شناسه خبر:80309
1402/12/16 13:04:43

بچه فهیم و شوخ‌طبعی می‌گفت اگر می‌خواهی خداوند را بخندانی، بگو من این برنامه را می‌ریزم و صددرصد و به‌قولی بدون برو برگشت، آن را تمام و کمال و آنچنان که خودم می‌خواهم، به اجرا درمی‌آورم! البته چنین تفکری داشتن خیلی بیراه هم نیست؛ یعنی اگر هر فردی باور کند که با ملاحظه عقل، ضمن استفاده از اراده و اختیار (این نعمت خدادادی) می‌تواند به آنچه برای رشد و بزرگ شدنش در عرصه‌های مختلف می‌خواهد، برسد، اندیشه گزافه‌ای نیست، مگر اینکه حکمت خالق هستی (برای دادن هدیه‌ای بهتر و سوق دادن شما به سوی رحمتی خوش‌تر) چیز دیگری را برایتان بخواهد.

توجه به این مهم در خانواده و لایه‌های متعدد اجتماعی- صنفی، نکته‌ای است که همواره پیشران شما برای در بر گرفتن موفقیت‌ها و سعادت‌ها خواهد بود؛ همیشه می‌بایست در اندیشه و رفتار طوری مشی کنیم که به تحقق «خواستن، توانستن است»، بینجامد.

در این میان توجه به چند نکته لازم به نظر می‌رسد؛ نخست اینکه نباید ما آنچه را در ذهن داریم، برای توانستن دیگری متصور شویم، چون گرچه توانایی اصل است، اما نمودهای توانستن در افراد متنوع بوده؛ مثلاً پدر و مادری می‌خواهند برای وصول به خواسته‌های خود فرزندشان حتماً پزشک شود، درحالی که ممکن است این فرزند به‌هیچ‌وجه نخواهد پزشک شود، اما بتواند مهندس و یا اندیشمندی شود که در ذهن اولیایش نیست و یا تولیدکننده ماهری شود که می‌تواند الگوی ده‌ها نفر باشد. هنر ما این است که پیدا کنیم فرد مورد نظر ما کجا باید قرار بگیرد تا توانستنش به‌طور معنادار مکشوف و مشهود شود؛ خلاصه اینکه غلط است ما بخواهیم افراد را برای رشد در قالب صرفاً دلخواه خود بریزیم، مطالعات نشان می‌دهد که برخی با خروج از بعضی قالب‌هایی که ما برایشان ساخته‌ایم، توانسته‌اند منشأ تحولات بزرگی شوند که در تصور ما نمی‌گنجیده و حداقل در دل به خود گفته‌ایم «عجب، ما نمی‌دانستیم چنین چیزی ممکن است»!

نکته دوم چالش نخبه‌انگاری همگانی است؛ عده زیادی از ما نوآموزانمان را نخبه به حساب می‌آوریم، گرچه قبول دارم به‌نوعی با برخی روش‌های نادرست، نخبه‌کشی داریم، اما خیلی افراد اساساً نخبه نیستند! مثلاً کسی که از جهت ظاهری و تئوریک موفقیت‌های خوبی دارد ولی به‌شدت از سختی‌ها می‌گریزد و غالباً دیگران را متهم می‌کند به‌جای اینکه راه حل مسئله را پیدا کند، نخبه نیست و نخبه‌انگاری درباره چنین کسی اشتباه است.

نکته سوم تحقق «خواستن، توانستن است» در غالب اوقات باید شکل جمع گرفته و با فعالیت‌های جمعی به منصه بروز درآید؛ برخی هنوز این درک را پیدا نکرده‌اند که خیلی پیشرفت‌ها در سایه همدلی و مشارکت جمعی تحقق پیدا می‌کند و این‌گونه توانستن‌ها با تک‌روی سازگاری ندارد. ‌ای‌بسا همین تک‌رو مدعی شود شما که می‌گفتید خواستن، توانستن است و ملاحظات دیگری که باید یکی پس از دیگری مورد توجه قرار گیرد. حال بچه‌های فهیم امروز به‌درستی و به‌خوبی باید بدانند که چگونه خواستنی غالباً توانستن و موجب پیشرفت در عرصه‌های فردی، اجتماعی و نهایتاً سعادتمندی می‌شود و راه‌گشا و حلال مشکلات است.

زهره پورهابی

شناسه خبر 80309