کمبود و نیاز دائمی به تعمیر دستگاههای دیالیز، باعث شده تا روند کار این مراکز با مشکلات و دغدغههای فراوانی، هم برای بیماران و هم کادر درمانی همراه باشد
بیماران دیالیزی نیازمند توجه بیشتر
سپهرغرب، گروه سلامت - عباس سریشی: بیماری وضعیت ناخوشایندی است که بشر از همان سالهای نخستین حیات خود، با آن دست به گریبان بوده و در راستای علاج آن راههای مختلفی را از توسل به جادو و خرافه گرفته تا آزمایشهای علمی واستفاده از انواع و اقسام داروهای گیاهی، شیمیایی، جراحی و... آزموده است.
البته هر بیماری با توجه به منشاء، علت، عوارض جسمی و روحی خود دارو و درمانهای مختلفی را نیاز دارد. اینکه گاهی مثل یک سردرد ساده، نیازمند یک مسکن است و بعضاً نیز به مانند برخی بیماریهای واگیردار مثل طاعون، وبا، تیفوس و در نمونه اخیر کوئید 19 یا همان کرونا، که آرامش و سلامت یک جهان را به چالش کشیده، یک پروسه درمانی پیچیده و پرهزینه را میطلبد.
واقع امر اینجاست که بیماری با هر شکل و شدتی، بهعنوان یک عارضه ناخوشایند، این توانایی را دارد تا باعث شود، نهفقط فرد مبتلا، بلکه خانواده، اقوام و حتی یک جامعه در یک چرخه معیوب، گرفتار شده و متحمل تبعات و ضررهای گوناگونی در ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی، روانی و... شود. زیرا در این سیکل معیوب، نهفقط فرد مبتلا توانایی انجام فعالیتهای اقتصادی و درآمدی را از دست خواهد داد، بلکه بهطور طبیعی، مشکلات مالی، فشارهای روحی و روانی مضاعف دیگری را نیز بردوش خانواده یا نظام سلامت کشور، بار خواهد کرد.
البته این موضوع بهویژه در مورد بیماریهای خاص، از نگرانی و شکنندگیهای بیشتری برخودار است و وقتی یک فرد به آنها مبتلا میشود؛ خورد و خوراک، خواب، آرامش و در مجموع امکان زندگی راحت را از وی سلب میکند. این تازه، ابتدای راه پردرد و رنج بیماری است؛ که چراغخاموش و بیسروصدا به سراغ فرد، خانواده و جامعه میآید.
روایت یک درد جانکاه
تورم اطراف چشمها، درد در قسمت پهلوها و زیر دندهها، بالا بودن فشار خون، تکرر ادرار بهخصوص در شب و... از نشانههای بیماری کلیه است و بیشتر مبتلایان، بهعلت ناآشنایی با علائم و نشانههای بیماری خود و عدم درمان به موقع، متحمل رنج و بهوجود آمدن عوارض بیشتری، برای جسم خود میشوند.
گو اینکه براساس برخی دادههای پزشکی، ارثی بودن این بیماری هم نقش مهمی در ابتلای افراد دارد. با این حال و از منظر صاحبنظران حوزه سلامت میتوان با کنترل بهموقع فشار خون، متعادل نگهداشتن وزن بدن، پرهیز از خوردن غذاهای مانده، پرچرب و پرنمک و خودداری کردن از مصرف هرگونه دارو بدون تجویز پزشک، باعث جلوگیری و پیشگیری از بیماری کلیه شد. مضاف براینکه به تصریح متخصصان، بیماریهای کلیوی، غالباً هیچ علامت اولیهای ندارند و بسیاری از افراد، از نارسایی کلیههای خود آگاه نیستند. لاجرم این امر نیز به حساسیت موضوع میافزاید.
همچنین بررسیها نشان می دهد که بیماریهای مزمن کلیوی که بیش از سه ماه بهطول میانجامند،10 درصد مردان و حدود 12 درصد زنان جهان را درگیر میکنند. هماکنون نیز براساس آمارهای سازمان بهداشت جهانی، بیش از 10 میلیون نفر در جهان، نیاز به دیالیز یا پیوند کلیه دارند. اما بسیاری از آنها بهخاطر هزینه یا کمبود منابع، به آنها دسترسی ندارند.
شوربختانه این بیتوجهی باعث شده تا براساس آمارها، امروزه تعداد بیماران کلیوی در جهان، دو برابر تعداد افراد دیابتی شود. در حالیکه اکثر افراد آگاه نیستند، که بیماری کلیوی، یک مشکل حاد سلامت است، که به میزان قابل توجهی میتواند، مبتلایان را از انجام فعالیتهای روزمره بازدارد. بدتر اینکه؛ بیماران زمانی که مواد زائد در بدنشان بیش از حد طبیعی زیاد میشود برای اینکه بتوانند، به زندگی خود ادامه دهند، بهصورت مستمر نیاز به انجام دیالیز پیدا میکنند.
روزگار سخت دیالیزیها
و اما براساس اعلام انجمن خیریه حمایت از بیماران کلیوی ایران، در حال حاضر بیش از 31 هزار بیمار دیالیزی در کشور ما وجود دارد که حداقل هفتهای دوتا سه جلسه چهار ساعته، در قریب به ششصد بخش دیالیز، خدمات دیالیز خونی را دریافت میکنند.
اینکه متأسفانه این بیماران علاوهبر تحمل دردها و سختیهای این عارضه جسمی، بهدلیل مشکلات خاص متأثر از آن نیز نمیتوانند، شغل مناسبی داشته یا زندگی راحتی را طی کنند. البته از آنجا که بیماران دیالیزی، جزء بیماران خاص محسوب میشوند، خوشبختانه بخش عمدهای از خدمات؛ از جمله استفاده از دستگاههای تصفیه خون که در مراکز درمانی وجود دارد، برای آنها رایگان است.
با این حال شرایط اقتصادی جامعه، تورم و نیز عدم توانایی جسمی باعث میشود تا اکثریت قریببهاتفاق ایشان نتوانند، بهصورت مستمر جهت اشتغال در فعالیتهای اقتصادی و تولیدی، وقت صرف نموده تا از هزینههای سنگین مختلف زندگی مانند ایابوذهاب، گرانی دارو، تأمین برخی ملزومات، داروها و... برآیند.
البته این همه نیز، در حالی است که براساس اعلام، هر بیمار دیالیزی حداقل 7 برابر بیمار پیوند کلیه، برای کشور هزینه دارد و سالیانه نیز میلیاردها تومان صرف نیازهای درمانی آنان میشود. گو اینکه با تأثیر نوسانات ارزی و گرانیهای اخیر بر داروهای بیماران کلیوی نیز این وضعیت به مراتب وخیمتر از قبل شده است.
البته جدا از موضوعات پیشگفته، اما به اعتقاد آگاهان و صاحبنظران مهمترین چالش پیش روی این بیماران، فرسودگی دستگاههای دیالیز است که متأسفانه در طی چند سال گذشته، بارهاوبارها مورد تعمیر قرار گرفته و به نوعی، دیگر کارایی گذشته را ندارند. در عین حال براساس اطلاعات آماری اعلام شده از سوی وزارت بهداشت و درمان، سالیانه نیز در حدود 20 درصد بر تعداد بیماران دیالیزی در کشور افزوده میشود که: بهطور قطع این افزایش آمار با زیرساختهای موجود، متناسب نیست. در واقع همین افزایش باعث شده تا بسیاری از مراکز حداقل در دو تا سه شیفت، فعال باشند که همین موضوع نیز لاجرم موجب استهلاک زودرس دستگاههای موجود میشود.
دوگانه بیم و امید در بیماران و پرستاران
حالا اما براساس گفتههای مسئولان انجمن خیریه حمایت از بیماران کلیوی، هماکنون رقمی معادل با 1500 نفر بیمار کلیوی در استان همدان وجود دارد که بهطور معمول در هفته تا سه مرحله و هربار نیز برای 4 ساعت برای انجام دیالیز، به مراکز واقع در شهرستانها و نیز دو بیمارستان بعثت و بهشتی مراجعه میکنند.
البته هرچند با توجه به اختصاص چند دستگاه جدید به استان، هماکنون یک مرکز دیالیز دیگر نیز در شهر بهار، راهاندازی شده است. با این حال بهدلیل افزایش تعداد مراجعان، هنوز بار کاری این دو مرکز موجود در شهر همدان، سبک نشده و طی دو شیفت بهصورت حداکثری در حال پاسخگویی به مراجعان هستند.
بیمارانی که با تنی رنجور و خسته از یک روند دردناک هر هفته به این مراکز مراجعه کرده و فقط امیدوارند که شاید روزی قرعه فال به نام ایشان زده شده و پس از سالها انتظار سخت نوبت پیوند بگیرند. گو اینکه داستان پیوند کلیه نیز روایتی دارد، بهمانند هفتخوان رستم که گذر از آنها نیز چندان سهل و آسان نیست. زیرا تعداد پیوندها بهدلیل وجود اهداکننده و شرایط پیوند بسیار محدود است.
به هر حال داستان مشکلات بیماران دیالیزی در همدان نیز به نوعی، شبیه به دیگر هموطنان مبتلا به بیماریهای کلیوی سراسر کشور است و وقتی پای درد دلشان مینشینید، از خستگی و رنج روحی، ماهها و سالها مراجعه به این مراکز، در هر شرایط جوی، محیطی و طی دوره چند متناوب میگویند و اینکه آنقدر این روند خستهکننده شده که بعضاً حتی امید به زندگی را از دست دادهاند.
زیرا این بیماری تمام ارکان زندگی ایشان ر ا آنچنان درگیر خود کرده، که اجازه نمیدهد، حتی برای چند ساعت هم که شده، یک نفس راحت بکشند. حالا اما جدا از موضوع مشکلات روحی و جسمی بیمار، دغدغههای مالی برای تأمین معاش زندگی، ایابوذهاب، تهیه دارو و... هم داستانی دارد تامل برانگیز و صدالبته غمبار. زیرا بهرغم رایگان بودن فرایند دیالیز، اما برای خدمات ویزیت، تهیه دارو، انجام آزمایش و تصویربرداری ملزم به پرداخت هزینه هستند. این در حالی است که؛ این بیماران بهطور معمول از بضاعت کافی برخوردار نبوده و هزینهها برای آنها سنگین است. بدتر اینکه با افزایش تحریمها و تورم قیمت داروهای مورد نیاز ایشان نیز، جهش بسیار نگرانکنندهای را پیدا کرده که از هماکنون میتوان نگرانیهای این موضوع را در سخنان بسیاری از بیماران دید.
البته قریببهاتفاق این بیماران چه مستقیم و چه باواسطه همراهان بیمار، همیشه قدردان تلاش و زحمات کارکنان شاغل در مراکز بعثت و بهشتی بوده و و کراراً نیز عنوان میکنند که در اینجا میشود، به وضوح تمام تموج تعهد و مسئولیتپذیری را از سوی پرستاران و کارشناسان دید که به هر شکل در تکاپوی ارائه خدمات به ایشان هستند. اما... گاهی برخی از این مشکلات و گرهها آن قدر بزرگ و درهم پیچیده است که نهفقط با دستان ایشان باز نشده و حل نمیشود، بلکه باعث بروز مشکلات و دغدغههای روحی و حرفهای بسیاری نیز برای فعالان حوزه درمان و سلامت هم میشود. فلذا اینجاست که دیگر همه نگاهها به سمت نظام درمانی استان و کشور یا انجمنهای خیریه و مدیران و مسئولان و... میچرخد و از ایشان درخواست مساعدت و یاری میشود.
دستگاههای دیالیز بیرمق
اما براساس اطلاعات موجود و نیز تایید برخی از کارشناسان و اهل فن، متأسفانه یکی از مهمترین چالشهای موجود در خصوص موضوع بیماران دیالیزی در استان همدان، فرسودگی و نیاز دائمی به تعمیر دستگاههای دیالیز است، که باعث شده روند کار این مراکز، با مشکلات و دغدغههای فراوانی، هم برای بیماران و هم کادر درمانی همراه باشد.
اینکه براساس اخبار بسیاری از این دستگاهها دارای عمری بالا بوده و بهرغم تعمیرهای دائمی و بازآمد کردن برای حضور در چرخه کار، اما شکی نیست که براساس استانداردهای جهانی، هماکنون باید بسیاری از آنها را از رده خارج محسوب کرد و به فکر جایگزینهای جدید بود.
در واقع کارکرد طولانی و همراه با تعمیرات مکرر، خودبهخود باعث اُفت کیفیت کار و بروز تبعاتی برای بیماران خواهد شد که قطعاً تمام برآیندهای این نقیصه، هم متوجه بیمارستان و مسئولان درمانی استان است. زیرا ایشان بهعنوان متولیان امر قطعاً در خصوص وضعیت دستگاههای موجود و پیشآمدهای احتمالی، ادامه این نوع کارکرد مسئلهدار مطلع بودهاند.
البته فرسودگی دستگاهها نیز بهگونهای است که به گفته برخی مطلعان، تقریباً هر روز کادر درمانی، مجبورند تا برای رفع عیب یا مشکلات فنی، ضمن تماس با نمایندگیهای موجود در تهران، عملکرد دستگاهها را به حالت نرمال برگردانند و این در حالی است که براساس منطق یا توجه به وجود مراکز دیالیز پرمراجعه در استان، بسیار ضروری است که نظام درمانی استان، نسبتبه تعریف و ایجاد یک جایگاه سازمانی با حضور یک نماینده یا کارشناس و متخصص دراین خصوص اقدام نموده تا علاوهبر چکآپ دائمی دستگاهها و رفع اشکالات احتمالی، پرستاران و کادرهای درمانی را وادار نکنند اضافه بر وظیفه سازمانی خود، درست وسط عمل دیالیز یک بیمار، نقش یک تعمیرکار را هم بر روی دستگاه معیوب، ایفا کنند.
مسئولان بیمارستان بهشتی کمی دست بجنبانند
اما با توجه به ضرورت توسعه فضای مراکز دیالیز و ورود دستگاههای جدید، مدتی است که مسئولان بیمارستان بهشتی دست به کار ساخت سالن جدید، برای بخش جدید شدهاند. اگرچه نفس این عمل بسیار ستودنی و قابل تقدیر بوده و همه شهروندان و مراجعان مراتب دستمریزاد خود را به این تلاش ابراز میدارند، ولی در روی دیگر سکه،بهدلیل طولانی شدن این امر و نیز تاثیرگذاری بر عملکرد بخش فعال فعلی، موضوع کمی تأملبرانگیز شده است.
البته این طبیعی است که در هنگام انجام هرگونه عملیات ساختمانی بروز برخی ناهماهنگیها، آشفتگی یا تنگی معابر و مسیرها به وجود آمده و لاجرم همه مراجعان و کادر درمانی هم، باید تا حصول نتیجه نهایی، کمی صبر پیشه کرده و با مشکلات کنار آیند. اما نباید از این واقعیات نیز غافل بود که وجود یک پروسه ساختوساز طولانیمدت در کنار بخشی مانند دیالیز که نیازمند سکوت و آرامش و رعایت برخی پروتکلهای بهداشتی بوده یا بهدلیل وجود وسایل و دستگاههای حجیم، باید دارای بیشترین فضای کار، هم برای بیماران و هم کادر درمانی باشد. قطعاً با هیچ کدام از معیارهای بهداشتی و استاندارهای محیط درمانی خوانایی ندارد و اصولاً پذیرفته نیست که با اِعمال برخی اقدامات از قبیل تراکمسازی بین تختها و بیماران، استفاده از دفتر پرستاری بهعنوان انبار اقلام اضافی، چیدن وسایل فرسوده در مسیر رفتوآمد بیماران یا استفاده از راهروی بخش برای حملونقل مصالح ساختمانی، زمینه را برای ساختوساز و متعاقباً آشفتگی فضای بیمارستان باعث شویم.
البته ما نیز براین باوریم که در انتهای این فرایند، بازهم این بیماران هستند که با ساخته شدن بخش جدید و ورود دستگاههای نو شرایط و خدمات بهتری را نسبتبه قبل دریافت خواهند کرد. اما سؤال اینجاست که آیا هماکنون کادر درمانی شاغل و بیماران، حقی برای داشتن محیطی آرام و کمحاشیه ندارند؟ پس طبیعی است که از منظر عمومی و تخصصی انتظار میرود که مسئولان بیمارستان بهشتی، باید نخست قبل از شروع به این فرایند، مکان مناسب دیگری را برای فعالیت این بخش، در نظر گرفته و تجهیز میکردند یا در غیر این صورت، به هر شکل ممکن نسبتبه اتمام سریعتر این طرح اقدام کرده و کار را به نتیجه برسانند.
شناسه خبر 21486