شناسه خبر:50815
1400/10/18 09:02:20

سپهرغرب، گروه اندیشه - حجت‌الاسلام حامد محمدی متین: «روزها فکر من این است و همه‌شب سخنم/ که چرا غافل از احوال دل خویشتنم/ مانده‌ام سخت عجب کز چه سبب ساخت مرا/ یا چه بوده‌ست مراد وی از این ساختنم/ از کجا آمده‌ام، آمدنم بهر چه بود/ به کجا می‌روم آخر ننمایی وطنم» فلسفه زندگی عنصر فراموش‌شده در زندگی بسیاری از انسان‌ها است؛ درحالی‌ که قرآن هدف نهایی از آفرینش انسان را دریافت رحمت ابدی معرفی می‌کند، اما مشروط به‌ آن‌ که در آزمون‌های متعدد مسیر عبادت را درپیش گیرد.

در گپ‌­وگفت‌­های سابق به این نتیجه رسیدیم که انسان مقصود اصلی خداوند در آفرینش بوده است و همه موجودات جهان و یا دست­ کم جهان مادی، برای فراهم ­کردن زمینه تکامل انسان آفریده شده‌­اند؛ «هُوَ الذّی خَلَقَ لَکُم ما فِی الأرضِ جَمیعاً». او کسی است که هرآن­چه در زمین بوده، برای شما آفریده است (بقره، 29) و نیز به این نتیجه رهنمون شدیم که از میان انسان‌­ها نیز کسانی که به بالاترین مراتب کمال انسانی دست می‌­یابند، هدف اصلی خداوند از خلقت هستند و سایر انسان‌­ها به ­تبع و به ­برکت وجود مقدس آن‌ها آفریده شده‌­اند.

  حال نوبت به ­آن رسیده است که نگاهی هرچند گذرا به قرآن کریم بیندازیم و ببینیم خداوند در رابطه ­با آفرینش انسان چه اهدافی را بیان کرده است؟

در قرآن درباره خلقت انسان آیات متعددی وجود دارد که با آهنگ­‌های مختلف، هدف خلقت انسان را بیان می­‌کنند. این آیات را می‌­توان در سه ­دسته جا داد؛ دسته اول آیاتی هستند که هدف از آفرینش انسان را «آزمایش و امتحان» وی معرفی می­‌کنند. براساس این ملاک، هدف خداوند از آفرینش انسان این است که بداند چه ­کسی عمل­کرد بهتری دارد: «الَّذی خَلَقَ المُوتَ و الحَیاةَ لِیَبلُوَکُم أیُّکُم أحسَنُ عَمَلاً» او مرگ و زندگی را آفرید تا شما را امتحان کند و بیازماید (تا روشن شود که) کدام­یک از شما به ­نحو احسن عمل می‌کند (ملک، 2).

براساس آیه مذکور مرگ و زندگی (دنیوی) هردو وسیله آزمایش انسان‌­اند و هیچ­یک از آن­‌ها از اصالت برخوردار نیستند. زندگی هرکس وسیله­‌ای برای آزمایش او است و مرگش وسیله آزمایش نزدیکانش؛ آزمایش صبر و بردباری در برابر از دست­ دادن عزیزان، آزمایش استقامت در برابر شهادت همسر و فرزندان، آزمایش رعایت امانت در پرداخت حقوق واجب ایتام، آزمایش عبرت از مرگ دیگران در استفاده از فرصت‌­های باقی­‌مانده و توبه، آزمایش خودسازی و قطع دلبستگی‌­ها در کش­‌وقوس­‌های زندگی محدود دنیا و تقویت ارتباط با خدا.

اساساً همه زندگی دنیوی صحنه کنکوری است که متناسب با اشخاص مختلف زمان­‌بندی متفاوتی دارد و به ­همین جهت، در میان اهل معرفت رایج است که مرگ شیرین‌­ترین جریانی بوده که در طول زندگی برای عرفا و اولیای الهی اتفاق می‌­افتد؛ چراکه با نوشیدن شربت شیرین مرگ از امتحانات متعدد و خطر رفوزه ­شدن خلاص می­‌شوند و به­ فرموده بزرگی از اولیای الهی، انسان‌­ها نه‌­تنها با مرگ «نمی‌­پوسند»، بلکه «از پوست به ­در می‌آیند».

انسان با مرگ، مرگ را می‌­میراند؛ زیرا روح انسان ابدی است و پس از مرگ به­ او می‌‌گویند تا ابد زنده و جاویدان خواهید ماند.

براساس روایتی که مرحوم شیخ‌عباس قمی (صاحب مفاتیح‌­الجنان) در کتاب «منازل‌الآخره» بیان می‌­کند، در روز قیامت ندایی خطاب به انسان‌­ها می‌­رسد که آیا درصورتی که مرگ را با چشم سر ببینید، می‌­شناسید؟ پاسخ می‌­دهند: خیر (اساساً خود مرگ که دیدنی نیست، بلکه میت یا شخصی که درحال مردن بوده، قابل رؤیت است). سپس گوسفند سیاه و سفیدی را حاضر می‌­کنند و می‌­گویند: این مرگ است. سپس گوسفند را ذبح می‌­کنند و ندا می‌­رسد که «مرگ مُرد»! دیگر مرگی درکار نیست؛ هرکس اهل سعادت باشد، الی‌­الأبد در بهشت متنعم خواهد بود و هرکس اهل شقاوت باشد، الی‌الأبد در جهنم معذب باقی خواهد بود (البته یک عده نیز براساس سایر روایات درصورتی که باایمان از دنیا رفته باشند اما گناهان زیادی داشته باشند، پس از عذاب وارد بهشت خواهند شد. اما بالأخره آن‌­ها نیز مرگی نخواهند داشت).

براساس این‌دسته از آیات، مرگ تنها در دنیا است و آزمایشی بیش نیست؛ همانطور که زندگی دنیوی نیز جنبه آزمون و امتحان دارد. درنتیجه انسان‌­ها برای آزمایش وارد عالم دنیا شده­‌اند.

دسته دوم آیاتی هستند که «عبادت» را هدف از آفرینش جن و انسان معرفی می­‌کنند: «و ما خَلَقتُ الجِنَّ و الإنسَ إلاّ لِیَعبُدونِ» من جن و انس را نیافریده‌­ام جز برای عبادت (ذاریات، 56).

و دسته سوم آیاتی هستند که هدف از آفرینش انسان را «رسیدن به رحمت ابدی» معرفی می­‌کنند: «وَلا یَزالُونَ مُختَلِفینَ * إلاّ مَن رَحِمَ رَبُّکَ ولِذالِکَ خَلَقَهُم» خداوند همواره انسان‌­ها را (به‌­لحاظ استعدادها و امکانات مادی و معنوی) مختلف می‌­آفریند، مگر کسانی که به ­آن‌ها رحم کند، و (اساساً) برای همین رحمت آن‌­ها را آفرید (هود، 118 و 119). براساس این آیه هدف از خلقت انسان‌­ها، دریافت رحمت الهی است.

با درنظرگرفتن این آیات، روشن می‌­شود که در قرآن دست ­کم سه هدف کلی برای خلقت همه جن و انس بیان شده است: «آزمایش»، «عبادت» و «رحمت». اما در این­جا ابهاماتی پیرامون این اهداف باقی می‌­ماند؛ یکی از آن­ ابهامات این است که آیا میان اهداف سه­‌گانه ارتباطی وجود دارد؟ درصورتی که پاسخ مثبت باشد، باید دید کدام­یک از اهداف سه­‌گانه اصلی و کدام­یک فرعی‌­اند؟ البته سؤالات دیگری نیز وجود دارد که به برخی از آن‌­ها پیش­ از این اشاره کرده بودیم. هم‌­اینک برخی از آن‌­ها را دومرتبه تکرار می­‌کنیم تا حضور ذهن بهتری برای پاسخ داشته باشیم.

سابقاً اشاره کردیم که اگر کسی ادعا کند هدف خداوند از آفرینش انسان این است که او را عبادت کند، فوراً سؤالی پیش چشم انسان خودنمایی می­‌کند که مگر خداوند که کامل‌ترین موجود است، احتیاجی به عبادت‌­های دست‌­وپاشکسته ما دارد؟ در اینجا نسبت به نخستین آیه مورد نظر نیز مشابه این سؤالی مطرح می‌­شود. یعنی اگر کسی بگوید خداوند آدمی­زاد را آفریده است تا آن‌­ها را بیازماید و سپس بداند که کدام­یک از آن­‌ها عمل­کرد بهتری دارند، این سؤال پیش می‌­آید که مگر (العَیاذُ بالله) خداوند نسبت به شایستگی‌­های افراد نادان بوده؟ که این از ساحت کبریایی او دور است. چگونه امکان دارد خداوندی که دارای علم بی­‌انتها است و سرنوشت همه موجودات را از پیش­ می‌­داند، آن‌­ها را بیافریند و به‌­اصطلاح منتظر بماند تا هریک متولد شده و رفتارهایی از خود بروز دهند تا درنهایت بداند کدام­یک بهترند؟

برای روشن­ شدن پاسخ مسئله باید توجه کنیم که خداوند با بیان اهداف به‌­ظاهر پراکنده، مقصود مشخصی دارد؛ به تعبیر رساتر، با بیان اهداف سه­‌گانه به اهداف ابتدایی، متوسط و نهایی خلقت انسان اشاره می­‌کند.

حال ارتباط اهداف مختلف را با یکدیگر مورد تعمق قرار می‌­دهیم و نمونه‌­ای از نظام فکری منسجم و متعالی قرآنی را به ­نظاره می­‌نشینیم.

   هدف نهایی آفرینش انسان از زبان قرآن چیست؟

هدف نهایی از آفرینش انسان‌ها و خلقت آن‌ها، کسب رحمت ابدی است.

حدیث قدسی معروفی در رابطه ­با فلسفه آفرینش انسان در اکثر کتب عرفانی شیعه و سنی نقل شده که مطابقت داشتن قرآن با مضمون مذکور، مؤیدی بر اعتبار آن است. متن حدیث براساس معروف‌­ترین نقل این بوده: «کُنتُ کَنزاً مَخفِیاً، فأحبَبتُ أن اُعرَف، فَخَلَقتُ الخَلق لِکَی اُعرَف»؛ من (خداوند) گنج مخفی­‌ای بودم، دوست داشتم که شناخته شوم، بنابراین موجودات را آفریدم تا شناخته شوم.

مستحضر هستید که از یک‌­سو براساس آیات، هدف خداوند از آفرینش انسان «افاضه رحمت» و به ­زبان ساده‌­تر «رساندن رحمت» به انسان است؛ و از سوی دیگر، براساس حدیث فوق که درحقیقت تفسیری برای آیه مذکور بوده، قصد خداوند از خلقت انسان «شناخته ­شدن» است. حال وقتی این ­دو یعنی «رحمت» و «شناخته ­شدن» را کنار یکدیگر قرار می‌­دهیم، درمی‌­یابیم نه‌­تنها بایکدیگر منافاتی ندارند، بلکه هردو به امر واحدی اشاره می­‌کنند؛ برای روشن ­شدن امر خاطرنشان ­کردن یک نکته فلسفی ضروری است:

همه ما از دیدن تابلوی نقاشی که طبیعت زیبایی را به­ تصویر کشیده باشد، لذت می­‌بریم؛ اما واضح بوده که حضور در دل طبیعت و مشاهده مناظر زیبای آن لذت­‌بخش‌­­تر است. هرچه طبیعت زیبا­تر باشد، لذت بیشتری در اثر مشاهده آن برای انسان به ­ارمغان می‌‌آورد. مشاهده چهره انسان زیبا یا شیرین­‌کاری‌­های کودکانه فرزندان نیز همین حکم را دارد؛ یعنی این قاعده فلسفی بدیهی را همه به ­خوبی درک می‌­کنند که «درک موجود زیبا برای انسان لذت­‌بخش است و درک موجود زیباتر، لذت‌­بخش‌­تر».

حال درصورتی که انسان موجودی را درک کند که کمالاتش بی­‌انتها است و به ­تعبیر دیگر بی‌­نهایت زیبا بوده، براساس حکم عقل سلیم لذتی که از درک چنین موجودی نصیب انسان می­‌شود، بی‌­نهایت خواهد بود؛ یعنی «درک موجودی که زیبایی و کمالش بی­‌نهایت است، لذت بی­‌نهایت در پی دارد»؛ اما افزودن مقدمه دیگری به این یافته‌­ها، حلقه مفقوده را در جای خود قرار داده و کار را یک­سره می‌­کند و آن این است که در عالم وجود تنها یک موجود بی‌­نهایت تحقق دارد و آن خدا است.

براساس براهین فلسفی و عقلی امکان ندارد دو موجود بی­‌نهایت تحقق داشته باشند، زیرا در این ­صورت، هردو محدود خواهند بود؛ چراکه هریک فاقد وجود و کمالات دیگری خواهد بود. درست است که می­‌توانند «مشابه» کمالات یکدیگر را دارا باشند، اما از داشتن «عین» وجود و کمالات یکدیگر محروم می­‌شوند. پس خداوند تنها موجودی است که دارای کمالات بی­‌نهایت بوده و به‌­اصطلاح «کامل مطلق» است.

یک­بار دیگر در این نکته تأمل کنید: امکان ندارد انسان از شنیدن موسیقی­‌ای یا خوردن غذای لذیذی یا ارتباط با دوستی یا هیچ امر دیگری به ­اندازه‌­ای که از درک کامل‌­ترین موجود لذت می‌­برد، خوشش آید و سرمست شود. نظاره طبیعت یا دختری زیباروی لذت‌بخش است، اما هردوی آن‌­ها ناقص‌­اند؛ یعنی کامل‌­تر از آن‌­ها هم وجود دارد یا دست کم امکان دارد وجود داشته باشد، اما تنها موجودی که کمالاتش بی­‌نهایت است، به ­گونه‌ای که کامل‌­تر از آن ممکن نیست، خدا است. نتیجه آن­که با درک خداوند که زیباترین و کامل‌­ترین موجود است، لذتی برای انسان حاصل می‌­شود که از درک هیچ موجود دیگری چنین لذتی امکان ندارد حاصل شود. حتی اگر تمام عالم را با همه مناظر و آبشارها و دختران زیباروی و گنج‌­ها و خوراکی­‌ها و فلزات گران­‌بها بی‌مزد و منت در اختیار یک فرد قرار دهند و او را در استفاده از آن‌­ها آزاد بگذارند، بازهم لذت محدودی در اثر بهره­‌مندی از آن‌­ها می‌­برد؛ چراکه هرچه باشند، درنهایت محدودند و براساس قاعده فلسفی، «لذت حاصل از درک موجودات محدود، محدود است»؛ اما خداوند کامل مطلق بوده، به­ همین دلیل درک و ارتباط با او که از آن با عنوان «اُنس الهی» یاد می­‌شود، لذتی در پی دارد که با هیچ چیز دیگری قابل مقایسه نیست.

با توجه به نکات یادشده، مقصود خداوند از خلقت موجودی به‌­نام انسان فراهم کردن زمینه­‌ای برای درک بی­‌واسطه او توسط انسان بوده است تا در اثر درکش کام انسان به قدری شیرین شود که هیچ موجود دیگری توان درک چنین لذتی را ندارد. درک مستقیم خدا که در اثر عبادت حاصل می­‌شود، بالاترین رحمتی است که خداوند می‌­تواند به مخلوقات خود برساند. حدیث قدسی نیز به همین نکته اشاره دارد: خداوند گنج بی‌­پایانی بوده که هیچ موجودی او را نمی‌­شناخته است؛ چراکه اساساً موجودی غیر از خداوند وجود نداشته، به ­همین جهت انسان‌ها را آفرید تا از آن گنج آگاه بشوند و در اثر درک او بیشترین رحمت و بالاترین لذت برای آن­‌ها حاصل شود. لذتی که در اثر مصرف هیچ نوشیدنی یا خوردن تنقلات یا اعتیاد به مواد مخدر سنتی یا صنعتی یا لذت حاصل از کسب شهرت و مقام یا مال و منال یا هرگونه لذایذ دیگری که عموم مردم معمولاً به ­دنبال آن هستند، برای انسان حاصل نمی‌­شود.

با توجه به مطالب یادشده، معلوم می­‌شود که «لذت» یک ­روی دیگری از «رحمت» است؛ بنابراین به‌­جرأت می‌­توان گفت: «هدف از خلقت انسان دریافت رحمت ابدی است» و یا «خداوند انسان را به این منظور آفریده است که پس از مرگ و انتقال به جهان ابدی، لذت ابدی آن­‌هم در بالاترین حد ممکن دریافت کند» و در یک ­کلام، «برای همیشه از حضور خدا و ارتباط با او کام خود را شیرین کند»؛ ازاین‌­رو به ­طور خلاصه هدف نهایی از آفرینش انسان «رسیدن به رحمت و لذت ابدی با شناخت خدا و انس با وی» است.

راه کلی رسیدن به چنین لذتی کاستن از اُنس با مادیات است که در عرف دینی از آن به «عبادت» تعبیر می­‌شود. در شماره بعد به ­توفیق الهی ارتباط «عبادت» و «امتحان» با «شناخت خدا و دریافت رحمت ابدی» را بیان خواهیم کرد.

شناسه خبر 50815