استاد حوزه علمیه با تشریح پیوند جریان عاشورا و انتظار مطرح کرد
توجه به ملاکهای یارگیری سیدالشهدا(ع) در کربلا، لازمه آمادگی شیعیان برای ظهور
سپهرغرب، گروه فرهنگی - سمیرا گمار: استاد حوزه علمیه گفت: این مهم است که پیوند جریان عاشورا با ظهور حضرت مهدی (عج) مورد توجه ما باشد، به این صورت که ما باید ببینیم امام حسین علیهالسلام با کدام معیار در کربلا یارگیری کردهاند؛ وظیفه اصلی شیعهای که به حضرت ولیعصر (عج) توجه دارد این است که به دنبال آن ملاکها باشد، برای مثال در جریان کربلا یکی از آزمایشها ترس و وعده کشته شدن است، یا اینکه حضرت فرمود هرکس بدهکار است کنار من نباشد. این یعنی توجه به حقالناس، لذا ما هم در دوران انتظار باید ملاکها را یافته و آنها را در خودمان محقق کنیم و مفهوم اصلی انتظار همین بوده و در ایام اقامه عزای امام حسین (ع) توجه به این مفهوم ضروریتر است.
حضرت مهدی (عج) فرزند حسین علیهالسلام است و فرهنگِ انتظار برآمده از فرهنگ عاشورا و انتظارِ حسین دیگری را کشیدن، پیوندی دیرین و مستحکم باهم دارند؛ یکی پشتوانه فرهنگی، رمز قیام و به پا خاستن شیعه و زمینهساز برای دیگری بوده و دومی عامل حفظ و استمرار آن است. عاشورا دریچهای به انتظار است و انتظار، تجلی آرزوها و آمال کربلا.
انتظار ثمره کربلا بوده و بدون کربلا، انتظار بیمعنا است؛ یاران مهدی همه کربلاییاند و در فراز و فرود تاریخ غربال شده و آب دیدهاند، اصلاً مگر میتوان بیعاشورا انتظار داشت؟
طبق روایات در روز عاشورا و میلاد امام حسین (ع) باید به یاد حضرت مهدی (عج) بود و در روز میلاد امام زمان (عج) و شب قدر با زیارت امام حسین به یاد آن حضرت، روز ظهور قائم آل محمد (ص) عاشوراست؛ به زیارت امام حسین و زیارت صاحبالامر علیهمالسلام در اعیاد اسلامی توصیه شده، شهر کوفه پایگاه مشترک این دو امام معصوم است.
خیلی فرق است بین اینکه به «عاشورا» بهعنوان پشتوانه و عقبه فرهنگی و الهامپذیر انتظار نگاه شود یا یک سنّت برخاسته از عواطف و احساسات قومی؛ «کربلا» دانشگاه بزرگی است با کلاسها و درسهای بسیار که ابعاد و آموزههای این دانشگاه بزرگ هنوز هم بر بسیاری پوشیده مانده، هنوز هم این حرکت عظیم و منشور بینهایت زوایای پنهان و ابعاد گستردهای دارد که تنها بر عاشقان طالب رخ مینماید.
در مورد رابطه بین امام زمان (عج) و امام حسین (ع) فقط ما سخن نمیگوییم، بلکه دشمنان ما هم در این مورد فعالیت و اظهارنظر کردهاند؛ زمانی 400 نفر از دانشمندان صهیونیست در تلاویو جمع شدند تا ببینند هویت شیعه و انقلاب اسلامی چیست، مجموعه مقالات و سخنرانیهای این همایش با عنوان «انقلاب تشیع و مقاومت» چاپ شده، آنها میگویند: «شیعیان با یاد امام حسین (ع) قیام میکنند و با نام امام مهدی (عج) قیامشان را حفظ میکنند.» یعنی مهمترین دشمنان ما معتقدند «هویت شیعه امام حسین (ع) بوده و آرمانشان امام مهدی (عج) است.»
لذا از آنجایی که قیام امام حسین (ع) آرمان و غایت داشت، منتظران امام مهدی (عج) باید عاشورایی بوده و حسینیهها مهدیه باشد و مهدیهها حسینیه؛ ما که به عشق امام حسین (ع) بر سر و سینه میزنیم، باید با دست دیگر تمنای فرج داشته باشیم. با یک چشم در رثای سیدالشهدا (ع) گریه میکنیم و با چشم دیگر ندبهخوان امام زمان (عج) هستیم.
با توجه به قرار گرفتن در ایام سوگواری اباعبدالله الحسین (ع) که عزاداری برای سرور و سالار شهیدان اوج میگیرد، گفتگوی این هفته را به «ارتباط بین امام حسین (ع) و امام مهدی (ع)» و «رابطه قیام عاشورا با نهضت مهدوی» اختصاص دادهایم و اساساً به دنبال پاسخ این پرسش هستیم که چه رابطهای بین امام حسین (ع) با امام زمان (عج) وجود دارد؟ این مصاحبه را در گفتگو با حجتالاسلاموالمسلمین حبیبالله شعبانی میخوانید:
لطفاً بهعنوان نخستین سؤال بفرمایید اساساً میتوان بین مباحث عاشورا و مهدویت ارتباطی برقرار کرد؟
ارتباط بین قیام عاشورا و ظهور حضرت صاحب (عج) در روایات و منابع دینی مورد توجه قرار گرفته است؛ روایاتی داریم مبنی بر اینکه وقتی حضرت بین رکن و مقام قیام میکند، در معرفی خود تعابیری دارند که آن حضرت را منتقم خون اباعبدالله (ع) نشان میدهد. بهطوری که از پنج جمله در معرفی خود چهار جمله به معرفی حضرت از طریق سیدالشهدا (ع) اختصاص دارد «الا یا اهل العالم انا الامام الغائب، الا یا اهل العالم انا الصمصام المنتقم، الا یا اهل عالم ان جدی الحسین قتلوه عطشانا و...». در روایت دیگری آمده است که بعد از ظهور حضرت، مرکز قیام کوفه است؛ یعنی همان جایی که حضرت اباعبدالله (ع) قصد داشت برود، لذا ملاحظه میکنید که با این شواهد از طریق روایات، ارتباط بین عاشورا و ظهور مسلم است. درنهایت نیز توجه به این نکته ضروری است که حضرات معصومین علیهمالسلام به دنبال اهدافی بودند که این هدف توسط اباعبدالله (ع) آغاز شده و توسط حضرت مهدی (عج) به پایان میرسد. چراکه قیام عاشورا در ظاهر به تشکیل حکومت اسلامی منتج نشد، حضرت حجت (عج) حکومت اسلامی معصوم را محقق خواهند کرد.
*در روایات آمده که امام زمان (عج) خونخواه خون امام حسین (ع) است؛ انتقام گرفتن امام زمان (عج) چگونه خواهد بود؟
یک فرهنگ در قرآن کریم وجود دارد که توجه به آن بسیار حائز اهمیت است؛ وقتی قرآن کریم با یهودیان زمان پیامبر (ص) صحبت میکند، آنها را قاتلین انبیاء معرفی میکند، با اینکه یهودیان زمان پیامبر (ص) طبیعتاً در زمان مذکور وجود نداشتهاند؛ گویا فرهنگ قرآن کریم این است تا آیندگانی که در مسیر فکری گذشتگان هستند را همانها معرفی کند، لذا وقتی حضرت خود را منتقم معرفی میکند، میبینیم بسیاری از آن قاتلان کشته شدهاند، پس این انتقام از جریان فکری خواهد بود که در تقابل با حضرات معصومین علیهمالسلام و راه حق قرار دارد؛ مثلاً حضرت با سفیانی مبارزه خواهد کرد، این جریان از ابوسفیان شروع شده و سفیانی ادامه مسیر ابوسفیان است.
*پس خونخواهی امام زمان (عج) به معنی زنده کردن مردگان اهل باطل و انتقام گرفتن از آنها نیست؟
در مورد رجعت قاتلان دلیلی نداریم، بلکه طی دوران ظهور کسانی که در اوج ایمان و کفر قرار گرفتهاند، رجعت خواهند کردند؛ درواقع کسانی که در حد اعلای کفر و ایمان هستند رجعت میکنند. کما اینکه در طول تاریخ مدتی پس از قیام عاشورا بسیاری از قاتلان اباعبدالله (ع) به مجازات رسیده و اشخاصی مانند مختار انتقام حضرت را گرفتهاند.
بنابراین نبرد با اهل باطل که در سراسر گیتی هستند از اولویتهای امام زمان (عج) خواهد بود؟
بله، قطعاً همینطور است و حضرت با جریان باطل موجود مبارزه خواهند کرد.
بسیار خوب، به این مسئله نیز بپردازیم که به دلیل مرتبط بودن عاشورا و ظهور، وظیفه محبین و شیعیان اهلبیت علیهمالسلام نسبت به امام زمان (عج) چیست؟
یک سری وظایف مانند توجه به حضرت حجت (عج) در دوران غیبت، صدقه دادن، دعا کردن و انتظار فرج که بسیار مورد تأکید بوده و معروف است؛ اما یک نکته بسیار مهم این است که پیوند جریان عاشورا و ظهور حضرت مورد توجه ما باشد، به این صورت که ما باید ببینیم امام حسین علیهالسلام با کدام معیار در کربلا یارگیری کردهاند، وظیفه اصلی شیعهای که به حضرت ولیعصر (عج) توجه دارد این است که به دنبال آن ملاکها باشد، برای مثال در جریان کربلا سیدالشهدا (ع) ازجمله ملاکهایی که در انتخاب افراد مورد توجه قرار دادند، این بود که وقتی آن افراد مورد آزمایش قرار گرفتند، نترسیدند؛ یکی از آزمایشها ترس و وعده کشته شدن بود، حضرت این تعبیر را دارد که هرکس با من بیاید شهید میشود، هرکس نیاید روی خوشی را نخواهد دید، این یکجور ترساندن است. لذا آنها که ماندند به حضرت ایمان و باور داشتند. یا اینکه حضرت فرمود هرکس بدهکار است، کنار من نباشد؛ این یعنی توجه به حقالناس، لذا ما هم در دوران انتظار باید ملاکها را یافته و آنها را در خودمان محقق کنیم و مفهوم اصلی انتظار همین بوده و در ایام اقامه عزای امام حسین (ع) توجه به این مفهوم ضروریتر است.
در روایات بر گریه برای مصیبت اباعبدالله (ع) بسیار تأکید شده، نکتهای که اشاره کردید با گریه بهدست میآید؟
گریه برای حضرت از مقدسترین اشکها است، بعید هم نیست که بگوییم گریه موجودیت دارد و موجبات تحول را در وجود انسان ایجاد میکند؛ اما نمیتوان گفت صرف گریه تحولات بنیادین در آدمی ایجاد میشود، نه اینکه تحول ایجاد نکند، اما عمیق و بنیادین نخواهد بود. طی طول تاریخ بسیاری از آنانی که در لشکر عمر سعد بودند، برای امام حسین علیهالسلام گریه کردند، کوفیها از نخستین کسانی بودند که برای مظلومیت حضرت گریه کردند، لذا اینجا مشخص میشود که علاوه بر گریه چیز دیگری نیاز است؛ اینکه عواطف منجر به عقلانیت شود، گریه احساسات مثبت است اما اگر با عقلانیت گره نخورد، به چیزی که میخواهیم نرسیدهایم.
حضرت باقر (ع) در زیارت اربعین هدف اصلی امام حسین (ع) را عقلانیت جامعه معرفی کرده و میفرمایند:...وَ بَذَلَ مُهْجَتَهُ فِیکَ لِیَسْتَنْقِذَ عِبَادَکَ مِنَ الْجَهَالَةِ؛ امام حسین (ع) جان خود را فدا کرد تا بندگان تو را از جهالت نجات دهد، درنهایت اینکه قیام سیدالشهدا مبتنی بر عقلانیت بوده و این گریه اگر به عقلانیت منجر شود، میتوان امیدوار بود که ما از یاران امام حسین علیهالسلام باشیم.
به نظر حضرتعالی عزاداریهای ما برای حرکت در مسیر تربیت منتظران عاشورایی نیازمند چیست؟
پیوند خوردن واقعی به امام حسین علیهالسلام فارغ از احساسات صرف، نقاط مثبتی را برای عزادار و جامعه ایجاد میکند؛ اینکه عزادار سیدالشهدا (ع) نمیتواند به ظلم بیتوجه باشد، زیرا ما برای کسی گریه میکنیم که هدف او از قیام اصلاح امور اجتماعی بوده است.
توجه به این نکته نیز ضروری است که کار اصلی امام حسین (ع) مبارزه با فسادهای حاکمیتی است نه فسادهای شخصی؛ اگر اینطور بود حضرت میتوانست به امر به معروف فردی بسنده کند، اما کار اصلی امام حسین (ع) این بود که دین واقعی را در عرصه سیاست دخالت دهد. لذا به سراغ سرمنشأ فساد که یزید بود رفت، اگر کسی عزادار واقعی باشد، قطعاً باید این ویژگیهای امام حسین (ع) یعنی نگاه اصلاحطلبانه به مفاسد حاکمیتی، امر به معروف و دغدغه اجرای احکام دینی را در خود تقویت کند. گاهی عزاداریها دچار برخی نواقص و آسیبها میشوند، اینکه عزاداران صرفاً مشغول سینهزنی و عزاداری در کوچهها و خیابانها باشند، بهتنهایی راهگشا نخواهد بود. چیزی که میتواند پیونددهنده ما با عاشورا شده و به ظهور نزدیک کند، توجه به معرفتافزایی و استفاده از موعظهها در کنار سینهزنی است که گاهی در جلسات ما کمرنگ میشود. اینکه سینه میزنیم اما نماز اول وقت نمیخوانیم، چه مفهومی دارد؟!
ممنون از وقتی که در اختیار ما قرار دادید، اگر بهعنوان کلام پایانی نکتهای هست بفرمایید.
یک نکته بسیار مهم بوده و باید در آن تأمل کرد، چیزی که تحت عنوان هیئتهای سکولار مطرح است؛ اینکه عزادار اباعبدالله (ع) بگوید من برای مصیبت امام حسین (ع) گریه میکنم، اما با فساد کاری ندارم. این نمیشود و با عزاداری مورد توجه دین منافات دارد؛ لذا امیدوارم به سمت و سویی برویم که از عزاداران واقعی بوده و با پیوند گریه و عقلانیت در مسیر ظهور حضرت حجت (عج) حرکت کنیم.
شناسه خبر 865