شناسه خبر:61944
1401/8/9 09:33:27

سپهرغرب، گروه ریحانه‌آفرینش - طاهره ترابی‌مهوش: یک روان‌شناس اجتماعی با بیان اینکه خانواده مرکز ثقل مسئولیت‌پذیری دختران است گفت: اعطای حق انتخاب، مشارکت، کار گروهی و عدم نگاه جنسیتی بازوان مسئولیت‌پذیر کردن دختران است.

به طور کلی مسئولیت‌پذیری یعنی قابلیت پذیرش و به عهده گرفتن کاری که از کسی خواسته شده است، البته مسئولیت با وظیفه تفاوت دارد، وظیفه کاری است که یک نفر به دیگری محول می‌کند و باید حتماً انجام شود.
نکته بسیار مهم درباره مسئولیت این است که اجباری برای پذیرش درخواست وجود نداشته باشد، در واقع مسئولیت، انتخابی آگاهانه است؛ درست مثل قراردادی نانوشته که همه اجزای آن برای طرفین مشخص است، حال آنکه در این بین عدم مسئولیت‌پذیری دختران بنا به نقش آن‌ها در خانواده و اجتماع از اهمیت به مراتب بالاتری برخوردار است به نحوی که می‌توان در آینده مدیریت یک نهاد کوچک با عنوان خانوداه و نهاد بزرگ‌تر با عنوان اجتماع را به مخاطره بیندازد.
بر این اساس با توجه به اهمیت موضوع برآن شدیم دراین باره گفت‌وگویی را با روان‌شناس اجتماعی ترتیب دهیم که در ادامه می‌خوانید:
علی شریفی یزدی با بیان اینکه یک وجه از مقوله مسئولیت‌پذیری، قدرت تصمیم‌گیری و آزادی است گفت: یعنی اگر ما به‌دنبال مسئولیت‌پذیر کردن یا افزایش مسئولیت‌پذیری در دختری هستیم الزاماً و اجباراً باید آزادی عمل هم به او داده شود.
علی شریفی یزدی با تأکید بر اینکه علاوه بر داشتن آزادی عمل، آموختن قدرت و مهارت تصمیم‌گیری از دیگر الزاماتی است که در پی آن می‌توانیم از دخترانمان انتظار مسئولیت‌پذیری داشته باشیم ابراز کرد: بنابراین قبل از اینکه به سراغ آن‌ها برویم و به هر روش بگوییم که تو باید مسئولیت‌پذیر باشی، لازم است گریزی به ساختار خانه و خانواده و طرز تفکر بزرگترها در درون خانواده و پس از آن در کل جامعه بزنیم.
وی افزود: باید به این سؤال پاسخ دهیم که آیا ما به اندازه کافی دخترانمان را مبسوط الید (توانایی و اختیار در انجام کار) کرده و یا آزاد گذاشته‌ایم که حالا از آن‌ها انتظار مسئولیت‌پذیری داشته باشیم؟
این روان‌شناس با بیان اینکه مسئولیت‌پذیری یک جنبه دیگر نیز دارد که آن قدرت تصمیم‌گیری است، اظهار کرد: جالب‌تر اینکه این قدرت در فضای باز و به تعبیر بهتر مردم‌سالار، چه در خانوداه و چه در جامعه امکان تحقق می‌یابد.
شریفی یزدی با بیان اینکه در فقدان چنین فضایی مسئولیت‌پذیری که ما خواهان آن هستیم، یکسری تکالیف و وظایف از پیش تعیین‌شده و تحمیلی به فرد است که موکلف به اجرا و انجام آن‌هاست، خواه مسئولیت‌پذیر باشد یا نباشد، افزود: جالب‌تر اینکه در این نگاه اگر فرد مسئولیت‌پذیر نباشد مجازات سنگینی خواهد داشت و ‌قدرت انتخاب مطرح نیست.
وی افزود: بنابراین اگر واقعاً خواهان تربیت فرزندان مسئول هستیم در نخست باید موفق به تربیت فرزندان منتخب شویم؛ یعنی افرادی که دارای قدرت انتخاب و تصمیم‌گیری باشند؛ بنابراین وقتی چنین فرزندی تربیت کردیم بلافاصله مسئله بعدی آموزش مسئولیت‌پذیری است که مطرح می‌شود.
این روان‌شناس اجتماعی با اشاره به اینکه نگاه تک‌بعدی بدون درنظر گرفتن قدرت تصمیم‌گیری به نوعی، تحمیل وظایف ازپیش ‌تعیین‌شده است که نه نسل جدید آن را می‌پذیرد نه مسئولیت‌پذیری به معنای واقعی کلمه؛ تشریح کرد: پس از اعطای آزادی عمل به دختران و در پی آن اتخاذ تصمیم از سوی آن‌ها در گام نخست برای مسئولیت‌پذیری به آن‌ها ما باید فرزندانمان را پرسشگر بار بیاوریم.
شریفی‌ یزدی ادامه داد: بدان مفهوم که خانواده‌ها به کودکان خود اجازه پرسشگری داده و بیاموزند که کسب دانش، آگاهی و فهم که مقدمه مسئولیت‌پذیری است، با پرسشگری محقق می‌شود زیرا اساساً ذهن پرسشگر ذهن پویایی است.
وی افزود: در نهایت به پرسش‌های فرزندان پاسخ‌هایی در خور فهم و درک آن‌ها از موضوع بدهند که البته این مهم نیازمند ارتقای درک و فهم والدین و آماده بودن برای پاسخگویی فرزندان است.
وی با اشاره به اینکه مسئله بعدی همانطورکه در ابتدا در خصوص مسئولیت‌پذیری دختران گفتم، قدرت انتخاب دادن به آن‌ها از اوان کودکی است، تشریح کرد: بعضی از والدین استدلال‌هایی دارند که بیشتر به ناتوانی‌ها آن‌ها در مهارت‌های تربیتی بازمی‌گردد. برخی در بحث اعطای قدرت انتخاب به کودکان عنوان می‌کنند بچه که نمی‌فهمد چه چیز برای او خوب است، مثلاً ما در فصل زمستان که نمی‌توانیم اجازه دهیم او لباس تابستانی بپوشد و سرما بخورد.
این روان‌شناس ادامه داد: والدین بامهارت در مواجهه با چنین رویکردی همزمان با فرا رسیدن فصل زمستان لباس‌های تابستانی کودک را برداشته و با در اختیار گذاشتن چند دست لباس زمستانی به او قدرت انتخاب از بین آن‌ها را می‌دهند.
شریفی یزدی افزود: با این فرایند وقتی فرزند مجبور به انتخاب شد طبیعتاً مسئولیت انتخاب خود را نیز آرام‌آرام خواهد پذیرفت به‌عنوان مثال اگر کسی رنگ لباس منتخب را مورد انتقاد قرار دهد چون خود آن لباس را انتخاب کرده پس مسئولیت آن را نیز بر عهده می‌گیرد.
وی با بیان اینکه می‌بایست از اوایل دوره کودکی فرزندان را در دایره بزرگ انتخاب خودمان از طریق مهارت‌های تربیتی قرار داده و برای آن‌ها در درون این دایره، مثلت و یا مربع، حق انتخاب درنظر بگیریم تصریح کرد: در این فرایند انتخاب فرزند زیر نظر ما، در چارچوب‌های ما و با عقل منطق ما اتفاق خواهد افتاد و درعین حال فرزند نیز حق انتخاب و در پی آن مسئولیت‌پذیری را خواهد آموخت.
این روان‌شناس اجتماعی با بیان اینکه از این طریق مسئولیت‌پذیری به‌تدریج در برنامه و کارهای فرد نمایان می‌شود، ابراز کرد: در گام بعدی که فرزندان ما بزرگ‌تر شده‌اند، آن‌ها را باید در امور داخل خانه مشارکت داد حال آنکه این مشارکت نیز مشابه حق انتخاب در مثال فوق نیازمند بالا بودن قدرت آگاهی والدین است.
شریفی یزدی با تأکید بر اینکه مشارکت دادن فرزندان دارای اصولی خاصی است نخست اینکه همه اعضای بزرگ‌تر خانواده می‌بایست در امور خانه مشارکت داشته باشند اظهار کرد: یعنی اگر قرار است ما در خانواده به دختر چهار ساله مشارکت را بیاموزیم (به عنوان مثال آوردن نمکدان سر سفره) لازمه آن مشاهده این مهم از سوی همه اعضای خانواده است نه فقط مادر و یا خواهر بزرگ‌تر.
وی با بیان اینکه در یک محیط مشارکتی، مسئولیت‌پذیری معنا پیدا می‌کند، اما در اغلب خانواده‌ها شاهد یک تقسیم کار نانوشته‌ای معمولاً نابرابر هستم افزود: متأسفانه پیش‌فرض ما این است که انجام کارهای خانه بر عهده خانم‌ها است پس ما می‌بایست دخترامان را آماده کنیم که بعد از ازدواج و در منزل همسر صفر تا 100 کارهای داخل خانه را همزمان با فرزندپروری و یا در صورت داشتن فعالیت بیرون از منزل، او به تنهایی انجام دهد.
این روان‌شناس اجتماعی ادامه داد: در دنیای مدرن مردانی هم که بیرون از منزل کار می‌کنند در خانه فعالیشان برابر با دیگر اعضا با در نظر گرفتن نوع کار و سن آن‌ها است که با درنظر گرفتن شاخص‌های عنوان‌شده ممکن است از برخی از افراد این انتظار کاهش یابد.
شریفی یزدی ادامه داد: نکته بعدی که در مسئولیت‌پذیری دختران از اهمیت بالایی برخوردار است اینکه آن‌ها را از رقابت‌های فردی که متأسفانه ساختار فکری بسیاری از خانواده‌ها و نظام آموزشی ما این گونه است، به سمت کارها و رقابت‌های گروهی سوق دهیم تا از کودکی مقوله مشارکت، همدلی و همراهی و کار تیمی آشنا شده و بیاموزند.
وی با بیان اینکه انجام کار گروهی به فرزندان ما می‌آموزد که قدرت تعامل، همراهی و مسئولیت‌پذیری را در یک چهارچوب (گروه) داشته باشد، خاطرنشان کرد: این فرایند منجر به ارتقای خواسته‌ها، ایده و مطلوبات زندگی در سطح جامعه برای فرزندانمان خواهد شد زیرا وی در این فضا یاد می‌گیرد که زندگی انسانی فردی معنا نمی‌شود.
این روان‌شناس اجتماعی ادامه داد: متأسفانه یکی از خطراتی که امروزه خانواده‌های تک‌فرزند ما را تهدید می‌کند همین فردیت است گفت: زیرا این فرزندان مرکز توجه قرار می‌گیرند پس مسئولیت‌پذیری در آن‌ها کاهش یافته و از مهارت کار گروهی و مشارکت نیز بنا به شرایط خانوادگی چیزی نمی‌آموزند زیرا در کنار خود فرزند دیگری نمی‌بینند که بخواهند با او تعامل کنند.
شریفی یزدی با بیان اینکه نکته حائز اهمیت دیگر در مسئولیت‌پذیری دختران، موضوع غول نساختن از جنس مکمل است، گفت: دخترانه پسرانه کردن در بسیاری از موارد و تقسیم‌هایی که با در نظر گرفتن جنسیت در کارها وجود دارد به شدت می‌تواند فرزندان ما را از مسئولیت‌پذیری دور کند زیرا آن‌ها امروز به دلایل مختلف، قدرت پرسشگری بالایی دارند. به طور مثال دختران می‌گویند چرا من آشپزی کنم اما برادرم یا پدرم نه؟
وی ادامه داد: نکته بعدی اینکه در خانواده‌های تک‌فرزند برای پیشگری از فردیت سعی خانواده بر این باشد که بستر برای تعامل روزانه فرزندان‌شان با گروه‌های هم سن و سال به‌صورت مستمر فراهم شود حال آنکه این تعامل نیز باید تعاملی هدفمند باشد زیرا چنانکه از گفت‌وگو قابل استباط است مسئولیت‌پذیری ابعاد فردی، خانوادگی و اجتماعی دارد.
این روان‌شناس اجتماعی در پایان گفت: با اعطای حق انتخاب برای لباس یا عروسک، بعد فردی، مشارکت در امور خانه بعد خانوادگی و درعین حال حضور در گروه‌های هم‌سال مقدمه‌ای برای بعد اجتماعی مسئولیت‌پذیری است.

شناسه خبر 61944