در گفتوگو با جامعهشناس تخصصی خانواده مشخص شد؛ پدیده بلایند دیتها (دیدار ناشناس) بازی با ارزشها و هویت جامعه از طریق تهی کردن ساختار خانواده است.

امروزه فضای مجازی به یک سبد مصرفی برای ما تبدیل شده به طوری که هر یک از ما روزانه زمان زیادی را صرف آن میکنیم به همین دلیل فقط جنبه سرگرمی ندارد. به طوری که به گفته کارشناسان سواد رسانه، علاوه بر سرگرمی، اطلاعرسانی و آموزش هم وظیفه رسانه است به همین خاطر باید محتوای درستی منتقل شود اما مسئله این است که گسترش شبکههای اجتماعی و محتوای برنامههای ارائهشده در برخی موارد همخوانی لازم را با فرهنگ و اجتماع ایرانی ندارد اما بهنوعی در بستر کنجکاوی و ارائه مدهای جدید توانسته مخاطبان بسیاری را از آن خود کند، بهعنوان مثال پدیده بلایند دیت یا قرار ناشناس که در دنیا سالهاست که اتفاق میافتد بدین ترتیب که دو فرد بدون آشنایی قبلی و بعد از آشنایی اولیه در فضای مجازی به ملاقات و دیدار واقعی میروند.
این قرارها که با هدف آشنایی و ارتباط بیشتر صورت میگیرد، در ایران نیز در سالهای اخیر باب شده به طوری که در فضای مجازی و برخی صفحهها در شبکههای اجتماعی اقدام به جلساتی برای دیدار افرادی که از قبل هیچ آشنایی با هم ندارند، پرداخته است. هرچند دیدارها و فضاها با فرهنگ ما همخوانی ندارد، اما نمیتوان وجود این پدیده را در بستر فضای مجازی و آسیبهای مترتب از آن را انکار کرد، به طوری که اخیراً رئیس پلیس امنیت عمومی فراجا، خبر از شناسایی و برخورد با 15نفر از برگزارکنندگان اصلی جلسات بلایند دیت در فضای مجازی داده است.
بر این اساس با توجه به اهمیت موضوع برآن شدیم تا در خصوص آسیبهای هویتی، فرهنگی و اجتماعی این پدیده را با دانشآموخته دکتری تخصصی جامعهشناسی با گرایش خانواده و روابط زناشویی گفتوگویی ترتیب دهیم که در ادامه میخوانید:
سید کمیل حسینی با اشاره به تعریف پدیده بلایند دیت گفت: در این فرایند در بستر فضای مجازی افراد بدون شناخت قبلی با هدف ایجاد روابط کوتاهمدت به ملاقات و دیدار یکدیگر رفته و با طرح سؤالاتی از هم بهدنبال آشنایی بیشتر برای انتخاب رل (دوست) هستند، گفت: این تعریف به تعبیری چند نکته دارد نخست اینکه این ماجرا برای رابطه پایدار و یا ازدواج نیست به طوری که بعضی از افراد در این فضا سعی کردهاند دیتهای اسلامی را نیز ایجاد کنند، اما در عمل، نمایش رسانهای معمولی از این برنامهها انجام میشود و الزاماً منجر به ازدواج نخواهد شد.
وی با تأکید بر اینکه در برخی موارد، در پس برقراری این دیدارهای ناشناس، پیشرابطه جنسی و روابط موقت وجود دارد، اظهار کرد: این دیدار ناشناس در واقع تجاریسازی فرایند آشنایی را در فضای رسانهای مطلوب کرده به طوری که از آشنایی بین دو نفر، گردانندگان این بستر کسب درآمد میکنند.
این جامعه شناس، ادامه داد: نکته این است که در بیشتر موارد این فرایند میتواند از نظر حس کنجکاوی، داستانهایی که انتخاب میشوند و نیز هیجانی که ممکن است در ذهن مخاطب بهوجود بیاورد، جذاب باشد.
حسینی با بیان اینکه سؤالات این جلسات به گونهای طراحی شده که در بسیاری موارد شامل پرسیدن سؤالات جنسی یا رفتارهایی باشند که مخاطب را جذب کنند تشریح کرد: این افراد فرایند آشنایی خود را در فضای رسانهای اجرا میکنند تا دنبالکننده (فالوور) بیشتری جذب کرده و به تولید ثروت بپردازند، اما مسئله این است که این فرایند، تجاری، تصویری و به یک محصول رسانهای تبدیل شده و این محصول رسانهای در فضای شبکههای اجتماعی به اشتراک گذاشته میشود و مخاطب را جذب میکند.
وی با اشاره به آسیبهای فرهنگی این پدیده، ابراز کرد: این نوع پدیده آسیبهایی به هویت جوانان ایرانی و ارزشهای جامعه وارد میکند زیرا از این طریق یک محصول رسانهای بهگونهای تولید و بارگذاری میشود که قادر نیست به تغذیه صحیح جامعه بپردازد.
این مشاور خانواده ادامه داد: از طرفی این رسانهای شدن، خود یک مسئله و مشکل است. چیزی که در این محتواها بعضاً جذاب بهنظر میرسد، معیارهای عجیب و غریبی است که تعجب مخاطب را برمیانگیزد؛ بنابراین ممکن است برخی این محتواها را نهتنها خود نگاه کنند بلکه برای دیگری نیز به اشتراک بگذارند، بدین ترتیب چرخش این محتواها بیشتر میشود.
حسینی عنوان کرد: در برخی مواقع، شاهد این هستیم که در این برنامههای «بلایند دیت»، حرفهایی شنیده میشود که با واقعیتهای کف جامعه و معیارهای اصلی ازدواج یا مباحث اصلی آن متفاوت است. برای مثال دختر از پسر بهعنوان هدیه توقع خودرو داشته و یا انتظاراتی دارند که الزاماً واقعی نیستند.
وی افزود: در برخی موارد در این محتواها مسائل جنسی نیز مطرح میشود و یا سابقههایی که از روابط قبلی خود داشتهاند را ارائه کرده و آن را در قالب محتوای جذاب به نمایش میگذارند. درواقع در این جلسه چیزهای عجیب و غریبی مطرح میشود که با بستر جامعه و یا با حریمها و ارزشهای جامعه متفاوت است.
این جامعهشناس تخصصی خانواده، با تأکید بر اینکه در این بستر حریمهایی همچون غیرت پسر ایرانی و حیای دختر ایرانی زیر سؤال میرود تشریح کرد: با توجه به محتوای ارائهشده یقیناً این روایتها تأثیر مستقیمی بر مخاطب و جامعه خواهد داشت زیرا در بستر مجازی مخاطب نمیتواند بهراحتی تشخیص دهد که این محتواها واقعی نیستند.
حسینی افزود: در بسیاری از موارد افراد این گروه ممکن است از پدر، مادر یا خانواده خود جدا شدهاند و در این فضاها کسب درآمد میکنند و یا اینکه کسانی هستند که عاشق دیدهشدن بوده و یا از نظر شخصیتی، بسیاری از آنها اختلالات نمایشی داشته باشند، حال آنکه مخاطب این محتواها بهطور ناخودآگاه تحت تأثیر آنها قرار میگیرد.
وی با اشاره به اینکه وجود این پدیده در بستر فضای مجازی آسیبهایی برای فرهنگ، ارزشها و زیست جامعه دارد، تشریح کرد: واقعیت این است که تعداد این افراد بسیار کم بوده و یک جمع محدود از جامعه هستند اما یقیناً این گروه کوچک آسیب میخورد.
این مشاور خانواده افزود: این آسیب بدان جهت است که مثلاً یک دختر نوجوان ممکن است بهدلیل هیجانات خاص دوره خود، توجهی که دنبال آن است، فالووری که او را دنبال میکند یا دیدهشدنی که به آن نیاز دارد، در این برنامهها شرکت کند حال آنکه شرکت در این برنامه، زندگی آینده او را تحت تأثیر قرار می دهد چراکه هدف فراهم کردن بستر ازدواج نیست و در این زمینه نیز ادعایی ندارد بلکه فقط بهدنبال فراهم کردن بستر دوستی و رابطه موقت است، حال فرض کنید این دختر با فرد مورد نظر وارد رابطه دوستی شود و پس از مدتی این رابطه بنا به ماهیتی که دنبال میکرد پایان پذیرد، سؤال این است که در ادامه زندگی این دختر چه اتفاقاتی در انتظار اوست؟ آیا کسی حاضر است که با فردی که چنین سابقهای در فضای رسانهای دارد، وارد رابطههای جدیتری مثل ازدواج شود؟
حسینی، افزود: در خصوص تأثیرگذاری این برنامه بر جامعه نکته مهم این است که مخاطب بداند که این گروه محدود، شاید دارای ویژگیهایی خاصی هستند اما در جامعه ما دختری که نظام خانوادگی اصیل و هویت دارد و با نظارت زیست میکند، این رفتارها را انجام نمیدهد، چراکه در برنامه بلایند دیت فرایند دیدهشدن این افراد با شکستن ارزشهای خود و ارزشهای جامعه و حتی رد شدن از خطوط قرمز جامعه همراه است به طوری که در هر جامعه، گروهی از این افراد پیدا میشوند که اصطلاحاً به آن ها «ردی» گفته میشود این گروه، دیگر طرف خوب جامعه نیستند.
وی ادامه داد: برای مثال یکی از مراجعانم دختری است که تصاویر برهنه خود را در اینستاگرام قرار داده و میرقصد و یا کارهایی از این دست را انجام میدهد، وقتی در ساختار خانوادگی این دختر کنکاش کردم متوجه شدم که اصلاً والدینی وجود ندارد بلکه او برای کار به شهرها مهاجرت کرده و در بسیاری موارد این قبیل اقدامات به اصطلاح بیزنس یا کسب و کار آنهاست تا دیده شده و از این طریق دنبالکننده جمع کرده و در ادامه صفحه مجازی (پیج) خود را فروخته و درآمد کسب کنند.
این جامعهشناس ادامه داد: جامعه باید به این آگاه باشد که این رفتارها در هر جامعهای موجود و به یک گروه خاص مرتبط است، بنابراین جامعه نباید خود را با این گروه مقایسه کند، به تعبیر بهتر نباید فکر کند که اگر کسی با این کار دیده شد و پول درآورد، خوب است زیرا در صورت کسب درآمد هزاران مسئله بسیار مهمتر همچون روابط پدر و مادر، آینده و زندگی خانوادگی را از دست داده است.
حسینی در پاسخ به این پرسش که برای جلوگیری از اینکه جوانان ما گرفتار این پدیدههای نوظهور در فضای مجازی نشوند، چه بایستی کرد؟ گفت: اگر من دانشآموزی را بهعنوان محصول خود تصور کنم یا دانشجویی که در کلاس دانشگاه هست، یا حتی فرزند خودم یا هر فرد دیگری در نظام تربیتی، باید به او بفهمانم که آنچه در فضای مجازی میبیند، ممکن است با واقعیت متفاوت باشد.
وی با بیان اینکه باید به جوان و نوجوان خود فهماند که احساساتی که در نتیجه مشاهده این محتواها در دورن او ایجاد میشود، ممکن است در پس خود واقعیتهای بسیار بد و ناخواسته در پی داشته باشد گفت: بنابراین، او نباید واقعیت زندگی خود را با این محتواها مقایسه کند، برای نمونه، موردی داشتم که یک مرد با یک خانم بلاگر در فضای اینستاگرام وارد رابطهای خیانتآمیز شده بود، این زن همسر داشت اما بهصورت هوشمندانه وارد این رابطه شده بود. جالب اینکه این بلاگر بیش از یک میلیون دنبالکننده داشت و صفحهاش یکی از عاشقانهترین صفحاتی بود که من تاکنون مشاهده کردم؛ اما حقیقت این بود که این صفحه عاشقانه، درواقع نماد خیانت او به همسرش بود؛ بنابراین، جامعه باید به این موضع پی ببرد که آنچه در این فضاها میبیند، لزوماً با واقعیت همخوانی ندارد.
این جامعهشناس تخصصی خانواده با بیان اینکه متأسفانه در بیشتر موارد بهطور ناخودآگاه، این تصاویر و محتواها تأثیر خود را روی زندگی ما میگذارند، تصریح کرد: بهطور مثال، یک زن که زندگی بلاگرها را دنبال میکند، ممکن است بهطور ناخودآگاه این حس در او ایجاد شود که «اینها چقدر خوشبخت هستند، چقدر سفر میکنند، خانهشان بزرگ است، شوهرشان مهربان است، همیشه میوههای گرانقیمت روی میزشان دارند»، یا در مقابل شوهر نیز با دیدن این صفحات در ذهن خود همسرش را با این بلاگرها مقایسه کرده و بگوید «این زن چقدر مرتب است، همیشه شیک است، بچههایش مرتب هستند، خانهاش مرتب است، چقدر کدبانوی صاحب سلیقه است.»
حسینی ادامه داد: این افراد، بدون اینکه متوجه شوند، زندگی خود را با این محتواها مقایسه میکنند و ناخودآگاه ممکن است از زندگی، قیافه، همسر، بچه و شرایط خود احساس نارضایتی کنند؛ بنابراین، درک این نکته که بعضی مواقع اصلاً نباید این محتواها را ببینیم، خود یک موضوع مهم است.
وی ادامه داد: البته علاوه بر آموزش خانواده و نوجوانان وظیفهای که سیاستگذاران حاکمیت بر عهده دارند نیز از اهمیت بالایی برخوردار است چراکه سلامت روان و مباحث نهادینهشده فرهنگی- اجتماعی جامعه، چیزی نیست که بتوان آن را به چند نفر بلاگر بسپاریم که تنها برای درآمد مالی خود، ارزشهای جامعه را به بازی بگیرند و خطوط قرمز جامعه را رد کنند و تأثیرات منفی در جامعه داشته باشند.
وی با بیان اینکه حاکمیت باید هوشمندانه فضای رسانهای را رصد کرده و جایی که لازم است، وارد و برخورد کند تشریح کرد: بازهم تأکید میکنم فرهنگ جامعه که یک بازی نیست، نباید به چند نفر واگذار شود که فقط برای پر کردن جیب خود، زندگی و سلامت روان و حتی جسم جامعه را به بازی بگیرند و تأثیرات منفی را در آن بهوجود بیاورند.
این مشاور خانواده ادامه داد: البته اخیراً شنیدهام که برخوردهایی در این زمینه انجام شده اما نکته این است که متأسفانه تاکنون حاکمیت نشان نداده که میتواند در زمان مناسب وارد شده و با قهریت لازم، این فرایندها را درست و آنها را مدیریت کند.
شناسه خبر 92655