او که اینروزها مصادف با شهادتش است، 176 سال پیش اصلاح امور ایران را سرلوحه کار خود قرار داد و در دو حوزه سیاست داخلی و خارجی، به این محورها توجه کرد: «برانداختن نفوذ درباریان، قطع مستمریهای فوقالعاده که بدون سبب به اشخاص داده میشد، تمرکز بر امور اداری، مالیاتها و درآمد و هزینه دولت، تشکیل سپاه منظم و تحتالسلاح، از میان بردن ملوکالطوایفی و رؤسای ایالات و بسط معارف به طریق اقتباس از اصول معارف اروپایی.»
سیاست خارجی امیر نیز عبارت بوده است از: «برقرار کردن روابط دوستی و احترام متقابل با کلیه دول، درهم شکستن قیودی که بر اثر عقد معاهدات سابق به دولت و ملت ایران تحمیل شده بود، اصلاح وضع سفارتخانههای ایران در کشورهای دیگر، جلوگیری از هرگونه نفوذ خارجی در ایران، برانداختن اصول جاسوسی و خدمتگزاری به بیگانه و از ریشه کندن بیگانهپرستی در دستگاه حاکمه ایران.»
تاریخ ثابت کرده که این فرزند وطن در دوران صدارت از هیچ تلاشی برای احیای جایگاه ایران در جهان فروگذار نکرد، تا بدانجا که جان در این راه نهاد؛ اما دلیل اینکه با وجود چشمانداز بلند و خدمات بسیارش که خوش درخشیدند، دولت او مستعجل بود را میتوان علاوهبر خباثت استعمار انگلیس و خیانت نفوذیها، بر عدم همراهی بدنه اجتماع با امیر دانست. فقر اقتصادی و فرهنگی در آن دوران کاری با مردم کرده بود که در برابر بدیهیترین امور مثل واکسن زدن، مقاومت میکردند؛ نمونه این جهالت محض، آن پدری بود که فرزندانش بر اثر عدم تزریق واکسن، مردند. این پدر ازجمله مردمی بود که اصلاحات امیرکبیر را درک نکرده، با او همراه نشده و حمایتش نکردند؛ دشمن نیز از این شکاف بین مردم و صدراعظم استفاده کرد و روند پیشرفت ایران که سالها پیش از بسیاری از کشورهای آسیایی که امروز جزء کشورهای توسعهیافته محسوب میشوند، شروع شده بود را عقیم گذاشت. با کمی دقت میتوان دریافت شاهبیت داستان زمین خوردن ایران در دوره این امیر، عدم جلب همراهی و مشارکت مردم بود
یکی از مؤثرترین ابزارهای پیشرفت و تغییر پایدار در هر جامعهای، جلب مشارکت عمومی است. وقتی مردم در مسیر تحولات اجتماعی دخیل میشوند، نهتنها حس مسئولیتپذیری بیشتری پیدا میکنند، بلکه اراده جمعی جامعه به سمت دستیابی به اهداف مشترک، جهت میگیرد. مشارکت عمومی میتواند در شکلهای مختلفی مانند حضور در فعالیتهای اجتماعی، همکاری در تصمیمگیریهای کلان و حتی ارائه ایدههای خلاقانه برای حل مشکلات، نمود پیدا کند.
- مواهب جلب مشارکت مردمی
* تقویت سرمایه اجتماعی: همراهی مردم در تصمیمگیریها باعث تقویت اعتماد میان دولت و ملت میشود و شکافهای اجتماعی را کاهش میدهد.
* کاهش مقاومت در برابر تغییر: هر تغییری با مقاومت روبهرو است، اما وقتی مردم خود بخشی از آن تغییر باشند، مقاومت به همکاری تبدیل میشود.
* افزایش کارایی اقدامات: برنامههایی که با نظر و همکاری مردم تدوین میشوند، شانس بیشتری برای موفقیت دارند.
* پایداری در نتایج: مشارکت عمومی تضمین میکند که تغییرات ایجادشده، ریشهدار و ماندگار باشند.
«امیرکبیر» یکی از اصلاحطلبترین و هوشمندترین رجال سیاسی تاریخ ایران بود، اما نتوانست جامعه را در مقیاس وسیع با خود همراه کند. اگر میتوانست بدنه جامعه را برای حمایت از برنامههای خود فعال کند، احتمالاً انگلیس و دیگر نیروهای خارجی نمیتوانستند بهسادگی از نفوذ مهد علیا و دربار برای تحریک علیه او استفاده کنند. همراهی جامعه میتوانست سپری مقاوم در برابر دسیسههای داخلی و خارجی باشد؛ این درس تاریخی نشان میدهد که بدون پشتوانه مردمی، حتی بزرگترین اصلاحات نیز شکننده خواهند بود.
شناسه خبر 90835