شناسه خبر:68031
1402/1/30 09:01:13

سپهرغرب، گروه اندیشه: امام علی (ع) خطاب به یکی از کارگزاران حکومتی که دست به غارت اموال عمومی زده بود، می‌نویسد: تو اموالی را که برای یتیمان ذخیره شده بود غارت کرده‌ای، همان گونه که گرگ درنده بز مجروح را می‌رباید، آن اموال را به یغما برده‌ای.

یکی از سفارش‌های مهم امام علی (ع)، برقراری عدالت، توجه به قشر ضعیف و مبارزه با دست‌اندازان به اموال عمومی و ویژه‌خواران است؛ چنان که در نامه 41 نیز خطاب به پسر عموی خود عبیدﷲ بن عباس، یکی از کارگزاران حکومتی که دست به غارت اموال عمومی زده بود، می‌نویسد: تو اموالی را که برای یتیمان و بیوه زنان ذخیره شده بود را غارت کرده‌ای، و همان گونه که گرگ درنده بُز مجروحِ دست و پا شکسته را می‌رباید، آن اموال را به یغما برده‌ای. وای بر تو! گویی ارث پدر و مادرت را با شتاب به خانه و خانواده‌ات سرازیر می‌کنی: «وَاخْتَطَفْتَ مَا قَدَرْتَ عَلَیْهِ مِنْ أَمْوَالِهِمُ الْمَصُونَةِ لِأَرَامِلِهِمْ وَأَیْتَامِهِمُ اخْتِطَافَ الذِّئْبِ الْأَزَلِّ دَامِیَةَ الْمِعْزَى الْکَسِیرَةَ... کَأَنَّکَ حَدَرْتَ إلَى أَهْلِکَ تُرَاثَکَ مِنْ أَبِیکَ وَاُمِّکَ. فَسُبْحَانَ اللهِ! أَمَا تُؤْمِنُ بِالْمَعَادِ؟! أَوَ مَا تَخَافُ نِقَاشَ الْحِسَابِ؟!»
در ادامه نامه، در کنار ایتام و مساکین، ضروری می‌داند که بخشی از بیت‌المال هزینه رزمندگان و مجاهدانی شود که از مرزهای بلاد اسلامی محافظت می‌کنند و عبید بن عباس به چنین اموالی دست‌‌اندازی کرده و خوراک، پوشاک و وسایل ازدواج خود را از چنین اموالی تهیه می‌کند: «کَیْفَ تُسِیغُ شَرَاباً وَطَعَاماً، وَأَنْتَ تَعْلَمُ أَنَّکَ تَأْکُلُ حَرَاماً وَتَشْرَبُ حَرَاماً؟! وَتَبْتَاعُ الْإِمَاءَ وَتَنْکِحُ النِّسَاءَ مِنْ أَمْوَالِ الْیَتَامَى وَالْمَسَاکِینِ وَالْمُؤْمِنِینَ وَالْمُجَاهِدِینَ الَّذِینَ أَفَاءَ اللهُ عَلَیْهِمْ هَذِهِ الْأَمْوَالَ وَأَحْرَزَ بِهِمْ هَذِهِ الْبِلَادَ؟!».
آنگاه امام علی (ع) با قاطعیت تمام، شمشیر عدالت علوی را به رخ او می‌کشد و می‌فرماید: «فَاتَّقِ اللهَ وَارْدُدْ إِلَى هَؤُلَاءِ الْقَوْمِ أَمْوَالَهُمْ؛ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ ثُمَّ أَمْکَنَنِی اللهُ مِنْکَ لَأُعْذِرَنَّ إِلَى اللهِ فِیکَ، وَلَأَضْرِبَنَّکَ بِسَیْفِیَ الَّذِی مَا ضَرَبْتُ بِهِ أَحَداً إِلّا دَخَلَ النَّارَ».
و در ادامه، بدون اینکه در این زمینه برای خود خط قرمزی قائل باشد، می‌فرماید: اگر حسن و حسین چون تو می‌کردند، در پیشگاه من از هیچ ملاطفت و مدارایی برخوردار نبودند، و از من روی خوش نمی‌‌دیدند تا آنگاه که حق را از آنان بازستانم و باطلی را که از ستمشان پدید آمده برطرف سازم: «وَوَاللهِ لَوْ أَنَّ الْحَسَنَ وَالْحُسَیْنَ فَعَلَا مِثْلَ الَّذِی فَعَلْتَ، مَا کَانَتْ لَهُمَا عِنْدِی هَوَادَةٌ، وَلَا ظَفِراَ مِنِّی بِإِرَادَةٍ، حَتَّى آخُذَ الْحَقَّ مِنْهُمَا، وَأُزِیحَ الْبَاطِلَ عَنْ مَظْلَمَتِهِمَا».
و در خطبه 34 هنگام دعوت مردم برای شرکت در جنگ صفین، با اشاره به حقوق متقابل امام و امت یا حکومت و شهروندان، تقسیم بیت المال به طور یکنواخت را یکی از حقوق امت به گردن امام می‌شمارد و می‌فرماید: «أَیُّهَا النَّاسُ! إِنَّ لِی عَلَیْکُمْ حَقَّاً، وَلَکُمْ عَلَیَّ حَقٌّ: فَأَمَّا حَقُّکُمْ عَلَیَّ فَالنَّصِیحَةُ لَکُمْ، وَتَوْفِیرُ فَیْئِکُمْ عَلَیْکُمْ، وَتَعْلِیمُکُمْ کَیْلَا تَجْهَلُوا، وَتَأْدِیبُکُمْ کَیْمَا تَعْلَمُوا. وَأَمَّا حَقِّی عَلَیْکُمْ فَالْوَفَاءُ بِالْبَیْعَةِ، وَالنَّصِیحَةُ فِی الْمَشْهَدِ وَالْمَغِیبِ، وَالإِجَابَةُ حِینَ أَدْعُوکُمْ، وَالطَّاعَةُ حِینَ آمُرُکُمْ».
همچنین در نامه 50 خطاب به فرماندهان سپاه خود، برای مردم چهار حق را به گردن خود ثابت می‌داند که یکی از آن‌ها برقراری عدالت اجتماعی است و تصریح می‌کند که تنها در صورت رعایت این حقوق توسط امام است که امت وظیفه دارد از امام اطاعت کند: «أَلَا وَإِنَّ لَکُمْ عِنْدِی أَنْ لَا أَحْتَجِزَ (أَحْتَجِنَ) دُونَکُمْ سِرّاً إِلَّا فِی حَرْبٍ، وَلَا أَطْوِی دُونَکُمْ أَمْرَاً إِلّا فِی حُکْمٍ، وَلَا أُؤَخِّرُ لَکُمْ حَقَّاً عَنْ مَحَلِّهِ، وَلَا أَقِفُ بِهِ دُونَ مَقْطَعِهِ، وَأَنْ تَکُونُوا عِنْدِی فِی الْحَقِّ سَوَاءً؛ فَإِذَا فَعَلْتُ ذَلِکَ وَجَبَتْ لِلَّهِ عَلَیْکُمْ النِّعْمَةُ وَلِی عَلَیْکُمْ الطَّاعَةُ»؛ حق شما بر گردن من آن است که جز اسرار جنگ چیزی را از شما پنهان نسازم؛ و جز در حکم خدا، بدون مشورت با شما کاری نکنم؛ و حقّی را که از آنِ شماست از موردش به تأخیر نیندازم و تا آن را به انجام نرسانم باز نایستم.
در نامه 27 خطاب به والی مصر، محمد بن ابی‌بکر می‌نویسد: با مردم فروتن باش، نرم خو و مهربان باش، گشاده رو و خندان باش، و در نگاه‌‌هایت و در نیم نگاه و خیره شدنت به تساوی رفتار کن، تا بزرگان در ستمکاری تو طمع نکنند، و ناتوان‌ها از عدالت تو مأیوس نگردند: «فَاخْفِضْ لَهُمْ جَنَاحَکَ، وَأَلِنْ لَهُمْ جَانِبَکَ، وَابْسُطْ لَهُمْ وَجْهَکَ، وَآسِ بَیْنَهُمْ فِی الْلَحْظَةِ وَالنَّظْرَةِ، حَتَّى لَا یَطْمَعَ الْعُظَمَاءُ فِی حَیْفِکَ لَهُمْ، وَلَا یَیْأَسَ الضُّعَفَاءُ مِنْ عَدْلِکَ بِهِمْ (عَلَیْهِمْ)».
آن گونه که از امام صادق (ع) درباره رسول خدا (ص) نیز نقل شده است که نگاه‌هایش را میان اصحابش تقسیم می‌کرد و به این و آن یکسان نگاه می‌کرد: «کَانَ رَسُولُ اللهِ یُقَسِّمُ لَحَظاتِه بَیْنَ أَصْحابِه فَیَنْظُرُ إلى ذا وَیَنْظُرُ إلى ذا بِالسَّوِیَّةِ».
واصبغ بن نُباتة از امیرمؤمنان علی(ع) نقل می‌کند که خطاب به اهل کوفه فرمود: من با این جامه‌‌ها و این اثاثیه و این شتر وارد شهر شما شدم، و اگر با بیش از این مقدار از شهر شما خارج شوم خائن به شمار می‌روم: «دَخَلْتُ بلادَکم بِأَشْمَالِی هذه وَرَحْلَتی وَرَاحِلَتی، ‌ها هی فَإِنْ أنا خَرَجْتُ مِنْ بِلادِکُم بِغَیْرِ ما دَخَلْتُ فإنَّنی مِنَ الخَائِنین».
و بر اساس روایتی دیگر در ماجرای جنگ جمل، در حالی که به پیراهن خود اشاره می‌کرد خطاب به مردم بصره فرمود: چرا می‌خواهید از من انتقام بگیرید؟! این (پیراهن) دستبافت خانواده‌ام است: «یا أهلَ البصرة! مَا تَنْقِمُونَ مِنَّی؟! إِنَّ هذا لَمِنْ غَزْلِ أهْلی، وأشار إلى قمیصه».
و در این راستا، امام باقر (ع) درباره امیرمؤمنان (ع) می‌فرماید: او پنج سال بر مردم حکومت کرد و در این مدت آجرِی بر آجری و خشتی بر خشتی ننهاد و زمینی را نبخشید، و نقره و طلایی از خود به ارث نگذاشت، به جز هفتصد درهم که از بخشش‌‌هایش اضافه مانده بود و می‌خواست با آن، خادمی برای خانواده‌‌اش بخرد و البته کسی نمی‌‌تواند مانند او رفتار کند: «وَلَقَدْ وَلِیَ النَّاسَ خَمْسَ سِنِینَ، فَمَا وَضَعَ آجُرَّةً عَلَى آجُرَّةٍ، وَلَا لَبِنَةً عَلَى لَبِنَةٍ، وَلَا أَقْطَعَ قَطِیعَةً،
وَلَا أَوْرَثَ بَیْضَاءَ وَلَا حَمْرَاءَ، إلَّا سَبْعمِائَة دِرْهَمٍ فَضَلَتْ مِنْ عَطَایَاهُ أَرَادَ أَن یَبْتَاعَ لِأَهْلِهِ بِهَا خَادِمَاً، وَمَا أَطَاقَ أَحَدٌ عَمَلَهُ».

شناسه خبر 68031