افول اروپا در همراهی سلطه آمریکا
در روزهای گذشته شاهد یکی از نشانههای افول آمریکا و همچنین نمایش ضعف قدرتهای اروپایی در پرونده اوکراین (نشست رهبران اروپا در کاخ سفید) بودیم. اینکه گفته میشود آمریکا روزبهروز ضعیف میشود و هر دولت آمریکا که روی کار میآید نسبت به دولت قبل ضعیفتر بوده، حقیقتی است انکارنشدنی که حکایت از تغییر در نظم بینالملل و کاهش قدرت آمریکا و قدرتهای اروپایی همراه آن است. تقویت هنجار «آمریکازدایی» که بهعنوان یکی از نشانههای افول آمریکا محسوب میشود، منجر به این شده که آمریکا نه برای برقراری ارتباط سیاسی یا اقتصادی، بلکه برای بازگشت سلطه آمریکایی به اقدامات ترکیبی روی آورد که نمونه آن انتشار صف انتظار رهبران اروپا برای دیدار و تصاویر دیدار ترامپ از پشت میز کار با رهبران اروپا بود که در این نشست شخصیتهایی شامل «فریدریش مرتس» صدراعظم آلمان، «امانوئل ماکرون» رئیسجمهوری فرانسه، «ولادیمیر زلنسکی» رئیسجمهوری اوکراین، «الکساندر استاب» رئیسجمهوری فنلاند، «کر استارمر» نخستوزیر انگلیس، «جورجیا ملونی» نخستوزیر ایتالیا و «مارک روته» دبیرکل سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) و «اورسولا فون در لاین» رئیس کمیسیون اروپا، در مجاور ترامپ حضور داشتند.
برخی چنین مطرح کردند که ترامپ، اروپا را تحقیر کرد و خود را در موضع بالا به نمایش گذاشت... بله این درست است که رهبران اروپا تحقیر شدند، اما روی دیگر سکه این بوده که با تأمل در علل اینگونه برخورد کردن ترامپ، باید اذعان کرد که تحقیر بیشتر برای دولت آمریکا است که بیشتر شدن فاصله خود با متحدین اروپایی را به نمایش گذاشت تا شاید افکار عمومی را نسبت به ضعفهای آمریکا، پُرقدرت جلوه دهد.
از برکت روی کار آمدن دولت زلنسکی با حمایت آمریکا که بعد از کنار زدن رئیسجمهور سابق اوکراین (که متمایل به روسیه بود) انجام گرفت، آتش گرفتن دامن پهناورترین کشور اروپایی است. اوکراین آرام با تشویق و شیطنت آمریکا جهت عضویت در ناتو (پیمان نظامی جمعی 32 کشور) باعث جنگ شد؛ آمریکا با نقشه شوم خود نه برای اوکراین، بلکه در جهت تضعیف روسیه بهعنوان یکی از سه ضلع ضد رهبری فکری آمریکا یعنی چین و ایران، قدم برداشته بود.
پیشنهاد عضویت در پیمان نظامی ناتو، برخلاف تعهدات تاریخی سابق غرب در برابر فروپاشی شوروی به روسیه بود که غرب را به عدم گسترش ناتو به شرق متعهد کرده بود، اما تحریک و تداوم گسترش ناتو بهوسیله عضویت اوکراین باعث شد روسیه بین دوراهی قرار گیرد؛ یعنی پذیرش همسایه هممرز خود (اوکراین عضو ناتو) که بهطبع حضور ناتو را در مرز همسایه مستقر میکرد و یا راه دیگر، ورود به مخالفت و جنگ تحمیلی.
طولانی شدن جنگ برخلاف انتظار همه و کوتاه نیامدن روسیه، باعث شد جنگی که عامل اصلی آن آمریکا بود، با روی کار آمدن دولت ترامپ، سیاست همراهی بایدن (رئیسجمهور سابق آمریکا) با اروپا در اوکراین در دوره جدید ضعف آمریکا، از سیاست چندجانبهگرایی با اروپا به یک جانبهگرایی آمریکا سوق یابد. این فضای نامطمئن برای اروپا تاحدی پیش رفت که از کاهش شدید یا قطع گاز از روسیه برای کشورهای اتحادیه اروپا ازجمله آلمان و اجبار در تأمین آن از آمریکا، هزینه زیادی برای اروپا در بر داشته باشد؛ اما نشست اخیر ترامپ و پوتین (نشست آلاسکا) که باعقبنشینی آمریکا، پیشنهاد به عدم عضویت اوکراین در ناتو و واگذاری منطقه کریمه اوکراین که روسزبانها در آن هستند، همراه بود، کاسه صبر اروپا را لبریز کرد و به این فکر افتاد که مبادا توافقی پنهانی بین روسیه و آمریکا در ازای راضی شدن آمریکا به طرح امتیازات فوق باشد! بنابراین با همراهی ظاهری و حمایتی در کنار زلنسکی در نشست اخیر کاخ سفید، تلاش کردند به هر نحو خود را در وسط جریانات برقراری امنیت برای اوکراین بیندازند تا مبادا در آینده نقشی برای آنان قائل نشوند؛ فارغ از بدبختیهایی که آمریکا برای اوکراین رقم زد، از گرفتن معادن تا فروش سلاح، در اینکه آمریکا با متحدان اروپایی خود رفتار تحقیرآمیز و در برابر دشمن و رقیب خود یعنی روسیه، واکنشی غیر دارد، عبرتها هست و دلیل این رفتارهای آمریکا همان افولی بوده که باعث رفتارهای ضدونقیض است.