شناسه خبر:94335
1404/2/27 16:35:00

یک مدرس دانشگاه گفت: به‌خوبی در خاطرم هست از زمانی که در همدان کار را شروع کرد، با وجود اینکه شاغل تمام‌وقت سیستم قضائی بود، اما تا 6 ماه ریالی دریافت نکرد؛ پس از این مدت با اصرار دوستان به شرط دریافت مبلغی مشابه همکاران در رده پایین‌تر، پذیرفت که حقوق دریافت کند.

حسین صادقیان در اواخر سال‌ 59 و در سال 60 به‌عنوان «رئیس دفتر دادگاه انقلاب اسلامی همدان»، شانه به شانه شهید ابراهیم رئیسی در دادگاه انقلاب خدمت کرده است. سخنان وی کمک می‌کند سیدابراهیم را در سال‌های آغازین خدمتش بیشتر بشناسیم و با خصایص فردی و اجتماعی این شهید راه خدمت آشنا شویم؛ از همین رو گوش جان بسپارید به گپ‌وگفتی با صادقیان، همکار قدیمی شهیدرئیسی:
* از چه زمان با شهیدرئیسی آشنا شدید؟
از اواخر سال 59 که آقای رئیسی به‌عنوان دادستان دادگاه انقلاب به همدان آمدند، بنده هم در سیستم قضائی مشغول به کار شدم و حدود یک‌سال به‌طور مستمر با ایشان در ارتباط بودم.
آقای رئیسیِ مظلوم در سنین جوانی دارای ویژگی‌های شخصیتی متفاوتی بود و زمان ورود ایشان به دادستانی، اغلب ما کارمندان تعجب کرده بودیم که چطور جوان 20 ساله‌ای به سِمت دادستان دادگاه انقلاب اسلامی منصوب شده؟! اما با گذشت حدود دو ماه و تدابیر آقای رئیسی، نظر همه مساعد شد و ایشان و تفاوت در اندیشه‌اش را باور کردیم.
وی به دنبال تحول‌ بود؛ توأمان تحصیل و کار می‌کرد و سواد تشکیلاتی و تخصصی‌اش فراتر از سن‌وسالش بود. فضای تشکیلاتی منسجم با حضور آقای رئیسی در همدان در حوزه قضائی حاکم شد؛ در آن دوره هنوز به درجه اجتهاد نرسیده و دکترای حقوق نگرفته بود، اما از بسیاری از همراهان و همکاران تخصصی‌تر عمل می‌کرد. از سوی دیگر، عدالت‌گرایی هم در شخصیت آقای رئیسی مشهود بود.
حفظ کرامت انسان‌ها اعم از متهم و مجرم تا خانواده مجرمان و همچنین کارکنان، از اوجب واجبات بود و ایشان به‌طور خاص کرامتی که در قرآن کریم درباره انسان‌ها تأکید شده را رعایت می‌کرد.
* چه ویژگی‌های دیگری در ایشان برجسته بود که اطرافیان به‌خوبی آن‌ها را درک می‌کردند؟
ویژگی پُرکاری و تلاش بدون وقفه؛ به‌طوری که در شبانه‌روز معمولاً ساعات مختصری را به استراحت اختصاص می‌داد. نکته قابل ذکر، دیگر عدم توجه ایشان به مباحث مالی بود. به‌خوبی در خاطرم هست از زمانی که در همدان کار را شروع کرد، با وجود اینکه شاغل تمام‌وقت سیستم قضائی بود، اما تا 6 ماه ریالی دریافت نکرد؛ با اصرار دوستان و همکاران پس از 6 ماه، به شرط دریافت مبلغی مشابه همکاران در رده پایین‌تر، پذیرفت حقوق دریافت کند.
در زمان انتخابات ریاست‌جمهوری نیز ایشان با وجود اینکه در سیستم قضائی سِمت داشت، 50 درصد از حقوق رسمی خود را دریافت و با حداقل‌ها زندگی می‌کرد.
* لطفاً از تدابیر قضائی ویژه ایشان نمونه‌هایی بفرمایید.
به‌طور مثال تدبیری برای ملاقات حضوری اندیشیده بود تا زندانیان با همسران خود معاشرت و گفت‌وگو داشته باشند. تحت‌الحفظ زندانیان با خانواده خود دیدار داشتند و این نشان از توجه آقای رئیسی به نیازهای زندانیان داشت؛ نیازهایی که شاید از دید بسیاری مغفول مانده بود. به مرور زمان ملاقات با همسران زندانیان و معاشرت با خانواده، به ملاقات شرعی تبدیل شد، مجوزی که از سوی آقای رئیسی صادر و در همدان باب شد.
* ارشادگاه، راهی برای نجات
موضوعی که از برخی قدیمی‌ها شنیده‌ایم، بحث ارشادگاه بوده که زمان حضور ایشان در همدان راه‌اندازی شد، دراین‌باره هم توضیح بفرمایید.
ارشادگاه با نظر آقای رئیسی در همدان و در چهارراه نظری راه‌اندازی شد؛ آنجا مرکزی بود برای متهمان یا مجرمان سیاسی که اغلب فریب‌خورده بودند تا با گفت‌وگو، ارشاد شوند و به مأمن وطن و انقلاب بازگردند، افراد زیادی هم در ارشادگاه توبه کردند و بازگشتند.
این مرکز با ابتکار آقای رئیسی ایجاد شد تا افرادی که دچار خطاهای سیاسی شده‌اند، به‌خصوص جوانان، از مجرمان و قاچاقچیان مواد مخدر و امثال این جرائم جدا شوند.
* خاطره‌ای که اهمیت و جایگاه شهیدرئیسی را شرح دهد، به یاد دارید که برای خوانندگان نقل کنید؟
بنده زمانی که در دانشگاه تهران قبول شدم و قصد عزیمت به آنجا را داشتم، موضوع را با آقای رئیسی در میان گذاشتم. ایشان در ابتدای امر با رفتنم مخالفت کرد، چون حُسن‌ ظن نسبت به بنده داشت و معتقد بود که در کارم موفق هستم. آقای رئیسی اصرار داشت در همدان و در رشته حقوق تحصیل کنم و در کنار کار به تحصیل هم بپردازم، اما متوجه شد که بنده قصد دارم برای معلمی ادامه تحصیل دهم که دیگر سکوت و موافقت کرد.
این خاطره از دو جنبه در ذهنم به یادگار مانده؛ نکته نخست توجه آقای رئیسی به نیروی انسانی و نکته دوم توجه ایشان به شغل شریف معلمی.
خاطره دیگر این است که زمان تدریس در دانشگاه با سابقه حدود یک‌ونیم سال، متوجه شدم در حکم کارگزینی بنده تقریباً سه سال سابقه کاری افزوده شده؛ بعد از بررسی ماجرا، متوجه شدم سابقه کاری دوران خدمت در سیستم قضائی به حکم بنده اضافه شده است. با توجه به اینکه خودم درخواستی در این رابطه نداشتم، موضوع را پیگیری کردم که مشخص شد یک نفر از همکاران سابق پیگیر انتقال سوابق خدمتی و تمام‌وقتش بوده که آقای رئیسی تأکید می‌کند سوابق دیگران هم ارسال شود تا مبادا حقی از همکاران ضایع شود.
* صبوری، شاه‌کلید تصمیم‌گیری آقای قاضی
نمونه‌ای از شیوه تصمیم‌گیری ایشان که امروز به‌عنوان الگو می‌تواند سرلوحه امور باشد، بیان می‌کنید؟
بله، یک مورد در خاطرم هست؛ با وجود اینکه شاغل در مجموعه قضائی نبودم، اما آمدوشد داشتم و از صحبت‌های همکاران قدیم متوجه شدم احتمال اینکه تعدادی از همکاران جدید که از تهران منتقل شده‌اند نفوذی باشند، زیاد است؛ همکاران احتمال می‌دادند در برخی از پرونده‌ها دخل‌وتصرف صورت گرفته و ترجیح دادند این موضوع به‌واسطه بنده که در مجموعه فعال نیستم، به آقای رئیسی منتقل شود؛ آقای رئیسی پس از شنیدن موضوع، تصمیم گرفت بنده را مأمور کند تا سوابق کارکنان به‌خصوص نیروهای جدید بررسی شود و این مهم انجام شد.
نکته مهم و نهفته در این خاطره، تصمیم ایشان با سعه‌ صدر و بدون تعصب بود؛ به‌ویژه که این موضوع از طریق یک همکار قدیمی که در مجموعه فعالیت نداشت، بازگو شده بود. پس از پیگیری‌های مکرر مشخص شد یکی از افرادی که جدیداً از تهران به مجموعه اضافه شده، با قصد نفوذ فعالیت می‌کند و درنهایت تحت بازداشت قرار گرفت.
غرض از عنوان این خاطره، تصمیم شجاعانه و ضد فساد آقای رئیسی بود؛ به‌طوری که بدون کوچک‌ترین اغماض و لاپوشانی، مسئله را پذیرفت و در پی کشف نفوذ برآمد.
* ضمن تشکر از شما، اگر نکته‌ دیگری هست، بفرمایید.
بدون تردید آقای رئیسی شاخصه‌های بارزی داشت و در آن سن‌وسال نخبگی در رفتار، کردار و تصمیماتش مشهود بود. دارای سلامت نفس بود و رعایت حق متهمان را داشت؛ همچنین دارای رفتار کریمانه‌ای بود.
از سوی دیگر درد خانواده‌های متهمان را درک می‌کرد؛ درست مطابق توصیه‌های امیرالمؤمنین (ع).
حال پس از خدمت چندین و چند ساله، با قلبی مملو از رأفت و اعتماد به مردم، در مسیر خدمت شهید شد و داغی عمیق بر دل گذاشت. پس از شنیدن خبر شهادتش بسیار متأثر شدم، به‌طوری که هنوز هم باور اینکه ایشان در بین ما نیست، برایم سخت است.
* به گزارش خبرگزاری فارس

شناسه خبر 94335