شناسه خبر:89063
1403/9/3 13:46:11

فعال حوزه گردشگری همدان ابراز کرد: یک نقشه‌ در ساختار یونسکو وجود دارد که آثار ثبت جهانی شده را نشان می‌دهد و اگر کسی بر مبنای این نقشه تصمیم بگیرد سفر کند، هگمتانه همدان نیز به او معرفی می‌شود؛ به‌واقع نقشه مذکور به گردشگر غیر مستقیم آدرس می‌دهد.

امسال ثبت جهانی هگمتانه را شاهد بودیم، همچنین در تقویم رسمی کشور، «روز همدان» ثبت شد. این موارد مهر تأییدی بودند بر عنوان «همدان، پایتخت تاریخ و تمدن ایران‌زمین»؛ حال از آنجا که لازم است به ابعاد این دو مهم بیشتر پرداخته شود تا به اهداف اصلی خود برسند، با محمد صیفی‌کار، یکی از فعالان حوزه گردشگری همدان گفت‌وگویی در این ارتباط داشته‌ایم؛ در ادامه نتیجه را می‌خوانید، با ما همراه باشید:
* جناب صیفی‌کار به لطف خدا امسال ثبت هگمتانه همدان در فهرست جهانی و ثبت روز همدان در تقویم رسمی کشور رقم خورد؛ از آنجا که هرجا حرف از همدان باشد جنابعالی نیز به‌عنوان فعال فرهنگی و اجتماعی در آنجا حضور دارید، روال این دو ثبت را برای ما و خوانندگانمان توضیح بدهید.
بسم الله الرحمن الرحیم، شهیدرئیسی (خدا روحشان را شاد کند) سال 1401 تشریف آوردند همدان؛ قرعه به نام بنده افتاد که از طرف طیف گردشگری همدان، خدمت ایشان باشم. من چند مطلب را در آن دیدار گفتم که نخستین مورد ثبت جهانی هگمتانه بود؛ عرض کردم آقای رئیس‌جمهور اگر قرار باشد در رابطه با رشد و توسعه همدان اتفاق مثبتی رخ دهد، یکی از مسیرهای رسیدن به آن در گردشگری، ثبت جهانی هگمتانه است.
بعدها از محل پیگیری‌های ضمنی که صورت گرفت، متوجه شدم این موضوع به بدنه وزارت میراث منعکس شده و می‌تواند یکی از متغیرهایی بوده باشد که باعث ثبت جهانی شد و سالی که در آن هستیم، اولویت کشور هگمتانه همدان شد.
در آن دیدار مطلب دومی که به رئیس‌جمهور عرض کردم، ثبت روز همدان در تقویم ملی بود که با حمایت ایشان انجام گرفت؛ به این صورت که قرار شد شورای فرهنگ عمومی همدان نامه‌ای در این ارتباط برای تهران بنویسد تا مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی را بگیرد که انجام شد.
* بفرمایید دستاوردهای این دو مهم برای ما چه بوده است؟
ازنظر بنده ثبت‌ها چه ملی و چه جهانی، مُهر اصالت برای صنایع دستی و غیره، در حالت عادی اتفاق خاصی را رقم نمی‌زنند؛ اما با اطلاق پیدا کردن کلمه ثبت جهانی، ثبت ملی، دریافت مُهر اصالت و عناوین این‌چنینی، حداقل‌ها در جامعه شروع می‌کنند به رقم خوردن. در این راستا اگر یک فضای رسانه‌ای درست شکل بگیرد، هدایت‌کننده به هدف خواهد بود، همان‌طور که در فرآیند ثبت جهانی همین که قرار شد نماینده یونسکو به همدان بیاید و بازدید داشته باشد، اقدامات زیادی را در حوزه میراث فرهنگی و گردشگری در سطح شهر دیدیم؛ از نصب تابلو تا حذف زواید.
جایی که قرار است ثبت جهانی شود، اگر کار صورت گیرد، اقدام بزرگی انجام شده و اگر نشود، یک اتفاق بزرگ غلط رقم خورده است؛ یعنی ما نتوانسته‌ایم ظرفیت‌سازی کنیم، با این وجود که به‌اصطلاح بسیار در بوق و کرنا کردیم و گفتیم داریم داریم!
از طرفی با اینکه اتفاقات خارج از مرزها و مسائل سیاسی نیز بر این مباحث تأثیر دارد، اما دیدیم تیمی که به هند رفت، دفاع جانانه و هوشمندانه کرد؛ چگونه؟ با ورود پرونده «هگمتانه و منظر فرهنگی و تاریخی همدان» در کنار یکدیگر. به این صورت که مدیریت خوبی شد و سناریو داشت؛ هدف این بود که اگر هگمتانه ثبت نشد، منظر فرهنگی و تاریخی همدان ثبت شود و یا برعکس؛ در این ارتباط گاهی می‌شنویم که پرونده رد شد! اما این‌گونه نیست، ما بازی را برده‌ایم و آورده دیگر ثبت جهانی هگمتانه این است که سال آتی بازهم اولویت ثبت همدان خواهد بود و منظر فرهنگی و تاریخی همدان مطرح است. البته دیگر به خود ما مربوط بوده و بستگی دارد که تا چه میزان بتوانیم نواقص و ابهامات پرونده را برطرف کنیم.
* دلیل حذف و رد شدن منظر فرهنگی و تاریخی همدان چه بود؟
یک‌سری ابهامات مطرح شد؛ مهم‌ترینش این بود که وقتی می‌گویید در همدان از صفر تا صد زیست وجود داشته و در آن زندگی ساری و جاری بوده، چه مدارکی برای آن وجود دارد؟ به‌واقع ما مدعی هستیم که در همدان از زمان کاسی‌ها، حیات و زیست انسان‌ها وجود داشته، نه از زمان مادها (کاسی‌ها قبل از مادها می‌زیسته‌اند). همدان حتی بارها تخریب شده، اما دوباره مردم آن را ساخته‌اند؛ اگر دقت کنید، می‌بینید همین الان هم هگمتانه تاریخی در وسط شهر است و ما تا امروز ثابت کرده‌ایم که زندگی در همدان از زمان مادها تا هخامنشیان، اشکانیان، سلوکیان و امروز، جریان دارد. نکته دیگر در این ارتباط آن است که حیات جدی و تمدنی در همدان داشته‌ایم؛ درصورتی که چنین چیزی در جایی نداشته‌ایم و در دیگر تمدن‌ها دو یا چند روستا الحاق می‌شده‌اند و تشکیل شهر می‌داده‌اند، اما همدان از کنار هم قرار گرفتن چند روستا تشکیل نشده و از همان ابتدا شهر بوده است.
* تلاشی برای اثبات این مباحث شد؟
بله، آقای غسان شمالی، نماینده یونسکو زمانی که برای ارزیابی به همدان آمده بود، بازهم قرعه به نام بنده افتاد که با آقای زندی و خانم خاکباز به‌عنوان نمایندگان جامعه محلی، با ایشان حرف بزنیم و ما خوب حرف زدیم! صادقانه می‌گویم جمع ما حرف‌های خوب، واقعی، قابل استناد و مستدرکی زد. به آقای غسان شمالی گفتیم چرا دیر آمدید؟! تعجب کردند و گفتند چطور؟ گفتیم شما تاریخ بعد از مادها را ثبت جهانی کردید، اما تاریخ ما را که از زمان مادها (یا کاسی‌ها) است را ثبت نکردید!
* البته فکر می‌کنم می‌بایست پرونده از طرف ما زودتر به یونسکو ارائه می‌شد و احتمالاً کم‌کاری از خودمان بوده است.
بله، این کار باید در گذشته انجام می‌شده است که به هر دلیلی صورت نگرفته و یا خوب انجام نشده است.
* آقای غسان شمالی در جواب مجموع حرف‌های شما چه گفتند؟
ایشان بیشتر از یک مصاحبه نداشتند و طی آن گفتند «جامعه محلی آماده پذیرش ثبت جهانی هست». این موضوع بااهمیت است؛ ایشان نگفت دولتی‌ها آماده هستند، نگفت آثار آماده است، گفت جامعه محلی آماده هست. این مهم نشان داد که انتخاب ما (بدون تملق و خودستایی) توسط آقای دکتر محمدیان‌منصور و آقای دکتر علیزاده، انتخاب شایسته‌ای بود و حرف‌های ما به دل آقای غسان شمالی نشست؛ چراکه متوجه شد راست می‌گوییم و چون جامعه محلی هستیم، منافعی در این کار نداریم.
* در رابطه با دستاوردهای ثبت جهانی صحبت می‌کردید.
بله، یک دستاورد مهم را با ذکر مثال برایتان می‌گویم؛ روزگاری کشور ایران و به تبع شهر همدان جنگ را تجربه کرد و استان ما 500 بار بمباران شد. تعداد زیادی از 500 بار بمباران مذکور، در شهر همدان بوده است و از این تعداد زیاد هم چهار مورد بمباران آثار تاریخی همدان را داشته‌ایم؛ یک‌بار بمباران آرامگاه باباطاهر و دوبار شال‌بافان و هگمتانه. حال یکی از دستاوردهای ثبت جهانی این است که اگر شهری که یک اثر جهانی در آن هست و یا خود اثر جهانی مورد تهاجم جنگی قرار بگیرد، نه‌تنها مجامع ملی و داخلی آن را محکوم می‌کنند، بلکه مجامع بین‌المللی همچون یونسکو نیز آن را محکوم می‌کنند و این مهم یک فرصت است تا از آثار تاریخی و تمدنی جهانی که در اختیار بشریت قرار گرفته، بیشتر مراقبت و محافظت بکنیم.
دستاورد بعدی ثبت جهانی این است که یک نقشه‌ در ساختار یونسکو وجود دارد که آثار ثبت جهانی شده را نشان می‌دهد و اگر کسی بر مبنای این نقشه تصمیم بگیرد سفر کند، هگمتانه همدان نیز به او معرفی می‌شود و به‌واقع نقشه مذکور به گردشگر غیر مستقیم آدرس می‌دهد؛ ما تا قبل از ثبت جهانی هگمتانه در این نقشه جایی نداشتیم. البته جذب گردشگر باید هدفمند باشد و گردشگر واقعی و حرفه‌ای اهمیت دارد، نه گردشگر مزاحم!
* گردشگر مزاحم هم داریم؟
بله، کسی که به شهری سفر می‌کند و در پارک می‌خوابد، گردشگر نیست؛ چراکه ما تعاریف مختلفی از گردشگری داریم که از زمین تا آسمان با یکدیگر فرق و فاصله دارند.
آورده دیگر ثبت جهانی به حرکت درآوردن مسئولین بوده؛ اهتمام جدی آن‌ها مهم است، اما چیزی که باید در همدان رقم بخورد، تاکنون رقم نخورده است. ما با عدم باورمندی مدیران و متولیان به حوزه گردشگری مواجه هستیم؛ به نظر بنده اگر قرار است در همدان اتفاق خوبی در حوزه گردشگری بیفتد، نخست می‌بایست نگاه استاندار، نماینده ولی فقیه در استان و دیگر مدیران ارشد را در این ارتباط عوض کنیم تا بپذیرند اولویت استان همدان در اسناد بالادستی و کف خیابان، گردشگری است. برخی می‌گویند اولویت کشاورزی بوده، اما با توجه به شرایط کم‌آبی حاکم، همدان دیگر آن قابلیت را ندارد.
* برخی هم می‌گویند همدان صنعتی شود، اما آیا شهر پاک و خوش‌آب‌وهوای ما با این رویه به سرنوشت شهرهای آلوده صنعتی همچون اراک دچار نمی‌شود؟
البته صنایع سبز و پاک هم وجود دارند و می‌توانند کمک‌حال باشند. یعنی همین صنعت می‌تواند در گردشگری هم مورد استفاده قرار بگیرد و یک فرصت مناسب باشد؛ شما شهری مانند اصفهان را درنظر بگیرید، در زمستان هم گردشگر دارد، زیرا همایش‌های صنعتی برگزار می‌کند و به این واسطه مدیران کارخانه‌ها، کارکنان، کارشناسان و غیره در فصل غیر گردشگری هم در این استان حضور دارند. زمستان فصلی است که زمان گردشگری فرهنگی و تاریخی تمام شده، اما با درایت می‌تواند فصل گردشگری صنعتی آغاز شود.
بنابراین صنعت را نمی‌توان الزاماً در مقابل گردشگری دانست، البته اگر درست انتخاب شده باشد؛ یعنی نوع صنعت، آب‌بر بودن یا نبودنش، مخالف و معاند محیط‌زیست شدن یا نشدنش و غیره، مهم است. پس صنعت می‌تواند کمک‌حال گردشگری باشد، اما اگر یک‌سری نکات در ایجاد آن رعایت نشود، نه‌تنها خوب نیست، بلکه آسیب هم می‌زند.
آورده‌ دیگر ثبت جهانی برای هر نقطه‌ای از جهان، همان‌طور که اشاره شد، ورود به یک نقشه جهانی از آثار است و همین ثبت جهانی و ورود به نقشه مذکور، خود به خود برای ما آورده گردشگری دارد؛ به این صورت که افراد علاقه‌مند به فضاهای فرهنگی، به ما مراجعه می‌کنند.
از اینجا به بعد ماجرا، پیش بردن اهداف، دست خود ما است؛ ما اگر بخواهیم به رونق گردشگری ورود کنیم، باید همت داشته باشیم. به‌واقع ثبت جهانی یک موتور محرکه خوب و قوی برای جذب گردشگر است و گردشگر داشتن همدان برای ما آورده ایجاد می‌کند؛ هم آورده فرهنگی، هم آورده اقتصادی، هم آورده اجتماعی و هم الی ماشاءالله!
درحقیقت در این ارتباط سروصدای زیادی در ایران بلند و برای همدان تبلیغ کشوری و جهانی شده است؛ همین مهم آورده ایجاد می‌کند. ما چقدر باید هزینه می‌کردیم تا این سروصداها و تبلیغ همدان ایجاد و محقق شود؟
آورده شاید مهم‌تر ثبت جهانی یک اثر، حفظ و حراست و مدیریت مجموعه‌ای است که ثبت جهانی می‌شود؛ چراکه بعد از ثبت شدن، حفظ و حراست با اسلوب‌ها و روش‌های جهانی صورت می‌گیرد و نه با قوانین محلی. به‌واقع اثر می‌بایست براساس ضوابط و قواعدی که یونسکو دیکته می‌کند، حفظ و مدیریت شود.
برای مثال جهت مرمت یک اثر تاریخی، حداقل کار ممکن مشاوره کارشناسی صحیح بوده؛ نمونه خلاف این موضوع در شهر ملایر استان همدان، مرمت یخچال میرفتاح است. یخچال میرفتاح بنایی با گنبد پلکانی بوده که براساس بی‌مبالاتی و سوء مدیریت و یا هرآنچه که نمی‌دانم اسمش را باید چه گذاشت، در فصل زمستان تخریب شده است، اما در مرمت به‌جای بازسازی اصولی آن، چیز دیگری ساخته‌اند! در ترمیم این اثر می‌بایست عین به عین و آجر به آجر کار انجام می‌دادند تا اصالت بنا حفظ شود، اما به‌جای آن چیز دیگری ساخته‌اند. گنبد ساخته شده است، اما پلکانی نیست! اثر را تغییر داده‌ایم؛ اینجا اهمیت و آورده ثبت جهانی خود را نشان می‌دهد، چراکه اگر چنین اتفاقی برای آثار ثبت‌شده در میراث جهانی بیفتد و اثری تخریب شود، متولیان اجازه ندارند دل‌بخواهی کار کنند و دقیقاً باید از همان مواد و مصالح و روش ساخت استفاده و همچنین باید همان ابعاد و اندازه را پیاده کنند. طوری که عکس‌های قبل و بعد از مرمت تفاوت محسوسی نداشته باشند؛ در مثال یخچال میرفتاح اگر جهانی شده بود، این مرمت را نمی‌پذیرفتند و می‌گفتند تخریبش کنید و همان که بوده را بسازید، چون غلط ساخته‌اید. این اتفاقی است که ثبت جهانی رقم می‌زند؛ اینکه به ما مشاوره کارشناسی داده می‌شود تا کار اشتباه انجام نشود، زیرا یک گستره جهانی آن را مدیریت می‌کند، آورده به حساب می‌آید.
* اعتبارات جهانی به اثر ثبت‌شده در میراث جهانی تعلق می‌گیرد؟
بله، اعتبارات جهانی هم دارد؛ کما اینکه شما می‌توانید بروید مثلاً پرونده ارگ تاریخی بم را ملاحظه بکنید تا ببینید زمانی که در پی زلزله نابود شد، چه اتفاقاتی برایش افتاد و چطور و به چه شکل به آن بودجه تعلق گرفت. به‌واقع قسمتی از این مهم منوط به مقررات داخلی است؛ برای مثال قوانین سازمان میراث فرهنگی و مراوداتی که بین یونسکو و ایران وجود دارد.
بنده می‌خواهم به یک کم‌کاری هم اشاره کنم، ما از بسیاری از ظرفیت‌های خود استفاده نکرده‌ایم؛ قبل از ثبت جهانی هگمتانه، همدان چند ثبت جهانی دیگر هم داشته است، البته کار یونسکو نبوده، ثبت به‌وسیله فائو بوده؛ مانند انگور، گردو و سیر همدان که ارزش زیادی دارند، اما ما به‌راحتی از کنار آن‌ها گذشته‌ایم و کاری برایشان نکرده‌ایم. همچنین شهر جهانی سفال و مبل و منبت را داریم، اما برای آن‌ها چه کارهایی کرده‌ایم؟
به همین دلیل است که می‌گوییم هر چیزی که ثبت جهانی شود، به خودی خود و الزاماً نمی‌تواند درد مهمی از ما درمان کند؛ ثبت جهانی درصورتی کارآیی دارد که آن را بپذیریم و پای کار باشیم. شما به همین محوطه تاریخی هگمتانه که مراجعه ‌کنید، می‌بینید نیروی انسانی کافی و وافی ندارد؛ نیرو برای مراقبت، برای مرمت، برای ساختار اداری، برای لیدری و غیره.
البته باز می‌خواهم بگویم ثبت جهانی آن در همین مدت کوتاه آورده داشته و اثر خود را گذاشته است. اکنون که وارد محیط آنجا می‌شویم، می‌بینیم تابلوها تغییر کرده‌اند، راهنمایی‌ها به زبان‌های لاتین، عربی و غیره نوشته و کاور گرفته شده‌اند؛ به‌واقع قاب آن با قاب 6 ماه پیش فرق کرده و آرام‌آرام درحال تغییر است. پس اقدامات این‌چنینی پشت سر هم درحال رقم خوردن بوده که آورده است و ممکن بود با ثبت جهانی نشدن، دنبال آن‌ها نباشیم.
ما در محوطه هگمتانه از این به بعد اجازه داریم از پرچم و لگوی یونسکو استفاده کنیم که این مهم برای ما زمانی که میهمان داخلی و خارجی از آنجا دیدن کند، ارزش‌افزوده دارد.
گفتن یک نکته مهم در اینجا لازم است و آن اینکه اگر همت کنیم، تمام دستاوردهای گفته‌شده را خواهیم داشت و اگر همت نکنیم، همین امسال هم می‌توانند ثبت جهانی هگمتانه را از دستمان خارج کنند!
* چطور چنین چیزی ممکن است، مگر ثبت جهانی هگمتانه به‌طور کامل انجام نگرفته است؟
ثبت جهانی هگمتانه به‌طور کامل انجام گرفته است، اما نباید فکر کنیم دیگر بیمه شده‌ایم! طبق قوانین در همان سال ثبت جهانی هم می‌توانند اثر را از فهرستشان خارج کنند؛ به این صورت که اگر در نشست بعدی ایکوموس اعضا به این نتیجه برسند که متولیان اثر در همدان نمی‌توانند آن را مدیریت و نگهداری کنند، از ثبت جهانی خارج می‌شود. در چنین مواقعی می‌گویند اثر در معرض خطر است؛ بنابراین نباید فکر کنیم دیگر کار تمام است، چون اصلاً این‌طور نیست، یعنی مدام رصد، ارزیابی و بازبینی می‌کنند.
آورده اقتصادی هم داریم و به تبع ثبت جهانی، مراودات صورت می‌گیرد؛ برای مثال خیابان اکباتان از عزلت خارج می‌شود. ما به خیابان اکباتان با پیاده‌راه‌سازی خدمت نکرده‌ایم، به نظر بنده حتی به خیابان بوعلی هم با پیاده‌راه‌سازی خدمت نکرده‌ایم، بگذریم از اینکه خیابان بوعلی چون موقعیتش فرق دارد، تاحدودی پیاده‌راه‌سازی در آن جواب داده است. در رابطه با خیابان اکباتان باید بگویم ذاتاً ویژه برآوردن نیازهای روستاییان بوده؛ حال بفرمایید با پیاده‌راه‌سازی، جایگزین برای آن کجا تعریف کرده‌ایم؟ و چه چیزی به‌جای آن خیابان اولیه گذاشته‌ شده است؟
بنده به آقای رئیسی شهید در زمان حیاتشان گفتم اگر در همدان قرار باشد اتفاق خوبی بیفتد، باید پروژه‌های گردشگری داشته باشیم با پیوست‌های عمرانی، اجتماعی و اقتصادی. چیزی که اکنون عکس آن را شاهد هستیم؛ در همدان پُل ایجاد می‌کنیم، همچون پُل‌های شهیدهمدانی، غدیر، شهیدقهاری‌سعید و غیره با مزاحمت فراوان برای شهروندان و بودجه‌های کلان، اما جالب است بدانید به محض اینکه کمربندی در همدان ایجاد شود، وجود آن‌ها منطقی نخواهد داشت. این موارد نشان می‌دهد نگاه عمیق به گردشگری و ایجاد زیرساخت، نداریم. به‌واقع به محض اینکه کمربندی که از قهاوند شروع شده به آن‌طرف پلیس راه همدان- تهران برسد، یک‌باره حجم زیادی از ترافیک شهر کم می‌شود؛ چراکه تردد به شهرهای استان‌های ایلام، کردستان و کرمانشاه از داخل شهر گرفته می‌شود.
* نمی‌توان این پُل‌سازی‌ها را دوراندیشی و آینده‌نگری دانست؟
خیر، نمی‌توان! به این علت که اگر این پُل‌ها را برای 100 سال دیگر ساخته‌ایم، کار اشتباهی کرده‌ایم، زیرا از بتن ساخته شده‌اند و تا آن زمان عمرشان تمام می‌شود. ازقضا این مورد عین عدم دوراندیشی بوده که باعث شده است اتفاقات بدی در شهر رقم بخورد.
گردشگری اولویت همدان است و برای توسعه شهر، باید توجه ویژه به گردشگری بشود؛ یعنی متغیری که در ساخت‌وساز، عمران و آبادانی این شهر بیشترین تأثیر را دارد، نگاه گردشگری است. حال یک پرسش مطرح می‌شود؛ گردشگر که وارد شهر همدان شد، کجا برود و چطور به جایی که مشخص کردیم دسترسی پیدا کند؟ برای مثال در جهت اقدام به ارتقای گردشگری، می‌خواهیم هتل بسازیم؛ بلوار ارم و جاده گنجنامه را انتخاب می‌کنیم، این مناطق که اشباع هستند! پس نگاه غلط است. اگر می‌خواهیم گردشگر اذیت نشود و درگیر شلوغی و ترافیک نباشد، باید پروژه گردشگری را برای مثال هدایت کنیم به طرف بلوار یادگار امام شهرک مدنی که اگر پروژه گردشگری همچون هتل و دیگر موارد را آنجا ایجاد کردیم، آرام‌آرام شروع می‌کنند به تغییر دادن محیط اطراف خود و اقتصاد منطقه را هم دستخوش تغییر مثبت می‌کنند.
* جناب صیفی‌کار بفرمایید گردشگری می‌تواند پیامدهای منفی هم داشته باشد؟
بله، بدون شک. گردشگری اگر اثر سوء فرهنگی و اجتماعی بگذارد، نه‌تنها مثبت و مفید نیست، بلکه مخرب هم هست.
برای مثال شهر همدان اکنون اندازه خود همدانی‌ها هم جا و فضا ندارد! هم ازنظر ماشین و هم ازلحاظ پیاده‌راه؛ بنابراین بفرمایید گردشگر چه کند؟ یکی از راهکارها این است که ما زیست شبانه را در شهر با رعایت خطوط قرمز، فعال کنیم. فرض کنید جمعیت روز همدان 750 هزار نفره و جمعیت شب آن 600 هزار نفره است؛ پس این تردد 150 هزار نفر اضافه در روز (با ماشین یا بی‌ماشین) تحمیل می‌شود به یک گستره محدود و شروع به ایجاد چالش می‌کند؛ چالش اجتماعی، چالش ترافیکی، چالش رفتاری، چالش فرهنگی و غیره.
امروزه الحمدلله امکانات وجود دارد، ابزار هست و امنیت نیز ایجاد شده است؛ بنابراین مؤلفه‌ها و متغیرهایی که بتواند زیست شبانه را جان بخشد، وجود دارند.
* البته وقتی همدان امروز را با 10 سال پیش خود مقایسه می‌کنیم، می‌بینیم زیست شبانه آن تاحدودی ایجاد شده است؛ چراکه سابق بنا به دلایل مختلف ساعت 6 عصر مغازه‌ها و فعالیت‌ها در شهر ما تعطیل می‌شدند و غالب مردم از این ساعت به بعد را در خانه خود می‌گذراندند، تأیید می‌فرمایید؟
بله، اما آیا سازمان‌های متولی و مدیران ارشد به این مهم فکر کرده‌اند؟ یعنی این اتفاق که می‌فرمایید، با برنامه و کارشناسی رخ داده است؟ یا خیر، کل دنیا به این سمت درحال حرکت است و در همدان نیز بدون هدف پیش می‌رود؟ یعنی این موضوع توسط مردم و بدون مقصود پیش برده شده است و یا هدف دارد؟ اگر با هدف است که اقدام درستی بوده و عالی است، اما اگر بی‌هدف باشد، الزاماً خوب نیست.
پس این مهم باید هدفمند طراحی و پیش‌بینی‌ شده باشد؛ یعنی می‌بایست افق برای آن دیده باشیم؛ برای مثال جمعیت حداقل ساکن شهر، عصر و شب‌هنگام برای خرید و تفریح در پیاده‌راه بوعلی‌سینا تردد کنند، زیرا پیاده‌راه بوعلی اکنون از صبح درگیر درمان بوده که البته بسیار عالی و فرصتی برای ما است، اما مردمی که مواردی غیر از درمان دارند، تحمل کنند و عصر و شب در این پیاده‌راه تردد کنند تا حداقل مسافران شهرستان‌های هم‌جوار رفته باشند.
* ادامه دارد

شناسه خبر 89063