سیدحسن موسویچلک، رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران؛
قد افراد را ملاک دانایی قرار ندهیم
گاهی اوقات برای بیان منظور و تأمل در امور، حکایتها در کنار اشعار، ضربالمثلها و غیره، میتوانند کافی و مناسب باشند. در جمعی بودم و صحبت از شایستهگزینی و اینموارد بود و برخی اکثر مشکل فعلی کشور را که بخشی بازمانده از دورههای قبلی است و فقط محصول این دولت نیست، به حوزه مدیریت مرتبط میدانستند؛ همچنین معتقد بودند اگر افراد شایسته هر مسئولیت و نخبگان انتخاب شوند، خیلی از تصمیمگیریها و سیاستگذاریها بهتر انجام خواهد شد و اینقدر مردم به دردسر نمیافتند. یاد حکایتی افتادم که از سوی یک دوست دیرینه از «لقمان حکیم» برای من ارسال شده بود؛ حکایت این بود که لقمان حکیم گوید:
روزی در کنار کشتزاری از گندم ایستاده بودم، خوشههایی از گندم که از روی تکبر سر برافراشته و خوشههای دیگری که از روی تواضع سر به زیر آورده بودند، نظرم را به خود جلب کردند؛ هنگامی که آنها را لمس کردم، شگفتزده شدم، خوشههای سر برافراشته را تهی از دانه و خوشههای سر به زیر را پُر از دانههای گندم یافتم! با خود گفتم در کشتزار زندگی نیز چه بسیارند سرهایی که بالا رفتهاند، اما درحقیقت خالیاند.
در این حکایت نکات بسیاری وجود دارد؛ ازجمله اینکه در بهکارگیری افراد و شناخت تواناییهای آنها، ظاهر را نباید مد نظر قرار دهیم و دانش و توانایی افراد و بهعبارت بهتر، اندوختههای آنان را باید مد نظر داشته باشیم تا بتوانیم از این اندوختهها (دانش) بهره بگیریم.
نکته دیگر اینکه خیلی از افراد توانمند هستند که برای شناخت توانمندیهایشان باید به آنها نزدیک شویم تا بتوانیم پی به قابلیتهایشان ببریم. ضمن اینکه باید توجه داشته باشیم همه کسانی که در ظاهرسازی و چاپلوسی و غیره مهارت ویژه دارند، الزاماً توانمند نیستند؛ مراقب باشیم تا فقط اندازه قد افراد را ملاک داناییشان قرار ندهیم!
شناسه خبر 74798