از تاریکی به روشنایی؛
فرهنگ، کلید گمشده توسعه استان همدان
در بخش اول تحلیل وضعیت اقتصادی استان همدان تحت عنوان «توسعه اقتصادی از شاهراه توسعه فرهنگی و اجتماعی میگذرد»، به اهمیت و جایگاه فرهنگ بر توسعه اقتصادی استان اشاره شد، میدانیم که فرهنگ جای پای بشریت بر جاده تاریخ بوده و وسعت آن بهاندازه حیات اجتماعی بشر است.
فرهنگ بهعنوان یک عامل اساسی در فرآیند توسعه شناخته میشود و نقش مهمی در شکلدهی به رفتارهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی در جوامع ایفا میکند. تحقیقات نشان میدهند که فرهنگ هر جامعه یکی از مهمترین عوامل تعیینکننده توسعه آن است و عدم توجه به این مهم، میتواند تأثیرات منفی قابل توجهی داشته باشد.
فرهنگ چیست؟ به تعبیر مقام معظم رهبری فرهنگ مثل هوا برای ما ضروری است. اما بهدلیل انس با آن، متوجه حضورش نمیشویم. فرهنگ یعنی همین رسوم و آدابی که بر زندگی همه حاکم است؛ باورها، اعتقادات، ارزشها، دانشها، هنرها، قوانین، آدابورسوم اجتماعی و عاداتها و رفتارهای افراد در گروه یا جامعه است که مطابق ارزشهای اجتماعی و هنجارهای موجود در جوامع بشری مطرح است.
بنابراین سؤال این است؟ آیا بیاطلاعی و عدم آگاهی مسئولین فرهنگی از ابعاد مختلف فرهنگ و چالشهای آن در روند توسعه استان تأثیرگذار بوده است؟
بیتوجهی به این واقعیت و عدم شناخت صحیح از فرهنگ منطقهای و محلی میتواند به ایجاد مشکلات جدی منجر شود. مسئولین فرهنگی با غفلت از این عامل، نهتنها از بهرهمندی از ظرفیتهای فرهنگی موجود غافل میشوند، بلکه در بسیاری از موارد سیاستها و برنامههای توسعهای خود را نیز با نادیده گرفتن ارزشها و نیازهای فرهنگی جامعه، طراحی میکنند.
در کتاب «توسعه در تاریکی» یا توسعه در ترازوی فرهنگ، تألیف آقای سیدمحمد بهشتی بهوضوح به چالشهای ناشی از عدم آگاهی فرهنگی اشاره میشود. در این کتاب نویسنده با بیان مثالهایی از جوامع مختلف نشان میدهد که چگونه بیتوجهی به فرهنگ محلی میتواند منجر به شکست پروژههای توسعهای شود؛ برای مثال در بسیاری از مناطق طرحهای توسعهای که بدون درنظر گرفتن فرهنگ محلی اجرا میشوند، نهتنها موفقیتآمیز نیستند، بلکه میتوانند به تخریب ساختارهای اجتماعی و فرهنگی موجود منجر شوند.
در استان همدان مسئولین فرهنگی باید به این نکته توجه کنند که فرهنگ یک عامل زینتی نیست، بلکه یک عامل اساسی در شکلدهی به تمامی جنبههای زندگی اجتماعی و اقتصادی است. بیاطلاعی از تنوع فرهنگی و عدم شناخت نیازهای جامعه میتواند به ایجاد نارضایتی و تنشهای اجتماعی منجر شود. بهعنوان مثال اگر برنامههای توسعهای در این استان با درنظر گرفتن سنتها، هنرها و زبانهای محلی طراحی نشوند، احتمالاً با مقاومتهای اجتماعی مواجه خواهند شد.
بنابراین نباید با ذهنیتها به ایراد گرفتن از سرزمین، شهر، محل و منطقه پرداخت، در سرزمینی که هزاران سال در آن زیستهایم و بازهم در آن زندگی خواهیم کرد.
حافظ در این ارتباط گفته است: «هرچه هست از قامت ناساز بیاندام ماست/ ورنه تشریف (خلعت) تو بر بالای کس کوتاه نیست».
حال سؤال این است که مشکلات مذکور چطور باید حل شوند؟ پاسخ این است که باید تغییر رویه بدهیم، باید تناسب پیدا کنیم، باید نسبت به سرزمینمان اهلیت پیدا کنیم و این تنها راه است.
در این یادداشت تلاش خواهیم کرد ضمن اشاره به چالشهای اصلی مدیران فرهنگی در استان همدان، در جستجوی راهکارهای تقویت همکاری و هماهنگی بین نهادهای مختلف فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی باشیم و نیز با درسهایی از تجربه کره جنوبی در زمینه بهرهوری فرهنگی و اقتصادی، به دنبال پیدا کردن راهکار برای بهبود وضعیت کشور و استان باشیم؛ همچنین تأخر فرهنگی در برنامه توسعهای استان را بررسی کنیم و در انتها به ویژگیهای مدیران فرهنگی استان خواهیم پرداخت.
نکته نخست: غفلت و کمکاری در سیاستگذاری و برنامهریزی فرهنگی و عدم انسجام و هماهنگی بین نهادهای فرهنگی، ضعف در آموزش و ترویج ارزشهای اجتماعی و تضعیف کنترلهای غیر رسمی اجتماعی، زمینه را برای گرایش به ارتکاب جرائم و افزایش پروندههای قضائی به دنبال دارد. اگر بخواهیم چرایی بالا بودن آمار جمعیت زندانی همدان را نسبت به سایر استانهای غرب کشور بدانیم، باید علت را در حوزه فرهنگ و کمکاریهای آن جستجو کنیم.
نکته دوم: در توضیح ابعاد توسعه باید گفت جامعه با اقتصاد زندگی میکند، با فرهنگ، هنر و دین بالنده میشود و با سیاست راهی برای حل مشکلات خود پیدا میکند؛ همچنین با قدرت نظامی و پلیس از خود محافظت میکند که هرکدام نقشی و جایگاهی ویژه در تداوم و غنای جامعه سیاسی دارند.
نکته سوم: با توجه به اهمیت جایگاه بهرهوری در برنامه هفتم پیشرفت کشور، لازم است نهادهای فرهنگی دست به اصلاح فرهنگی بزنند؛ اصلاح فرهنگی یعنی شناخت نیازهای واقعی جامعه با توجه به بافت بومی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، دینی و غیره و سپس ارائه آموزشهای همگانی در سطوح مختلف برای گسترش فرهنگ.
مدل بهبود بهرهوری ژاپنی بهنام کایزن با الهام از برخی آموزههای دینی و اجتماعی ژاپن ابداع شد و در جایجای جهان گسترش یافت؛ بهطوری که امروزه فرهنگ بهرهوری، یکی از دستاوردهای ژاپن پس از جنگ جهانی دوم بهشمار میرود که آن را به سایر کشورهای جهان صادر کرده است.
بهعنوان مثال دیگر، تفاوت کره جنوبی و ایران را درنظر بگیریم؛ سال 1965 میلادی تولید ناخالص ملی سرانه ایران 265 دلار بود و کره جنوبی 175 دلار، کشور ما بهلحاظ شاخصهای اقتصادی با فاصله زیادی جلوتر از کره جنوبی قرار داشت و هر دو کشور تقریباً همزمان مبادرت به تأسیس کارخانههای مونتاژ خودرو کرده بودند. خودرویی را که در ایران مبادرت به مونتاژ کرده بودیم، چندسال است به موزه تاریخ سپردهایم و این درحالی است که کره جنوبی امروز بهعنوان یکی از بزرگترین تولیدکنندههای خودرو در جهان، نهتنها به سراسر جهان ازجمله کشورهای پیشرفته صنعتی خودرو صادر میکند، بلکه بخش عمده خودروهای موجود در ایران را نیز تأمین میکند. عواملی که این تفاوت فوقالعاده در توسعه دو کشور را موجب شده، زیاد است، اما در تبیین این تفاوت، فرهنگ سهم عمدهای دارد. کره جنوبی به صرفهجویی و پسانداز، سرمایهگذاری، سختکوشی، آموزش، سازمان و نظم ارزش زیادی داده است و ایرانیها ارزشهای متفاوتی داشتهاند؛ به عبارت دیگر فرهنگ اهمیت تعیینکنندهای در عملکرد اقتصادی ایفا کرده است.
نکته چهارم: نهاد خانواده نقش مهمی در بهرهوری دارد؛ خانواده کوچکترین نهاد اجتماعی است، اما همین نهاد کوچک نقش مهمی در شکلگیری رفتار و شخصیت افراد بازی میکند. روانشناس معروف بنجامین بلوم میگوید: 50 درصد شخصیت فرد از تولد تا چهار سالگی و 30 درصد شخصیت او از چهار تا هشت سالگی شکل میگیرد و تنها 20 درصد باقیمانده از هفتسالگی تا 17 سالگی سامان مییابد. با توجه به اینکه بیشترین دوران شخصیتپذیری افراد در سنینی است که در خانواده و در کنار پدر و مادر زندگی میکند، بنابراین مهمترین رکن آموزش افراد، برای نهادینه شدن بهرهوری، خانواده است.
رکن دوم فرهنگپذیری افراد (پس از خانواده)، رسانهها هستند که امروزه نقش چشمگیری در شخصیتپذیری افراد ایفا میکنند.
نکته پنجم: با نگاهی به برنامههای توسعه اقتصادی استان، همراهی سایر ابعاد توسعه ازجمله توسعه فرهنگی دیده نمیشود و طرحهای بدون پشتوانه و مشارکت فرهنگی تنها باعث مخدوش شدن مفهوم توسعه شده و در بیشتر مواقع مسئلهای داریم بهنام تأخر فرهنگی (Cultural lag) که دامنگیر جامعه شده و توسعهنیافتگی بلندمدت را به ارمغان میآورد. به قول ویلیام آگ برن در مورد واماندگی فرهنگی که میگوید ویژگیهای مادی بیشتر مورد پذیرش قرار میگیرند تا عوامل غیر مادی و بنابراین باعث پسافتادگی فرهنگ معنوی از فرهنگ مادی میشود.
نکته ششم: با توجه به مطالب پیشگفته و اهمیت موضوع فرهنگ، بیان این نکته ضروری است که نهادهای فرهنگی جای توزیع رانت و حامیآوری و حامیپروری نیستند و آنچه در جابهجاییها قربانی میشود، اهداف اصلی سازمانها و منافع عامه مردم است؛ چون سبب میشود سازمانها یا وزارتخانههای متبوع هیچوقت فرصت و توان کافی در بهرهوری از اندوختهها و تجربههای مدیران لایق و متخصص خود را نداشته باشد و این تجربههای بعضاً ارزشمند عمدتاً زیر آوار این جابهجاییهای فلهای مدفون و فراموش میشوند.
نکته هفتم: مدیران فرهنگی استان چه ویژگیهایی باید داشته باشند؟ مدیران حوزه فرهنگی در استان همدان با توجه به وضعیت اقتصادی، اجتماعی و سیاسی خاص این منطقه باید ویژگیهای متعددی را دارا باشند تا بتوانند به بهبود شرایط فرهنگی و اجتماعی استان کمک کنند. این ویژگیها شامل تخصص، توانایی مدیریتی، درک عمیق از مسائل فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی و همچنین توانایی در برقراری ارتباط مؤثر با اقشار مختلف جامعه است.
ابتداییترین ویژگی که مدیران فرهنگی باید داشته باشند، تخصص در حوزه فرهنگ و هنر است؛ این تخصص نهتنها شامل دانش نظری در زمینه فرهنگ و تاریخ محلی است، بلکه باید شامل تجربیات عملی در اجرای پروژههای فرهنگی و اجتماعی نیز باشد. وجود افرادی باتجربه و متخصص در سِمتهای فرهنگی میتواند به ارتقای کیفیت برنامهها و فعالیتهای فرهنگی کمک شایانی کند.
مدیران فرهنگی همچنین باید توانایی مدیریتی قوی داشته باشند. این توانایی شامل برنامهریزی استراتژیک، مدیریت منابع مالی و انسانی و مهارتهای ارتباطی است. آنها باید قادر باشند تا منابع مختلف را بهطور بهینه مدیریت کرده و از ظرفیتهای موجود در استان به بهترین شکل استفاده کنند؛ برقراری ارتباط مؤثر با سایر نهادها و سازمانها، ازجمله نهادهای دولتی و غیر دولتی برای جذب حمایتها و همکاریها نیز از اهمیت بالایی برخوردار است.
درک عمیق از مسائل اجتماعی و اقتصادی استان همدان نیز یکی دیگر از ویژگیهای ضروری مدیران فرهنگی است. درک مسائل به آنها این امکان را میدهد که برنامههای فرهنگی را بهگونهای طراحی کنند که با نیازهای واقعی جامعه همخوانی داشته باشد؛ بهعنوان مثال با توجه به نابرابریهای اقتصادی و اجتماعی موجود در استان، مدیران باید توجه ویژهای به گروههای آسیبپذیر و نیازمند داشته باشند و برنامههایی را برای بهبود وضعیت فرهنگی و اجتماعی این گروهها طراحی کنند.
توانایی در برقراری ارتباط مؤثر با مردم نیز از دیگر ویژگیهای حیاتی مدیران فرهنگی است. آنها باید بتوانند با اقشار مختلف جامعه ارتباط برقرار کنند، نظرات و خواستههایشان را بشنوند و در برنامهریزیهای خود به آنها توجه کنند. این ارتباط دوطرفه میتواند به افزایش مشارکت مردم در فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی کمک و احساس تعلق به جامعه را در بین آنها تقویت کند.
نهایتاً مدیران فرهنگی باید از رویکردهای نوآورانه و خلاقانه در جهت ارتقای فرهنگ عمومی استفاده کنند؛ توجه به تنوع فرهنگی موجود در استان و استفاده از ظرفیتهای محلی در طراحی برنامههای فرهنگی میتواند به غنای فرهنگی استان کمک کند و موجب ایجاد فضای شاداب و پویا برای فعالیتهای فرهنگی شود.
خلاصه:
در این متن به بررسی نقش کلیدی فرهنگ در توسعه استان همدان پرداخته شد، با اشاره به اهمیت غفلتناپذیر فرهنگ در پیشرفت هر جامعه، به چالشهای موجود در استان همدان در این زمینه پرداختیم و بر توسعه پایدار که مستلزم توجه جدی به فرهنگ بومی و نیازهای جامعه است، تأکید شد و در ادامه با ارائه مثالهایی از کشورهای دیگر، اهمیت بهرهوری فرهنگی و اقتصادی را نشان داده و درنهایت به ویژگیهای مورد نیاز برای مدیران فرهنگی استان پرداختیم.
در کل این متن به دنبال ایجاد ارتباطی قوی بین فرهنگ و توسعه اقتصادی است و بر لزوم توجه به این ارتباط در تصمیمگیریهای کلان استان تأکید دارد.
شناسه خبر 88674