شناسه خبر:83366
1403/3/17 13:02:06

سپهرغرب، گروه - طاهره ترابی مهوش:

در گفت‌وگو با یک روان‌شناس مشخص شد مادری یک غریزه بسیار قوی است که عدم توجه به آن تبعات بی‌شمار فردی و اجتماعی را به‌دنبال خواهد داشت که ازجمله آن می‌توان به سندرم جایگزین مادری برای حیوانات خانگی اشاره کرد.
خودم برای والدینم چه کار خاصی و یا خدمتی انجام داده‌ام که فرزندم برای من انجام دهد؟ باید بتوانم از پس مخارج زندگی و داشتن فرزند بربیایم، با این شرایط اقتصادی چگونه؟ باید بتوانم به تمام خواسته‌های فرزندم پاسخ مثبتی بدهم، وقتی به لحاظ مالی نمی‌توانم، چرا باید فرزندی را به دنیا بیاورم؟ از صبح تا عصر سر کار هستم و در زندگی آنقدر مشغله دارم که فعلاً یاد بچه‌دار شدن هم نمی‌افتم.

این گفت‌وگو یا مشابه آن را شاید بارها از زبان بسیاری از دختران و زنان جوان شنیده باشید. جملاتی که نشان از هزاران دغدغه ریز و درشت مادران عصر حاضر داشته و توانسته جای خود را به تمایلات ذاتی زنان ازجمله حس مادری دهد.

به دیگرسخن یکی از پدیده‌هایی که جامعه امروز با آن دسته و پنجه نرم می‌کند بی‌فرزندی است؛ موضوعی که به عقیده برخی کارشناسان با پیروی مردم از یک سبک زندگی نه چندان درست، در خانواده‌ها رخنه کرده. تأسف‌بارتر اینکه در سال‌های اخیر در میان بسیاری از زوج‌های جوان اطرافمان نیز تمایل به بی‌فرزندی یا بسنده کردن به یک فرزند را مشاهده کرده‌ و همیشه هم تعدادی جمله تکراری همچون جملات عنوان‌شده در بالا را به‌عنوان دلیل آن‌ها شنیده‌ایم.

اما اگر به برخی تبعات روانی این موضوع که حتی می‌تواند برای والدین و به‌ویژه زنان ترسناک هم باشد توجه شود، دلایل آن‌ها نیز در مواجهه با این شرایط رنگ باخته و تصمیمشان برای انتخاب بی‌فرزندی تغییر خواهد کرد.

بر این اساس با توجه به اهمیت موضوع برآن شدیم تا در خصوص این تبعات با روان‌شناس، مشاور و متخصص در حوزه روابط زناشویی و اختلال‌های جنسی گفت‌وگویی ترتیب دهیم که در ادامه می‌خوانید:

سید کمیل حسینی با بیان اینکه زیست انسانی از حرکت‌های اجتماعی و فردی و آنچه که خود، جامعه و پیرامونش را می‌سازد برآمده و شامل یکسری غرایز و حفظیات درونی است که در درون او قرار داده شده، گفت: برای مثال نتیجه وجود غریزه، امرار معاش در راستای تأمین خورد و خوراک در دورن ما به‌صورت کنش اقتصادی و غیره نمود پیدا می‌کند.

وی با تأکید بر اینکه در این مثال همه کنش‌های فردی و اجتماعی ما یک پا در غرایز ما دارد، خاطرنشان کرد: در بین غرایزی که در وجود انسان نهاده شده ما با غریزه جنسی مواجهیم که خانواده را شکل داده و سپس در آن شاهد بروز عشق، علاقه و در پی آن‌ها رغبت به فرزندآوری هستیم.

وی افزود: مسئله این است که این غرایز بسیار قدرتمند هستند و چون به‌صورت ناخودآگاه در انسان عمل می‌کنند اگر فردی متوجه این غرایز نباشد و آن را به‌درستی مدیریت نکرده و برای هدایت آن برنامه‌ریزی نکند، به لحاظ فردی و اجتماعی عواقب منفی بی‌شماری به‌دنبال خواهد داشت.

این روان‌شناس با تأکید بر اینکه اگر نتوانیم غریزه جنسی را درست سامان دهیم احتمالاً آسیب‌هایی را به‌همراه خواهد داشت، افزود: در این بین یکی از بعد‌های غریزه جنسی که بسیار قدرتمند بوده و درون انسان نهاده شده تا بتواند از طریق آن تربیت، تولید نسل بشر و حفظ سلامت خود را رقم بزند، مادری است.

حسینی ادامه داد: این بعد از غریزه در ناخودآگاه هر زن و دختری وجود دارد، اما اگر فضای اجتماعی برای تأمین آن فراهم نباشد یعنی جامعه زمینه‌های لازم برای تحقق بخشیدن به آن را فراهم نکند این عدم تحقق غریزی در مسیر درست، به معضلات فردی و اجتماعی بدل خواهد شد.

وی با بیان اینکه وقتی نیاز به مادری را در یک زن برای مهر ورزیدن، تربیت، حفاظت از فرد دیگر و توجه کردن را در جایگاه درست تأمین نکنیم (زمینه ازدواج را فراهم نکرده و یا ابعاد اجتماعی و اقتصادی را در خانواده تقویت نکرده و به لحاظ فرهنگی ساختار خانواده درست چیده نشده باشد) خود را در قالب نگهداری و حفاظت از حیوانات خانگی نشان می‌دهد، اذعان کرد: یعنی فرد برای تأمین این نیاز به‌صورت ناخودآگاه محبت خود را به سمت حیوان خانگی برده و آن را جایگزین فرزند کرده و حتی در برخی از آن‌ها خطاب به حیوانات جملاتی می‌شنویم که مادران به فرزندانشان می‌گویند.

وی با ابراز اینکه درواقع این سگ و یا حیوان خانگی جایگاه آن فرزند نداشته را برای یک زن در خانواده گرفته و آن خلأ را برای او پر می‌کند، ابراز کرد: این یک مثال آشکار در ارتباط با تبعات عدم فرزندآوری در زنان است، حال درنظر بگیرید که تبعات پنهان این ماجرا به لحاظ فردی و اجتماعی تا کجا‌ها پیش خواهد رفت؟

این روان‌شناس با تأکید بر اینکه این تبعات فردی و اجتماعی در دوران میانسالی و پیری خانم‌ها نمود بیشتر دارد اذعان کرد: همه افراد در این سنین نیازمند توجه هستند حال آنکه این تبعات به‌دلیل نداشتن فرزند و نبود این توجه خود را در شکل‌های مختلف مشکلات روانی نشان می‌دهد.

حسینی با بیان اینکه این خلأ در فرد به معنای واقعی مسئله‌ساز خواهد شد گفت: موضوع این است که بنا به انفجار جمعیتی که در دهه 60 اتفاق افتاد و در پی آن خانواده‌‌ها چندین فرزند داشتند، هنوز ما درک درستی از عواقب و پیامدهای معضل «نداشتن فرزند» نداریم، درواقع هنوز به مسئله و مشکل روانی و اجتماعی جامعه بدل نشده چراکه ما در اطرافیان هنوز این معضل را به‌صورت گسترده مشاهده نکرده‌ایم.

وی ابراز کرد: یقیناً با توجه به شرایطی که امروز بر خانواده و دختران به‌ویژه دهه 60 حکم‌فرماست این خلأ در آینده‌ای نه‌چندان دور به یک معضل روانی در جامعه بدل خواهد شد، چراکه این انتظار دور از واقعیت نیست که تعدادی از دختران این دهه هنوز ازدواج نکرده و یا هنوز بچه‌ای ندارند و در عین حال خانواده جدیدالتأسیس نیز بنا به دلایلی از داشتن فرزند ابا کرده و یا به تک‌فرزندی اکتفا می‌کنند.

وی افزود: با این وجود تجربه سایر جوامع غربی و کشورهایی همچون ژاپن نشان می‌دهد بنا به رواج این رویکرد در پی عدم احترام به ساختار خانواده و بنیان‌های آن، باوجود سطح رفاه اجتماعی و اقتصادی بالا ما شاهد معضلات روانی همچون بروز افسردگی و غیره و افزایش تعداد خودکشی‌ها و مباحث این‌چنینی هستیم ابراز کرد: بنا به قرائن موجود در کشور ما نیز در این زمینه باید به لحاظ نظری و عملی برنامه‌ریزی لازم را انجام دهیم.

مع‌الوصف با توجه به آنچه گفته شد بیماری‌های روحی و روانی نخستین پیامد زندگی بدون فرزند برای زنان است زیرا بیشتر زوج‌هایی که بدون بچه هستند زندگی بی‌کیفیتی دارند و احساس ناامیدی در آن‌ها زیاد است؛ بنابراین همانطور که پیشتر از زبان کارشناس عنوان شد، داشتن فرزند یک نیاز ذاتی است، پس زمانی که مانع آن می‌شوید در واقع این نیاز ذاتی را سرکوب می‌کنید.

این قبیل افراد در آینده یقیناً با احساساتی همچون افسردگی، احساس ناقص بودن و غیره مواجه خواهند شد حال آنکه به‌منظور پیشگیری و همچنین تشخیص زودهنگام عوامل منفی روان‌شناختی در عدم فرزندآوری علاوه بر رفع مشکلات معیشتی و اقتصادی، دستگاه‌های اجرایی می‌توانند در سیاست‌گذاری‌های حاکمیتی با اطلاع‌رسانی از طریق وسایل ارتباط جمعی و فراهم‌سازی بستر مناسب، تشویق و ترغیب زوج‌های جوان به بهره‌مندی از خدمات مشاوره را فراهم کرده و حتی آموزش مشاوره پیش از ازدواج را در بحث فرزندآوری و خلأ آن به‌عنوان الزام قانونی قبل از اجرای عقد رسمی درنظر بگیرند که بسیار مفیدتر از الزام قانونی مشاوره روان‌شناسی قبل از طلاق است.

شناسه خبر 83366