مسئول نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه آزاد کرمانشاه:
حاکمیت سیاسی دین، مهمترین کار امام در اوجگیری تمدن اسلامی بود
سپهرغرب، گروه سیاسی - سمیرا گمار: مسئول نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه آزاد کرمانشاه گفت: یکی از مهمترین کارهایی که امام راحل انجام داد، ایجاد الگوی حاکمیت دینی و بهعبارتی قدرتبخشی و حاکمیت سیاسی در دین، با اتکا به خود باوری مردم بود.
نگاهی به تاریخ نشان میدهد، تمدن اسلامی با بعثت پیامبر گرامی اسلام صلّیاللهعلیهوآله شکل گرفت که در طول تاریخ اسلام، فراز و فرودهایی داشته و با پیروزی انقلاب اسلامی ایران به اوج خود رسید. امام خمینی(ره) در سخنان خود همواره به تمدن اسلامی اشاره داشته و میفرمودند: اسلام پیشرفتهترین حکومت را دارد و به هیچوجه حکومت اسلام، با تمدن مخالفتی نداشته و ندارد. اسلام، خود از پایهگذاران تمدن بزرگ در جهان بوده و هر کشوری که به قوانین اسلام عمل کند، بدونشک از پیشرفتهترین کشورها خواهد شد.
رهبر معظم انقلاب نیز در سالهای اخیر از واژهای بهنام تمدن نوین اسلامی، یاد کرده و در بیانیه گام دوم انقلاب نیز به این موضوع اشاره کردند که گام دوم، انقلاب اسلامی را به آرمان بزرگش که ایجاد تمدن نوین اسلامی و آمادگی، برای طلوع خورشید ولایت عظمی(ارواحنافداه) هست، نزدیک خواهد کرد.
با توجه به اهمیت تمدن نوین اسلامی، در اندیشههای امام راحل و بیانات رهبر معظم انقلاب مدظلهالعالی و تحقق کامل آن، خبرنگار سپهرغرب گفتوگویی با حجتالاسلاموالمسلمین مرتضی جلیلی، مسئول نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه آزاد اسلامی استان کرمانشاه، داشته است که در ادامه؛ آن را میخوانید:
به عنوان نخستین سؤال، بفرمایید تمدن به چه معناست و چه شاخصههایی دارد؟
تمدن از نظر لغوی به مدنیت و شهرنشینی اطلاق میشود. بهطوری که فرد از زندگی بادیهنشینی و فردی به زندگی اجتماعی و شهرنشینی وارد میشود که در آن مدنیت، شکل و نوع زندگی انسانی گستردهتر است. پس طبیعی است این نوع زندگی، لوازم و ضروریاتی داشته باشد که آن را از زندگی غیرتمدنی متمایز میکند. از لوازم تمدن میتوان، به فرهنگ که شامل اخلاق، باورها، سبک زندگی، علم، گستره جغرافیایی، قدرت بهمعنای حاکمیت تأثیرگذار برای وضع قوانین و ضوابط و رفاه، برای رشد مادی و معنوی انسانها اشاره کرد.
تمدن اسلامی در چه بستری شکل گرفت و چه مؤلفهها و شاخصههایی دارد؟
همه مورخان اسلامی و مستشرقان، روی این مسئله اتفاقنظر دارند که تمدن اسلامی، بعد از هجرت رسول اکرم(ص) از مکه به مدینه پایهگذاری شد. به این معنا که وقتی پیامبر گرامی اسلام(ص) وارد مدینه شد، نخستین کار حضرت تشکیل حکومت بوده و خود ایشان بهعنوان رئیس حکومت، امور را مدیریت میکردند.
رسول گرامی اسلام، گروههای نظامی تشکیل داده و مسجد را بهعنوان مهمترین رکن جامعه اسلامی، انتخاب کردند. مسائل جامعه از تصمیمگیری امور نظامی و سیاسی تا گرفتن خمس و زکات، در آنجا انجام میشد. بهعبارتی رسول اکرم(ص) نشان دادند که دین، در همه عرصهها حرف برای گفتن دارد و میتواند نقش تعیینکننده داشته باشد.
براساس آنچه ابتدا در باب مؤلفههای تمدن عرض کردم، تمدن اسلامی با محوریت قرآن و قوانین الهی با اعتقاد مردم به مبداء جهان یعنی توحید و انتهای دنیا یعنی معاد، شکل گرفت و از آن پس، توجه به شکل حکومتداری، تنظیم روابط انسانها با یکدیگر، عدالت اجتماعی، اخلاق، احکام و فروع دین، اقتصاد، سیاست، توجه به علم، فرهنگ و همه مسائلی که در جامعه جریان داشت، شکل گرفت.
تمدن نوین اسلامی چگونه به ایران رسید؟
پیش از پاسخ دادن به این سؤال، باید به این نکته توجه کرد که بعد از وجود مبارک پیامبر(ص) تمدن اسلامی، در دست معصوم بوده یا مسلمانان؟ اگر این موضوع را کنار بگذاریم، باید گفت، در زمان امویان تمدن اسلامی به ایران وارد شده و در زمان عباسیان به اوج خود رسید. برای مثال؛ هنگامی حضرت رضا علیهالسلام به مرو آمد، درصد قابلتوجهی از مردم ایران، مسلمان شده و با تمدن اسلامی آشنا بودند که نمونه آن را میتوان، در برخورد مردم با امام رضا علیهالسلام دید.
تمدن اسلامی در ایران، با فراز و نشیبهایی همراه بوده و در ادوار مختلف، تحت تأثیر قرار گرفته است. مثلاً در مواجهه با مغولها، دوره رنسانس و استعمارگری غربیها در طول تاریخ، این تمدن ضعیف شده یا بالعکس، در دورههایی نیز با رشد و شکوفایی همراه بوده است. اما آن چیزی که مسلم است، اینکه تمدن اسلامی پس از پیروزی انقلاب اسلامی، به شکل جدی در جامعه ایرانی، مطرح و بهعنوان یک الگوی موفق حاکمیت با محوریت دین، در جامعه جریان پیدا کرده است.
علما چه نقشی در حفظ تمدن اسلامی داشتند؟
همان طور که در ابتدا عرض کردم، نقش علم و مجاهدتهای علما در حفظ و گسترش تمدن اسلامی، بیبدیل بوده و این مهم، یکی از ارکان تمدن اسلامی محسوب میشود. از علوم صنعتی، ریاضی و نجوم گرفته تا ادبیات، هنر و... که عالمان برجسته در این رشتهها، از رازی و ابوعلی سینا تا فردوسی و حافظ هر یک، گوشهای از تمدن بزرگ اسلامی را را حفظ و حراست کردهاند.
مسلمانها در ادواری از تاریخ در علوم پیشرفته دنیا، حرف اول را میزدند و مبداء بسیاری از علوم غرب و اروپا، ایران و کشورهای مسلمان بوده است. همین امر نشان میدهد، دانشمندان و عالمان فرهنگی، اعتقادی و فکری چه تلاشهای کمنظیری داشتهاند.
تمدن اسلامی چگونه با پیروزی انقلاب اسلامی و رهبری امام راحل، به اوج خود رسید؟
یکی از مهمترین کارهایی که امام راحل انجام داد، قدرتبخشی و حاکمیت سیاسی در دین بود. مؤلفهای که اگر نباشد، ایجاد تمدن اساساً مطرح نیست. امام باور غلطی را که غرب، مبنی بر جدایی دین از سیاست ایجاد کرده بود، از بین برد و در نوع نگاه آحاد مردم به حاکمیت، تغییر ایجاد کرد.
نگاه غرب به دین فردی است و دین، کاری به مدیریت و حاکمیت جامعه ندارد. امام، حاکمیت در پرتو اسلام را ریشهگذاری کرد و نشان داد، دین در همه شئون زندگی، حرف برای گفتن دارد که سیاست نیز از این قاعده، مستثنا نیست. موضوعی که صدها سال بود، از ساحت دین جدا شده بود.
بنابراین امام یک الگوی جدید در حاکمیت دینی ایجاد کرد که مردم هم در آن نقش داشتند. اصل پذیرش این موضوع، در قلوب مردم اتفاق افتاد. بهعبارتی، زمانی میتوان تمدن ایجاد کرد که مردم، به خودباوری برسند. خودباوری به اینکه ما میتوانیم مدیریت کنیم، وابسته نباشیم و رشد کنیم. یکی از وجوه این خودباوری، ایستادن مردم با دست خالی، در برابر رژیم شاهنشاهی بود. امام عامل روانی ایجاد تمدن اسلامی که عقیده مردم را به روشنی دریافته بود و با اتکا به همین مردم، در این مسیر گام برداشت.
باور به توحید، معاد، دینشناسی و انسانشناسی در بین مردم، از مؤلفههایی است که امام، در تثبیت آن نقش اساسی دارد. ما اگر توحید را درست بفهمیم، فهم صحیح از توحید، ما را به این سمت میبرد که تشکیل حکومت دینی از ارکان دین است. امام راحل، باور صحیح حاکمیت فقه بر مردم را در عمل نشان داد و این نگاه صحیح، با ایجاد انقلاب اسلامی در مردم شکل گرفته و رشد کرد.
آیا ما به تمدن نوین اسلامی، دست پیدا کردهایم؟
نمیتوان گفت، این تمدن صددرصد محقق شده، اما شاید بتوان ادعا کرد، مقدمات آن فراهم شده است. چراکه با یک نگاه مقایسهای، این نکته بهوضوح قابل مشاهده است که وقتی همه کشورها، تحت تأثیر تمدن غرب و آمریکا بودند، انقلاب اسلامی، الگوی بسیاری از کشورها قرار گرفته و در حرکت آنها نقش داشته است. این جریان ادامه دارد و با حرکتی که در سطح جهان، در بین کشورهای مختلف از ایستادن در برابر ظلم و مقاومت ملتهای مختلف، شاهد هستیم، میتوان امیدوار بود که این اتفاق شکل بگیرد.
برای توسعه تمدن اسلامی و همهگیری آن چه باید کرد؟
گستردگی حاکمیت جغرافیایی، یکی از ارکان مهم تمدن اسلامی است. اما پیش از توضیح این مطلب، باید به یک نکته مهم توجه کرد. غرب در پی القای این باور است که ایران میخواهد، دنیا را تحت تأثیر خود قرار دهد. نظیر همان کاری که آمریکا کرده و رسماً بسیاری از کشورها را تحت سیطره خود درآورده است.
اما واقعیت اینست که ایران، این نگرش را ندارد و با حفظ استقلال و هویت خود کشورها، بر اساس آنچه دین گفته، تمدن اسلامی را دنبال میکند. اینکه کشورهای دنیا، زیر بار ستم نرفته و با حفظ استقلال خود بهدنبال حاکمیت دینی باشند.
بنابراین باید به این مسئله توجه داشت که ما، بهدنبال تحت تأثیر قرار گرفتن کشورها به آن معنا که غرب ادعا میکند، نیستیم. اما در پاسخ به این سؤال که تمدن نوین اسلامی، از سوی ملل مسلمان، از چه طریقی ممکن است؟باید عرض کنم، یکی از راههای گسترش تمدن اسلامی، صدور انقلاب است که نمونههای آن را میتوان، در تأسیس مراکز فرهنگی در کشورها، مقاومت مردم، تشکیل گروههای حشدالشعبی، حزبالله، حماس و مواردی نظیر آن دید. این کشورها، با باورپذیری اسلامی و الگو قرار دادن ایران، در برابر ظلم ایستادگی میکنند.
قاعدتاً بخش رسانهای و جریانساز در این میان،سهم عمدهای دارند تا عوامل موفقیت نظام اسلامی در طول این 41 سال، از موفقیتهای اقتصادی و نظامی، تا دستاوردهای فرهنگی، علمی و نخبگانی را به دنیا منعکس کنند.
ارتباط ما با کشورهای عراق، سوریه، یمن، لبنان، پاکستان و سایر کشورها و دستوپا زدن دشمن، برای از بین بردن این روابط، حاکی از موفقیت در این زمینه است و باید برای حفظ آن تلاش کرد.
اعتماد مردم به حاکمیت، خودباوری و ارتقای فرهنگ عمومی، مسئلهای کمنظیر است و شاید در دنیا نمونه نداشته باشد. یکی از موارد بارزی که خود غربیها هم به آن اذعان داشتند، در قضیه کرونا بود که میتوان گفت، همه این موارد از موفقیتهای نظام اسلامی، در پرتو حاکمیت دینی است که دنیا میبیند و آن را الگو قرار میدهد.
ضمن سپاس، از وقتی که در اختیار ما قرار دادید، اگر بهعنوان کلام پایانی نکتهای هست، بفرمایید:
در پایان توجه به دو نکته بسیار مهم است. نخست؛ بخش نخبگان. در حاکمیت نظام اسلامی که پرورش نخبگان، بهعنوان مغز متفکر و نظریهپرداز در ایران، مورد توجه جمهوری اسلامی بوده و علم و بینشی ویژه به جامعه علمی، یکی از ارکان مهم، در حفظ و گسترش تمدن اسلامی است.
مورد دیگر؛ توجه به اقتصاد، تولید و قطع وابستگی در این بخش که تربیت نیروهای کارآمد در جوامع علمی، اعم از حوزه و دانشگاه، پیشرفت در حوزه تکنولوژی و گسترش مراکز علمی از مسائلی است که در این بخش، مورد تأکید قرار میگیرد. امام راحل و رهبر معظم انقلاب، دانشگاه را بستر تحولات جامعه میدانند و ذیل این تفکر است که توجه به علم، رشد علوم مختلف نظامی، فرهنگی، سیاسی و... برای قدرتمند شدن تمدن اسلامی، مورد تأیید است.
شناسه خبر 22483