شناسه خبر:82790
1403/2/31 08:31:44

 باباطاهر همدانی معروف به باباطاهر عریان، عارف، شاعر و دوبیتی‌سرایی از تبار و دیار شاعران و بزرگان ایران‌زمین است؛ ایران بزرگی که‌ به وجود شاعرانی همچون سعدی، حافظ، مولانا، فردوسی، شهریار و دیگر بزرگان، به خودش می‌بالد. شاعرانی که ارزش این سرزمین را دوچندان می‌کنند و دانایی را به ایران ما هدیه کرده‌اند.

باباطاهر لقب «بابا» داشت؛ در زمان‌های گذشته «بابا» لقب کسانی بود که عاشق خداوند بودند و به تعلقات دنیوی وابستگی نداشتند. این لقب باارزش و دارای جایگاه والایی در جامعه آن روز بود؛ برعکس آنچه امروز در جامعه ما دیده می‌شود که علت بیشتر گرفتاری مردم نیز در روزگار کنونی، همین فرهنگ دنیاطلبی و چشم‌وهم‌چشمی است.

باباطاهر عاشق خداوند، طبیعت و انسان بود، اما از دنیای مادی بیزار بود؛ البته حس منفی و ناامیدی از خالق نداشت. همان‌طور که در دوبیتی معروفش می‌گوید:

«خوشا آنان که الله یارشان بی

به حمد و قل هو الله کارشان بی»

بابا بعد از خداوند، عاشق طبیعت بوده است و بارها از لاله‌زاران، کوهساران و لاله‌های الوند شعر گفته و آن‌ها را ستوده است.

در حوزه اجتماعی پیرامون احوالات باباطاهر گویند:

در هنگام ورود طغرل‌شاه سلجوقی به همدان، باباطاهر در قید حیات بوده و ملاقاتی میان وی و امیر سلجوقی روی داده است؛ این دیدار تأثیر شگرفی بر طغرل برجای می‌گذارد که شرح آن چنین آمده است: «شنیدم که چون سلطان طغرل‌بیگ به همدان آمد، از اولیا سه پیر بودند: باباطاهر، باباجعفر و شیخ همشا که در کوهکی بر همدان که آن را خضر خوانند، ایستاده بودند، نظر سلطان بر ایشان آمد. کوکبه لشکر بداشت و پیاده شد و با وزیر ابونصرالکندری پیش ایشان آمد. باباطاهر پاره‌ای شیفته‌گونه بود؛ او را گفت: با خلق خدا چه خواهی کرد؟ سلطان گفت: آنچه تو فرمایی، بابا گفت: آن کن که خدا می‌فرماید: اِن الله یأمر بالعدل والاحسان. سلطان بگریست و گفت: چنین کنم، بابا دستش بگرفت و گفت: پذیرفتی؟ سلطان گفت: آری.»

با این وصف از شرح حال زندگی و زیست عارفانه‌ای که بابا داشت، به نظر می‌رسد شخصیت او هنوز به‌خوبی معرفی نشده است و باید در تقویم عمومی کشور یک روز به نام باباطاهر نام‌گذاری شود و در روزگاری که چشم‌وهمچشمی بی‌داد می‌کند و بسیاری در این شرایط مسابقه و رقابت بر خودنمایی دارند، ترویج فرهنگ ساده‌زیستی و زیست و سلوک ساده باباطاهر می‌تواند تلنگری باشد که آخر همه ما مرگ است، سعی کنیم خوب زندگی کنیم، اما گرفتار و اسیر تعلقات دنیوی نشویم و در یک کلام در مسلک «بابا»، عاشق خداوند و طبیعت و کم‌توجه به رنگ و لعاب دنیا باشیم.

و درنهایت اینکه با توجه به جایگاه باباطاهر در شعر و عرفان و سلوک ساده‌زیستانه‌اش، درخواست چندین‌ساله اصحاب فرهنگ و هنر این است که روز 31 اردیبهشت‌ماه به‌نام روز «باباطاهر» نام‌گذاری شود و امیدواریم این امر مهم که از طرف مدیران استان درحال پیگیری است، هرچه زودتر به نتیجه برسد.

در آخر یک دوبیتی زیبا از باباطاهر که شاید در محتوای آن بیندیشیم و به مفاخر و شاعرانمان بیشتر توجه کنیم، تقدیم می‌شود:

«غم و درد مو از عطار واپرس

درازی شب از بیمار واپرس

خلایق هر یکی صدبار پرسند

تو که جان و دلی یکبار واپرس»

شناسه خبر 82790