شناسه خبر:73798
1402/6/30 11:41:34

سپهرغرب-گروه جوانی:از امام صادق (ع) روایت شده که فرمودند: پیامبر خدا، نماز صبح را با مردم خواند. سپس جوانی را در مسجد دید که از شدت بی‌خوابی سر می‌جنباند. رنگش زرد بود، جسمش لاغر و چشمانش در کاسه سر فرو رفته بود. پیامبر (ص) به وی فرمود: جوان! چگونه صبح کردی؟

 
 
گفت: ای پیامبر! با یقین صبح کردم. پیامبر (ص) از سخنش شگفت‌زده شد و فرمود: هر یقینی حقیقتی دارد. حقیقت یقین تو چیست؟ گفت: ای پیامبر! یقین من همان است که مرا اندوهگین ساخته و شب‌ها بیدار نگاهم داشته و روزها (با روزه‌داری) تشنه‌ام کرده است. خود را از دنیا و آنچه در آن است، رها ساختم. گویا بر عرش پروردگارم می‌نگرم که برای رستاخیز برپا شده‌ و مردم برای حسابرسی از قبرها سر برآورده‌اند و من در میان آنانم.

پیامبر خدا به یارانش فرمود: او بنده‌ای است که خداوند دلش را به نور ایمان روشن ساخته است. سپس فرمود: آنچه داری نگهدار! جوان گفت: ای رسول خدا! برایم دعا کن که همراه تو به شهادت نایل آیم!

پیامبر(ص) برایش دعا کرد. چیزی نگذشت که در یکی از جنگ‌های پیامبر شرکت کرد و به شهادت رسید.

 

شناسه خبر 73798