گروه رسانه ای سپهر

آخرین اخبار:
شناسه خبر:97617

رندی خوش‌نام و خوش‌سخن به‌نام «حافظ»

فاطمه فراقیان-دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی
رندی خوش‌نام و خوش‌سخن به‌نام «حافظ»

بیستم مهرماه روز بزرگداشت رندی خوش‌نام و خوش‌سخن به‌نام «حافظ» بوده که آوازه‌اش مرزها را درنوردیده است؛ خواجه شمس‌الدین محمدبن‌بهاءالدین حافظ شیرازی، شاعر غزل‌سرای فارسی‌زبان سده هشتم که گویا زاده 727 هجری قمری و درگذشته 792 هجری قمری در شیراز است. از زندگی حافظ اطلاع دقیقی وجود ندارد، اما می‌توان گفت با آموزش استادانش، در علوم ادبی عصر خود مقامی والا یافت.
حافظ فرهنگ باستانی ایران را با فرهنگ اسلامی، فلسفه و عرفان تلفیق کرد؛ همچنین این شاعر محبوب، مشهور به لسان‌الغیب بوده است.
گرایش حافظ به شیوه سخن‌پردازی خواجوی کرمانی مشهور است و خودش از مهم‌ترین اثرگذاران بر شاعران بعدی شناخته می‌شود که او را چیره‌دست‌ترین غزل‌سرای زبان فارسی می‌دانند؛ نوآوری اصلی این شاعر بزرگ در تلفیق هنرمندانه غزل عارفانه و عاشقانه است.
حافظ در شعرسرایی مانند زنبور عسل عمل کرده؛ یعنی گل‌های ادب پارسی را گلچین کرده و محصولی متفاوت همچون عسل به‌وجود آورده است. ویژگی خاص اشعار او ایجاز بوده که متأثر از شیوه قرآن است و ویژگی مذکور سبک خاص این شاعر را تشکیل می‌دهد.
ازنظر فرهنگی نیز همان‌طور که می‌دانید، تفأل زدن به شعر حافظ در میان ایرانیان متداول است و امروزه در هر خانه ایرانی، یک دیوان حافظ یافت می‌شود و مردم ما طبق سنت و رسوم قدیمی، در روزهای ملی یا مذهبی نظیر نوروز و شب یلدا، با نیت کردن به‌اصطلاح فال می‌گیرند که همین موضوع به‌خوبی تلفیق فرهنگ ایرانی و اسلامی (زیرا تفأل زدن به دیوان حافظ شاید به این جهت است که آیات قرآن در آن تبلور یافته) را نشان می‌دهد و نیز آنکه این شاعر تا چه حد به زندگی ایرانیان راه یافته است.
به‌واقع فقط خداوند عالِم غیب است و حافظ نیز به خداوند با حفظ قرآن، نزدیک بوده و از عالَم غیب آگاهی داشته؛ پس ما فکر می‌کنیم حافظ ما را به خداوند و عالَم غیب متصل می‌کند.
از طرفی چون ایهام و چندلایگی معانی در شعر حافظ وجود دارد، وقتی با دیوان این شاعر فال گرفته می‌شود، به‌هرحال از چند معنی، یک مفهوم برای فال‌گیرنده آشنا و مناسب حالش می‌آید.
نکته بعدی جالب توجه در رابطه با حافظ این است که ما در ادب فارسی قبل از او بزرگان ادیبی همچون فردوسی، سعدی، مولانا و دیگران را داریم، اما این شاعر با «رندی» مخصوصش، خود را در صدر مجلس همه شعرا نشانده است و امروز او و اشعارش نه‌تنها در ایران آوازه دارند، بلکه در دنیا نیز نام‌بردار هستند!
ما در آثار فاخری همچون مثنوی و شاهنامه، با 6 دفتر و 6 هزار بیت رو‌به‌رو هستیم، اما حافظ با 500 غزل شگرف، زیبایی بی‌پایان چه در معنا و چه در بیان آفریده است.
در مقایسه حافظ با سعدی نیز می‌توان گفت سعدی مردم‌گراترین شاعر ایران به‌شمار می‌رود، اما حافظ نخبه‌گراترین شاعر ایران بوده که البته هردوی این دو جنبه‌ها مهم هستند. سعدی با تکیه بر تجربه‌ها شعر خود را شکل داده و محبوب‌ترین شاعر ایران شده؛ او از تصاویر عمومی و طرح‌های ذهنی آشنای مردم استفاده ‌کرده است، اما حافظ برعکس سعدی، بر تکیه‌های عمومی استوار نبوده و به ‌دنبال بیان حرف تازه‌ای برای مخاطبان خاص و فرهیخته خود بوده است.
حافظ با گذر از عناصر عمومی، به دنبال خلق مفاهیم تازه و البته پیچیده برای مخاطبان اهل تأمل بوده است و همین ویژگی باعث شده که شعر او در گذر زمان معانی چندلایه و تأویل‌پذیر پیدا کند؛ به‌واقع حافظ توانست لایه‌های تازه‌ای از تجربه انسانی را وارد شعر کند.
سعدی پادشاه مطلق سخنوری بوده و حافظ سلطان رمز و ایهام است؛ این دو شاعر ما با وجود تفاوت‌ها، دو پادشاهی هستند که در یک قلمرو گنجیده‌اند.
اما با تمام این تفاسیر، اهل فن می‌دانند که در حوزه شعر غنایی، بسیار عجیب است که بعد از سعدی بزرگ ظهور کنی و لسان‌الغیب شوی! به‌واقع حافظ با پنج هزار بیت و تقریباً 450 غزل، گویی از سعدی سبقت گرفته است.
در مورد لحن سخن شاعر و تناقض‌های معنایی نیز می‌توان گفت که دوره تاریخی سخت زندگی شاعر، زبان او را گاهی نیش‌دار کرده و طنز تلخ به‌وفور در اشعارش دیده می‌شود؛ حافظ از ریا به ستوه آمده و خود را هم‌ردیف بدطینتان خوب‌نما کردن، برایش ننگ است. بنابراین در اشعارش به ستایش رند، خرابات، شراب و غیره برمی‌خوریم که به این طریق خود را مقابل ریاکاران قرار می‌دهد؛ برخی اشعار او نوعی تعریض و کنایه به حاکمان ریاکار همه ادوار و دوره خود او همچون امیر مبارزالدین بوده که گویا درحال قرآن خواندن، 700 نفر را گردن می‌زند! حافظ به تعصبات دینی می‌تازد و به افراطیون و مزوران خُرده می‌گیرد. از طرفی باید گفت شاعر از شراب که ملموس است، نام می‌برد و مستی در عشق الهی را اراده می‌کند و اشعار وی باید عارفانه تفسیر شود.
در انتهای این مبحث می‌توان گفت در میان شاعران زبان و ادبیات فارسی کمتر کسی شخصیتش همچون حافظ متشابه است؛ آن‌ها شخصیت‌های محکمی داشته و در مورد افکار و جهان‌بینی شاعران مذکور شبهه وجود ندارد؛ اما به دلایلی که برخی از آن‌ها بیان می‌شود، شخصیت حافظ تا حد زیادی متشابه است.
«گوته»، دانشمند بزرگ، شاعر و سخنور مشهور آلمانی دیوان شرقی خود را به‌نام حافظ و با کسب الهام از افکار وی تدوین کرده است که این مهم جهانی بودن اندیشه‌های این شاعر را می‌رساند.
آندره ژید فرانسوی هم شیفته زبان فارسی بوده و گفته است «بزرگ‌ترین حسرت زندگی من این است که زبان مادری‌ام فارسی نیست و نمی‌توانم مستقیم بدانم حافظ چه گفته است و باید به کمک ترجمه حافظ بخوانم».
در شرح دلیل شهرت و محبوبیت خاص حافظ در داخل و خارج از ایران باید گفت که این شاعر مجمع‌المعانی است. او توانسته برترین معانی را در قالب زیباترین بیان ممکن بریزد که این مورد در کنار مواردی همچون ایجاز و چندلایگی که اشاره کردیم، دلیل محبوبیت بی‌حدومرز شاعر است؛ البته باید درنظر داشت که این موهبت به حافظ هبه شده و تأثیر اُنس دائمی و خاص وی با قرآن است.
باید گفت آن‌همه معانی و زیبایی که حافظ با توجه به آشنایی کامل با قرآن، عرفان و ادب با آن‌ها رو‌به‌رو بود، شاعر را به وادی شعر و شاعری می‌کشاند؛ اما علاقه صرف شاعر به شعرسرایی نمی‌تواند منجر به پدید آمدن اثر شگرف او باشد و بی‌گمان این مهم حاصل یک یک موهبت الهی است، یونانی‌ها نیز معتقدند که الهه‌ای شعر را به شاعر الهام می‌کند.
همچنین استفاده از آیات و روایات در اشعار این شاعر در حدی بوده که دیوان حافظ تفسیر عرفانی از قرآن به‌شمار می‌رود و حیف است به این شاعر حافظ بگوییم! زیرا او ابتدا «عارف» بوده و عارفِ عامل، بی‌گمان از یک حافظ قرآن برتر است.
در جای‌جای شعر حافظ از مفاهیم قرآنی بهره برده شده و دکتر خرمشاهی معتقد است استقلال معانی ابیات غزل حافظ، تحت تأثیر پراکندگی و استقلال آیات قرآن بوده و خود شاعر نیز در اشعارش به حافظ قرآن بودنش اشاره دارد.
جالب است بدانید که خودِ شاعر نیز واقف به شگفت‌انگیزی شعرش بوده است که آورده:
«صبحدم از عرش می‌آمد خروشی عقل گفت
قدسیان گویی که شعر حافظ از بر می‌کنند»
باید بدانیم هر شعری که دارای چهار عنصر فرهنگ، اسطوره، عاطفه و موضوعات انسانی باشد، قابل پسند برای خواننده می‌شود که شعر حافظ تمام این ابعاد را دارد.
از طرفی شاید تصور شود که محتوای شعر حافظ تماماً عشق و عرفان است، اما آنجا که می‌سراید:
«آسایش دو گیتی، تفسیر این دو حرف است
با دشمنان مدارا، با دوستان مروت»
و مصادیق بسیاری همچو این مورد، می‌بینیم که فلسفه زندگی را بیان کرده است و همچنین در اشعاری می‌بینیم که حکمت درس می‌دهد:
«هر وقتِ خوش که دست دهد مغتنم شمار
کس را وقوف نیست که انجامِ کار چیست
پیوندِ عمر بسته به موییست هوش دار
غمخوارِ خویش باش، غم روزگار چیست؟»
از نظر فرم هم باید گفت اگر بیتی از شعر حافظ کم کنیم، معنا آسیب می‌بیند و این مهم به‌علت منطق قوی حاکم بر شعر او و چهارچوب مشخصی است که ابیات یکدیگر را کامل می‌کنند.
استاد میرجلال‌الدین کزازی، پژوهشگر نام‌آشنای زبان و ادبیات فارسی در رابطه با حافظ طی مصاحبه‌ای به نگارنده گفت: «بی هیچ گمان حافظ یکی از ستون‌های استوار و پای‌برجای سخن پارسی، در پی آن فرهنگ ایرانی است و من به آواز بلند می‌گویم بی هیچ پرده و پروا، در جهان بی‌همانند است. نگاه من آن است که آنچه غزل حافظ را حافظانه کرده، «آنی» است که سرچشمه‌هایش را صرفاً در به‌کار بستن آرایه‌های ادبی نباید جست؛ پیش از حافظ و بیش از وی، شعرای پارسی‌زبان در این آرایه‌ها، اوج هنر و نوآوری را به‌کار بسته‌اند و سروده‌های خویش را بدان آراسته‌اند. حافظ اما، آنی را دریافته که دیگران، عمر و روزگار به پایش نشانده‌اند»
دکتر علی صادقی‌منش، مدرس گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه حکیم سبزواری نیز باری در ارتباط با حافظ این‌گونه گفت: «هنر حافظ، عبور است؛ عبور از قیود آرایه‌ها و ورود به حضرت راز! حافظانگی شعرش را صرفاً نمی‌توان و نباید در موی و میان واژگان که همان ظاهر و آرایه‌ها است، جست؛ حافظانگی او ثمره نهال تعادل است! تعادلی برآمده از مستانگی و مستانگی‌اش برآمده از پناهندگی به زمان قدسی در سایه نهضت آهستگی است؛ آهستگی و سکونی لبریز از عرفان. این مثلث طلایی است که ضامن حافظانگی اوست؛ «نقد قدرت» و «نقد مردم » در سایه «نهضت آهستگی»، مثلثی طلایی که کلک او را زبانی و بیانی دیگرگون می‌بخشد و در آسمان شعر جهان، یگانه‌اش می‌سازد»
امیراسماعیل آذر، مجری و کارشناس معروف برنامه‌های ادبی نیز نظرش در رابطه با حافظ این است: «شعر حافظ همچو گهواره‌ای از ازل تا به ابد تاب می‌خورد؛ «ابد» زمان بی‌پایان و «ازل» زمان بی‌آغاز است و همان‌طور که این زمان‌ها به بی‌نهایت و ابدیت وصل می‌شوند، شعر حافظ نیز چنین ‌حالتی دارد.»

ارسال نظر

سوال: تعداد پا عنکبوت؟ 8

*شرایط و مقررات*
کلمه امنیتی را بصورت حروف فارسی وارد نمایید
بعنوان مثال : پایتخت ارمنستان ؟ ایروان
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار