اقتصاد مقاومتی در آیات و روایات
مبانی دینی مقاومت اقتصادی
سپهرغرب، گروه اقتصادی: اقتصاد مقاومتی مجموعهای از راهبردهایی است که در شرایط تحریم تجویز میشود. در این استراتژی تمامی عوامل اقتصادی اعم از دولت، تولیدکنندگان و خانوارها وظایفی را عهدهدار میشوند که اجرای آنها نه تنها آسیبپذیری اقتصاد در شرایط تحریم را به صفر میرساند، بلکه باعث شکوفایی و رشد اقتصادی در شرایط مذکور میشود.
اقتصاد اسلامی در کلام شهید مطهری
شهید مطهری درباره تسلط و نفوذ غیرمسلمان بر مسلمان مینویسد: اسلام میخواهد که غیرمسلمان بر مسلمان تسلط و نفوذ نداشته باشد. این هدف هنگامی میسر است که ملت مسلمان در اقتصاد نیازمند نبوده و دستش بهطرف غیرمسلمان دراز نباشد، والّا نیازمندی ملازم است با اسارت و بردگی ولو آنکه اسم بردگی در کار نباشد. هر ملتی که از لحاظ اقتصاد دستش بهطرف ملت دیگر دراز باشد، اسیر و برده اوست و اعتباری به تعارفهای دیپلماسی معمولی نیست. به قول نهرو، ملتی مستقل است که جهش اقتصادی داشته باشد. حضرت علی (ع) میفرماید: «احتج الی من شئت تکن اسیره، استغن عمن شئت تکن نظیره، احسن الی من شئت تکن امیره.»1
محتاج هرکه شوی، اسیر او خواهی بود. بینیاز از هرکه گردی، با او برابر خواهی شد و هرکه را مورد نیکی و احسان خود قرار دهی، فرمانروای او خواهی شد. اگر ملتی کمک خواست و ملتی دیگر کمک داد، خواهناخواه اولی برده و دومی آقاست. چقدر جهالت و حماقت است که آدمی ارزش سلامت بنیه اقتصادی را درنیابد و نفهمد اقتصاد مستقل یکی از شرایط حیات ملی است.2
نظر اسلام در مورد اقتصاد مبتنی است بر یک اصل فلسفی و آن اینکه زمین و منابع اولیه برای بشر، یعنی برای اینکه زمینه فعالیت و بهرهبرداری بشر قرار بگیرد، آفریده شده است: «ولقد مکناکم فی الارض و جعلنا لکم فیها معایش قلیلا ما تشکرون: و همانا شما را در زمین مأوا دادیم و در آن برای شما روزیها قرار دادیم و چه کم شکرگزاری میکنید.»3
شهید مطهری معتقد است: نظام اقتصادی اسلام با احترام به فرد و همچنین اصیل شمردن اجتماع و امت، ضمن محترم شمردن مالکیت خصوصی در کنار آن، مالکیت دولتی و عمومی را نیز تشریع مینماید. وی با غریزی دانستن اصل مالکیت معتقد است که بعضی حیوانات نیز چنین اولویتی را برای خود قائلاند.4
از نظر اسلام، اختلاف فاحش که منتهی به فقر طبقهی دیگر، نه بهواسطهی بیماری، بلکه بهواسطهی بیکاری یا کمی مزد بشود، جز از طریق ظلم و استثمار ممکن نیست.
امامان شیعه همه اهل تولید و کشاورزی بودند. حتی برخی امامان ما در همان زمان امامتشان اهل تجارت و سرمایهگذاری بودند. شما در جریان «مصادف» که وکیل اقتصادی امام صادق (ع) است، میبینید که امام صادق (ع) اهل سرمایهگذاری است. ایشان هزار درهم به مصادف میدهد تا برود و تجارت کند.
روایات متعددی از کشاورزی امام باقر و امام کاظم (ع) داریم که این بزرگان اهل تولید و کار بودند. امام علی (ع) باغداری و نخلکاری میکردند. روایاتی مثل «الکاسب حبیبالله» مؤید این موضوع است. همکاری پیامبر اسلام (ص) با خدیجه (س) در زمینه تجارت، در قالب مضاربه صورت میگرفت.
اسلام دو نوع پیوند با اقتصاد دارد: پیوند مستقیم از طریق یکسری مقررات اقتصادی درباره مالکیت، مبادلات، مالیاتها و… و مباحث مفصل تحت عنوان کتاب بیع، اجاره، ارث و وقف و… و پیوند غیرمستقیم از طریق اخلاق، مانند سفارش به امانت، عدالت، احسان و منع دزدی و خیانت و رشوه.5
با این بیان مختصر، ضرورت اقتصاد در دین مبین اسلام بیان شد. حال باید به مسئله اقتصاد مقاومتی پرداخت با این تعریف که اقتصاد مقاومتی بهمعنی تشخیص حوزههای فشار و متعاقباً تلاش برای کنترل و بیاثر کردن آن تأثیرهاست و در شرایط آرمانی، تبدیل چنین فشارهایی به فرصت است. همچنین برای رسیدن به اقتصاد مقاومتی، باید وابستگیهای خارجی کاهش یابد و بر تولید داخلی کشور و تلاش برای خوداتکایی تأکید گردد.6
اقتصاد مقاومتی یک ستون فقرات میخواهد و آن دین است. ما اگر توانستیم اقتصاد مقاومتی را در کنار اعتقاد پیوند بزنیم، راه درآمد را توسعه میدهیم. بعد مالیات میگیریم. حق مشروع دولت هم است. مردم هم کاملاً جانانه تسلیم میکنند. اگر هم یکوقت نبود، همه تحمل میکنند. اما اگر باشد و نابسامان باشد، تحملپذیر نیست.
در همین راستا، مرحوم کلینی (ره) در کتاب شریف «کافی» بیانی را از وجود مبارک پیغمبر (ص) نقل میکنند که وجود مبارک پیغمبر به خدای سبحان عرض میکند: «اللهم بارک لنا فی الخبز و لا تفرّق بیننا و بینه فلولا الخبزُ ما صُمنا ولا صَلَّیْنا ولا أدَّینا فرائضَ ربِّنا عزّوجلّ» یعنی خدایا بین ما و نان ما جدایی نینداز. منظور از نان، اقتصاد است. نان یعنی اقتصاد مملکت. عرض کرد خدایا بین مسلمانها و نان آنها، اقتصاد آنها جدایی نینداز. زیرا اگر بین مسلمین و نان آنها جدایی افتاد، دیگر دینداری مشکل است. بنابراین ما قبل از اینکه از درآمد، مالیات بگیریم، باید راه تحصیل درآمد را هموار کنیم.
در سورهی مبارکهی نساء فرمود: عامل قیام و مقاومت ملت همان مسائل اقتصادی است. فرمود: «وَلاَ تُؤْتُوا السُّفَهَاءَ أَمْوَالَکُمُ الَّتِی جَعَلَ اللّهُ لَکُمْ قِیَاماً» فرمود مال، عامل مقاومت است، عامل قیام است، عامل استقامت است. شما این را حفظ بکنید. به دست هرکسی ندهید. اگر این مال، عامل قیام است، به دست سفیهان جامعه ندهید.
دو مسئلهی شرعی از امام خمینی (ره) در زمینه دفاع اقتصادی
1. اگر در روابط اقتصادی و غیر آن بر قلمرو اسلام و کشور اسلامی ترس باشد که بیگانگان بر آن تسلط سیاسی یا غیر آن (که موجب استعمار آنان یا استعمار کشورشان، گرچه استعمار فرهنگی) میشود پیدا کنند، بر همه مسلمانها واجب است که از چنین روابطی اجتناب کنند و اینگونه روابط حرام است.
2. درصورتیکه در روابط بازرگانی دولتها یا تجار با بعضی از دولتها یا تجار بیگانه ترس (تسلط) بر بازار مسلمانان و زندگی اقتصادی آنها باشد، واجب است آن را ترک کنند و چنین تجارتی حرام است و در صورت چنین ترسی، بر فقها و مراجع عظام است که کالاهای آنان و تجارت با آنها را طبق مقتضیات زمان تحریم نمایند و بر امت اسلامی متابعت آنان واجب است؛ چنانکه بر همهی آنها واجب است در قطع این روابط جدیت کنند.7
مقام معظم رهبری نیز با همین نگاه بحث «اقتصاد مقاومتی» را مطرح کردهاند.
جمعبندی و نتیجهگیری
اقتصاد از نظر آموزههای قرآنی سبب قوام جامعه است. به این معنا که جامعه بشری با اقتصاد، برپا میایستد. خداوند درباره نقش اقتصاد در جامعهی بشری میفرماید: «و لا توتوا السفهاء اموالکم التی جعل الله لکم قیاما: اموال خود را (که خداوند آن را وسیلهی قوام زندگی شما قرار داده) به سفیهان و بیخردان مدهید.»8
در این آیه، خداوند اموال، یعنی امر اقتصادی را بهعنوان عامل قیام جامعه دانسته است. پس نقشی که اقتصاد در جامعه ایفا میکند، همانند ستون میانی خیمه است که خیمه را برپا نگه میدارد و به آن معنا و مفهوم میبخشد. اگر اقتصاد جامعه از میان برود یا سست و ضعیف شود، به همان میزان جامعه آسیب میبیند.
از این آیه و آیات دیگر قرآنی میتوان اهمیت اقتصاد را در زندگی بشر و نیز برپایی جامعه به دست آورد. البته خداوند در آیاتی چون 85 سورهی اعراف و 84 تا 86 سورهی هود، تأمین سعادت واقعی انسان را در سایهی یکتاپرستی، سلامت امور اقتصادی و پرهیز از فسادانگیزی دانسته و در آیات 3 و 41 و 43 و 83 و 177 و 277 سورهی بقره و 39 سورهی نساء و 2 و 3 سورهی انفال و آیات دیگر، امور اقتصادی و معیشتی مردم را دارای جایگاهی مهم در حد مسائل اعتقادی و عبادی قرار داده است.
از نظر قرآن اقتصاد تنها در حوزه امور مادی انسان و جامعه نقش ندارد، بلکه نقشی فراتر از آن میتوان برای اقتصاد تعریف کرد. ازهمینرو خداوند بر نقش بهرهمندیهای اقتصادی در امور معنوی و معنویت تأکید میکند.9
براساس آموزههای دینی و بهویژه آیات نورانی قرآن مجید، جامعهی اسلامی باید از درون قوی و قدرتمند شود و بهکارگیری هرآنچه در استطاعتش قرار دارد را در دستور کار جدی خود بگذارد. یکی از مهمترین الزامات قدرتمند شدن، ناظر به مسئلهی اقتصاد است که اگر این امر محقق شود، اقتدار نظام و جامعهی اسلامی باعث هراس و سردرگمی دشمنان خواهد شد.
دین اسلام با هرگونه حیفومیل و اسراف و همچنین از بین بردن منابع مخالف است و چیزی بهعنوان مصرفگرایی در اسلام وجود ندارد. خداوند در قرآن کریم بر قناعت و صرفهجویی تأکید دارد و از طرفی داشتن ایمان و عزت منوط و مشروط به قناعت است. مسئولین بایستی بیشتر از مردم در مصارف دولتی صرفهجویی کنند و تا حد امکان نسبت به کاهش هزینه اقدام نمایند و همچنین امورات و کارهای ارباب رجوع را در اسرع وقت انجام دهند تا در خیلی از موارد، مثلاً رفتوآمدها، استفاده از کاغذ، بنزین و… صرفهجویی شود. در واقع هدر ندادن منابع به زبان ساده، یکی از معیارهای اصلی اقتصاد مقاومتی است که در دین اسلام نیز بر آن تأکید بسیار شده است.
آیات قرآن از انسانها میخواهد تا مسئولیت خویش را بهعنوان خلیفهی الهی در زمین با آبادانی زمین که همان فعالیتهای اقتصادی است،10 بهدرستی انجام دهند، زیرا با این روش است که انسان میتواند به کمال خویش دست یابد و بهعنوان انسان کامل به بهشت برین درآید و همانطوری که ایمان بهعنوان عمل صالح در آموزههای قرآنی عامل ورود به بهشت معرفی شده، اعمال اقتصادی چون انفاق، احسان مالی، اکرام مالی، اطعام، صدقه، قرضالحسنه و مانند آنها بهعنوان عمل صالح، عامل اصلی ورود به بهشت دانسته شده است.
در حقیقت دو بال پرواز بشر، عمل صالح ایمانی و عمل صالح در قالب عبادی و اقتصادی است که انسان را به سعادت ابدی میرساند.11
براساس آیات قرآنی، داشتن اقتصاد مقاومتی همانند اقتصاد قوامبخش، ضروری و لازم جامعهی اسلامی است. جامعهی اسلامی نهتنها باید دارای اقتصادی سالم و شکوفا و قوامبخش باشد، بلکه باید دارای اقتصاد مقاومتی باشد که آن را از دشمنان حفظ کرده و اجازه ندهد تا جامعه در برابر دشمنان خوار شود. قرآن بر ضرورت اقتصاد مقاومتی به اشکال گوناگون تأکید کرده است. از جمله مهمترین آیاتی که میتواند این وجوب و ضرورت را بیان کند، آیهی 28 سورهی توبه است. خداوند در این آیه نهتنها نیازمندی اقتصادی جامعهی اسلامی را عامل وابستگی جامعه و ذلت و خواری آن میداند، بلکه قطع وابستگی اقتصادی به بیگانگان را مورد تشویق قرار داده و نسبت به کسانی که نگران اختلال نظام اقتصادی خود پس از قطع رابطه با مشرکان و دشمنان هستند، یادآور میشود که چنین امری نهتنها اختلالی به وجود نمیآورد، بلکه باعث رونق اقتصادی و شکوفایی آن شده و رشد و پیشرفت اقتصاد ملی را سبب خواهد شد. خداوند میفرماید: «یا ایها الذین آمنوا انما المشرکون نجس فلا یقربوا المسجد الحرام بعد عامهم هذا و آن خفتم عیله فسوف یغنیکم الله من فضله انشاء انالله علیم حکیم: ای کسانی که ایمان آوردهاید، حقیقت این است که مشرکان ناپاکاند، پس نباید از سال آینده به مسجدالحرام نزدیک شوند و اگر در این قطع رابطه از فقر بیمناکید، بهزودی خدا (اگر بخواهد) شما را با فضل خویش بینیاز میگرداند، که خدا دانای حکیم است. وقتی به این آیه نگاه میشود، نگرانی برخی از دولتمردان امروز معنای جالبی مییابد. در حقیقت برخی از دولتمردان امروز نگران آن هستند که عدم آمدوشد غربیها، که دشمنان قسمخورده کشور هستند، میتواند موجب فقر اقتصادی جامعهی اسلامی شود و مردم از نظر اقتصادی با مشکل مواجه شوند. درحالیکه آیهی شریفه میفرماید پیش از آنکه دشمنان شما تهدید به تحریم کنند یا شما را تحریم نمایند، شما پیشگام شوید و آنان را تحریم کنید تا با خوداتکایی و توکل به خداوند از فضل الهی بهرهمند شوید. بیگمان خداوند به همهی ریزودرشت زندگی شما عالم است و حکیمانه و خردمندانه حکم میکند و به شما دستور میدهد و اینگونه هدفهای متعالی شما، که همان غنای اقتصادی و استقلال است، فراهم میآید.
خداوند در آیه 60 سوره انفال میفرماید: «وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّهٍ» این آیه تأکید دارد که هرچه میتوانید قوت و توان خود را افزایش دهید و زمینههای استعداد و مقاومت را در جامعهی اسلامی فراهم کنید. در این آیه شریفه خداوند متعال با صراحت بیان میکند جامعه اسلامی برای بالندگی در جهان باید متکی به خود باشد و برای این منظور باید خود را در برابر دشمنان در همه زمینهها، از جمله اقتصاد مقاومتی مجهز سازد و در نهجالبلاغه، حکمت 395 (من لم یصبرعلی کده صبرعلی الافلاس)12 هرکس بر رنج کسبوکار صبر نکند، باید رنج فقر و نداری را تحمل کند. این آیه و روایت باید سرلوحه اقتصاد مقاومتی باشد. در قرآن و حدیث عبارات زیادی در مورد جهاد اقتصادی داریم که در آنها مسئلهی عزت اسلام و مسلمانان موضوع محوری است. عزت از منظر قرآن کریم بهمعنای شکستناپذیری است و ملت عزیز، ملتی است که مقاومت و پایداری کرده و فشارها را تحمل میکند تا به سربلندی دست یابد.
پینوشتها
1.الآمدی التمیمی، 1360، ج2، ص584.
2.استاد شهید مطهری، 1368ب، ص21-22.
3. اعراف، 10.
4.استاد شهید مطهری، 1368ب، ص52.
5. استاد شهید مطهری، 1368ب، ص16.
6.ویکیپدیا.
7.تحریرالوسیله، ج1.
8. نساء، 5.
9. توبه، 75 و صف، 10-12.
10.هود، 61.
11. فاطر، 10.
12. نهجالبلاغه، حکمت 395.
*دکتر پیمان فلسفی
شناسه خبر 12756