شناسه خبر:46905
1400/7/20 11:31:04

سپهرغرب، گروه اندیشه: کتاب فلسفه درد نوشته آرئه یوهان وتلسن با حضور مترجم اثر، محمد کریمی مورد نقد و بررسی قرار گرفت

نجفی، مجری برنامه گفت: دردها ماهیت دوگانه‌ای دارند از یک طرف وقتی آدم درد شدیدی می‌کشد تمام توجهش از اطراف گرفته و به خودش معطوف می‌شود و از طرف دیگر وقتی ما درد می‌کشیم، توجه اطرافیان به ما معطوف شود. این ماهیت دوگانه باعث می‌شود که فلسفه درد اهمیت پیدا کند و لازم شود که درباره آن صحبت کنیم خصوصا اینروزها که به‌خاطر کرونا خیلی‌ها درد می‌کشند.

کریمی‌ در ابتدای برنامه به تعریف مفهوم «درد» پرداخت و گفت: براساس تعریف نویسنده کتاب «فلسفه درد» درد یک حالت و احساس است. دردهای فیزیکی ممکن است با صدای دلخراش همراه باشد ولی دردهای روانی در سکوت است. وقتی دست ما خراشی برمیدارد باعث میشود ما داد بزنیم و این داد زدن واکنش بدنمان نسبت به اتفاق است و این لحظات خیلی قابل توصیف و فکر کردن نیستند.

وی در خصوص ایده کتاب «فلسفه درد» توضیح داد: ایده اصلی کتاب این است که زندگی توام با درد است و بدون درد ممکن نیست و در طول تاریخ انسان همیشه با درد همراه بوده است. مثلا به نظر سارتر ما اگر درد و اندوهی داریم سوار برآن هستیم و مثل لباسی است که به اراده خودمان برتن می‌کنیم وبه اراده خود هم آن را کنار می‌گذاریم، ولی نظر مرلو پنتی مخالف این نظر است و می‌گوید من و درد با هم یکی هستیم و ما در مواجهه با درد برخورد آگاهانه نمی‌توانیم داشته باشیم.

کریمی‌ ادامه داد: ما در زندگی دچار درد و اندوه می‌شویم اما درد باعث می‌شود که ما به زندگی فکر کنیم. گاهی ممکن است نگاه جدید به زندگی پیدا کنیم و سبک زندگیمان تغییر کند. علت اینکه من سراغ ترجمه این اثر رفتم این بود که پدر بنده حدود هشت سال دچار یک بیماری بود و من با بیمارستان و آزمایشگاه واینها درگیر بودم و گاهی هم خیلی هم خسته می‌شدم. آن زمان کتاب فلسفه ملال نوشته اسونسن را می‌خواندم و در فضای گشت و گذار مقالات در اینترنت این کتاب به چشمم خورد و پس از اینکه pdf آن را تهیه کردم برایم جالب شد که اثر را ترجمه کنم. نتیجه ترجمه برای خود من این بود که ما از درد کشیدن ناگزیریم و خیلی وقتها وقتی دچارش می‌شویم نباید به شکل یک فرد بازنده به جهان نگاه و زیست کنیم. این کتاب توسط یک نویسنده اتریشی و به زبان آلمانی نوشته شده است ولی من از روی ترجمه انگلیسی اثر را ترجمه کردم. اتفاقا در مقاله‌ای خواندم که خود نویسنده هم به خاطر یکسری از مسائل و مشکلات شخصی سراغ موضوع درد رفته است. البته کتاب‌های دیگری هم با موضوع درد و رنج نوشته شده مثل «رنج و التیام» محمد قائد و یا روانشناسی اگزیستانسیالیسم که نشر نی چاپ کرده است. بسیاری از آثار ادبیات مهم جهان هم موضوعشان درد و رنج است. از «قیطریه تا اورنج کانتی» نوشته مرحوم صدر -که اخیرا هم چاپ شده- وقایع‌نگاری فردی است که با سرطان دست و پنجه نرم می‌کند.

این مترجم در ادامه در خصوص رابطه میان درد و مرگ اندیشی توضیح داد: از دوران میانسالی به بعد، مرگ در مواجهه با هراتفاقی خیلی نمود پیدا می‌کند. یکی از نکات درد کشیدن این است که انسان موقع درد کشیدن فقط به خودش فکر می‌کند و منیت انسان خیلی ظهور و بروز پیدا می‌کند.

وی درخصوص صنعت درد که در بخش‌های پایانی کتاب مطرح شده بیان کرد: صنعت درد یعنی این‌که یکسری از شرکت‌ها به واسطه آدم‌های مشهور یک جامعه، شروع به عرضه کالایی می‌کنند که ما وقتی تبلیغ آن کالا را می‌بینیم مجاب می‌شویم که ما هم آن کالا را بخریم یا هم اینکه افسوس می‌خوریم و درد می‌کشیم که چرا ما آن کالا را نداریم و جای آن فرد نیستیم. دراین مورد می‌توان گفت که ما چون به خودمان و عملکردمان اطمینان نداریم، علاقمندی هایمان معطوف به یک‌سری ظاهرسازی می‌شود و فکر می‌کنیم اگر این کار را بکنیم، جامعه اطرافیانمان بیشتر به ما توجه می‌کنند.

کریمی‌ در ادامه اضافه کرد: بخشی از هویت ما به یک جغرافیا برمی‌گردد. مثلا در افغانستان از دهه 50 شمسی به بعد همیشه یک‌سری مشکلات وجود داشته و اتفاقات اخیر که طالبان برگشته هم خودش یکجور درد کشیدن است. در واقع برخی از دردکشیدن‌ها، دردکشیدن فردی نیست؛ درد کشیدن یک ملت است. حتی الان که چند نفر از عزیزان من در افغانستان هستند و من نگران آنها هستم، من برای آنها هم درد می‌کشم. با اینکه من در ایران به دنیا آمدم و بزرگ شدم.انسان‌هایی که همیشه در حال درد کشیدن بودند و به نوعی میراث دار درد بودند، بیشتر می‌دانند که نباید ناامید شوند و دست از مبارزه بردارند.

مترجم کتاب فلسفه درد گفت: بنده به عنوان مترجم اثر، بخشی که از کتاب که پیشنهاد می‌دهد با وجود درد باید دست از تلاش برنداریم و با اینکه میدانیم درد و ملال همنشین ماست اما باز باید به زندگی ادامه دهیم را بیشتر دوست دارم. به این اثر خیلی نقدهای زیادی نشده جز اینکه چندی پیش یکی از اساتید فلسفه دین نقد کرده بود که نویسنده کتاب نگرش‌های دینی نسبت به درد و ریاضت و مسیر سالکان را بررسی نکرده است.

وی سپس اشاره کرد: خیلی وقت‌ها ما با شخصیت‌های یک کتاب یا فیلم درد می‌کشیم مثلا خود من در ترجمه کتاب فروشنده، این اتفاق برایم افتاد و همراه با شخصیت کارتن‌خواب کتاب درد کشیدم. آثار مهم ادبیات جهانی همگی متاثر از درد و رنج هستند.

در بخش پایانی این برنامه محمد ملاعباسی درباره مهارت خواندن کتاب‌های حجیم و سنگین سخن گفت. وی گفت: وقتی شما متعهد باشید که یک کتاب را از اول تا آخر بخوانید، ممکن است در فرایند خواندن کتاب احساس کنید که علاقه‌تان را نسبت به موضوع از دست داده‌اید؛ اما چون از اول با خودتان عهد کردید کل کتاب را بخوانید دست از خواندن آن نمی‌کشید. نتیجه چنین رفتاری پیداشدن احساس ناخوشایند نسبت به خواندن یک کتاب است. روانشناسان اجتماعی از اصطلاحی به نام «نیاز به خاتمه دادن» حرف می‌زنند؛ یعنی وقتی یک کار را شروع می‌کنید، خیلی حس خوبی به شما دست می‌دهد که زودتر کار را به پایان برسانید و به اصطلاح فایل آن را ببنیدید و وقتی کار ناتمام می‌ماند احساس اضطراب می‌گیرید. بنابراین بخشی از میل ما به تمام کردن یک کتاب ولو یک کتاب دوست نداشتنی به همین حس برمی‌گردد. لازم است به این تمایل ذهنمان آگاه باشیم و بدانیم گاهی انجام چنین کاری ناممکن است. باید متوجه باشیم هیچ کتابی تمام نمی‌شود چون هرکتابی حلقه‌ای از زنجیره طولانی از کتاب‌های دیگراست. خلاصه اینکه هیچ اشکالی ندارد موقع خواندن یک کتاب، بخش‌هایی از آن را رد کنید، رها کنید و نخوانید.

شناسه خبر 46905