سپهرغرب، گروه خبر: سردار هماره در میدان، سردار دلها، محبوب قلوب، علمدار محور مقاومت، سرباز ولایت، سپهبد شهید قاسم سلیمانی ازجمله سردارانی است که بعد از یک عمر جهاد مخلصانه در عرصههای انقلاب، دفاع مقدس، فتنههای روزگار و درنهایت در رزم بیامان با اشقیای زمان و تکفیریها و عملههای میدانی آمریکا و صهیونیست، پدیده شوم داعش و در محور مقاومت، پاسداری از حریم حرم اهلبیت عصمت و طهارت (ع) و در میدان دفاع از حرم «بانوی مقاومت»، حضرت زینب کبری (سلاماللهعلیها)، «مزد خوبان» را دریافت کرد و پای بر بساط «عند ربهم یرزقون» گذاشت و جام شهادت را بهسر کشید.
او که مرزهای دفاعی ما را از پاوه، مهران و شلمچه به سواحل مدیترانه کشید و جبههای به وسعت جغرافیای حقیقت گشود و ما را در ساحل امنیت نشاند و عمق نفوذ استراتژیک جمهوری اسلامی و اسلام ناب محمدی (ص) را از ایران اسلامی و کانون انقلاب اسلامی به لبنان، فلسطین، سوریه، عراق، بحرین، یمن، پاکستان، افغانستان، نیجریه و مظلومین و ستمدیدگان در جایجای جهان کشاند و در دل حوادث سخت و طوفانی دفاع از حریم حرم، در کنار حزبالله و انصارالله، علویون، فاطمیون، زینبیون، حشدالشعبی و نیروهایی را سازمان داد و تربیت کرد که بازوان قدرتمند انقلاب اسلامی در مسیر تمدنسازی محسوب میشوند و این هنوز ابتدای کار است و در گام دیگر و مرحله بعد آسیا، آفریقا، اروپا و حتی آمریکا از نفوذ و کار اثرگذار این مرد الهی و فرمانده ولایی بهرهمند و متأثر خواهد بود.
حسنین هیکل، روزنامهنگار مشهور عرب در این زمینه میگوید: «ایرانیها دو بار به سواحل مدیترانه آمدند. یکبار زمان اشکانیان که دوام نیاوردند و عقب نشستند، چون با زور شمشیر آمده بودند و یکباردیگر بعد از انقلاب اسلامی، اینبار میمانند چون بر قلبها حکومت میکنند».
بهراستی این توفیق، این عزت و این محبوبیت وصفناپذیر حاجقاسم از کجا پدیدار شد؟ مگر نه این است که همه حاصل بندگی خدا بود؟ آری سرباز همیشه در میدان ولایت همه موفقیتش در گرو عبودیت و بندگی خدا است. وجود نازنین امام حسن مجتبی علیهالسلام به جناده میفرماید:«وَ إِذَا أَرَدْتَ عِزّاً بِلَا عَشِیرَةٍ وَ هَیْبَةً بِلَا سُلْطَانٍ فَاخْرُجْ مِنْ ذُلِّ مَعْصِیَةِ اللَّهِ إِلَى عِزِّ طَاعَةِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ؛ هرگاه بخواهى بدون داشتن فامیل و قبیله بزرگ، عزیز گردى و بدون داشتن سلطنت، مهابت و بزرگى داشته باشى، از ذلت نافرمانى خداوند، به سوى عزت فرمانبرداریاش بیرون آى». کفایةالاثر، ص 227 و 228.
او قربانی پاکباخته انقلاب در گام دوم بود و خون مقدسش به رگهای جامعه بعد از دشنهها و زخمههای دشمنان داخلی و خارجی در فتنههای 78 و 88 حیات تازهای دمید و انقلاب را زندهتر و پویاتر کرد.
شهادت این تربیتیافته مکتب امام خمینی(س) و سرباز مخلص ولایت نهتنها مردم ایران سرفراز، بلکه منطقه و جهان را تکان داد. همه در فراقش اشک ریختند و در ماتم از دست دادنش سوختند؛ از سویدای دل شعار انتقام، انتقام سر دادند. از کاظمین، کربلای معلا و نجف اشرف گرفته تا اهواز، تهران، کرمان و بلکه جایجای وطن، منطقه و بلکه جهان به حرکت درآمدند و خیزشی بهسان قیامت برپا کردند.
خون مالک به زمین ریخت/ خبر سنگین است/ بعد مالک به تن حوصله، سر سنگین است
راستی رمز و راز اینهمه عشق و ارادت به سرباز ولایت وطن حاجقاسم عزیز چیست؟
محبوبیت حاجقاسم را در ابتدای امر باید در ایمان و اعتقاد او به خدای مهربان و اصلاح رابطه خود با معبود یگانه جستجو کرد.
مولایمان امام علی (ع) در نهجالبلاغه حکمت 89 میفرماید: «مَنْ أَصْلَحَ مَا بَیْنَهُ وَ بَیْنَ اللَّهِ أَصْلَحَ اللَّهُ مَا بَیْنَهُ وَ بَیْنَ النَّاسِ وَ مَنْ أَصْلَحَ أَمْرَ آخِرَتِهِ أَصْلَحَ اللَّهُ لَهُ أَمْرَ دُنْیَاهُ وَ مَنْ کَانَ لَهُ مِنْ نَفْسِهِ وَاعِظٌ کَانَ عَلَیْهِ مِنَ اللَّهِ حَافِظٌ؛ هرکس آنچه را میان او و خداست اصلاح کند، خداوند آنچه را بین او و مردم است، اصلاح کند و هرکس کار آخرتش را به اصلاح آورد، خداوند کار دنیایش را اصلاح کند و آن را که از خود بر خود واعظ بوده، از خدا بر او نگهبان است».
رابطه عاشقانه او با معبودش و توکل او به خدا و توسلش به ساحت مقدس معصومین (ع) علت محبوبیت عمیقش بین مردم بود. او از جنس مردم و از بطن و متن آنان برخاسته بود، درد مردم را با همه وجود احساس میکرد و در رفع مشکلاتشان تا پای جان فداکاری میکرد.
ویژگی دیگری که او را محبوب قلوب کرد، اخلاص و صداقت بالای ایشان بود. با اینکه فرمانده محور مقاومت بود، اما هیچوقت خودش را مطرح نکرد. او علاقهمند بود بهجای سرلشگری به او بگویند سرباز ولایت و در آخرین دستنوشتههای خود آرزو میکند که بر سنگ مزارش همین عنوان را درج کنند؛ او به نام و نان نمیاندیشید و از سین سپهبدی به سربازی ولایت بسنده کرد.
طاعت آن نیست که بر خاک نهی پیشانی/ صدق پیش آر که اخلاص به پیشانی نیست
شب مردان خدا روز جهانافروزست/ روشنان را به حقیقت شب ظلمانی نیست
او همتی بلند داشت که دماوند، الوند و هزاران در مقابلش سر تعظیم فرود میآوردند، همتی که به فرداها و به بیکرانهها چشم دوخته بود و به تشکیل تمدن اسلامی و زمینهسازی ظهور برای هدایت و سعادت بشر میاندیشید.
همت بلند دار که مردان روزگار/ از همت بلند به جایی رسیدهاند
او شجاع و اهل خطر بود و به قول مولا و مقتدایمان خود را به دهان خطر میبرد؛ او 40 سال دنبال شهادت بود، گریههای جانسوز او در فراق یاران شهیدش همچون شهید احمد کاظمی مبین این حقیقت است.
او آراسته به ایمان، تقوا و یقین و پیراسته از هوا و هوس، نگاهش به خدا و نه به کدخدا بود؛ او اهل جناح و جریان سیاسی نبود، بلکه یک انقلابی تمامعیار در مسیر روشن ولایت بود.
او نهتنها یک نظامی سرشناس بود و در جنگهای جهانی نام پُرآوازه داشت، بلکه در سپهر سیاست دارای تدبیر، کیاست و فراست بالایی بود؛ درعینحال که یک موحد به تمام معنا بود، یک دشمنشناس قهار و قهرمان مبارزه با ظلم و استکبار نیز بود.
برشمردن خصوصیات والای این مرد آسمانی مجال دیگری میطلبد. امید که همه ما بالأخص مسئولان و کارگزاران نظام اسلامی به تأسی از راه و رسم، روش و منش او به این ملت بینظیر خدمت کنند.
فیض شهادت گوارای وجود آن فرمانده دلیر، شجاع و مخلص، آن سالار «لشگر 41 ثارالله»، برازنده روح بلندپرواز آن سردار «محور مقاومت» باد.
«وَ سَلامٌ عَلَیْهِ یَوْمَ وُلِدَ وَ یَوْمَ یَمُوتُ وَ یَوْمَ یُبْعَثُ حَیًّا» (سوره مریم آیه 15)
سلام بر او روزی که زاده شد سلام بر او روزی که به شهادت رسید و سلام بر او روزی که دیگربار زنده و برانگیخته خواهد شد.
او نگاهش به صبح و فلق بود، پویا بود و بالنده، روحی بزرگ و شخصیتی بزرگوار، طبعی منیع، روحیه خستگیناپذیر، ولایتمدار، فرمانده با بصیرت، میداندار با درایت، رزمنده با کیاست، پاسداری با فراست در حرکت و صیرورت عاشقانه و در تکاپوی عارفانه و در مسیری سالکانه، تشنه عدالت، در مسیر حقیقت، عاشق شهادت، امیدوار به فضل خدا، سرسپرده به فرمان ولایت، جهاد گری در راه خدا، وفا با شهیدان، صفا با دوستان، دلنوازی یتیمان، با عزم در ایمان، پُرصلابت در میدان، دلتنگ شهیدان و غیره بود. او دلتنگ حاجاحمد کاظمی، مهدی باکری، حاجابراهیم همت، حسین همدانی، عماد مغنیه، حسین یوسف اللهی و غیره بود.
او رادمردی بود که به کمال نترسیدن از مرگ رسید، خستگی را خسته کرد و در راه تحقق آرمانهای حضرت امام (ره)، شهیدان و مولی و مقتدای خود حضرت امام خامنهای (مدظله العالی) در جبههای به وسعت تمامی حقیقت به مجاهده و مبارزه برخاست. او نهتنها برای اسلام، ولایت و ایران عزیز، بلکه برای جبهه مقاومت و جهت همه مستضعفان و مظلومان و ستمدیدگان عالم پشتوانهای قویم و استوار بود.
و اینک ما هستیم و اندیشههای پاک او و دل پُر عشق و احساس او پرچمی که از او به افتخار داریم.
به خدایمان سزاوار نیست کولهپشتیهای شهیدانمان بر خاک بپوسد و پرچم مردانگی و غیرت این سرزمین بر خاک بیفتد.
مرا کشت خاموشی نالهها دریغ از فراموشی لالهها/ کجا رفت تأثیر سوز دعا کجایند مردان بیادعا/ کجایند شورآفرینان عشق؟/علمدار مردان میدان عشق
وصایای آن مرد آسمانی را نصبالعین خود قرار دهیم که فرمود: «امروز قرارگاه حسینبنعلی، ایران است. بدانید جمهوری اسلامی حرم بوده و این حرم اگر ماند، دیگر حرمها میمانند و... از اصول مراقبت کنید. اصول یعنی ولی فقیه، خصوصاً این حکیم، مظلوم، وارسته در دین، فقه، عرفان، معرفت؛ خامنهای عزیز را عزیزِ جان خود بدانید. حرمت او را حرمتِ مقدسات بدانید... برادران، رزمندگان، یادگاران جنگ، یکی از شئون عاقبتبهخیری «نسبت شما با جمهوری اسلامی و انقلاب» است. والله، والله، والله از مهمترین شئون عاقبتبهخیری همین بوده و والله، والله، والله از مهمترین شئون عاقبتبهخیری، رابطه قلبی و دلی و حقیقی ما با این حکیمی است که امروز سکان انقلاب را بهدست دارد. در قیامت خواهیم دید، مهمترین محور محاسبه این است. شهدا، محور عزت و کرامت همه ما هستند؛ نه برای امروز، بلکه همیشه اینها به دریای واسعه خداوند سبحان اتصال یافتهاند، آنها را در چشم، دل و زبان خود بزرگ ببینید».
امید که خون پاک این سردار پاکباخته و یاران عاشوراییاش بهویژه شهید مجاهد ابومهدی المهندس باعث رویش و رشد جوانان آگاه، رشید، بالنده، غیرتمند و شجاع در راه اعتلای کلمه توحید باشد. اِنشاءالله
شناسه خبر 34579