در کشوری مثل ایران که آبوخاک و هوای مساعدی برای تولید انواع محصولات کشاورزی دارد، باید برنامهریزیها بهصورتی انجام شود که بتوان بیشترین بهرهبرداری را از ظرفیتهای موجود برد.
تأمین امنیت غذایی کافی و سالم برای مردم از سیاستها و تکالیف دولت و بهصورت خاص، وزارت جهاد کشاورزی است.
بر همین اساس طبق فصلهای 7 و 8 برنامه هفتم توسعه، این وزارتخانه مکلف شده رشد اقتصادی سالانه بخش کشاورزی را به 5/5درصد برساند و در تولید محصولات راهبردی 90درصد خودکفایی ایجاد کند. موضوعی که با وضعیت خاک و میزان آب و نحوه استفاده از اینها کمی سخت به نظر میرسد.
تولیدات کشاورزی ایران تحت تأثیر محدودیتهای آب و خاک قرار دارد و با توجه به این محدودیتها، بهازای هر مترمکعب آب، مقدار مشخص و استانداردی محصول باید تولید شود. درحالحاضر، میزان مصرف آب در ایران بسیار نگرانکننده است. بر همین اساس، برنامهریزی شده که تا پایان برنامه هفتم، میزان مصرف آب به 65 میلیارد مترمکعب کاهش یابد و تا افق سال 1411 این میزان به 52 میلیارد مترمکعب برسد.
در برنامه هفتم توسعه در کنار رشد اقتصادی بخش کشاورزی، تأکید شده میزان واردات سالانه محصولات تراریخته نیز پنج درصد کاهش یابد. اما با توجه به محدودیتهای مختلف در بخش کشاورزی، نظام بهرهبرداری در این بخش با مشکل مواجه است.
*خاک، مهمتر از آب است
یکی از معضلات کشاورزی در ایران این است که فکر میکنیم همهچیز دستوری و با نوشتن روی کاغذ درست میشود. بهعنوان مثال اعلام شده در استانی مثل آذربایجانشرقی، باید تا پایان برنامه هفتم توسعه، فرسایش خاک 20 درصد کاهش یابد و بهازای هر مترمکعب مصرف آب 2.6 کیلوگرم محصول کشاورزی تولید شود.
این برنامهریزیها در شرایطی است که در حالحاضر این استان نمیداند برای تأمین آب مورد نیاز کشاورزی چهکار باید بکند و هر روز بخشی از خاکش را به دلایل مختلف از دست میدهد.
کارشناس کشاورزی با تأکید بر اینکه مشکلات زیادی در کیفیت خاک و منابع آبی وجود دارد و این دو بسیار آلوده شدهاند، میگوید: برای بهرهوری در بخش کشاورزی باید از کارهای تحقیقی و پژوهشی و یافتههای مراکز تحقیقاتی و دانشگاهی استفاده شود. ضمن اینکه برای مصرف بهینه آب و خاک نیازمند فرهنگسازی هستیم و این کار باید از مدارس و در بین دانشآموزان آغاز شود.
دکتر مریم امینپور، ادامه میدهد: یکی از گرفتاریهای موجود این است که برای صرفهجویی و استفاده بهینه، همیشه نگاه اول به آب است و آن را در اولویت قرار میدهیم و توجه به خاک همیشه در اولویت بعدی قرار دارد. درحالیکه آب قابلیت تجدیدپذیری و واردات دارد، ولی خاک تجدیدناپذیر است.
*تحول روی کاغذ!
یکی از نیازهای ضروری کشاورزی ایران اصلاح الگوی کشت است، اما نمیتوان این اصلاحات را با اجبار پیش برد و هر کاری باید با فرهنگسازی پیش برود تا کشاورزان و تولیدکنندگان به سمت افزایش بهرهوری و استفاده از روشهای نوین سوق پیدا کنند. در همین راستا تغییر نگرش در میان مدیران و مسئولان نیز بسیار ضروری است.
با توجه به محدودیت منابع آبوخاک، توسعه بیرویه دیگر پاسخگو نیست و باید بهرهوری افزایش یابد و در توسعه به منابع طبیعی توجه ویژهای شود. اینکه روی کاغذ نوشته شود میزان استفاده از آب به 65 میلیارد مترمکعب و سپس به 51 میلیارد مترمکعب کاهش یابد، فقط یک حرف است و برای رسیدن به این چشمانداز به اقداماتی ازجمله لاینینگ کانالهای آبیاری درجه سه و چهار، استفاده از روشهای نوین آبیاری تحت فشار و اجرای قنوات نیاز است. ضروریاتی که سالهاست در مورد آن حرف زده میشود اما کاری صورت نمیگیرد.
از 165 میلیون هکتار زمین در کشور 18.5 میلیون هکتار قابلیت کشت دارد و بقیه جنگل، بیابان، کویر و مرتع است؛ همچنین از این میزان خاک، فقط پنج میلیون هکتار مرغوب و قابل کشت است. با این اوصاف باید گفت که حال خاک ایران خوب نیست و بهشدت بهسوی فرسودگی میرود. تغییر کاربری غیرمجاز، فرسایش و ریختن یا دفن زباله از چالشهای این حوزه است.
خاک استانهای ایران تابآوری کمی دارند و بیشترین مقدار فرسایش خاک در دیمزارها و بهخاطر شخم در جهت شیب صورت میگیرد و باید به این رفتارها توجه داشت.
*کشاورزی، نیازمند تغییر مسیر
شاید تغییر کاربری اراضی تنها به ایران منتهی نشود. در تمام دنیا، جنگل را به مرتع و مزرعه تبدیل میکنند اما در کشور ما نوع تغییر کاربری بسیار خطرناکتر است و این عنصر ارزشمند رابه بتن تبدیل میکنیم.
تغییر زمینهای شالیزاری به باغ، ویلا، فضای گردشگری، توسعه مسکن، شهر صنعتی و تغییر جنگل و مرتع به معدن بلایی است که به جان خاک افتاده و کسی هم پاسخگو نیست. این اقدامات میزان تولید محصولات کشاورزی در تمام بخشها را کاهش داده و بیشک میتواند تهدیدی برای امنیت غذایی باشد.
این کارشناس کشاورزی با اشاره به ارتباط مستقیم کاهش سطح زمین و پایین آمدن میزان آب مورد نیاز زراعت، با کمشدن میزان برداشت محصول میگوید: چون در ایران کشاورزی مکانیزه و پیشرفته نیست، هرچقدر از سطح زمینها کم شود، به همان میزان یا حتی بیشتر، از تولید محصول هم کاسته میشود. اما در کشورهای پیشرفتهای مثل هلند که خاک را کنار گذاشته و کشاورزی را بهصورت گلخانهای و با کمترین آب پیش میبرند، این موارد معنی ندارد.
دکتر امینپور ادامه میدهد: از همین امروز باید به روستاییان و کشاورزان سنتی آموزش داد که به تغییر الگوی کشت فکر کرده و همزمان خود را برای کشاورزی پیشرفته آماده کنند. در برخی مناطق افراد چندین هکتار زمین دارند، ولی هر سال بهدلیل فرسایش خاک یا کمشدن آب، فقط ضرر میدهند.چراکسی نیست که به آنها بگوید راه و روش کشاورزی را باید تغییر دهند.
*سیداحمد هاشمی اشکا
شناسه خبر 89751