شناسه خبر:44166
1400/5/13 14:18:43

سپهرغرب، گروه شهر - عباس سریشی: چندین دهه است که طرح‌های کارشناسی‌نشده به‌مانند لباس‌های گز نکرده، بریده و دوخته‌شده توسط مجمع صنفی مدیران تک‌رو و انتقادناپذیر به تن شهر و شهروندان زار می‌زند، اما کسی به فکر اصلاح این وضعیت نیست.

این حق طبیعی شهروندان همدانی است که بدانند تا چه‌میزان در مراحل تعریف اجرا و اثرسنجی طرح‌ها و پروژه‌ها سهم و نقش دارند.

پروژه‌های شهری معمولاً برنامه‌های عمرانی زمان‌بر و پرهزینه‌ای هستند که با محوریت شهرداری‌ها و نیز همکاری سایر نهادهای دخیل در مدیریت شهری در جهت تأمین منافع عمومی و ارتقای کیفیت زندگی شهروندان انجام می‌گیرد اما قطع یقین در مسیر اجرای یک پروژه شهری سؤالات بسیاری مطرح است بدین معنا که ابتدا باید پاسخ داده شود چه عاملی اولویت و ضرورت انجام آن را مشخص می‌کند؟ اجرای این طرح چه هزینه‌ها و فرصت‌هایی را به وجود می‌آورد؟ آیا منابع اعتباری لازم برای آن طرح پیش‌بینی‌شده است؟ پیوست‌های اجتماعی، فرهنگی و اجتماعی در اجرای آن چه جایگاهی خواهد داشت؟ آیا مجریان، پیمانکاران، ناظران و مهندسان مشاور مناسبی برای اجرای آن انتخاب می‌شوند؟ جایگاه و نقش خرد جمعی و نظر کارشناسان در این رویه کجاست؟

و یا اینکه آیا این طرح بر اساس اصل امکان‌سنجی اولیه برآیندها و دستاوردها با نیازها مطابقت خواهد کرد؟ اینکه آیا اگر بودجه این طرح در پروژه دیگر متمرکز شده و یا صرف تکمیل طرح‌های ناقص چندساله قبلی شود، نتیجه مطلوب‌تری برای منافع عمومی حاصل نخواهد کرد؟ آیا روزآمد کردن و رفع نواقص یک برنامه شهری پایش و ارزیابی و بازنگری مستمری از سوی طراحان و برنامه‌ریزان توسعه شهری در دستور کار قرار دارد؟ آیا مردم سهم و نقش قابل قبولی در تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری برای اجرای این پروژه‌ها دارند و آیا...!؟

حالا اما پس از گذشت چندین دهه از تهیه طرح‌ها و برنامه‌های پرهزینه و زمان‌بر و اجرای آن‌ها و درحالی‌که انتظار می‌رفت شهری مانند همدان بر اساس قوانین و قواعد صحیح و با توجه به قابلیت‌ها و فرصت‌های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و تاریخی رشد و توسعه یابد ولیکن متأسفانه این الگو‌ها نه‌فقط نتوانسته آن‌گونه که بایدوشاید و مبتنی بر دورنماهای تعریف‌شده به نیازهای واقعی شهر پاسخ دهند بلکه گاهی در روالی معکوس ضمن ایجاد مشکلات و موانع ریزودرشت باعث کندی حرکت توسعه و هدر‌رفت سرمایه و نیروی انسانی و زمان و بدتر از همه کاهش اعتماد عمومی به توانمندی مدیران و درایت تصمیم‌سازان و تصمیم‌گیران شود.

و البته این‌همه نیز در حالی است که امروزه حتی عوام‌ترین و کم‌سوادترین افراد جامعه نسبت به مفهوم توسعه نیز براین عقیده‌اند که برنامه‌ریزی و اجراهای توسعه شهری به‌منزله مهم‌ترین ابزار قانونی و فنی هدایت و کنترل توسعه شهر تلقی شده و قطعاً اصلاح به‌روزرسانی و دقت نظر در همه ابعاد و سویه‌های آن‌ها از تصمیم‌سازی تا اجرا در بهبود روش‌های نظام ساخت‌وساز و شهرسازی مؤثر خواهد بود اما...!

اما صرفاً به‌دلیل غلبه بلندمدت یک حاکمیت تصمیم‌گیر و مجری محدودنگر، صنفی و سلیقه‌ای و انتقادناپذیر و حتی بعضاً خودسر و تک‌رو، بسیاری از عملیات‌های اجرایی گاه با کمترین کارایی اما با بالاترین هزینه در بلندمدت همراه می‌شود. واقعیت تلخی که قطعاً به مذاق مدیران و تصمیم‌گیران و تصمیم‌سازان خوش نیامده و نه‌فقط حاضر به پذیرش آن نبوده و حتی آن را انکار می‌کنند؛ اما بااین‌حال در متن و بطن شهر به‌وضوح تمام در جریان بوده و به‌مانند لباس‌های گز نکرده بریده و دوخته‌شده توسط مجمع صنفی مدیریتی به تن شهر و شهروندان زار می‌زند.

  پاشنه آشیل در توسعه شهر همدان

تقریباً همه منتقدان براین باورند که فقدان استراتژی یا برنامه اقتصادی مشخص باعث شده تا تبعات و اثرات، فعالیت‌های ناکارآمد در مدیریت شهری همدان روزبه‌روز بیشتر از گذشته شود که همین امر نیز طبعاً هزینه‌های مدیریت شهری را بالا برده است.

البته اگر بخواهیم کمی ریزبینانه‌تر به این موضوع بنگریم، باید گفت که اساساً در طی چند دهه گذشته و مبتنی بر رصد آفرینش‌های پرهزینه و زمان‌بر مدیران اجرایی در شهرداری و تصمیمات اعضای شوراهای شهر این‌گونه مشخص می‌شود که

-عدم آگاهی نهادها اعم از تصمیم‌گیر و مجری در خصوص طرح‌های شهری

-نداشتن شناخت لازم از نیازهای واقعی جامعه و شهر و شهروندان

-عدم ثبات مدیریتی

-ضعف دانش مدیریتی مدیران سازمان‌های شهری اعم از تصمیم‌گیر و اجرایی

-ضعف دانش فنی کارشناسان سازمان‌ها‌ در نهاد تصمیم‌گیری و اجرایی

-ضعف ضوابط پایه در خصوص اهمیت فضای شهری (به‌خصوص در حوزه عمل طراحی شهری)

-وجود روابط غیرشفاف غیر رسمی و حزبی در تصمیم‌سازی و اجرا در قالب میزان سلامت اجرا و نبود دستگاه نظارت در سطح بالاتر

-ضعف و عدم توجه به موضوع نظارت و پایش مستمر بر تمام مراحل اجرا

-ضعف و یا عدم‌کفایت پیمانکاران و مجریان به‌خصوص در بخش خصوصی برای اجرای کار

-عدم مطالبه شهروندان در خصوص علل تصمیم‌گیری اجرا و برآیندها

-وجود لابی‌های متعدد قدرت در فرآیند کار و بروز تحولات ناگهانی مدیریتی و تصمیم‌سازی در روند کار

-اتخاذ ابتکارات و راهبردها و سلایق شخصی و فردی توسط مدیران، تصمیم‌گیران و تصمیم سازان

-توقف پروژه‌های قبلی و شروع طرح‌های تازه توسط مدیران جدید

-بی‌توجهی آشکار به رعایت اصل صرفه‌جویی، حفظ بیت‌المال، اعتبارات و سرمایه‌های عمرانی

-عدم توجه به بحث رضایت‌مندی اجتماعی شهروندان

-فقدان بودجه‌ریزی عادلانه و تخصیص اعتبارات لازم به مناطق و بخش‌های شهری بر اساس نیاز و جمعیت

-عدم وجود مشاوران مهندسی متخصص در اجرای طرح

-حاکمیت و تسلط روابط قدرت غیر شفاف و مداخله‌گری گروه‌ها و اشخاص ذی‌نفوذ در تصمیم‌سازی و اجرا

وجود تک‌روی و بی‌توجهی به خرد جمعی در بحث تصمیم‌گیری و در مجموع فقدان راهبرد مدیریتی با ثبات و همگرا و تحقق‌پذیر در پروژه‌های شهری مهم‌ترین علل بروز ناکارآمدی در مبحث توسعه و پیشرفت همدان در طی چند دهه گذشته بوده که نتایج منفی بی‌شماری از قبیل حل نشدن مسائل شهری و افت کیفیت محیط شهری به دلیل عدم توجه به نیازهای واقعی شهروندان و تعریف ناصحیح مسئله منجر به تعریف طرح‌های نامناسب با خواسته‌های زودبازده و آرایشی تبلیغی را به‌دنبال داشته است.

دقت نظر در موارد گفته شده مبین این واقعیت است که نابهنگام بودن طراحی و اجرا از یک‌سو و فقدان نظارت و هدایت و کنترل طرح‌ها و پروژه‌های توسعه شهری در همدان متأثر از ضعف دانش عمومی، کاهش تعهدات اخلاقی و وجدانی مدیران و تصمیم‌سازان، ضعف اجرای مجریان عموم ناشی از فقدان راهبرد مدیریتی و بی‌توجهی به واقعیات جامعه شهری است که باعث شده امروز شهر همدان به‌رغم همه فرصت‌ها و نقاط قوت موجود در خود حرف چندانی برای گفتن نداشته باشند.

البته این سیل پرتلاطم ضعف مدیریت نیز در حالی هر روز به بدنه شهر تکانه وارد می‌کند که خودِ گردانندگان، تصمیم‌سازان و مجریان نیز واقف‌اند که موضوع مدیریت شهری و تصمیم‌گیری و تصمیم‌سازی دو گزاره اصلی مرتبط با توسعه مطلوب و با کیفیت فرم کالبدی شهر و لازم و ملزوم یگدیگرند؛ بنابراین هر طرحی که قرار است تهیه و به مرحله اجرا برسد، نیازمند هدف‌گزاری، برنامه‌ریزی، پایش، نظارت و اصلاح به‌صورت هم‌زمان از این دو منظر هست؛ بنابراین طبیعی است وقتی این مهم انجام نشود، هر طرحی حتی پرهزینه و پر آب‌وتاب خودبه‌خود بیشتر از فرصت و قوت با تهدید و پسرفت همراه خواهد شد.

  آنچه تاکنون بر سرما گذشته...!

گذشت بیش از چهار دهه از عمر طرح توسعه شهر در مطبخی که دارای چند آشپز اعم از شهرداری، شورای شهر، نمایندگان مجلس، فرمانداری، استانداری و حتی فلان شخص ذی‌نفوذ و بهمان نهاد است نشان می‌دهد که ناآگاهی مدیران و تصمیم‌سازان در قالب تصمیمات یک‌شبه و متعاقباً دیکته کردن و اعمال نظریان شخصی آنان در فرایند تصمیم‌گیری و اجرا، به‌موازات کم‌توجهی آشکار به نیازهای واقعی مردم و استفاده‌کنندگان، پیدایش برخی رویکردهای اخیر در مقوله طرح‌های شهری که متأسفانه اغلب نیز جنبه نمایشی و غیر کارشناسی دارد امروزه از مهم‌ترین مشکلات و معضلات شهر همدان است که با آن دست‌به‌گریبان شده‌اند.

و صدالبته تلخ‌ترین قسمت ماجرا نیز اینجاست که نهاد و مجموعه‌ خاصی هم وجود ندارد که بتواند مستقل از آن‌ها بر اجرای طرح‌های شهری نظارت کرده تا تغییرات ناشی از اجرای طرح‌ها به‌ویژه در شرایطی که بدون در نظر گرفتن مؤلفه‌های علمی اجرا می‌شود، بیش‌ازاندازه بر شهر فشار وارد نکند.

نهاد ناظر و هدایتگری که ضمن جلوگیری از تک‌روی و سلیقه‌پردازی قدرت لازم را داشته باشد تا شورا را برای تصمیم‌گیری صحیح و متعاقباً شهرداری را به اجرای درست طرح‌ها ملزم کند زیرا تا زمانی که نسبت به بسیاری از مسائل ابتدایی شهر و شهروندی توجه نشده و این موارد تبدیل به روش جاری معمول می‌شود، نمی‌توان انتظار تغییر در یک نظام شهری متمرکز و بالارونده را داشت در واقع تغییر نگرش‌ها باید تبدیل به یک مطالبه شود تا بتواند در ارکان نظام برنامه‌ریزی و مدیریتی رسوخ کند.

حالا اما با ورود به قرن جدید و آغاز به‌کار شورای شهر جدید این انتظار می‌رود که این تصمیم‌سازان و مدیران فکری جدیدالورود و تازه‌نفس با دقت نظر صدچندان بر تجربیات چند دهه گذشته و لحاظ نمودن همه مشکلات و نواقص و نیز توجه به اهداف و دورنماهای ترسیم‌شده برای شهر همدان از هم‌اکنون به‌دنبال ایجاد یک ساختار تصمیم‌سازی و هدایتگر کیفی و به‌دوراز شعار و تبلیغات برای گهواره تاریخ ایران باشند.

شهری که به اعتقاد کارشناسان و صاحب‌نظران با دارا بودن ظرفیت‌ها و پتانسیل‌های فراوان و فرصت‌های طلایی این امکان را داشت تا در چند سال گذشته به‌دوراز مشکلات مدیریتی ریزودرشت مانند تعیین اولویت‌ها مبتنی بر صلاحدید‌های مدیریتی، اکتفا به مطالعات توجیهی و امکان‌سنجی، دایره محدود ناظران و علمی و عملی، ارائه گزارش‌های توجیهی و تئوری صرف برای پیوست‌های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی، تصویب طرح‌ها بر اساس معیارهای سیاسی و صنفی و حزبی و طبقاتی، پایین بودن سطح مشارکت شهروندان در امر تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری، فقدان نظام تحقیق و پژوهش و نظارت، ضعف در شفافیت مالی و هزینه کردها، کیفیت پایین مصالح و اجراها نسبت به محاسبات و هزینه‌کردهای مالی، فقدان شاخص‌های مشخص و استاندارد ارزیابی و بازنگری، فقدان نهاد مستقل نظارت و بازرسی و تخصصی، فقدان عدالت در بودجه‌ریزی و تخصیص اعتبارات و امکانات به مناطق مختلف شهری و... به‌جایی رسیده و سری در میان سرها بلند کند.

در واقع این گلایه‌ها نشان‌دهنده این است که مردم خواستار آن‌اند که تصمیم‌سازان و تصمیم‌گیران جدید به همراه مجریان برای تحقق رؤیای شهری توسعه‌یافته با دقت به چهار سرفصل یا گام اصلی یعنی تعریف پروژه‌ها و طرح‌ها، برنامه‌ریزی و طراحی، اجرای پروژه و در نهایت ارزیابی و بازنگری به‌دنبال اصلاح روند پرچالش و دست‌اندازی باشند که تاکنون بر این شهر و شهروندان آن حاکم بوده است.

درواقع مردم از این منتخبین و برگزیدگان انتظار دارند تا با اصلاح و بهبود‌بخشی به وضع موجود ازاین‌پس با

- تعیین اولویت‌ها مبتنی بر برنامه‌های فردا و ضرورت توجه به موضوع مطالعه اولیه و نیازسنجی

-استفاده از ناظران و پیمانکاران و مجریان توانمند و با سلیقه

-تبیین معیارهای تصویب طرح‌ها و پروژه‌ها بر اساس ابعاد مختلف اجتماعی، سیاسی، فنی و زیست‌محیطی

-مشارکت حداکثری شهروندان در تمام مراحل تعریف اجرا و اثرسنجی طرح‌ها و پروژه‌ها

-تأکید بر تبیین دقیق نظام تحقق در شرح خدمات مطالعات پروژه‌ها

-مداخله جدی‌تر شورای شهر و انعکاس گزارش‌های تراز مالی پروژه‌ها برای افکار عمومی

تدوین شاخص‌های ارزشیابی ارزیابی و بازنگری در طرح‌های قبلی و فعلی و عدم تمکین به سلیقه‌پردازی و دخالت و نفوذ نهادها و افراد غیر مسئول به‌دنبال ساماندهی به وضع موجود بوده و ضمن کاهش تبعات مشکلات قبلی قدم‌های بلندی را برای رسیدن به فردای توسعه‌یافتگی که سال‌هاست در آرزوی دست یافتن به آن است بردارند.

شناسه خبر 44166