شناسه خبر:50336
1400/10/6 09:50:30

سپهرغرب، گروه اجتماعی - عباس سریشی: این یک واقعیت غیر قابل انکار است که خرده‌فروشی مواد مخدر به‌عنوان یک پدیده کاملاً مخرب اجتماعی اثرات بسیار نامطلوب و عواقب وخیمی را نه‌تنها دامن‌گیر شخص فروشنده می‌کند، بلکه تقریباً همه افرادی که دور و نزدیک، مستقیم و غیر مستقیم به گونه‌ای با این افراد وابستگی یا ارتباط دارند را دربرمی‌گیرد.

در واقع شیوع خرده‌فروشی مواد مخدر علاوه بر عوارض و پیامدهای قانونی فردی سرآغازی برای دیگر اشکال بزهکاری و آسیب‌های اجتماعی نیز هست صرفاً به این خاطر که به رغم همه پیامدها و تبعات و یا حتی ابلاغ سیاست‌های کلی و یا توصیه‌های مؤکد به مسئولان در خصوص تلاش در جهت کاهش آسیب‌های متأثر از این بلای خانمان‌سوز اما بسیاری از این دستورالعمل‌ها و سیاست‌ها تنها به‌عنوان بیانیه‌های کاغذی باقی مانده و بسیار کم و دیر در قالب هم‌افزایی بین دستگاه‌ها و نهادهای متولی حالت اجرایی پیدا می‌کند.

حالا البته بماند که طی این چند دهه و جدا از یک سلسله اقدامات نمایشی در جمع‌آوری و تعطیل کردن چند پاتوق و متعاقباً ارائه اعداد و ارقام دهان‌پرکن برای تنویر افکار عمومی اتفاق خاصی هم رخ نداده و به همین موازات نیز متأسفانه برخی رسانه‌های وابسته و وامدار به دولت و نهادهای متولی که به نوعی خود را داعیه‌دار و جریان اصلی تلقی این مبارزه می‌دانند هم ضمن از دست دادن روحیه مطالبه‌گری و نقد واقعی به جز تکرارِ حرف همان مسئولان عملکرد خاصی را در این زمینه نشان نداده و نمی‌دهند.

واقع امر اینجاست که فعالیت گسترده خرده‌فروشان مواد مخدر با همه بسامدهای منفی خود در گوشه‌گوشه شهر فقط به ظاهر جزء چالش امروز کشور ما محسوب می‌شوند در حالی‌که همه متولیان امر، آنان را پیاده‌نظام سیستم مافیایی تولید مواد مخدر معرفی و قلمداد می‌کنند اما متأسفانه در نظام کیفری نه فقط سطحی‌ترین برخورد با این افراد صورت می‌گیرد بلکه حتی گاهی با نگاه ملاطفت‌آمیز به این افراد حق داده می‌شود که از سر فقر و بیکاری یا هزاران شاید دیگر به خرده‌فروشی روی می‌آورند. حالا شاید هم به هر دلیل نمی‌خواهند تا به خود بقبولانند که ریشه اصلی حیات خرده‌فروشی توسعه یافته، در سیستم حقوقی ماست که برخورد ضعیفی با این افراد داشته نه الزاماً فقر، بیکاری، و...

اینکه به قول برخی مطلعین و برای اثبات این مدعا نیز فقط کافی است تا به‌صورت نمونه پرونده چند نفر را که مشغول خرده‌فروشی هستند، بررسی کرده تا ببینیم چندبار دستگیر و تحویل مراجع قضائی شدند و این موضوع چقدر سابقه دارد؟ اینکه شاید از آخرین مورد دستگیری برخی از آن‌ها حتی یک هفته نگذشته اما مجدداً پس آزادی دوباره در همان مکان به مواد فروشی مبادرت می‌ورزد چرا؟ صرفاً به این دلیل که هنوز برخی مسئولان و دست‌اندرکاران نظام قضائی و انتضامی و یا قانون‌گذاری بلای بزرگ و تهدید عظیمی که از این سو متوجه کشور شده را به درستی برآورد و درک نکرده و هنوز معتقدند با صدور بیانه، همایش، سمینار و یا کاهش مجازات و تغییر مجرم به بیمار و حتی اعطای کمک‌های بلاعوض و تسهیلات بانکی و حتی جا، مکان، خورد و خوراک مجانی به آن‌ها می‌توان این مصیبت را علاج کرد...!

حالا البته همین رویه نخ‌نمای نکش مرگ من نیز در حالی در جامعه ما رواج پیدا کرده که عمده برخوردهای نمایشی با خرده‌فروشان که در بازه‌های زمانی مختلف به‌صورت سلبی انجام می‌شود هم فاقد کمترین پیوست‌های مفید اجتماعی، مؤثر و بازدارنده قضائی است؛ بنابراین نتیجه آن می‌شود که در این روال موش و گربه‌بازی بسیاری از مواد‌فروشان که در چند مرحله در طرح‌های جمع‌آوری بازداشت شده‌ و به روند کار کاملاً آشنا شده‌اند، دیگر به‌راحتی دم به تله طرح‌های جمع‌آوری نداده و با ییلاق و قشلاق به‌موقع پاتوق‌های خود، به فعالیت ادامه می‌دهند.

حالا البته بماند که در بدترین حالت ممکن نیز پس از دستگیری به لطف گذشت کریمانه مسئولان دلسوز نیز با دادن چند 10 هزار تومان جریمه ناقابل در اسرع وقت آزاد و با سری بلند و سینه‌ای ستبرتر از گذشته به فعالیت و محل قبلی برمی‌گردند.

روند و روالی که در بسیاری از بررسی‌های میدانی به وضوح قابل مشاهده بوده و آزادی عمل توزیع‌کنندگان خُرد را به حدی رسانده که حتی در مواردی شاهد حضور زنان فروشنده‌ای هستیم که بی هیچ ترس و واهمه در پاتوق معتادان مرد جولان می‌دهند.

حالا البته ای کاش تمام ماجرا به همین جا ختم می‌شد زیرا قسمت جالب داستان اینجاست که بعضاً عده‌ای از همان دست مسئولان محترم که قبلاً به آن‌ها اشاره کردیم به جای پیدا کردن دیدی عمیق‌تر و ریشه‌ای به ماجرا و تلاش در جهت ارائه راهکاری مناسب برای ارتقای امنیت و سلامت اجتماع در یک سلسله اقدامات عملی و اظهار نظرهای تأمل‌برانگیز، مسئله اعتیاد و متعاقباً خرده‌فروشی مواد مخدر را دستاویز اغراض و تسویه حساب‌های سیاسی با رقبا، هم‌طرازان و یا مخالفان خود قرار داده و ضمن خرده‌گیری به اقداماتی چون تبعات بین‌المللی زندان، اعدام و مجازات متخلفان به‌دنبال نمایش چهره‌ای مهربان، انسان‌دوست و... از خود در منظر عام هستند.

در حالی که با توجه به شرایط موجود و خطرات جاری و ساری این بلا در سطح جامعه، مردم و افکار عمومی توقع دارند اقدامات عاجلانه و مؤثرتری را در این زمینه شاهد باشند در واقع و با توجه به شواهد موجود در حال حاضر حتی این‌گونه به نظر می‌رسد که به رغم گسترش و تعمیق روز‌افزون این بلای خانمان‌سوز نه‌تنها بخش کوچکی از توان کشور در این مبارزه احساس مسئولیت و مأموریت می‌کنند بلکه کسانی هم به هر دلیل به دنبال کاهش مجازات‌ها و برخوردها با این جامعه‌ستیزان هستند!

**قبول واقعیت‌ها، نخستین قدم اصلاح و درمان

حالا اگر بر اساس گفته‌های دبیرکل ستاد مبارزه با مواد مخدر بپذیریم که هر کیلو مواد مخدر برابر است با اعتیاد بیش از هزار نفر و اگر این خرده‌فروشان جمع‌ شوند رگ حیاتی چرخه اعتیاد قطع می‌شود و به بیان دیگر ارتباط معتاد با قاچاقچی (بازار عرضه و تقاضا) از بین خواهد رفت؛ پس لازم است تا با توجه به اهمیتی که نقش مؤثر و پرنگ خرده‌فروشان مواد مخدر در فاسد کردن نسل جوان و مولد جامعه دارند با اجرای طرح‌های شناسایی و پاکسازی مناطق آلوده، طرح‌های نجات، سعی در انهدام این شبکه‌های جرم‌زا کنیم.

صد البته در این امر بیشتر از تشویق‌های شفاهی، شعار و بیانیه آبکی و برون گودی، نیازمند عزم جدی و ملی و همکاری و همراهی همه نهادها، سازمان‌ها و دوایر و بخش‌های دخیل در بحث تصمیم‌سازی و اجرا هستیم زیرا بنا بر شواهد موجود و متأثر از دلایل و عوامل مختلف به‌خصوص عدم برخورد مؤثر و کارآمد (بحث مجازات و تنبیه بازدارنده) زنگ خطر توزیع وسیع و شبانه‌روزی مواد مخدر در شهر همدان بین معتادان ویژه جوانان و نوجوانان به صدا درآمده و جدا از پاتوق‌هایی که از قبل شناخته و شناسایی شده بودند اکنون اماکن جدید نیز به دور از چشم مأموران ایجاد و به این فهرست سیاه اضافه شده است.

این بدان معناست که هرچند در این مدت و متأثر از تلاش عوامل انتظامی تعدادی از شبکه‌های توزیع مواد مخدر، عمدتاً خرده‌فروشی شناسایی و منهدم شده‌اند اما هنوز به نقطه مطلوب نرسیده‌ایم و در حال حاضر نه‌فقط مدت زمان دسترسی به این مواد به کمتر از 10 دقیقه کاهش یافته بلکه عمده خرده‌فروشان هم دیگر لازم نمی‌دانند تحرک خاصی داشته باشند زیرا مخاطبان خاص خود را دارد و می‌توانند بسیار آسان و ایمن‌تر نسبت به گذشته ضمن تغذیه مشتریان دائمی و قدیمی نفرات جدیدتر و بیشتری را در شبکه خود وارد کنند.

حالا البته بحث تغییر الگوی مصرف مواد مخدر از سنتی به مواد صنعتی و شیمیایی و افزایش گرایش نسل جوان به‌ویژه دختران و زنان به مصرف این مخدرها در حالی که مضرات مصرف آن‌ها، نیز به مراتب بیشتر و ناگوارتر از مخدرهای سنتی است و یا مشکلات‌، زیان‌ها و خطراتی را هم که برای ساکنان پیرامونی این پاتوق‌ها ایجاد می‌کنند هم به جای خود.

  انسان و کشاورزی قربانی همزمان مواد فروش

و اما جدا از هشت گزارش هشدار و مفصلی که از سوی روزنامه سپهرغرب در خصوص برآیندهای سیاه و منفی پاتوق‌های خرده‌فروشی و اماکن تجمع معتادان در گوشه و کنار شهر تهیه و به سمع و نظر مسئولان رسید اما این بار و در پی وصول چندید گزارش و شکوایه از سوی ساکنان منطقه زعفرانی (پشت مسجد ولی عصر) قاسم‌آباد، خبرنگاران دغدغه‌مند سپهرغرب با حضور در این منطقه یک بار دیگر در راستای نواختن زنگ هشدار برای مسئولان خواب‌زده اقدام به رصد میدانی و تهیه گزارش از مشکلات ساکنان این منطقه متأثر از فعالیت خرده‌فروشان و معتادان حاضر در منطقه نمودند.

در این خصوص تعدای از باغداران، کشاورزان و ساکنان این منطقه طی گفت‌و‌گو با خبرنگار سپهرغرب با عنوان اینکه مدت‌هاست این منطقه تبدیل به یکی از بزرگ‌ترین پاتوق‌ها و محل امن برای فعالیت گسترده خرده‌فروشان و معتادان شده اظهار کردند در پی تشدید حضور آن افراد و افزایش ایجاد مزاحمت، تهدید، آزار و اذیت کشاورزان و باغداران و بعضاً زنان و کودکان؛ مراتب به‌صورت گروهی و فردی، مکتوب و شفاهی به عوامل انتظامی شهرستان منعکس شده است.

اما به رغم یکی دو مرحله حضور گشت‌های انتظامی (البته تا آخرین لبه منطقه مسکونی) این افراد کماکان نه فقط بدون ترس و واهمه به فعالیت خود ادامه می‌دهند بلکه با تخریب گسترده باغات، حصارها و انبارهای کشاورزی اقدام به سرقت اموال کشاورزان اعم از موتور آب، فرغون، بیل، و... و حتی کندن درب و پنجره ساختمان‌ها نموده و از انبارهای کشاورزی به‌عنوان محلی برای بیتوته شبانه خود استفاده می‌کنند.

این کشاورزان و باغداران با اشاره به اینکه متأسفانه به دلیل عدم رسیدگی انتظامی و قضائی به دادخواهی آن‌ها نه‌فقط این افراد جری‌تر از گذشته شده و به فعالیت‌های خود ادامه دادند بلکه در یک رویه جدید با سرقت نهال‌های تازه کاشته شده در باغات و فروش آن‌ها به قیمتی ارزان‌تر به دیگران و یا تخریب حصارها و استفاده از آن‌ها برای هیمه آتش و ذغال دامنه تعرضات خود را گسترده‌تر کرده و در پی بروز چند برخورد و اعتراض دیگر کار را به جایی رسانده‌اند که رسماً اقدام به شاخ و شانه‌کشی، باج‌خواهی و تهدید آن‌ها هنگام رفتن به زمین‌های کشاورزی می‌کنند. مضاف براینکه گاهی نیز شاهد بروز زد و خورد و نزاع‌‌های خشن منجر به جرح نیز در میان آنان هستیم.

نکته قابل تأمل اینجاست که به گفته این عده از باغداران و کشاورزان به دلیل بی‌توجهی مأموران و عدم سرکشی و برخورد قاطع و بازدارنده سیستم قضائی در این منطقه بازار خرده‌فروشی رونق به مراتب بیشتری نسبت به مصرف دارد مضاف براینکه عمده افرادی هم که در این منطقه برای خرید و فروش حضور می‌یابند غریبه و متعلق به شهرک‌ها و مناطق دیگر حتی خارج از شهر همدان هستند؛ بنابراین با توجه به غیر بومی بودن، امکان شناسایی و معرفی آن‌ها وجود ندارد.

در عین حال نکته بسیار دردناک این ماجرا (به تأیید و تصدیق عینی خبرنگاران حاضر در منطقه) حضور نوجوانان و جوانانی است که به رغم سن و سال کم اما به دلیل ابتلا به اعتیاد به‌صورت شبانه‌روزی و بی‌توجه به تبعات اعتیاد تقریباً تمام روز و حتی شب را برای خرید و استعمال مواد در بین باغ‌ها و درختان به سرگردانی و علافی می‌گذرانند.

البته به موازات همین عده کشاورزان و باغداران منطقه زعفرانی برخی دیگر از ساکنان و صاحبان مشاغل و کارگاهای تولیدی حاضر و ساکن در منطقه نیز ضمن گلایه از وضع موجود و خسارت‌های مالی (سرقت اموال) و تبعات اخلاقی و اجتماعی که ماحصل حضور این افراد در پیرامون خود متحمل شده‌اند عنوان کردند با این روند ادامه فعالیت آنان مقرون به‌صرفه نبوده و هر از چندگاه باید متحمل خساراتی شوند که ماحصل عدم برخورد جمع‌آوری و پراکنده‌سازی این افراد است.

از منظر تمامی این افراد (باغداران، کشاورزان، ساکنان و صاحبان واحد‌های تولیدی حاضر در منطقه زعفرانی واقع در پشت مسجد ولی عصر قاسم‌آباد) امنیت، اولین مؤلفه در مسیر زندگی سالم و رونق اقتصاد و اشتغال است حالا اگر این موضوع توسط عده‌ای افراد ناهنجار مورد خدشه واقع شده و از سوی دیگر متولیان و مسئولان نیز به هر دلیل و بهانه نخواهند و یا نتوانند برای آن اقدام به چاره‌جویی کنند پس دیگر چه انتظاری هست که مردم این منطقه سالم مانده و در سایه آرامش و امنیت به فعالیت‌های اقتصادی و کشاورزی و یا حتی زندگی عادی خود بپردازند.

در این گفت‌و‌گو برخی کشاورزان و باغداران با عنوان اینکه حتی حاضرند تا ضمن دادن شغل به این افراد موجبات کسب درآمد حلال و ترک اعتیاد را برای آن‌ها فراهم نموده تا هم این معضلات رفع شود و هم این افراد به زندگی سالم برگردند از مسئولان و متولیان مصرانه می‌خواهند تا قبل از آنکه این روند به جاهای باریک‌تر کشیده و باعث بروز حوادث جانی و مالی غیر قابل جبران برای ساکنان و کشاورزان و حتی خود خرده‌فروشان شود فکری برای این مسئله کرده و این منطقه را از وجود این اشرار و خلافکاران ایمن کنند.

گو آنکه در غیر این صورت نیز لاجرم این تصور به حقیقت نزدیک‌تر می‌شود که به رغم شعارهای آقایان مبنی بر حمایت و پشتیبانی از تولید، کشاورزی، صنعت و به‌ویژه بحث مانع‌‌زدایی از این روند اما عملاً نه‌تنها حمایتی از این شعار نمی‌شود بلکه با مماشات و مسالحه با قانون‌شکنان خلافکاران و افراد ناهنجاری که با ایجاد ناامنی موجبات عدم فعالیت این قشر را باعث می‌شوند رسماً در مقابل این شعار و هدف مانع و سدسازی می‌کنند.

شناسه خبر 50336