شناسه خبر:86154
1403/3/31 18:37:54
مسئول نهاد رهبری دانشگاه آزاد اسلامی تهران:

«عدالت‌محوری»، از ویژگی‌های مهم پیامبر در حکومت‌داری دینی است

مسئول نهاد رهبری دانشگاه آزاد اسلامی تهران مطرح کرد: «عدالت‌محوری»، از مهم‌ترین ویژگی‌های پیامبر در حکومت‌داری دینی است.


حضرت محمد (ص) پس از مبعوث شدن به پیامبری، براساس آیات الهی برای اجرا کردن قوانین الهام‌شده از جانب پروردگار، تشکیل حکومت داد و جهت تحقق آرمان‌های حکومت اسلامی، از تمامی امکانات استفاده کرد و شیوه‌ای متفاوت از حکمرانان جوامع بشری آن دوره برگزید؛ در سیره سیاسی ایشان، ابتدا اصولی مانند دعوت، انعطاف‌پذیری، گفت‌وگو و غیره بر سایر جنبه‌ها مقدم بود.
از طرفی عملکرد پیامبر در طول 23 سال، واقع‌گرایانه بوده و موفقیتش هم از این روى است؛ واقع‌گرایى در دعوت، در جهاد، در سازمان‌دهى حکومت و در سامان‌دهى اجتماع پُر از اختلافات قبیله‌اى آن دوران. واقعیت را لحاظ کردن، به معناى توجه پیامبر به تمامى الزامات مادى و معنوى زمان، مکان و انسان‌هاى آن عصر است.
رهبر انقلاب نیز در سخنرانی نوروزی سال 1399 در رابطه با سیره سیاسی و اجتماعی پیامبر اعظم صلی‌الله علیه و آله و سلم می‌فرمایند: «...مفاهیم عمومی و زندگی‌ساز مثل آزادی، مثل عدالت اجتماعی، مثل کرامت انسانی، مثل سبک زندگی؛ این‌ها جزء آن سلسله‌ ارزش‌های اسلامی است که در اسلام بیان شده و تفهیم شده به ما. یک عده‌ای به خطا تصور می‌کنند که این مفاهیم رایج مثل عدالت اجتماعی و آزادی و مانند این‌ها از غرب به عالَم اسلام آمده است، یا متفکرین اسلامی این‌ها را از غربی‌ها یاد گرفته‌اند؛ این کاملاً اشتباه است. غرب سه چهار قرن بیشتر نیست که با این مفاهیم آشنا شده؛ از بعد از رنسانس با این مفاهیم آشنا شده است، درحالی که اسلام 1400 سال قبل از این، این مفاهیم را به‌طور روشن در قرآن بیان کرده است؛ با این تفاوت که غربی‌ها که این‌ها را مطرح کرده‌اند، هیچ وقت صادقانه به آن عمل نکرده‌اند (نه به آزادی عمل کردند، نه به عدالت اجتماعی عمل کردند) [آن‌ها] گفتند و عمل نکردند؛ [این مفاهیم] در اسلام بود و در زمان پیغمبر عمل شد. این عبارت «اُمِرتُ لِاَعدِلَ بَینَکُم» مال قرآن است دیگر؛ دستور پیغمبر این است که اجرای عدالت بکند. این همان عدالت اجتماعی و عدالت همه‌جانبه است؛ یا [می‌فرماید]: لَقَد اَرسَلنا رُسُلَنا بِالبَیِّنتِ وَ اَنزَلنا مَعَهُمُ الکـِتبَ وَ المیزانَ لِیَقومَ النّاسُ بِالقِسط؛ یعنی اصل بعثت همه‌ انبیا و ارسال رسل و کتب برای این بوده است که قسط (یعنی همین عدل اجتماعی، عدل اقتصادی) در بین مردم برقرار باشد؛ بنابراین این‌ها مفاهیم قدیمیِ اسلامی است.
یا در مورد آزادی؛ این بیان امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) در نهج‌البلاغه، هزار سال قبل از طرح مسئله‌ آزادی در کشورهای غربی مثل فرانسه یا جاهای دیگر است که می‌فرماید: لا تَکُن‌ عَبدَ غَیرِکَ‌ وَ قَد جَعَلَکَ اللهُ حُراً؛ از این روشن‌تر دیگر چه می‌شود؟ یعنی انسان‌ها حُرند، آزادند؛ آزادی شامل همه‌ انواع آزادی می‌شود. یا آن جمله‌ دیگری که معروف است: استعبدتم النّاس و قد خلقهم الله احرارا؛ این خطاب به بعضی از فرمانداران آن دوره است که «استعبدتم النّاس»؛ شماها می‌خواهید با مردم مثل برده رفتار بکنید، درحالی که خداوند متعال آن‌ها را آزاد آفریده؟ این‌ها معارف اسلامی است...»
حال در ادامه حجت‌الاسلام مرتضی جلیلی، مسئول نهاد رهبری دانشگاه آزاد اسلامی تهران با توجه به ایام رحلت حضرت رسول اکرم (ص)، درخصوص دیدگاه سیاسی و اجتماعی پیامبر اسلام مطالبی را بیان می‌کند؛ برای خواندن این مباحث با ما همراه باشید:
از نگاه اسلام سیاست یک مقوله کاملاً دینی بوده و حاکمیت بر همین اساس بنا شده است؛ بنابراین نخست باید اصل حاکمیت دینی درنظر گرفته شود، اما برخی با الگو گرفتن از غرب مبنی بر شعار «جدایی دین از سیاست»، خواستار آن هستند و حاضر به پذیرش واقعیت نیستند.
دلایل عقلی و نقلی بسیاری موجود است که با رجوع به آن‌ها و نیز آموزه‌ها و دستورهای دینی، درمی‌یابیم اکثریت این دستورات، اجتماعی است و نه فردی. واضح است که ضمانت اجرایی شدن قوانین و ضوابط اجتماعی، وجود حاکمیت بوده که به پشتوانه حکومت دینی، بتوان دستورات را عملی کرد؛ در غیر این صورت قوانین کتابخانه‌ای می‌شوند و در مرحله اجرا و در بطن جامعه قرار نمی‌گیرند.
به‌عبارتی با مطالعه سیره پیامبر زمانی که به مدینه هجرت کردند، درمی‌یابیم که نخستین اقدام حضرت، تشکیل حکومت دینی بوده است و برای هر قسمتی، مسئولی درنظر گرفتند و خودشان را به‌عنوان رئیس حکومت معرفی کردند.
خداوند در آیه 64 سوره نسا در قرآن کریم می‌فرماید «وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُولٍ إِلاّ لِیُطاعَ بِإِذْنِ اللّه‏ِ؛ ما هیچ پیغمبری را نفرستادیم، مگر اینکه اطاعت شود». اطاعت نیز زمانی صورت می‌گیرد که دستوری صادر شود و کسی می‌تواند امر به کاری کند که در مقام رئیس باشد. پس بر این اساس از نگاه قرآن تمامی پیغمبران برای حاکمیت و مدیریت جامعه فرستاده شده‌اند و خود پیغمبر اسلام نیز از این قضیه مستثنا نیست که قرآن حضرت محمد (ص) را به‌عنوان حاکم جامعه اسلامی و مردمی معرفی کرده است.
در قرآن به کرات ویژگی‌های پیامبر اکرم (ص) معرفی شده که این صفات ناظر بر همین بُعد حاکمیتی ایشان است. حضرت مدیر و حاکم جامعه هستند و معرفی ویژگی و صفات ایشان به اصل حاکمیت ارتباط پیدا می‌کند؛ حال برخی بر این باور هستند که این صفات فقط در بُعد زندگی شخصی حضرت انعکاس پیدا می‌کند! هرچند برخی موارد در زندگی فردی ایشان بوده، اما اصل بر این است که قرآن ویژگی‌های مذکور را با توجه به شاخصه‌های مدیریتی حضرت عنوان می‌کند.
* ویژگی حاکمیت دینی و اسلامی و سیره پیغمبر
عدالت‌محوری یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های حضرت در حکومت‌داری دینی است؛ یعنی حاکمیت تشکیل شده که عادلانه رفتار کند و عدالت را در همه ابعاد جامعه به معنای واقعی کلمه، نهادینه کند. خداوند در آیه 29 اعراف صراحتاً می‌فرماید: «قُلْ أَمَرَ رَبِّی بِالْقِسْطِ؛ پیغمبر به مردم بگو که خداوند مرا به عدالت امر کرده است» درحقیقت این دستوراتی که به حضرت داده می‌شود، ناظر بر عدالت اجتماعی است که ایشان وظیفه داشته‌اند در جامعه قسط و عدالت را برقرار کنند؛ بنابراین مسئول جامعه باید عادلانه رفتار کند.
امام علی (ع) به‌عنوان نزدیک‌ترین فرد و شاگرد پیغمبر می‌فرماید: ایشان تمام رفتار و سکناتشان عادلانه بود و هیچ‌وقت شاهد رفتار غیر عادلانه‌ای از پیامبر نبوده‌ام.
طبق روایتی از امام صادق (ع)، حضرت حتی در ارتباط با نگاه کردن خود به اصحابشان نیز عادلانه رفتار می‌کردند که کسی را برتر از دیگری نبینند.
زمانی که پیامبر اکرم در جنگ حنین درحال تقسیم غنایم بین اصحابشان بودند، یکی از افراد با تندی به حضرت اعتراض کرد که با عدالت تقسیم کن! سپس پیامبر خطاب به آن فرد فرمودند: آیا از من عادل‌تر سراغ داری؟
گمشده بشریت و حکومت‌های امروز که با تفکر منهای دین متولد شده، عدالت است؛ اختلاف طبقاتی که در اکثر کشورهای غربی حاکم بوده نیز ناشی از نبود عدالت است.
خدا را شاکریم که به برکت جمهوری اسلامی، نسخه کوچکی از حکومت پیامبر (ص) در کشور ما حاکم است؛ البته با آن نسخه آرمانی و واقعی بسیار فاصله داریم، اما با بررسی آمار و ضریب جینی که شاخصی برای توزیع عادلانه ثروت و درآمد است، به این تغییر نتایج در امر عدالت رسیده‌ایم که جمهوری اسلامی بعد از انقلاب در موضوع عدالت، بسیار موفق‌تر از قبل بوده است که البته باید برای رسیدن به حکومت دینی پیامبر، تلاش کرد.
دومین اصل و شاخصه مهم در حاکمیت دینی، محبت و رأفت اسلامی است؛ طبق آیه 159 سوره آل عمران «فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ کُنْتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ...؛ خداوند پیامبر (ص) را معدن رأفت و مهربانی معرفی می‌کند یا حضرت را رحمه‌العالمین می‌نامد و به ایشان می‌فرماید که اگر سنگدل و خشن بودی، مردم از تو دوری می‌کردند.
قرآن رفتار حاکم جامعه اسلامی را طوری معرفی می‌کند که علاوه‌بر عدالتی که در جامعه برقرار می‌کند، باید کرداری با لطافت و مهربانی نسبت به افراد اجتماع داشته باشد؛ برای مثال از مردم مشورت بگیرد و برای آن‌ها حق کرامت و مشارکت سیاسی قائل باشد و تمامی این موارد ذیل همین محبت و رأفت اسلامی است.
پیامبر آیینه تمام‌نمای صفات و ویژگی‌های مذکور در حاکمیت یک جامعه هستند. همین رفتار را در جمهوری اسلامی که برگرفته از آیین‌ها و آموزه‌های دینی است، مشاهده می‌کنیم؛ ازجمله مشارکت مردم در انتخابات یا روی کار آمدن دولت‌هایی که نگاه سیاسی آن‌ها با حاکمیت مغایرت داشته، اما حاکمیت انتخاب جامعه را ارزشمند دانسته است و نیز شاهد رأفت و ملایمت حاکمیت در اغتشاشات سال 1401 با شعار زن، زندگی، آزادی و سال 98 در برخورد با افرادی که امنیت و آرامش را از مردم سلب کردند، بودیم.
البته با افرادی که میدان‌دار بودند و سعی داشتند با نیت شوم خود کشور را به سمت بحران و ناامنی بکشانند، برخورد صورت گرفت و مجازات شدیدی شدند.
اما به غیر از این دو نکته‌ای که در بحث حاکمیت اسلامی پیامبر مطرح شد، مواردی ازجمله شایسته‌سالاری در مدیریت، نظارت بر عملکرد و داشتن سیستم نظارتی و اینکه حاکمیت از گفتن دروغ و کذب خودداری کند و با مردم صادق باشد نیز از مواردی هستند که در سیستم مدیریتی حضرت وجود داشته‌اند و باید الگوی جامعه اسلامی باشد.
آیه «أَشِدّاءُ عَلَى الکُفّارِ رُحَماءُ بَینَهُم» نیز رفتار جامعه اسلامی با مؤمنین، همراه با رأفت و مهربانی است، اما می‌گوید در برخورد با کفار یعنی حاکمیت‌هایی که مسلمان نیستند و در مقابله با جامعه اسلامی درحال فتنه‌انگیزی هستند، نهایت مجازات و قاطیعت را درنظر بگیرید که ممکن است توطئه‌ها به‌صورت جنگ نظامی و یا فرهنگی باشد؛ درحقیقت معنای جمله اشداء علی الکفار، یعنی قاطعیت. رسول اکرم (ص) نیز در برخورد با کسانی که برای جامعه اسلامی تهدید بودند، قاطع رفتار می‌کردند که امکان داشت نمود آن در مواردی به شکل ورود نظامی یا دفاع از حقوق و عزت مردم باشد. در صلح حدیبیه رفتار اشداء علی الکفار پیغمبر مطرح است؛ هنگامی که حضرت با مسلمانان عازم حج بودند، مشرکین مانع‌تراشی کردند و نیز با فرستاده‌های پیغمبر رفتار درستی نداشتند، بنابراین ایشان عهدی با یاران خود بستند که تا سرحد جان با مشرکینی که مانع شدند، مقابله کنند. زمانی که کفار متوجه این موضوع شدند، کوتاه آمدند و نتیجه آن صلح حدیبیه شد. همچنین قاطیعت پیامبر در عهدشکنی دوباره مشرکین در صلح حدیبیه، منجر به فتح مکه شد و اگر قاطیعت حضرت نبود، این کارشکنی و بهانه‌تراشی‌ها ادامه پیدا می‌کرد.
حاکمیت دینی در حفظ منافع مردم و جامعه، باید قاطعانه برخورد کند که در نظام جمهوری اسلامی، ما شاهد این قاطعیت از سوی حاکمیت هستیم؛ هر زمانی که با قاطعیت رفتار کرد، توانست به نتیجه برسد، مثل دفاع هشت‌ساله و زمانی که این رفتار را نادیده گرفت، خساراتی را متحمل شد، مانند قضیه برجام در برابر حکومت ظالم و غیر مسلمان.

شناسه خبر 86154