سپهرغرب، گروه ریحانهآفرینش - طاهره ترابیمهوش: یک پژوهشگر اجتماعی با بیان اینکه در بین دختران نوجوان، فشار همسالان ازجمله عوامل تعیینکننده و تأثیرگذار در بروز و گسترش اعتیاد در این گروه سنی است گفت: گسترش مصرف موادهای مخدری همچون ماریجوانا، گل و داروهای مسکن و سیگار در بین آنها مؤید تأثیرگذاری همسالان در گرایش به مواد مخدر است.
اعتیاد به مواد مخدر یکی از انحرافات شایع عصر حاضر است که سالانه قربانیان بیشماری میگیرد و آسیبی جدی بر پیکر خانواده و جامعه وارد میکند. هرچند اعتیاد به مواد مخدر در بین مردان بیش از زنان است، اما در چند سال اخیر، نرخ اعتیاد زنان به علل مختلفی افزایش یافته به گونهای که اینک پدیده اعتیاد در میان زنان نیز همچون عارضهای فردی، خانوادگی و اجتماعی مطرح و دارای ابعاد پیچیده و چندگانهای است؛ بدینجهت بررسیهای جامعهشناختی، روانشناختی، اقتصادی و غیره در راستای شناسایی علل و عوامل این معضل و یافتن راهکارهای مؤثر جهت پیشگیری، مقابله و درمان ضروری است.
بر این اساس با توجه به اهمیت موضوع برآن شدیم تا گفتوگویی را با عضو انجمن مددکاران کشور ترتیب دهیم که در ادامه میخوانید:
سلمان قادری با بیان اینکه عوامل مختلفی منجر به بروز اعتیاد در بین زنان میشود، گفت: این معضل در بین بانوان همچون دیگر پدیدههای اجتماعی موضوعی چندبعدی است.
وی با تأکید بر اینکه در این پدیده شوم اجتماعی عوامل فردی، خانوادگی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی مؤثر هستند گفت: در این بین منطق مطالعات موجود بیانگر آن است که عوامل خانوادگی نسبت به دیگر مؤلفهها در گرایش زنان به اعتیاد تأثیرگذارتر است.
وی عنوان کرد: در بین عوامل خانوادگی نیز اعتیاد همسر و یا یکی از والدین در بروز و گرایش بانوان به این معضل اجتماعی تأثیر مستقیم دارد و ازجمله عوامل تعیینکننده در بین آنها محسوب میشود.
این مددکار اجتماعی افزود: البته در بین دختران نوجوان نقش فشار همسالان نیز از دیگر عوامل تعیینکننده و تأثیرگذار در بروز و گسترش اعتیاد در این گروه سنی است.
قادری با اشاره به اینکه گسترش مصرف موادهای مخدری همچون ماریجوانا، گل و داروهای مسکن و سیگار در بین آنها مؤید تأثیرگذاری همسالان در گرایش به مواد مخدر است تشریح کرد: علاوه بر موارد فوق عواملی همچون اختلالات روانی همچون افسردگی، ناامیدی، نگرانی، اضطراب، تأثیر فضای مجازی و کمالگرایی ازجمله ویژگیهای فردی از دیگر شاخصهای تأثیرگذار در این موضوع بهحساب میآیند.
وی ادامه داد: در این بین عامل فرهنگ را نیز نمیتوان انکار کرد زیرا در برخی مناطق جغرافیایی کشور نسبت مصرف مواد مخدر در بین زنان از سایر مناطق بیشتر است به نحوی که در این گونه مناطق باورهای غلط نسبت به اعتیادآور نبودن برخی مواد وجود دارد و یا اینکه برخی افراد در این مناطق برای تسکین درد و یا دور بودن از مراکز درمانی به سمتوسوی مصرف مواد مخدر همچون تریاک میروند.
این مددکار اجتماعی با بیان اینکه طی چند سال اخیر شیوع کرونا عامل مؤثر دیگری در بروز اعتیاد و افزایش آن در بین زنان بوده است، گفت: با بروز این بیماری بسیاری از برنامههای پیشگیری و درمانی اعتیاد زنان تعطیل و حتی باور غلطی مبنی بر اینکه اعتیاد منجر به مصون ماندن و حتی درمان کرونا میشود، بین مردم بهویژه زنان رایج شد.
قادری افزود: بهدلیل آنکه کذب بودن این باور بهدرستی اطلاعرسانی نشد و همچنین با تعطیل شدن برنامههای پیشگیری، شاهد افزایش عوامل خطر پیرامون زنان و دختران بودیم که نتیجهای جز افزایش اعتیاد را در پی نداشت.
وی با اشاره به اینکه بهنظر میرسد طبق گزارشها و شواهد موجود اعتیاد به مواد مخدر سبکتر همچون گل، ماریجوانا و مسکنها در بین زنان شایعتر از سایرین است، تصریح کرد: مصرف شیشه، هروئین و تریاک در ردیفهای بعدی قرار دارند.
وی با تأکید بر اینکه بنده بهطور جد با «زنانه شدن اعتیاد» مخالفم و بهنظر میرسد این اصطلاح بیشتر یک برچسب ناخوشایند تبعیضآمیز علیه زنان است گفت: گرچه در حال حاضر در کشور آمار اعتیاد بین بانوان در حال افزایش است اما همچنان این آمار نسبت به مردان بسیار پایینتر است بهطوری که طبق آمار رسمی ارائهشده شاید چند درصد طی سالهای اخیر به سهم 10 تا 12 درصدی اعتیاد زنان افزوده شده باشد.
این پژوهشگر حوزه اعتیاد با تأکید بر لزوم توجه به عوامل خطرآفرین برای زنان در حوزه پیشگیری، تشریح کرد: برچسب زدن به زنان معتادی که به مراکز درمانی مراجعه میکنند و یا قبیح بودن اعتیاد در بین آنان نسبت به مردان، در منزوی کردن بانوان معتاد تأثیرگذارتر است.
قادری ادامه داد: تأسفبارتر اینکه زنان معتاد نسبت به مردان بیشتر در معرض خشونتهای جسمی، روحی، روانی، خانوادگی و اجتماعی قرار میگیرند و دسترسی آنها به مراکز درمانی و پیدا کردن شغل پس از درمان در مقایسه با مردان کمتر است.
وی با اشاره به اینکه تبعیض جنسیتی در زنان معتاد بهمراتب بیشتر است تشریح کرد: البته بهدلیل محدودیت فرهنگی و اجتماعی بهنظر میرسد میزان بهبود، درمان و ماندگاری در سلامت برای آنان نسبت به مردان کمتر است.
این مددکار اجتماعی با تأکید بر اینکه نگارش مردانه دستورالعملهای درمانی نیز تأثیر بسزایی در کاهش درمان اعتیاد زنان دارد ابراز کرد: نگرش تبعیضآمیز مراکز درمانی نسبت به زنان معتاد نیز بیتأثیر نیست.
قادری با تأکید بر اینکه بهرهگیری از مراکز ترک اعتیاد یقیناً برای زنان یک ضرورت اساسی در شهرها محسوب میشود اما این مراکز باید شرایط خاصی را مورد توجه قرار دهند ابراز کرد: همانطور که پیشتر عنوان شد دستورالعملهای تعریفشده برای مراکز ترک اعتیاد، مردانه است.
وی با اشاره به اینکه زنان گرفتار در اعتیاد به لحاظ روحی، جسمی و مشکلات اجتماعی در شرایط متفاوتی از مردان قرار دارند، بیان کرد: علاوه بر این حتی در مراجعه آنان به این مراکز نیز برخی موانع و تبعیضها وجود دارد که بخش از اعظمی از آن به مقوله فرهنگ و اجتماع بازمیگردد. بیشتر آنها که از چنین مراکزی برای درمان استفاده میکنند دیگر توسط خانواده و جامعه بهعنوان فرد تأثیرگذار پذیرفته نمیشوند بنابراین برای اینکه اعتیادشان مشخص نشود به این مراکز نمیروند و حتی برخیها مشکل خود را به دلیل همین تبعیضها پنهان میکنند.
وی ادامه داد: البته این موضوع در بین دختران جوان و نوجوان مصرفکننده مواد مخدری همچون گل، ماریجوانا و سیگار همچون گذشته نیست بلکه بدون واهمه اعتیاد خود را بیان میکنند. به نظر میرسد شاهد نوعی تغییر در هنجارها در نسل فعلی نیز هستیم.
این عضو انجمن مددکاری کشور با بیان اینکه اعتیاد به فضای مجازی نیز از دیگر انواع اعتیاد شایع بین دختران جوان و نوجوان است تشریح کرد: نکته این است که زنان معتاد مشکلات بیشتری را تجربه میکنند چراکه ممکن است به دلیل مشکلات جسمی و نداشتن شغل مناسب بیشتر به اختلالات روانی و یا خشونت خانگی دچار شوند.
قادری تأثیرگذاری مراکزی همچون شلتر را برای زنان معتاد مثبت ارزیابی کرد و گفت: این مراکز به جهت فراهم کردن مکانی برای زنان بیسرپناه، کارکرد مثبتی داشته و به نوعی مراکز حمایتی محسوب میشوند.
وی ادامه داد: البته مربیان و کارکنان حاضر در این مراکز نیز در فرایند درمانی این افراد میتوانند تأثیرگذار باشند اما موضوعی که مطرح است، تخصصگرایی و داشتن برنامه جامع درمانی است که میبایست این مراکز داشته باشند تا بتوانند به درمان این زنان کمک کنند.
این مددکار اجتماعی با اشاره به اینکه تأثیر شکلگیری زنجیره درمان را نیز نباید نادیده گرفت، اذعان کرد: متاسفانه رابطه بین مراکز درمانی و شلتر با مراکز حمایتی و بازتوانایی زنان برای ورود به جامعه ضعیف است. به طورکلی نیازمند برنامه جامع در راستای درمان اعتیاد زنان هستیم.
مع الوصف با توجه به آنچه گفته شد مسئله اعتیاد، به هیچ وجه جنسیتی نیست؛ اینکه زنان معتاد نسبت به مردان گناه بزرگتری مرتکب شده و لایق طرد و تنبیه شدن هستند نیز اشتباه است زیرا همانطور که مردان درگیر فشارهای مختلفی نظیر فشارهای اجتماعی و روانی هستند، زنان نیز فشارهای جسمی و روحی زیادی را در طول زندگی تحمل میکنند که ممکن است آنها را به سمت مصرف مواد سوق دهد اما آنچه مسلم است اینکه اعتیاد یک زن عواقب جبرانناپذیری را به ساختار خانواده وارد کرده و جامعه را به لحاظ تربیتی رو به افول میبرد زیرا دختران امروز جامه ما همسران و مادران سالهای آینده هستند که امروز در دام اعتیاد به مواد مخدری همچون گل و ماریجوانا، سیگار و قلیان گرفتار شدهاند و این یعنی تباهی امروز و فردا.
شناسه خبر 63955