در گفتوگو با دانشیار جنگلداری و اقتصاد جنگل دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران مشخص شد؛ زارعت چوب در همدان بازار تضیمنی را برای کشاورزان بهدنبال خواهد داشت.

سپهرغرب، گروه - طاهره ترابی مهوش :
در این میان، زراعت چوب نظیر صنوبر و کاشت آنها میتواند بهعنوان یکی از سودآورترین و پایدارترین مشاغل در حوزه کشاورزی شناخته شود. این نهالها بهدلیل رشد سریع و سازگاری بالا با شرایط متنوع اقلیمی، گزینهای ایدهآل برای سرمایهگذاری هستند، علاوه بر این، نیاز روزافزون بازار به چوبهای باکیفیت، کاشت این نهالها را به یک فرصت اقتصادی تبدیل کرده که نهتنها برای کشاورزان، بلکه برای کشور نیز ارزشمند است.
بنابراین بهدلیل اینکه در استان همدان صنایع وابسته به چوب در شهرستانهای ملایر، تویسرکان و نهاوند و حتی شهر همدان روزبهروز در حال افزایش است، پرداختن به بعد اقتصادی این بخش از کشاورزی دارای ظرفیت در استان خالی از لطف نیست.
بر این اساس با توجه به اهمیت این موضوع برآن شدیم تا در خصوص چگونگی بهرهمندی از این ظرفیت در اقتصاد کشاورزی استان با دانشیار گروه جنگلداری و اقتصاد جنگل دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران گفتوگویی ترتیب دهیم که در ادامه میخوانید:
دکتر وحید اعتماد با بیان اینکه کاشت درخت، چه در قالب زراعت چوب باشد، چه در قالب گونههای جنگلی یا باغی، بهطور کلی دارای آثار زیستمحیطی فراوانی است گفت: درختان نقش مهمی در جذب دیاکسیدکربن، تولید اکسیژن، جلوگیری از فرسایش خاک و کاهش گردوغبار دارند.
وی ادامه داد: افزون بر آن، از منظر زیباییشناسی نیز هر درخت دارای ویژگیهای خاص خود است که میتواند بر روحیه و آرامش انسانها اثرگذار باشد.
وی درخصوص ضرورت پرداخت به زراعت چوب بهعنوان یک ظرفیت در حوزه کشاورزی، گفت: در حال حاضر، کشور ما بر اساس برآورد وزارت صنعت، سالانه به حدود 14 تا 16 میلیون مترمکعب چوب نیاز دارد؛ این نیاز، برای تأمین مواد اولیه صنایع چوب، تولید کاغذ، دستمال کاغذی و سایر محصولات وابسته است از این رو، زراعت چوب اهمیت بالایی یافته است.
این کارشناس منابع طبیعی با تأکید بر اینکه در کشور ما از گذشته روی گونههای سریعالرشد مانند صنوبر سرمایهگذاری تحقیقاتی قابل توجهی صورت گرفته و اکنون دانش و تجربه کافی درباره اینکه کدام رقم و کلن از این گونهها، در کدام منطقه و با چه فاصله کشت، بهترین نتیجه را میدهد، وجود دارد، ابراز کرد: از نظر فنی، آمادگی مناسبی برای اجرای طرحهای زراعت چوب در سطح کشور فراهم است.
اعتماد با بیان اینکه از گذشته نیز کشاورزان و روستاییان، زمینهای کمبازده اطراف رودخانهها یا نهرها را برای کاشت درختان صنوبر اختصاص میدادند و در واقع نوعی صندوق پسانداز برای آینده ایجاد میکردند تا در زمان نیاز، مثلاً برای ازدواج فرزندان، درختان را قطع و درآمدی از فروش آنها کسب کنند، تشریح کرد: امروزه نیز بسیاری از افراد، در بخش خصوصی و در صنایع چوب، به کاشت گونههایی مانند صنوبر، اوکالیپتوس، توسکا و افرا روی آوردهاند.
وی با تأکید بر اینکه اوکالیپتوس بهویژه در جنوب کشور به لحاظ کشت و کار در حوزه کشاورزی بهعنوان یک ظرفیت، رونق بسیاری دارد، زیرا گونهای با تولید چوب بالا محسوب میشود اذعان کرد: در شمال کشور نیز توسکا و افرا در جنگلها وجود دارند و با گسترش کشت این گونهها میتوان به تولید چوب کمک بسیاری کرد.
وی با اشاره به اینکه البته در بین گونههای مطرح برای زراعت کشت که در غرب کشور تمرکز ویژهای روی آن است، صنوبر از نظر جذب دیاکسید کربن، کاهش آلودگیهای خاک و بازده تولید، در رتبه نخست قرار دارد تصریح کرد: افزون بر این، توسعه زراعت چوب میتواند به اشتغال جوانان، افزایش درآمد روستاییان و کاهش واردات چوب کمک کند.
دانشیار دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران در پاسخ به این پرسش که با توجه وجود صنایع مبلمان و مصنوعات چوبی در استان و نیاز به این محصول، بهنظر شما چه گونههایی برای زراعت چوب در همدان مناسب هستند؟ از منظر اقتصادی، آیا این فعالیت برای کشاورزان صرفه دارد؟ عنوان کرد: همانطور که پیشتر اشاره کردم، دلیل گرایش کشاورزان به کاشت صنوبر، سرعت رشد بالای آن و هزینه پایین کاشت و نگهداریاش است و فقط نیازمند تأمین آب است. در مناطقی مانند ملایر، تویسرکان، و نواحی غربی کشور تا الیگودرز، شرایط اقلیمی برای کاشت این گونه بسیار مناسب است.
اعتماد با ابراز اینکه، در روستاهایی که در دامنه کوههای زاگرس و مناطق سردسیر قرار دارند، اگر آب کافی تأمین شود (با وجود چالشهایی مثل خشکسالی، هنوز امکان زراعت تا حدی وجود دارد) ظرفیتهای بسیاری برای کشت درخت صنوبر هست تشریح کرد: مخصوصاً اینکه این روزها که تولید چوب در کشور بسیار پایین آمده و برداشت چوب از جنگلهای شمال ممنوع شده و چوبی بهصورت رسمی از آن مناطق خارج نمیشود.
وی خاطرنشان کرد: این در حالی است که تا پیش از این ممنوعیت، حدود یک و نیم تا دو میلیون مترمکعب چوب از صنوبرهای کاشتهشده در کشور، بهدست میآمد و برای صنایع مختلف استفاده میشد و مابقی چوب مصرفی هم از جنگلهای شمال یا از گونههایی مانند اکالیپتوس و چوبهای حاصل از هرس درختان باغها (مثل باغهای پسته) تأمین میشد.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه در شرایط فعلی یکی از جایگزینهای (آلترناتیوهای) مهمی که مسئولان کمتر به آن توجه داشتهاند ولی مردم روستاها بهخوبی آن را درک کردهاند، کاشت درخت در اطراف نهرها، رودخانهها و جوهایی است که از قدیم وجود داشته و از طریق آن اراضی کشاورزی را آبرسانی میکردند، اظهار کرد: نکته این است که علاوه بر مزارع زارعت چوب، در ایران رودخانههای بسیاری داریم؛ مثل کارون، سرباز، ارس و دیگر رودهایی که اگر بهدرستی سازماندهی شوند، میتوانند بستر خوبی برای تولید چوب باشند.
اعتماد با اشاره به اینکه متناسب با این ظرفیت در جلسات مختلف، همیشه این نکته را گوشزد کردهایم که حاشیه رودخانهها هرچند طبق قانون متعلق به وزارت نیرو هستند اما میتوانند مکان مناسبی برای تولید گونههای چوبی پرمحصول باشند مطرح کرد: اگرچه امروز گونههای خودرو در این مناطق وجود دارد، اما میشود به سمت گونههایی با بازدهی بالا رفت.
وی با ابراز اینکه خوشبختانه در پی گسترش زارعت چوب طی سالهای اخیر در جنوب کشور، مثلاً در شوش، شاهد مزارع 800 تا هزار هکتاری از اکالیپتوس هستیم به طوری که یکی از شرکتهای تولید کاغذ، 800 هکتار اکالیپتوس کاشته که در مدتزمان کوتاه، نیاز صنعت کاغذ را برطرف میکند، عنوان کرد: البته چوب اکالیپتوس برخلاف چوب سفید صنوبر، قهوهای است و برای تولید کاغذ سفید باید سفیدسازی شود با این حال، به خاطر تولید بالا، همچنان صرفه اقتصادی دارد.
این استاد جنگلداری افزود: علاوه بر این، گونهای دیگر به نام «پائولونیا» هم وجود دارد که متأسفانه سازمان محیط زیست آن را بهعنوان گونهای مهاجم شناخته، در جلسهای که در این سازمان داشتم، گفتم با اینکه این گونه بذر زیادی تولید میکند، اما تاکنون هیچ موردی از زادآوری طبیعی آن گزارش نشده پس چطور میشود آن را مهاجم دانست؟ این دیدگاه، با واقعیتهای میدانی مطابقت ندارد.
اعتماد با بیان اینکه حتی اگر پائولونیا را کنار بگذاریم، درختان سوزنیبرگی هستند که وارد کشور شدهاند و تولید بالایی دارند، خاطرنشان کرد: افزون بر آن، گونههای بومی سریعالرشد در جنگلهای کشور داریم که قابلیت استفاده در جنگلکاریها را دارند و حتی میتوانیم در نقاط خالی جنگلهای شمال، گونههایی مثل صنوبر یا گیلاس وحشی که رشد سریع دارند، بکاریم و تولید چوب را از میانگین 300 مترمکعب به 500 مترمکعب در هکتار افزایش دهیم.
وی با بیان اینکه مؤسسه تحقیقات سازمان جنگلها و مراتع کشور، تحقیقات جامعی انجام داده و برای هر ناحیه، گونهها و کلونهای مناسب را معرفی کرده اذعان کرد: مثلاً برخی کلونهای صنوبر میتوانند تا 25 مترمکعب در هکتار تولید داشته باشند، در مناطق مختلف کشور، بسته به شرایط اقلیمی، دوره برگشت سرمایه و رشد درخت بین 12 تا 18 سال است.
این کارشناس منابع طبیعی، افزود: در شمال کشور، گونههایی مثل صنوبر دلتوئیدس یا آمریکایی در مدت 12 تا 15 سال به حداکثر رشد خود میرسند و عملکرد بسیار خوبی دارند.
اعتماد با بیان اینکه در غرب کشور هم گونههایی مثل آلبا کاشته میشوند که مخصوص همان مناطق هستند و کلونهای بهینهشده برای آنها هم وجود دارد، اذعانکرد: علاقهمندان میتوانند با مراجعه به ادارات منابع طبیعی یا مراکز تحقیقاتی، اطلاعات کاملتری بگیرند و از کلونهای مناسب برای منطقه خود استفاده کنند.
وی در پاسخ به این پرسش که آیا این ظرفیت وجود دارد که بخشی از اقتصاد کشاورزیمان را به سمت درختکاری و زراعت چوب ببریم؟ یعنی بهطور مشخص، کشاورز با یک صنعتگر قراردادی ببندد و کشت قراردادی درختان صنعتی را در دستور کار قرار دهد؟ عنوان کرد: در تجربهها و گفتوگوهایی که با صاحبان صنایع، بهویژه کسانی که با خارج از کشور ارتباط دارند، داشتهام، نمونههایی از این دست بسیار دیدهام. برای مثال، در تایلند، خانمی پنج کارخانه تولید کاغذ دارد اما حتی یک مترمربع هم نهالکاری یا جنگلکاری نکرده، او یک نهالستان راهاندازی کرده و بهصورت رایگان نهال در اختیار کشاورزان قرار میدهد.
وی خاطرنشان کرد: در ادامه، کشاورزان با او قرارداد میبندند که اگر روزی این درختان به مرحله برداشت رسیدند، محصول خود را با قیمت روز به کارخانههای او بفروشند، به عبارتی، او بدون داشتن زمین زراعی، با حمایت و مشارکت کشاورزان، نیاز کارخانههایش را تأمین میکند.
این کارشناس جنگل با ابراز اینکه این شیوه میتواند الگویی مناسب برای ما باشد اظهار کرد: شرکتهای مصرفکننده چوب و کاغذ مانند کارخانههای تولید MDF، نئوپان و کاغذ، میتوانند با کشاورزان چنین قراردادهایی را معقد کنند، این یک روش کاربردی و قابل اجراست.
اعتماد با بیان اینکه روش دیگر، حمایتها و فراهم کردن امکاناتی است که شرکتها میتوانند در اختیار کشاورزان بگذارند تصریح کرد: برای مثال، بانک کشاورزی تسهیلاتی ارائه میکند که بازپرداخت آنها معمولاً از سال چهارم آغاز میشود، در این مرحله، بسیاری از کشاورزان توان مالی لازم برای بازپرداخت را ندارند اما اگر شرکتهای صنعتی وارد عمل شوند و بخشی از هزینهها را تقبل کنند، میتوان بازپرداخت وامها را به تأخیر انداخت.
وی افزود: بهعنوان نمونه، کارخانه کاغذ مازندران با کشاورزان قرارداد میبست و در تلاش بود بازپرداخت وامها را به سالهای بعد موکول کند؛ مثلاً به سال نهم، زمانی که تنها دو یا سه سال تا برداشت باقی مانده بود.
وی با اشاره به اینکه خوشبختانه، در حال حاضر گونههایی از درختان وجود دارند که دوره برداشت آنها کوتاهتر است؛ بنابراین، کشاورزان میتوانند در دورههای زمانی کوتاهتر به درآمد برسند و این مدل زراعت چوب میتواند برایشان بهصرفه و قابل اجرا باشد تشریح کرد: روشهایی مانند «آگروفارستری» (کشاورزی- جنگلداری) یا «زراعت تلفیقی» ازجمله شیوههایی هستند که کشاورزان میتوانند در آنها همزمان به کشت علوفه و درخت بپردازند. در این روشها، کشاورز میتواند علوفهای مانند یونجه یا گیاهان مشابه را کشت کند و در فواصل بین آنها، درختانی مثل صنوبر یا حتی گردو بکارد.
این کارشناس جنگل ادامه داد: این تلفیق بهویژه با توجه به ضعف توان اقتصادی کشاورزان مناطق روستایی بسیار کاربردی است، چون در واقع به آنها امکان میدهد که «هم خرما را داشته باشند و هم خدا را»؛ یعنی هم از محصول علوفه بهره ببرند و هم از چوب درختان.
اعتماد با اشاره به اینکه در این شیوه، درختانی مانند صنوبر با فاصلههای بیشتر کاشته میشوند تا بتوانند از آبیاری مازاد، زراعتهایی مانند هندوانه، خیار یا یونجه استفاده کنند، بیان کرد: به این ترتیب، هم چوب تولید میشود و هم علوفه که هر دو برای کشاورز منبع درآمد خواهند بود.
وی با ابراز اینکه اینها روشهایی که عنوان شد میتواند در زمینه زراعت صنوبر و سایر گونههای سریعالرشد بهکار گرفته شوند بهگونهای که هم به تولید چوب کمک شود و هم به تأمین معیشت کشاورز از طریق محصولات زراعی اذعان کرد: اهمیت این مسئله بدان جهت است که یکی از مهمترین چالشهای زراعت چوب، طولانی بودن دوره برداشت است برای همین، بسیاری از متخصصان بهدنبال راهحلهایی میانبُر و قابلاجرا برای رفع این مشکل هستند.
وی ادامه داد: از سوی دیگر یکی از این راهکارها، کشت صنوبر در دورههای کوتاهمدت سه تا چهار ساله است. در این روش، صنوبرها با تراکم بالا (مثلاً با فاصلههای نیممتر در نیممتر یا یکمتر در یک متر، مشابه کشت ذرت) کاشته میشوند و پس از رشد، با دستگاه چاپر خرد و چیپس میشوند.
این دانشیار دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران با بیان اینکه امروزه صنایع MDF کشور خریدار این نوع چوبها هستند، چراکه برای تولید، به چوبهایی با قطر بین پنج تا 25 سانتیمتر نیاز دارند. این چوبها تحت فشار و خلأ در تانکهایی مخصوص پخته و به پودر تبدیل میشوند؛ بنابراین تفاوتی ندارد که قطر چوب چهار سانتیمتر باشد یا 30 سانتیمتر عنوان کرد: بنابراین اگر یک کشاورز بخواهد ذرت بکارد و سه سال منتظر برداشت آن بماند، میتواند در همین زمان، صنوبرهای سریعالرشد را با فاصله کم بکارد و در حجم بالا چوبهایی با قطر پایین تولید کند.
اعتماد با بیان اینکه علاوه بر این روشهایی مانند استفاده از کلونهای برتر، ارائه تسهیلات و تشویق کشاورزان به این نوع کشتها، میتواند باعث افزایش گرایش عمومی به زراعت چوب شود تشریح کرد: نکته بسیار مهم، قیمت بالای چوب در بازار فعلی است به طوری که در مقاطعی، در شمال کشور، قیمت چوب از قیمت برنج نیز بالاتر رفته بود، بهگونهای که بسیاری از کشاورزان زمینهای برنجکاری خود را خشک کرده و به کشت صنوبر روی آوردند.
وی، اذعان کرد: بنابراین با توجه به نیاز بالای کشور به چوب و تولید اندک آن، بازار فروش این محصول کاملاً تضمینشده است.
شناسه خبر 93796