از ابتدای شیوع کرونا در کشورمان، بخش عمدهای از بار و مسئولیت خطیر شناسایی موارد مبتلا به کرونا و طراحی نحوه مقابله و مواجهه با این شیوع گسترده، بهعهده انستیتو پاستور ایران بوده است.
انستیتو پاستور ایران؛ عملاً از 30 بهمن ماه 98 وارد ماراتن سنگین و نفسگیر مبارزه با کرونا شد و با تمام قوای علمی و نیروی انسانی زبده و ماهر خود، توانست در فرصت بسیار کوتاهی با طرحریزی بهترین استراتژی تشخیص و شناسایی موارد مشکوک و مبتلا به کرونا در سطح استانهای مختلف کشورمان، نهایت استفاده از ظرفیتهای محدود تشخیصی در روزهای نخست شیوع را داشته باشد.
انستیتو پاستور ایران؛ بهعنوان یکی از نخستین مراکز تشخیص کرونا در کشور، در روزهای اولیه شیوع این اپیدمی، نمونههای کووید19 را از تمام استانهای درگیر کرونا دریافت و نتایج آن را اعلام میکرد که بهتدریج و همزمان با افزایش موارد ابتلا به آن در کشور، به ارائه خدمات آموزشی جهت تشخیص کووید19 پرداخت، بهگونهای که در کمتر از 10 روز، 60 آزمایشگاه تشخیص کرونا در کشور ایجاد شد!
تمام پرسنل و کادر متخصص این انستیتو، از همان روزهای پایانی بهمن، عملاً خواب و خوراک را از خود دریغ کردند تا در جهادی مثالزدنی و شبانهروزی، نامی نیک از خود در صفحات تاریخ این کشور به ثبت برسانند. این مجاهدتها و آنچه در آن روزهای سخت گذشته، نیازمند ثبت و ضبط در حافظه تاریخ است و این امر، لزوم ورود و پردازش هرچه بیشتر و بهتر رسانهها را گوشزد میکند.
ما نیز با همین نیت، بهسراغ دستاندرکاران انستیتو پاستور ایران رفتیم تا روایتگر گوشهای از این مجاهدتها و تلاشهای خستگیناپذیر باشیم. در گام نخست؛ پای صحبتهای گرم و شیرین «دکتر علیرضا بیگلری»؛ رئیس انستیتو پاستور ایران نشستیم که پیش از این در بخش اولیه آن، در گزارشی تحت عنوان روایت یک حماسه «چطور استراتژی ویژه انستیتو پاستور از بروز یک فاجعه در شیوع کرونا جلوگیری کرد؟» منتشر شد.
در ادامه در بخش دوم گفتوگو با دکتر علیرضا بیگلری، روایتی از این مجاهدتها که توانست در اوج تحریمهای ظالمانه آمریکا علیه ایران، کشور را از وقوع یک فاجعه دور کند، آمده است:
* آیا ایران سیاست درستی در زمینه انجام تست کرونا در پیش گرفت؟
یکی از نکات بسیار مثبتی که از کرونا آموختیم، این بود که باید به دانش فنی خودمان تکیه کنیم و توصیه سازمانهای بینالمللی و کشورهای دیگر، نمیتواند راهی کاملاً مناسب برای کشور ما باشد و نماینده سازمان بهداشت جهانی همیشه به این جمله تأکید داشتند که «دانش فنی، شما را نجات داد». از بُعد تشخیص آزمایشگاهی، دنیا تصور میکرد که ما یکی از فاجعهبارترین کشورها خواهیم بود، ولی بهصورت ابتکاری و با تکیه بر دانش بومی، هیچ اتلاف منابعی نداشتیم. در حالیکه اگر به تاریخچه مبارزه با کرونا در کشورهای دیگر توجه کنید، پی میبرید که بسیاری از این کشورها، تست غلطی در پیش گرفتهاند و نمونه آن را در انگلیس، آمریکا و جمهوری چک میبینید که تستی که انتخاب کرده بودند، از بنیان غلط بود و اطلاعاتی که گرفتند، گیجکننده بود.
در کشور آلمان در برخی از روزها 100 هزار تست انجام میشد و ما ازنظر وسع مالی و شرایط تحریمی، نمیتوانستیم به آن عدد برسیم. بنابراین باید از هوشمندی خودمان استفاده و تستهای خود را درست مصرف میکردیم که همین اتفاق نیز رخ داد.
یک نکته مهم در انتخاب تست ما وجود دارد. کشورهایی که میخواستند به ما کیت اهدا کنند، با ما تماس میگرفتند و ما میدانستیم که این کشورها، چندین کارخانه دارند که کیت تولید میکنند و بررسی کرده بودیم که کارخانجات خاصی که در این کشورها وجود دارد که کیت معتبرتر و باکیفیتتری تولید میکنند و ما از اهداکنندگان، درخواست میکردیم که آن کیتها را به ما اهدا کنند و این مسئله باعث شد، مشکلات بسیار کمی داشته باشیم.
* چه مسائلی باعث شد تا با وجود تحریمها، عملکرد نسبتاً مناسبی در زمینه مقابله با کرونا داشته باشیم؟
در فوتبال میگوییم روز مسابقه، روز باختن است؛ یعنی کسی که میخواهد برنده شود، باید ماهها قبل، تمرین کرده و آماده باشد! در پروسه کرونا، یکی از نهادهای کشور که آمادگی خوبی داشت، انستیتو پاستور بود که روز حادثه جلوی فاجعه را گرفت. زیرا تمام سناریوها را بررسی کرده بودیم که حتی اگر در 24 ساعت باقیمانده به انتخابات، بیمار کرونامثبت داشتیم، باید چگونه آن را اعلام کنیم و اتفاقاً همین مورد نیز رخ داد و 48 ساعت مانده به انتخابات وارد این داستان شدیم. اگر به همان سابقه برگردیم، میبینیم که انستیتو پاستور ایران مغز متفکر این قضیه بود.
ما در دی و بهمن فکر این سناریوها را کرده بودیم و تقریباً چیزی که باعث شد امروز بتوانیم در کشور در امر مبارزه با کرونا با وجود مشکلاتی که داشتیم از بعد تشخیص آزمایشگاهی خوب کار کنیم، دانش فنی جوانان کشور ما بود که شبانهروزی کار کردند. همت والایی که بهکار برده شد نیز بسیار مهم بود. گروههای حاضر در اینجا شبانهروزی کار میکردند و وقتی ساعت سهونیم شب از انستیتو پاستور بیرون میرفتم، میدیدم که همکاران در حال کار کردن هستند. 6 صبح به همین محل برگشتم و دیدم دوستانی که کار میکردند، روی یک تکه مقوا خوابیدهاند.
کسانی بودند که بهدلیل احتمال آلودگیشان، چندین ماه بهدور از خانوادههایشان بودند. بنابراین آن چیزی که امروز کمک کرد، بتوانیم وضعیت خوبی داشته باشیم، نیروی انسانی دانشمندی بود که متعهدانه و مخلصانه کار کرد و امروز در اوج این مشکلات در کشور، یک شبکه تشخیص داریم که هروقت دیگر در کشور، هر تهدید دیگری ایجاد شود، این گروه آموزشدیده و این شبکه، میتواند در برابر مشکلات کشور ایستادگی کند.
* چهزمانی به فکر تولید کیت ایرانی افتادید؟
ما فکر میکردیم اگر کرونا به کشور ما بیاید، تحریمها را کاهش میدهند و اجازه میدهند که ما بتوانیم پول بفرستیم و کیت را تحویل بگیریم، اما پس از شیوع کرونا هیچ کمکی نشد و حتی اجازه ندادند، یک دستگاه PCR نیز وارد کشور شود و در خرید کیتها به محدودیت بسیار شدیدی برخوردیم که همین محدودیت، باعث شد به شرکتهای دانشبنیان داخلی این فرصت را بدهیم که وارد ساختن کیت شوند. در همان روزها که نمونهها را دریافت میکردیم، همزمان به دانشگاههای کشور نیز آموزش میدادیم و کیتهایی را که تهیه یا خرید میکردیم و یا به ما اهدا میشد، توزیع میکردیم. یکی از مسائلی که در اسفندماه درباره آن بررسی کردیم، این بود که باید به فکر تولید داخل باشیم و با همکاری معاونت علمی و فناوری ریاستجمهوری و معاونت تحقیقات و فناوری وزارت بهداشت، فراخوانی در این زمینه دادیم. یک کمیته داوری تشکیل شد و کار این کمیته؛ این بود که طرحهای شرکتهایی را که اعلام آمادگی کرده بودند، بررسی کند. در روزهای ابتدایی به این نتیجه رسیدیم که سه شرکت میتوانند، کیت بسازند. اشکالات کیتها را بررسی و سعی کردیم کنار این شرکتها باشیم و در اواخر اسفند، میدانستیم که این شرکتها، میتوانند توان تولید داشته باشند. این شرکتها اواخر فروردین توانستند، تولید محدود داشته باشند و اواخر اردیبهشت، بخشی از نیاز کشور را تأمین میکردند و از نیمه دوم اردیبهشت، بخشی از کیتهای توزیعی بین دانشگاهها، همین کیتهای تولید داخل بود.
در زمینه کیتهای سرولوژی که مبتنی بر آنتیبادی هستند نیز یک نمونه کیت، مورد تأیید واقع شد و مجوز تولید گرفت که الآن در کشور در دسترس و زمینه صادرات آن نیز فراهم است.
* درصد خطای کیتهای ساخت داخل چقدر بود؟
ما یک کیت خاص را که از بهترین کیتهای دنیاست، بهعنوان استاندارد طلایی قرار میدهیم و بقیه کیتها را با آن میسنجیم. درصد خطای کیتهای تولید داخل نسبت به آن کیت بسیار کم بود، اما مسلماً محصولی که در ابتدا تولید میشود، انتظار نمیرود ایدهآل باشد. کیتهای اولیه که تولید شد برای شرایط اضطرار بود. در آمریکا نیز همین اتفاق افتاد؛ ما نیز به شرکتها گفتیم که بعد از چندین ماه دوباره برمیگردیم و در شرایط بهتر و با ثبات بیشتر، استانداردهای بالاتری را برای کیتها درنظر خواهیم گرفت. کیتی که در شبکه ملی آزمایشگاهی کشور مورد استفاده قرار میدهیم، مورد تأیید است.
* همانطور که میدانیم؛ یکی از معیارهای تشخیص کرونا، انجام سیتیاسکن از ریه بیمار است. انجام سیتیاسکن، داشتن علائم بیماری و اکسیژن خون پایین برای تشخیص کرونا در اغلب بیماران کافی نیست؟
برای اینکه بتوانیم در سیتیاسکن، ابتلا به کرونا را تشخیص بدهیم، تقریباً میشود گفت که دیر شده است! باید هنر ما این باشد که قبل از اینکه سیتیاسکن، علائم ریوی را نشان بدهد، بیماری را تشخیص بدهیم.
اغلب مراجعات به بیمارستانهای ما در روزهای اولیه، افراد با علائم تنفسی بودند. اگر پزشک به کرونا شک میکرد درخواست تست میداد. نمونهگیری نیز بسیار اهمیت دارد و در روزهای ابتدایی که نمونهگیری خوب انجام نمیشد در مواردی، منفی کاذب میدیدیم، اما هرچه جلوتر رفتیم، تسلط نمونهگیرها بیشتر شد و پزشکان نیز انتخابهای درستتری را داشتند و هم در درمان و هم در انتخاب مواردی که برای تشخیص فرستاده میشدند، بهتر عمل شد.
برای مثال فردی را درنظر بگیرید که امشب تب دارد و دو شب بعد، دچار تنگی نفس میشود و آلودگی را به خانوادهاش منتقل کرده و به بیمارستان مراجعه میکند. در مسیر بیمارستان در تاکسی و خود بیمارستان باعث آلودگی بیشتر میشود، اما وقتی به همین فرد بگوییم که برای درمان تب خود از استامینوفن استفاده و استراحت کند، بدون مراجعه به بیمارستان، بهبودی پیدا میکند. سیر بیماری، بسیار متفاوت است و در برخی از افراد، منجر به بروز علائم نمیشود، اما در افراد دیگر علائم خفیف یا خیلی شدید دیده میشود. وقتی بیمار را پیدا میکنیم و به او آموزش میدهیم که در جریان این بیماری، ممکن است دچار تنگی نفس موقتی و گذرا شود، وقتی فرد با آگاهی، وارد پروسه بیماری میشود، خودش مراعات میکند که با افراد دیگر در تماس نباشد، اما وقتی این مسئله را نداند و دچار تنگی نفس شود، در او استرس ایجاد شده و تنگی نفس او بهدلیل اضطراب، بسیار بیشتر میشود. بنابراین در تمام استانهایی که غربالگری و تست سرپایی را شروع کردیم، بستریهای بیمارستانی کاهش پیدا کرد که نشان میدهد که در برنامه بیماریابی ما، عقلانیت حاکم بود.
* آیا بین همکاران شما نیز کسی به کرونا مبتلا شد؟
از دپارتمانهای مختلف مؤسسه دعوت به همکاری کردیم و میانگین سنی گروههایی که در انستیتو کار کردند، 30 تا 35 سال بود. یک فراخوان به تمام همکاران دادیم که داوطلبانه آمدند. در روزهای نخست چند نفر از دوستان گرفتار شدند که نوعی جدال با مرگ بود، زیرا در روزهای ابتدایی، وسایل محافظتکننده شخصی در اختیار ما نبود.
همچنین بین همکاران، افراد متعددی را داشتیم که در تماس با مبتلایان بودند و به بیماری مبتلا شدند. در اوایل، دو نفر از همکاران را بابت بررسی وضعیت اپیدمیولوژیک به قم فرستادیم، وقتی برگشتند، متوجه شدیم که بیمار شده بودند. از سایر همکاران نیز گروههایی بودند که این بیماری را گرفتند، اما بین همکاران کسی نبود که دچار مورد جدی شود و دوستان به سر کار برگشتند.
* پیشبینی میشود همزمانی کرونا و آنفلوآنزا در فصل پاییز رخ دهد. از نظر شما میزان آمادگی برای مقابله با این همزمانی، چقدر است؟
یکی از نگرانیهای ما در پاییز امسال، همزمانی آنفلوآنزای فصلی با کروناست. زیرا هر فردی که با علائم تنفسی مراجعه میکند، باید هم از نظر آنفلوآنزا و هم از نظر کووید19 تست شود. به همین دلیل از الآن وارد فاز مطالعاتی، درباره این تستها شدهایم. این روزها مبحث داغ انستیتو پاستور ایران، همین است. مهمترین اتفاقی که در بحرانها میافتد، اشتباهاتی است که در روزهای ابتدایی ناشی از عدم آمادگی رخ میدهد و بحران را تشدید میکند. خوشبختانه احاطه کشور، هم در امر تشخیص و هم در امر درمان کرونا باعث شده، اعتمادبهنفسی ایجاد شود و این امر کمک میکند تا مسلطتر عمل کنیم.
باید زنجیره انتقال شکسته شود. هر کشوری که نتواند زنجیره انتقال را بشکند، مانند انگلیس و آمریکا دچار مشکل میشود، زیرا بازوی درمان بهتنهایی نمیتواند کار کند.
* پیشبینی شما درباره موجهای بعدی بیماری کرونا چیست؟
پیشبینی من اینست که موجهای بعدی را بهخصوص در استانهایی که هنوز به پیک نرسیدهاند، تجربه کنیم. در استانی مانند خوزستان، این امر قابل پیشبینی بود. در استانهای فارس و خراسان نیز میدانیم، پیکهایی خواهیم داشت. آلمان؛ یکی از کشورهایی است که روش خوبی را در پیش گرفته است.
این کشور میداند که نمیتوان ویروس کرونا را از بین برد، بلکه فقط میتوان زنجیره انتقال را کُند کرد تا سیستم درمانی کشور، بتواند تابآوری داشته باشد. در کشور، ما موج سختی را پشتسر گذاشتیم و پیشبینی میشود، پیکهای بعدی را در پاییز با سختی سپری کنیم، اما چندین ویژگی داریم که میتواند به ما کمک کند.
نخست اینکه؛ در زمینه تشخیص، از الآن سناریوهای احتمالی را بررسی میکنیم. دوم اینکه؛ کادر درمانی ما احاطه خوبی پیدا کردهاند و میدانیم در زمینه تجویزهای تشخیصی مانند سیتیاسکن، چگونه منابع را مدیریت کنیم و سوم اینکه؛ آیسییوهای بسیار خوبی در کشور ما موجود است. یکی از اتفاقات خوبی که در طرح تحول رخ داد، افزایش مناسب تختهای ICU در کشور بود. به همین دلیل در موج قبلی کرونا نیز کمبود شدید تخت آیسییو نداشتیم. بنابراین موج بعدی میتواند، بسیار سخت باشد، اما با تکیه بر دانشی که داریم، میتواند کمک کند که از موجهای آتی نیز بگذریم.
شناسه خبر 25416