکان است زیرا در حال حاضر این امکان وجود دارد که تا حد زیادی رفتارهای فرزندان را در خانواده پیشبینی کرد که در آینده ممکن است دست به چه کارهایی بزند؛ بنابراین وقتی بحث از شناخت اختلال است متخصص فن با ارائه راهکارها میتواند از بروز اتفاقات بعدی تاحدودی جلوگیری کند.
وی با بیان اینکه بچههایی که دارای اختلالات سلوک و بیشفعالی هستند و یا والدین پرخاشگر دارند قابل پیشبینی است که در آینده دچار چه آسیبهایی خواهند شد گفت: این موضوع برای محیط نامطلوب و پرخطر نیز قابل پیشبینی است.
وی با بیان اینکه قابل پیشبینی بودن این رفتارها میتواند به متخصص در مداخله بههنگام کمک کند، افزود: مسئله حائز اهمیت اینکه وقتی خانواده از فرزند خود رفتارهای نامتعارف دید باید آن را با متخصص در میان گذاشته تا بداند منشأ این رفتار چیست تا در ادامه مداخله درست از قبیل مشاوره فردی، گروهی، خانوادگی و حتی لزوم به مهاجرت از یک محیط از سوی کارشناس انجام شود.
این روانشناس کودک و نوجوان با تأکید بر لزوم مداخله بهموقع در پیشگیری از بروز رفتارهای پرخطر، افزود: این الزام از آنجا نشأت میگیرد که متأسفانه اغلب اختلالات روانی که در نوجوانان بروز پیدا میکند غیر قابل درمان و جبران است؛ درواقع این فکر غلط است که در پی بروز این اختلالات در نوجوان، امکان نجات آن نیز فراهم است.
فرزند سالم ماحصل ازدواج سالم
فتحی با بیان اینکه فرزند سالم ماحصل ازدواج سالم است که در پی آموزشهای پیش از ازدواج، انتخاب درست افراد، تداوم آن در طول زندگی زوجین در رفتار با یکدیگر و درخصوص تربیت فرزندان، شکل میگیرد، خاطرنشان کرد: مهمترین آسیب اجتماعی از بروز رفتارهای پرخطر جنسی در نوجوانان و کودکان، به عدم تمایل برای تشکیل خانواده و عدم پذیرش او برای ایفای این نقش در آینده بازمیگردد.
معالوصف با توجه به حرکت جامعه به سمت مدرنیسم و افزایش فرصتهای ارتباطی بهویژه در میان جوانان و نوجوانان باید به این نکته توجه کنیم که قطعاً این روابط بستر را برای ارتکاب رفتارهای پرخطر فراهم میکند. رفتارهایی که برای هر دو سوی این رابطه مفهوم متفاوت و سرانجام گاه متناقضی را در پی دارد. برخی از این پیامدها در میان نوجوانان دختر و پسر مشترک و برخی دیگر از آنها، متفاوت است.
پیامدهای مشترک این رابطه در میان نوجوانان دختر و پسر عبارتند از: درگیری فضای ذهنی، وابستگی، تنوعطلبی، بازاندیشی و لذت عاطفی. این پیامدها بیانگر آن هستند که ذهن نوجوانان امروزی به اموری مانند دوستی معطوف شده و نوجوانان بهدلیل لذتبخشبودن این روابط به آن عادت کرده و تنوعطلب شدهاند. پیامدهای متفاوتی که نوجوانان پسر در رابطه با جنس مخالف تجربه میکنند عبارت است از: لذت جنسی، میل به تجرد و مشکلات.
بنابراین، نتایج برخی پژوهشها بیانگر آن است که شرایطی مانند مشکلات عاطفی نوجوانان از یک سو، و فضای سرد خانوادهها و ارزشهای گروههای دوستی از سوی دیگر، موجب شده که نوجوانان به برقراری رابطه با جنس مخالف اقدام کنند و با تأثیرپذیری از فناوریهای نوین ارتباطی و اطلاعاتی، این رابطه را با تماس جسمی و رابطه جنسی تجربه کنند. لذت عاطفی و جنسی ناشی از تجربه رابطه جسمی و جنسی سبب میشود که نوجوانان پسر این رابطه را حفظ کنند، اما با عواملی مانند بیوفایی و مقایسهکردن با افراد دیگر و استفاده از فناوریهای نوین اطلاعاتی و ارتباطی، این افراد در مدت نهچندان طولانی از یکدیگر خسته یا اشباع میشوند و از هم جدا میشوند، اما چون به لذت عاطفی و جنسی و رابطه با جنس مخالف وابسته شدهاند و ترک این وابستگی برایشان دشوار است، به برقراری رابطه با فردی دیگر از جنس مخالف اقدام میکنند؛ بهطوری که بهدلیل وجود افراد جایگزین، موفق به پیداکردن دوست جدیدی میشوند و این روند بارها تکرار میشود. درنهایت، چرخه رابطه با جنس مخالف سبب میشود که نوجوانان در مدت اندکی تجربههای متفاوتی از جنس مخالف بهدست بیاورند و در این میان آسیبهای متعدد و میزان اثربخشی عمیقی نیز ببینند.
آنچه از گفتوگو با دکتر فتحی و بررسی پژوهشهای مختلف برآمد اینکه ویژگیهای شخصیتی، اختلالات روانی، فضای تربیتی خانواده و جامعه همه و همه در روابط ناسالم دختران نوجوان با جنس مخالف که عموماً منجر به رفتارهای پرخطر میشود مؤثر هستند. اگر بهدنبال مصون نگهداشتن نوجوانمان در برابر این خطرها هستیم باید در ابتدا یک خانواده سالم ایجاد کنیم. در این فضا است که میتوان انتظار داشت که نوجوانان ما بهویژه دختران در معرض آسیبهای غیر قابل جبران چنین روابطی قرار نگیرند.
شناسه خبر 70243