سپهرغرب، گروه متن زندگی: دیدار سالانه و اردیبهشت ماهی رهبر انقلاب با معلمان، سال به سال جذابتر و صریحتر میشود به طوری که در این دیدارها گرچه عمیقا از جایگاه معلم قدردانی میشود ولی ایرادات نظام آموزشی و نقشی که معلمان میتوانند در رفع آنها داشتهباشند نیز با روشنترین و شفافترین کلمات و تعبیرات، تشریح میشود.
دیدار روز چهارشنبهای که گذشت و صدها نفر از معلمان و فرهنگیان در محضر رهبر انقلاب حاضر شدند، دقیقا از همین جنس بود به طوری که ایشان، معلمان را مفتخرین به هدایت نسلهای آینده توصیف کردند و بیان داشتند که ارزش معلمی باید در افکارعمومی ماندگار شود.
با این حال اما نقدهایی که ایشان بر نظام آموزشی کشور وارد دانستند و نکاتی که درباره آنچه که باید به دانشآموزان تدریس شود و بهویژه سرفصلهایی که باید در کتابهای درسی لحاظ شود همچون دیدارهای سالهای قبل خاص و ویژه بود؛ حتی دقیقا همان حرف دل دانشآموزان و کارشناسانی که در این حوزه دغدغه دارند.
این که فرصت 12ساله آموزشوپرورش برای تربیت نسلی تمدنساز، بینظیر است، اینکه این سالها فرصت مغتنمی است تا ارزشها و آرمانهای انقلاب به گوشها و دلهای فرزندان ملت منتقل شود و اینکه از امروز آموزشوپرورش میتوانیم فردای کشور را حدس بزنیم، کلیدیترین جملاتی بود که معلمان از زبان رهبر انقلاب شنیدند.
اما این همه آنچه که شنیده شد، نبود چرا که رهبر انقلاب بر آنچه که به دانشآموزان آموخته میشود و بر انسانهایی که در عرض 12سال در آموزشوپرورش کشور ساخته میشوند نیز تاکید بسیار کردند. مثلا اینکه دانشآموزان باید هویت ملی داشته باشند و در کنار اهتزار پرچم علم، پرچم هویت ملی و پرافتخار اسلامی ایرانی را نیز به اهتزار درآورند، آن هم با اعتمادبهنفس.
از نگاه ایشان، دانشآموزان باید ارزش ایستادگی و مقاوم بودن را بهویژه در مقابل زورگویان جهان درک کنند و به این موضوع به چشم یک نیاز نگاه شود.
اما آنچه که مهمتر بود و آنچه که صریحتر از زبان ایشان بیان شد به کتابهای درسی مربوط میشد، به آنچه که به دانشآموزان در طول سالهای تحصیل آموخته میشود و از نگاه ایشان میتواند به علم نافع و غیرنافع تقسیم شود؛ علم غیرنافعی که سالهاست بهعنوان حفظیات و به تعبیر ایشان بدون اینکه سودی برای حال و آینده دانشآموزان داشته باشد به ذهنشان سرازیر میشود.
و اما نکته کلیدی و اساسی اینکه به جای علم غیرنافع یعنی مطالبی که فقط حفظ میشوند بدون اینکه دانستنشان سودی داشته باشد باید جای خود را به آموزشهای مهارتی بدهد، مهارتی که به معنی واقعی کلمه گمشده نظام آموزشی کشورمان است.
مطالبی که باید حذف یا اضافه شود
حجم بالای کتابهای درسی و متناسب نبودن این حجم با زمان آموزشی سالهاست هم دغدغه معلمان، هم چالش دانشآموزان و هم مایه دلواپسی خانوادههاست. در کتابهای حجیم درسی که البته در سالهای اخیر بهویژه در دوره ابتدایی تعدیلهایی در آن انجام شده، مطالب غیرکاربردی فراوان است که شاخص اصلی تشخیص آن همان جمله معروفی است که بسیاری از دانشآموزان از آن استفاده میکنند: «این مطلب به چه درد ما میخورد؟»
دانش آموزان شاید با ادبیاتی ناپخته حرف بزنند اما در واقع در حال اعلام نیازشان هستند. دانشآموزان در کتابهای درسی دنبال موضوعاتی میگردند که ضمن جذابیت و افزودن به دانش آنها در زندگی نیز به کارشان بیاید که از این دست مطالب در کتابهای درسی بسیار کم است.
یکی از معلمان دوره ابتدایی در این باره به جامجم میگوید که بچهها بیشتر از آن که به مباحث پیچیده ریاضی مثلا «گرد کردن» و «قطع کردن» آن هم در قالب یک فصل طولانی نیاز داشته باشند به مهارتهای زندگی نیاز دارند و بیش از آن که لازم باشد علوم اجتماعی را حفظ کنند، نیاز دارند در عمل نحوه تعامل، زندگی گروهی و کار جمعی را یاد بگیرند.
او معتقد است همین که بچهها در کتاب هدیههای آسمانی بخوانند و حفظ کنند که باید به پدر و مادر نیکی کرد کافی نیست بلکه باید مصادیق نیکی کردن به والدین را بیاموزند و آن را در زندگی به کار ببرند. معلمی دیگر نیز همنوا با او تاکید میکند برای دانشآموزان چه اهمیتی دارد که بداند صادرات پنبه کدام کشور بیشتر از دیگران است در حالی که در برابر پیشپاافتادهترین مسائل و مشکلات، دچار درماندگی میشود.
وی تاکید دارد که بچهها بهجای حفظ کردن دروس یا یادگیری مسائل پیچیدهای همچون اهرمها یا مقیاسها که با خشکترین ادبیات ممکن در کتابها بیان شده، باید مهارت ارتباط با همسالان و خانواده، کنترل خشم و قدرت تصمیمگیری و مقابله با مشکلات را یاد بگیرند تا برای زندگی آماده شوند.
شناسه خبر 55444