سپهرغرب، گروه فرهنگی: جمعی از شاعران و پژوهشگران «نقش شعر در پیروزی انقلاب اسلامی» را بررسی کردند. به گفته آنها؛ سرود مهمترین رسانه انقلاب بود؛ با شعرهایی که ترجمان دل مردم بود.
سیدحسن بنیطبا، پژوهشگر با بیان اینکه شعر در پیروزی انقلاب و استمرار آن نقش کلیدی داشته و دارد، گفت: به قول جامی: «زبان در دهان ترجمان دل است». دشمن ظاهر را میدید و از باطن مردم خبر نداشت و معلوم است که دل مردم ایران با گنجی به نام «عاشورا »آشناست و دل در گروِ آن دارد؛ گنجی که منشأ حرکت و برکت است و هنر امام(ره) در این بود که با توکل بر خدا، مردم را دعوت کرد تا این گنج را استخراج کنند.
شعری که ترجمان دل مردم بود
وی ادامه داد: انقلاب اسلامی شکل گرفت و مردم به حرکت در آمدند،اما صرف حرکت کافی نبود، مردم احتیاج به کلیدی داشتند تا ما فیالضمیر خود را بازگو کنند و این کلید زبان «شعر» بود که صورت «شعار» به خود گرفت و ترجمان دل مردم شد.
سیدمسعود علوی، تهیهکننده و فعال در زمینه موسیقی آیینی، نیز در ادامه این نشست با اشاره به تأثیرگذاری شعر در پیروزی انقلاب اسلامی گفت: ارتباط هنر با فرهنگ و به دنبال آن ارتباط فرهنگ در شکلگیری جریانهای اجتماعی امری واضح و انکارناپذیر است که در این میان، یقیناً شعر و موسیقی در بین هنرها از جایگاه ممتازتری برخور است.
وی ادامه داد: در آوردگاهها و میدانهای نبرد از دیر باز و در بین همه اقوام و ملتها سرودهایی حماسی جهت تهییج حماسی و بالابردن روحیه نظامی مورد استفاده قرار میگرفت. این سرودها در بین اعراب مشهور به رجزخوانی است، سپاه اسلام نیز حتی در موقع کار بر روی خندق و خاکبرداری آن نیز از رجز خوانی استفاده کرده است. حضرت رسول اکرم(ص) در هنگام حمل خاک در خندق زمزمه میفرمودند: «هذا الجمال لا جمال خیبر/ هذا أبر ربنا و أطهر»؛ اینها ثروتند و نه بارهای خیبر! خدایا اینها پاکتر و پاکیزهترند. رجز خوانی یا همان سرودهای حماسی در هنگام نبرد، به صورت صریح یا ضمنی مورد تأیید حضرت رسول(ص) نیز قرار گرفته است.
این فعال حوزه موسیقی با اشاره به کارکرد شعر در دوران پیروزی انقلاب اسلامی یادآور شد: در دوران پیروزی انقلاب اسلامی، رجزها و شعارهای مختلفی در راهپیماییهای مردمی و در محافل و کانون جنبشهای انقلابی سر داده میشدند. در آن زمان سرودهای انقلابی بسیاری ساخته شد که از اندیشههای دینی و قرآنی و رهنمودها و سخنان هدایتگر حضرت امام خمینی(ره) مایه میگرفتند.
علوی به مضامین سرودههای ابتدای انقلاب اشاره و اضافه کرد: این سرودها همانند رسانهای زنده و پویا، با روحی ساری و جاری در بدنه اجتماع نفوذی فراگیر داشتند که موجبات نزدیکی بیشتر قلوب و اتحاد بیشتر آحاد ملت را فراهم آوردند. استقبال غیر قابل انکار از این سرودها در نسلهای بعدی انقلاب تا زمان فعلی با جذبه مضاعف نوستالوژیک همچنان به قوت خود ادامه دارد.
شعر انقلاب چیست؟
رضا اسماعیلی، شاعر و پژوهشگر، نیز در ادامه این نشست یادداشتی با عنوان «نگاهی به جریان تکاملی شعر انقلاب اسلامی» ارائه کرد. او در ابتدای این یادداشت به تعریف شعر انقلاب پرداخت و گفت: شعر انقلاب اسلامی، ادامه منطقی سیر تکوینی و روند تکاملی ادبیات پارسی است و شاعران انقلاب، فرزندان خلف شاعران بزرگی همچون: عطار، مولانا، فردوسی، سعدی، حافظ و نیما هستند. از این منظر، بعد از انقلاب اسلامی، نسل شاعران جوان انقلاب نیز به پیروی از بزرگان ادب پارسی در همان مسیری که گذشتگان پیشاروی آنها نهاده بودند، طی طریق کردند؛ یعنی اکثر شاعران انقلاب درحوزه قالب و فرم، متأثر از یکی از سبکهای ادبی تثبیت شده پیش از خود بودند(سبکهای خراسانی، عراقی، هندی و نیمایی).
وی ادامه داد: اختلافنظرهایی که از آغاز تاکنون در حوزه تعریف شعر انقلاب اسلامی وجود داشته و دارد، به خاطر این است که ما در اغلب موارد، شعر انقلاب اسلامی را با «شعر انقلاب» و «شعر عصر انقلاب» یکی میپنداریم؛ درحالی که هر یک از این عناوین، ماهیتی مستقل و متفاوت دارند. البته در این نکته تردیدی نیست که در ذهن و زبان شاعرانی که در فضای انقلاب بالیده و قد کشیدهاند، منظور از «شعر انقلاب»، همان شعر انقلاب اسلامی است؛ اما حذف پسوند «اسلامی»، ناخودآگاه باعث خلط مبحث میشود و حتی گاهی ذهن اهل پژوهش و تحقیق را نیز در ارائه تعریفی جامع و مانع از «شعر انقلاب اسلامی»، به اشتباه میاندازد. از این منظر تفکیک و مرزبندی بین عناوین یاد شده برای سهولت کار و ارائه تعریفی کاربردی، روشن و روشمند از شعر انقلاب اسلامی ضرورت تام دارد.
او در بخش دیگری از این یادداشت، شعر انقلاب را اینگونه تعریف کرد: در یک تعریف ساده، «شعر انقلاب اسلامی» به شعری گفته میشود که موضوع و مضمون اصلی آن، «انقلاب اسلامی» و هنجارها و ارزشهای برآمده از آن است. شعری معنابنیاد و مفهومْمحور با اصول زیباشناختی نشأت گرفته از آموزههای الهی و انسانی. شعر انقلاب، روایت گویای مظلومیت، معصومیت و عصیان انسان معاصر در برابر زشتیها و پلشتیهاست. شعری خدامحور، مخاطباندیش، ظلمستیز و عدالتمدار.
اسماعیلی در بخش دیگری از این یادداشت به شخصیتهای تأثیرگذار در جریان شعر انقلاب پرداخت و افزود: اگرمنظور ما از شاعران شاخص، شاعران جریانساز و مؤلف باشند، در هر دهه میتوان از تعدادی شاعر شاخص و برجسته نام برد؛ اما اگر بخواهیم به صورت کلی پاسخ بدهیم، شاعران زیر به عنوان چهرههای شاخص شعر انقلاب، در اولویت قرار میگیرند: طاهره صفارزاده، موسوی گرمارودی، حمید سبزواری، مشفق کاشانی، سپیده کاشانی، سیمیندخت وحیدی، علی معلم، سلمان هراتی، سید حسن حسینی، قیصر امینپور، حسین اسرافیلی، یوسفعلی میرشکاک، نصرالله مردانی، احمد عزیزی، علیرضا قزوه و عبدالجبار کاکایی.
به گفته وی؛ از طاهره صفارزاده و موسوی گرمارودی باید به عنوان پیشگامان شعر مدرن دینی نام برد. علاوه بر این، نقش صفارزاده در بالندگی شعر اندیشه و بیداری نیز غیرقابل انکار است. سرود انقلاب اسلامی نیز مدیون حمید سبزواری است. از علی معلم و احمد عزیزی باید به عنوان شاعران صاحبسبک در حوزه مثنوی نام برد. سیدحسن حسینی و قیصر امینپور نیز در حوزه احیای رباعی انقلاب، نقشی غیر قابل انکار داشتهاند. «غزل حماسی و مقاومت» نیز مدیون نصرالله مردانی است.
بخش دیگری از یادداشت این پژوهشگر، به تأکید بر نقد ادبی در حوزه شعر انقلاب اختصاص داشت. اسماعیلی بر این باور است که: نکته دیگر این که امروز مهمترین نیاز جریان شعر انقلاب اسلامی، تدوین مانیفست و مرامنامه برای تثبیت وهویتبخشی به آن است. ما نیاز به ارائه تعریفی صحیح و کاربردی از این جریان شعری و همچنین «نقد و آسیبشناسی» آن داریم. اگر این نیاز و ضرورت احساس نشود و مؤلفههای شعر انقلاب اسلامی مدوّن نشود، بدون شک این جریان ادبی در احراز جایگاهی شایسته در جهان دچار چالش خواهد شد.
به گفته اسماعیلی؛ عدم صدور شناسنامه برای شعر انقلاب، بعد از گذشت چهار دهه، باعث تاراج این سرمایه و گنجینه عظیم معنوی توسط فرصتطلبانی خواهد شد که با این گونه ادبی هیچ نسبتی ندارند. این بیتعریفی در نهایت منجر به تحریف و استحاله این جریان شعری و مصادره به مطلوب کردن آن توسط دیگران خواهد شد.
مهمترین رسانه انقلاب اسلامی
میلاد عرفانپور، شاعر و مدیر دفتر موسیقی حوزه هنری، نیز در ادامه این نشست با تأکید بر اینکه «سرود»، تأثیر و نقش ویژهای در پیروزی انقلاب اسلامی داشته است، گفت: به طوری که وقتی حضرت امام خمینی(ره) در 12 بهمن 57 وارد کشور میشوند؛ با سرود «خمینی ای امام» از ایشان استقبال میشود. این امر نشان میدهد سرود آن زمان یک هنر رایج بوده است. پیش از انقلاب، در مدارس مربی موسیقی و گروههای کُر وجود داشته است، منتهی سرودهایی که توسط این گروهها خوانده میشد طاغوتی بود و توسط رژیم شاه به آنها دیکته میشد.
وی ادامه داد: گروه سرود به این شکل مردمی و خودجوش که ما داریم، شاید پیش از انقلاب کمسابقه بوده است. با توجه به اینکه در ایام پیروزی انقلاب اسلامی، شعارهایی که مردم همخوانی میکردند، هم از یک دیدگاه شعار محسوب میشد و هم از حیث موسیقیایی به عنوان یک سرود با کُرخوانی دسته جمعی به حساب میآمد، این زمینه بوجود آمد که با پیروزی انقلاب هنرهای جمعی و تربیتی مثل سرود که گونهای از موسیقی پذیرفته شده در انقلاب اسلامی بود به راحتی وارد فضای فرهنگی انقلاب اسلامی شد.
به گفته عرفانپور؛ هر گروه سرودی که در آن ایام شکل میگرفت، مثل گروه سرود بچههای یک مسجد، آنها علاوه بر یاد گرفتن سرود، اخلاق و مفاهیم انقلاب را یاد میگرفتند و در فضای انقلاب رشد میکردند. از طرف دیگر، سرود یک هنر مردمی و جمعی است و خود کار جمعی با فضای انقلاب که مردمی و جمعی بود سنخیت زیادی داشت.
وی به مضامین سرودهای انقلاب اشاره و اضافه کرد: در سرودهای مورد تأیید انقلاب، محتوا مهمترین رکن است و در سرودهای انقلابی، یا در مورد شخصیتهای انقلاب اسلامی بود یا شامل مفاهیم مهم انقلاب اسلامی مثل جهاد و شهادت و مقاومت بود؛ بنابراین میتوان گفت سرود، مهمترین رسانه انقلاب اسلامی در آن دوران بوده است.
شناسه خبر 52420