چین در طی دوران جنگ سوریه با تروریسم بهعنوان یکی از حامیان این کشور بخصوص در نهادهای بینالمللی محسوب میشد. علاوه بر این حمایتهای سیاسی بخصوص در شورای امنیت سازمان ملل متحد، کمکهای بشردوستانه چین طی جنگ سوریه به صورت مستمر ادامه داشت بهگونهای که تاکنون حدود 60 میلیون دلار کمک در قالب کمکهای بشردوستانه به دولت سوریه اعطا کرده است.
همین حمایتها سبب شد تا دولت سوریه در دوران بازسازی به چین بهعنوان یک متحد سیاسی نگاه ویژهای داشته باشد. با وجوداینکه دولت سوریه تلاش بسیاری برای جلب حمایتهای چین در دوران بازسازی انجام داده است اما دولت چین تاکنون در این عرصه بهعنوان یک فعال تأثیرگذار وارد نشده است. در ادامه به بررسی روابط دو کشور بهخصوص روابط اقتصادی در دوران قبل از بحران، بحران و بازسازی سوریه و افتوخیزهای آن خواهیم پرداخت:
*تاریخچه روابط دو کشور
روابط دیپلماتیک دو کشور از آغاز آن در سال 1956 تاکنون پایدار بوده و تا قبل از بحران بیشتر جنبه اقتصادی داشته است. تنها در سال 2010 حجم صادرات چین به سوریه بیش از 2 میلیارد دلار بوده است. بعد از بحران سیاسی روابط دو کشور با حمایتهای چین از سوریه در مجامع بینالمللی اهمیت بیشتری پیدا کرد. همچنین چین از جمله کشورهایی بود که در دوران جنگ سوریه با تروریسم، حمایت سیاسی وسیعی از سوریه انجام داد بهطوریکه در شورای امنیت از 7 قطعنامه علیه دولت سوریه، 6 قطعنامه را وتو کرد.
*دلایل حمایت سیاسی و بشردوستانه چین از سوریه و موانع پیش رو
1- سیاسی و امنیتی (تحرکات ضد امنیتی حزب اسلامی ترکستان شرقی چین با رویکرد تشکیل دولت مستقل): ازجمله دلایل مهم حمایت چین از دولت سوریه در برابر تروریستهای تحت حمایت آمریکا، اسرائیل و برخی کشورهای عربی، وجود جمعیت حدود 10 درصدی وهابی و حزب اسلامی ترکستان شرقی (East Turkestan Islamic Party) در بین مسلمانان این کشور است. حزب یادشده سالهاست که کنشهای ضد امنیتی در استان سین کیانگ در غرب این کشور دارند. رهبران این گروه هدف خود را ایجاد یک دولت مستقل در سین کیانگ اعلام کردهاند. حوزه فعالیت این گروه تنها به چین محدود نیست بلکه این گروه در افغانستان، روسیه و سوریه نیز فعالیت دارد. ازاینرو به دلیل نفوذ سلفیها در غرب چین، قدرت گیری آنها در سوریه میتواند، امنیت ملی چین را به مخاطره بیندازد.
2- رویکرد حمایت از حاکمیت و کسب منافع اقتصادی: رویکرد چین به جنگ سوریه، رویکرد احترام به حاکمیت و وارد نشدن در نزاعهای سیاسی و نظامی است. در واقع، دولت چین تلاش میکند بدون وارد شدن در نزاعها و تنشهای سیاسی و نظامی با حمایت از حاکمیت در راستای کشور هدف در راستای حفظ ثبات و امنیت از منافع اقتصادی بهرهمند شود.
*سهم بالای چین در صادرات کالا به سوریه و انفعال در ورود به بازسازی
روابط اقتصادی چین و سوریه در دوره قبل از بحران، رقم بالایی بوده و صادرات چین به سوریه در سالهای 2010 و 2011 به بیش از 2 میلیارد دلار رسیده بود که با آغاز بحران در این کشور، این رقم کاهش یافت. نمودار زیر حجم صادرات چین به سوریه از سال 2010 تا 2018 را نشان میدهد. همچنین سهم چین از سبد واردات سوریه در سال 2018 به 19.43 درصد رسیده که یکی از علل آن همین تنوع کالایی است.
*چرا چین حضور فعالی در عرصه بازسازی سوریه نداشته است؟
با وجود سهم بالای چین از بازار مصرف در سوریه، اما این کشور ورود جدی به بازسازی سوریه نداشته است. بررسی اظهارات مقامات دو کشور، نشان میدهد که تمایلات زیادی بین طرفین برای انجام توافقاتی در راستای بازسازی سوریه وجود دارد. در همین راستا، سفیر چین در سوریه به خبرگزاری شینهوا گفت: «فکر میکنم زمان آن رسیده است که همه تلاشها را برای توسعه و بازسازی سوریه متمرکز کنیم. من فکر میکنم، چین با ارائه کمکهای بیشتر به مردم و دولت سوریه در این فرآیند نقش بیشتری خواهد داشت». بااینحال اما هنوز در عمل، اتفاق قابلتوجهی رخ نداده است.
به نظر میرسد که یکی از اصلیترین دلایل عدم ورود جدی چین به بازسازی سوریه، تحریمهای اعمالی آمریکا بهویژه قانون سزار علیه آن باشد. ازاینرو، میتوان انتظار داشت که اگر تنشهای اقتصادی- سیاسی و نظامی چین با آمریکا افزایش یابد، دولت چین همکاریهای خود را با سوریه در عرصه اقتصادی، افزایش دهد.
از سوی دیگر، جذابیت اصلی منطقه غرب آسیا برای چینیها از بعد وجود منابع انرژی است که سوریه نقش چندان زیادی در تأمین آن ندارد و اکثر منابع موجود نیز در مناطق شمال غرب سوریه قرار دارد که تحت تسلط کردها و آمریکاست.
حال باید دید که آیا دولت سوریه و متحدان آن مانند ایران و روسیه که روابط سطح بالایی نیز با چین دارند، میتوانند دومین قدرت اقتصادی جهان را وارد عرصه بازسازی سوریه کنند یا همچنان چین به روند صادرات کالا بدون ورود جدی به عرصه بازسازی، ادامه خواهد داد؟
شناسه خبر 29057