شناسه خبر:52315
1400/11/23 10:09:54

سپهرغرب، گروه جوانی: فارغ از اینکه ماهیت حوادث رخ داده در هفت روز گذشته و شهادت یک مامور نیروی انتظامی در درگیری با اراذل و اوباش و به قتل رسیدن یک مادر اهوازی به دست همسرش، بار روانی بالایی برای خانواده‌های داغدار و تک تک افراد جامعه داشت، در مواردی نیز به دلیل بی‌توجهی به مولفه‌های روانشناختی، ناخواسته اقداماتی صورت گرفت که به تاثر بیشتر افکار عمومی منجر شد و در این گیرودار آنچه مغفول ماند، اهمیت «بهداشت روان» کودکان و نوجوانان و به‌ویژه فرزندان این دو خانواده‌ بود.

در هفت روز گذشته دو حادثه تاثربرانگیز با فاصله بسیار کم از یکدیگر رخ داد که بهداشت روان افراد جامعه از جمله کودکان و نوجوانان را تحت تاثیر خود قرار داد. در حادثه شهادت مامور نیروی انتظامی ویدوئویی با عنوان «لحظه روبرو شدن فرزند شهید رنجبر با قاتل پدرش» در حالی دست به دست می‌شد که چرایی الزام به رودررو کردن فرزند شهید با قاتل و نا دیده گرفتن بهداشت روان و حقوق قانونی فرزند و در عین حال متهم و دامن زدن به افکار متاثر شده افراد جامعه با تحریک و تهییج بیشتر احساسات، مورد سوال بود.

حدودا دو روز پس از حادثه یاد شده، کلیپ قتل مادر 17 ساله اهوازی به دست همسرش نیز با بی‌توجهی مضاعف‌تری نسبت به بهداشت روان خانواده و فرزند این مادر و سایر کودکان و نوجوانان جامعه منتشر و در جمع‌های خانوادگی با حضور فرزندان پخش شد، حال آنکه حواسمان نبود کودکان و نوجوانان را باید هرچه بیشتر از این حواشی دور نگه داریم.

به نظر می‌رسد همچنان شدت مواجهه آسیب‌زای کودکان و نوجوانان با چنین حوادثی در ابتدا برای مسئولان و سپس برای مردم به درستی روشن نشده و بسیاری از ما هنوز نمی‌دانیم بچه‌ها رفتار و واکنش ما نسبت به حوادث را می‌بینند و گرچه قدرت تجزیه و تحلیل کامل مسائل را ندارند اما به درستی متوجه واقعیات روز جامعه می‌شوند.

جدای از اینکه نباید به سادگی از کنار این حوادث و انتشار آنها بی‌توجه به بهداشت روان تمام افراد جامعه از جمله کودکان و نوجوانان عبور کرد، کارشناسان این حوزه معتقدند خیلی پیش تر از رخداد چنین حوادثی، از همان دوران کودکی والدین با به کار بردن عبارات و اصطلاحاتی همچون «اگر مرد عصبی شود خون به پا می‌کند»، «اگر شیطونی کنی سرت را گوش تا گوش می‌برم و بالای دیوار یا لب جو می‌اندازم»، «پسر بچه‌ها نمی‌توانند خشم خود را کنترل کنند و عصبانیت خود را با خشم و قدرت بروز می‌دهند»، «چون برادرت پسر است می‌تواند این کار را انجام دهد اما تو دختری و نباید شیطونی کنی»، «اگر بابات بفهمه خون به پا می‌کنه» و... غیرمستقیم و بی‌آنکه متوجه باشند در حال ترویج خشونت و دادن این مجوز به بچه‌ها هستند که «دخترها باید از مردان بترسند و پسرها ذاتا مختار هستند که بدون فرو خوردن و کنترل خشم و عصبانیت خود، این احساسات را به فجیع‌ترین شکل بروز دهند».

 خشونت را برای بچه‌ها عادی نکنیم و به آن اعتبار نبخشیم

دکتر نازنین حبیبی، مدیر تیم تخصصی کودک و نوجوان در انجمن ازدواج و خانواده کشور در این رابطه با بیان اینکه برخی عبارات، ضرب المثل‌ها و استعارات در صحبت‌های ما می‌تواند به ذهنیت کودکان و نوجوانان برای تخلیه نادرست هیجانات و بروز خشونت دامن بزند، گفت: در واقع عباراتی نظیر اینکه «اگر مرد عصبی شود خون به پا می‌کند»، یا «زدی ضربتی، ضربتی نوش کن»، «مرده و غیرتش» و... می‌تواند در ذهن کودکان و نوجوانان به نوعی تشویق به خشونت و یا مجوزی برای بروز رفتارهای خشمگین تلقی شود و گویی ما با به کار بردن این عبارات به این رفتارها اعتبار بخشیده و در حال عادی سازی آنها هستیم و نا خودآگاه یکدیگر و کودکان و نوجوانان و به ویژه پسران را تشویق به جنگیدن و جنگجو بودن می‌کنیم.

این روانشناس کودک و نوجوان با ذکر مثالی ادامه داد: بسیاری عبارت «سرت را گوش تا گوش می‌برم و بالای دیوار یا لب جوی می‌اندازم» شنیده‌ایم. این عبارات در بچه‌ها چه مفهومی را ایجاد می‌کند؟. بعضا این اصطلاحات به ویژه برای پسران و مردان آینده این جامعه نوعی تایید خشونت است و وقتی این اصطلاحات را از کودکی برای بچه‌ها به کار برده و در حضور آنها استفاده می‌کنیم در واقع در حال عادی سازی آن هستیم. از بچگی در حضور کودکان می‌گوییم «مردها غیرتی بشوند خون به پا می‌کنند»، «پسر بچه است و نمی‌تواند خشم خود را کنترل کند» و در بازی‌ها تفنگ و شمشیر برایشان می‌خریم و به نوعی اینگونه بخشی از فرهنگ و اصطلاحات زبانی ما درحال نرمال کردن خشونت در کودکان و نوجوانان است.

 مردان صدمه زننده‌اند؟

وی با تاکید بر اینکه والدین تحت هیچ شرایطی نباید درباره اخبار منفی و خشونت‌بار با بچه‌ها صحبت کنند، تصریح کرد: صحبت کردن درباره این خشونت‌ها می‌تواند ترسهایی را نظیر «من اگر کاری کنم بابای من هم می‌تواند آنقدر خطرناک شود که سرم را ببرد» در کودکان و نوجوانان ایجاد کند، این ترس برای دختر بچه‌ها این تصور را ایجاد می‌کند که مردها صدمه زننده و آسیب رسان هستند و در پسران نیز این تصور ایجاد می‌شود که چون پسر هستند به هنگام هیجانی شدن یا خشمگین شدن حق دارند خشم خود را به بدترین شکل خالی کنند و این قدرت را دارند. در واقع با این کار به بچه‌ها مجوز بروز چنین رفتارهایی را در بزرگسالی می‌دهیم.

 تنشی از نوع جنسیت‌زدگی برای دختران

حبیبی با اشاره به اصطلاح «اگر بابات بفهمه خون به پا می‌کنه» ادامه داد: این اصطلاح در چشم بچه‌ها به ویژه دختر بچه‌ها ترسناک است و این ترس می‌تواند تبدیل به تنشی از نوع جنسیت زدگی شود. برای مثال اگر به پیشینه خانوادگی دخترهایی که در بزرگسالی تمایل به پوشیدن لباس مردانه دارند نگاه کنیم در می‌یابیم که بعضا پدرهایی عصبی داشته که منجر به پر رنگ شدن تفاوت جنسیتی در خانه شده است. به طوری که پسرها امکان انجام هر کاری را داشته‌اند و دائما به دختران خانواده گفته شده "چون برادرت پسر است می‌تواند این کار را انجام دهد و چون تو دختر هستی حق انجام این کار را نداری». در واقع این یک امر الگویی در کودکی است که منجر به این می‌شود افراد در بزرگسالی به خود اجازه دهند خشونت را به بدترین شکل بروز دهند. بچه‌ها باید بدانند مردانگی به بروز خشم نیست تمام احساسات ما چه زن باشیم و چه مرد باید تحت کنترل خودمان باشد.

 از کنار محتوای خشونت بار به سادگی عبور نکنید

وی همچنین درباره اثرات مخرب تماشای ویدئوهای خشونت بار در حضور کودکان و نوجوانان، گفت: این امر خودش خشونت محسوب می‌شود؛ یک انسان چرا باید قتل یک انسان دیگر را نگاه کرده و ویدئو آن را منتشر کند و در عین حال به فرزند خود نیز نشان دهد؟ حتی والدین باید آگاه باشند که فرزندان چه محتوایی را در رسانه‌ها و شبکه اجتماعی استفاده می‌کنند و از در دسترس بودن چنین محتوایی برای فرزندان جلوگیری کنند.

حبیبی درباره نحوه واکنش والدین به هنگام مواجهه بچه‌ها با محتوای خشونت آمیز، توضیح داد: حال اگر به هر دلیلی بچه‌ها با این محتواها مواجه شدند، والدین باید با فرزندان درباره احساسی که پس از دیدن ویدئو و محتوا پیدا کرده‌اند، احساس خودشان نسبت به قاتل و احساسشان به این اتفاق و... صحبت کنند و از کنار این مساله به سادگی نگذرند. این مسائل می‌تواند ریشه‌دار شده و روی الگوها و ذهنیت فرزندان بنشیند.

 کودکان و نوجوانان قدرت پردازش هیجانی ندارند

دکتر آسیه اناری عضو تیم تخصصی کودک و نوجوان در انجمن ازدواج و خانواده کشور، با بیان اینکه خشونت‌ اثرات متفاوتی بر ذهن کودکان و نوجوانان به ویژه در سنین پایین‌تر گذاشته و هرچه سن کودک یا نوجوان کمتر باشد این اثرات بیشتر است،گفت: قدرت پردازش هیجانی و درک منطقی کودک و نوجوان پایین بوده و از این رو کودکان و نوجوانان نمی‌توانند وقایع را به خوبی هضم کنند. این اخبار خشونت بار هیجان زیادی برای بچه‌ها داشته و چون بچه‌ها نمی‌توانند این هیجانات را تجزیه و تحلیل کنند خطر بروز استرس‌های حاد و بعضا نشانه‌هایی از تروما در کودکان و نوجوانان وجود دارد.

 آثار روانشناختی اخبار خشونت‌آمیز برای بچه‌ها چیست؟

این روانشناس بالینی کودک و نوجوان، درباره نشانه‌های تروما، ادامه داد: هرچه سن کودک و نوجوان بیشتر شود این نشانه‌ها به شکل افسردگی و اضطراب فراگیر و اختلالات پایدار خود را نشان می‌دهند. در واقع قرار دادن کودک و نوجوان در معرض اخبار خشونت آمیز و صحبت کردن درباره آن چه به صورت مستقیم و چه غیر مستقیم منجر به تروما و ضربه روانشناختی در بچه‌ها می‌شود که این ضربه‌ها در کوتاه مدت به شکل استرس حاد نظیر شب ادراری، ناخن جویدن، وابستگی به والدین و چسبندگی به آنها و یا ترسیدن از چیزها و مسائل کوچک و در دراز مدت به شکل اختلال «اضطراب منتشر» و نوعی افسردگی بروز می‌کنند.

 اخبار خشونت‌آمیز جنبه آموزشی ندارند

وی در پاسخ به این سوال که بعضا والدین تصور می‌کنند این اخبار برای بچه‌ها جنبه آموزشی و پیشگیرانه خواهد داشت، تصریح کرد: این اخبار به هیچ وجه جنبه آموزشی ندارند. باید به فرزندانمان مراقبت از خود در مقابل هر خشونت و آسیبی را یاد دهیم اما این آموزش را نباید در قالب اخبار بد به آنها ارائه داد چراکه سطح اضطراب آنها افزایش پیدا می‌کند. رساندن اخبار بد به سمع و نظر کودک و نوجوان همانند این است که بخواهیم یک لیتر آب را در یک لیوان جای دهیم که تنها نتیجه آن سر ریز شدن آب از لیوان است. این هیجانات در کودک و نوجوان سر ریز می‌شود. کودک و نوجوان مکانیسم مقابله‌ای و مهارت‌های مقابله‌ای برای این اندازه هیجان و اضطراب ندارد و قرار دادن کودکان و نوجوانان در مقابل اخبار بد تنها باعث سرریز احساسات و هیجانات آنها شده و هیچ بار آموزشی ندارد چراکه ترس و تروما و ضربه روانشناختی به آنها وارد می‌کند.

عضو هیئت رییسه انجمن روانشناسی بالینی کودک و نوجوان با تاکید بر اینکه کودکان را در جریان اخبار بد قرار ندهید، خطاب به والدین افزود: این نوع خبرها حتی بار آموزشی هم برای بچه‌ها ندارند، آموزش‌ را باید در قالب شعر و داستان و کتاب به فرزندان ارائه داد. اصلا نباید درباره این اخبار با کودک و نوجوان صحبت شود چراکه این اخبار حتی در بزرگترها و در طولانی مدت می‌تواند منجر به بروز افسردگی و اضطراب و خستگی روانی و نشخوار ذهنی شود.

اناری ادامه داد: والدین بدون بیان اخبار بد باید این آموزش‌ها را در اختیار بچه‌ها قرار دهند چراکه این اخبار در حد گنجایش روانشناختی و منطقی بچه‌ها نیست. برخی والدین تصور می‌کنند بچه‌ها متوجه اخبار نیستند و مفهوم برخی موضوعات نظیر قتل را نمی‌فهمند در حالی که بچه‌ها کاملا به حرف‌های بزرگتر‌ها گوش داده، آگاهند و می‌فهمند، فکر نکنید بچه نمی‌فهمند، بچه‌ها کاملا آگاهند و تحت تاثیر قرار می‌گیرند. این والدین هستند که خود را گول زده و تصور می‌کنند بچه‌ها متوجه نیستند که از جمله اثرات این رفتارها بروز اضطراب‌های پنهان در کودک و نوجوان است.

 صحت اخبار خشونت بار را کتمان نکنید

عضو کمیته تخصصی روانشناسی بالینی کودک و نوجوان سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور در پاسخ به این سوال که آیا باید درباره صحت این اخبار به کودکان و نوجوانان دروغ گفت و صحت آنها را کتمان کرد؟، توضیح داد: به هیچ وجه نباید به بچه‌ها دروغ گفت چراکه در این صورت اعتماد آنها نسبت به والدین سلب می‌شود، در عین حال باید بدانیم واقعیت روز جامعه خیلی از مسائل مثبت و منفی را در بر می‌گیرد اما قرار نیست ما تمام اخبار بد و منفی را در اختیار بچه‌ها قرار داده و برایشان تعریف کنیم. حتی اگر بچه‌ها اتفاقی در جریان این موضوعات قرار گرفتند باید برایشان توضیح دهیم انسان‌هایی که دست به اقدامات اشتباه و بعضا جرم و جنایت می‌زنند در تمام دنیا وجود دارند و اینگونه به آنها آرامش دهیم.

 با بچه‌ها درباره احساساتشان صحبت کنید

این روانشناس همچنین با تاکید بر اینکه والدین باید از طرق مختلف از محتوای رسانه‌ای که بچه‌ها استفاده می‌کنند آگاه بوده و اجازه ندهند کلیپ‌ها و مطالب نامناسب با سن خود را دریافت کنند، افزود: اگر به هر طریقی بچه‌ها از کلیپ‌ها و مطالب خشونت بار و اخبار حوادث مطلع شدند والدین باید درباره‌اش حرف زده و برای کودک و نوجوان توضیح دهند که این اتفاق می‌تواند در همه جای دنیا رخ دهد و از فرزند خود بخواهند که احساساتش را درباره این حادثه بیان کند. در عین حال اگر کودک یا نوجوانی بیش از حد تحت تاثیر این اخبار قرار گرفت حتما باید از روانشناسان و مشاوران کمک گرفت.

وی در بخش دیگر صحبت‌های خود در پاسخ به سوالی درباره اثرات روانشناختی مواجه کردن فرزند شهید نیروی انتظامی با قاتل پدر، با تاکید بر اینکه نمی‌دانیم این مواجهه به درخواست فرزند شهید بوده یا افراد دیگر، توضیح داد: می‌توان گفت باید پیش از این اقدام با یک روانشناس متخصص مشورت می‌شد تا دست به اقدامی هیجانی زده نشود. حتی منظر روانشناختی سن نوجوان برای قرار گرفتن در این موقعیت حساس اهمیت دارد. اگر این نوجوان با میل خود با قاتل پدر مواجه شده و سنش بیشتر از 12 سال است، (اگرچه باید او را مجاب می‌کرد که از این اقدام صرف نظر کند) به دلیل اینکه با میل خود اقدام به این کار کرده، نمی‌توانستیم جلوی خواست او را بگیریم، اما اگر سن نوجوان کمتر از 12 سال است و این مواجهه تصمیم و میل او نبوده، نباید این اقدام هیجانی رخ می‌داد چراکه این مواجهه می‌تواند در کوتاه مدت و بلند مدت برای نوجوان آسیب‌زا باشد. 

از جمله آسیب‌های مورد توجه آن افسردگی طولانی مدت، از خاطر نبردن چهره قاتل، درگیری با نوعی تروما و اختلال استرس پس از حادثه است، چراکه این هیجانات برای نوجوان و ساختار روانشناختی متناسب با سنش قابل هضم نیست و فراتر از سن او است. نوجوان قدرت درک و تجزیه تحلیل نداشته و محیطی که برایش ایجاد شده می‌تواند باعث بازتولید خشونت شود و ممکن بود هر نوجوانی که در این موقعیت قرار می‌گیرد از شدت خشم دست به هر رفتاری بزند.

اناری در پایان سخنان خود درباره سلامت روان فرزندانی که در دو حادثه اخیر پدر و مادر خود را از دست دادند، توصیه کرد: سوگ از دست دادن والدین به طور کلی سوگ بسیار فراگیر و عمیقی است و برای آرام شدن نیاز به زمان و برخورد درست اطرافیان دارد. اگر این سوگ با نوعی از خشونت همراه باشد افراد دیرتر و سخت تر آن را فراموش می‌کنند و این امر بسیار آسیب‌زا است. بچه‌ها را باید از این اخبار دور کرده و خانواده‌ها نیز نباید آنها را معرض مواجهه با حواشی این سوگ قرار دهند. باید به بچه‌ها فرصت داد تا با گذر زمان آرام شوند و مقداری از بار این تروما و غم برایشان حل شود. در برخی موارد نیاز است روانشناس کودک و نوجوان این بچه‌ها را ببیند و اینها تحت درمان روانشناسان قرار گیرند.

شناسه خبر 52315