حبالحسین یجمعنا؛ وقتی راهی به سوی روشنایی باز میشود
پیادهروی اربعین تنها یکی از مناسک دینی نیست، بلکه جلوهای بینظیر از وحدت دلها و قلبهایی است که حول محور نور گِرد آمدهاند؛ مسلمان و غیر مسلمان، شیعه و سنی، شرقی و غربی، همه در راهی قدم میگذارند که نهتنها مرزهای جغرافیایی را درمینوردد، بلکه مرزهای تاریخی و تمدنی را نیز محو میکند.
در جهان پُرهیاهو و تاریک امروز که رسانههای سلطهطلب تصویری واژگونه از اسلام، انسانیت و حقیقت به نمایش میگذارند، پیادهروی اربعین نهتنها یک حرکت آیینی، بلکه پدیدهای تمدنساز است؛ پدیدهای که در آن حبالحسین یجمعنا نه یک شعار، بلکه واقعیتی عینی و الهامبخش است، وحدتی زنده که هزاران سال ظلم و ستم هم نتوانسته آن را خاموش کند.
در این مسیر نورانی، میلیونها نفر بی هیچ اجبار و تبلیغ رسمی، با دلهای لبریز از عشق، به سوی نوری حرکت میکنند که قرنها چراغ هدایت آزادگان جهان است. امام حسین (ع) تنها امام شیعیان نیست؛ او فریاد بیداری است برای هر انسان آزادهای که در برابر ظلم سر تسلیم فرود نمیآورد. به همین دلیل است که در پیادهروی اربعین فقط شیعیان حضور ندارند، بلکه اهل سنت، مسیحیان، زرتشتیان و حتی انسانهای بیدین اما آزاده نیز در این مسیر با دلی روشن و چشمی اشکبار، قدم برمیدارند.
پیادهروی اربعین صحنهای است برای تجلی اتحاد اسلامی. در جهانی که دشمنان اسلام تلاش دارند با طرحهای تفرقهافکنانه همچون «شیعههراسی» و «سنیهراسی»، امت واحده را از درون بشکنند، اربعین پاسخ کوبندهای به این پروژههای شوم است. در مسیر نجف تا کربلا، نه پرسش از مذهب مطرح بوده و نه اختلاف بر سر فرقه؛ آنچه مهم است، عشق به حسین است و لبیک به ندای «هل من ناصر» او.
از این منظر، پیادهروی اربعین پاسخی اجتماعی و تمدنی به جبهه شیطانی امپریالیسم، صهیونیسم و همه مستکبرانی است که تلاش دارند ملتها را با تفرقه، تحقیر و وابستگی، در بند نگه دارند. اربعین، ارادهای جمعی را به نمایش میگذارد که خاستگاه آن نه در نهادهای سیاسی یا نظامی، بلکه در عمق ایمان مردمان است؛ ارادهای که توان مقابله با هر قدرت تاریکی را دارد.
این حرکت عظیم مردمی، ظرفیتهای بیشماری دارد که جهان اسلام باید آن را بشناسد و بپرورد. اربعین میتواند به نقطه تلاقی همه جریانهای آزادیخواه بدل شود؛ جایی که سرمایه اجتماعی عظیمی در قالب محبت، ایثار، سخاوت و خدمت شکل میگیرد. موکبداری، خدمترسانی، راهپیمایی عاشقانه، همه و همه نشانههایی از تمدنی دیگرگونهاند؛ تمدنی برخاسته از محبت و نه سلطه، از کرامت و نه رقابت، از نور و نه زر و زور و تزویر.
به تعبیر رهبر معظم انقلاب، «اربعین یک رسانه جهانی است». رسانهای که نیازی به ماهواره و شبکههای میلیارد دلاری ندارد، زیرا با زبان دل سخن میگوید؛ چهرههای آفتابسوخته، پاهای تاولزده، دستهای بخشنده، کودکان موکبدار، نوجوانان پاکدل، مادران نانپز، پدران سقا، همه پیامآور حقیقتی هستند که هزاران دوربین هم از انتقالش عاجزند: پیامی از جنس عشق، اخلاص و ایستادگی.
این شکوه و عظمت را باید شناخت، باید به تصویر کشید و مهمتر از همه، باید از آن بهره برد؛ چراکه دشمن نیز بیکار نمینشیند. آنان خوب فهمیدهاند که انرژی متراکم نورانی اربعین، میتواند جهان ظلم را به چالش بکشد، بنابراین میکوشند با شایعه، تحقیر، تحریف و سکوت رسانهای، این رویداد را بیاثر کنند؛ اینجا است که وظیفه نخبگان، رسانهها، متفکران و فعالان فرهنگی، روشنتر میشود.
باید اربعین را بهعنوان الگوی عملی یک «تمدن نوین اسلامی» به جهان عرضه کرد؛ تمدنی که در آن کرامت انسانی، گفتوگوی فرهنگی، تعاون، همدلی و معنویت، بنیانهای اساسیاند. این راهپیمایی میلیونی، الگوی مناسبات انسانی را بازتعریف میکند؛ الگویی بر پایه محبت امام حسین (ع) که نه به دنبال قدرتطلبی است و نه خشونتورزی، بلکه احیای ارزشهای ناب انسانی را هدف دارد.
در پایان باید گفت، اگر عاشورا نقطه اوج رویارویی حق و باطل بود، اربعین نقطه آغاز بازسازی تمدن حق است؛ در جهانی که از ستم و ظلم خسته شده، حسین (ع) چراغی است که میتواند راه روشن را بنمایاند. پیادهروی اربعین مقدمه آن رستاخیز جهانی است که در آن نور بر ظلمت غلبه میکند و عشق، جای نفرت را میگیرد.