سپهرغرب، گروه گردشگری: تولیدکنندگان صنایع دستی میگویند یکی از دلایل گرانی کالای فاخر این است که زحمت و انرژی هنرمندانه برای خلق آن از دید مردم پنهان است بنابراین میگویند گران است؛ درحالی که زحمت تولیدش زیاد است!
متولیان صنایع دستی در ایران میگویند که کشورمان سومین کشور تولیدکننده صنایع دستی در جهان است. اما سوال اینجاست چرا با این حجم از تولیدات، مردم ایران استقبال زیادی از صنایع دستی ندارند و در زندگی روزمره آنها کمتر هنری گنجانده میشود؟
مریم جلالی معاون صنایع دستی کشور اخیراً در گزارشی اعلام کرد که سهم ایران از بازار جهانی 800 میلیارد دلاری صنایعدستی در سال 2022، فقط 0.005 درصد (پنج هزارم درصد) بوده است. عددی که در واقع معنایش همان بیکلاه ماندن سر ما از این صنعت است.
از نظر دلاری هم، صادرات ایران از 237 میلیون دلار در سال 95 به 322 میلیون دلار در سال 99 رسیده و با روند کاهشی، در سال 1401 میزان 224 میلیون دلار را تجربه کرده است؛ البته بدون احتساب صادرات چمدانی که حساب و کتاب مشخصی ندارد.
این آمارها نشان میدهد که صنایع دستی حتی در خارج از کشور نیز بازار چشمگیری ندارد اما چرا؟ اگر ایرانیها قدرت خرید ندارند چرا صادرات آن با مشکل مواجه است؟ تحریمها در علت این موضوع بیتأثیر نیست. مشکل جابهجایی وجه و خرید از سوی کشورهای دیگر اجازه صادرات انبوه را نمیدهد.
با این حال هنرمندان و تولیدکنندگان و صادرکنندگان صنایع دستی معتقدند که در خارج از کشور اهمیت بیشتری برای هنر ایران قائل میشوند و میدانند که صنایع دستی اگر ایرانی باشد چه ارزشی دارد.
احمد ضیایی ازجمله صادرکنندگانی است که میگوید: ایرانیها صنایع دستی در زندگی شان زیاد دیدهاند و شاید روند تولید آن را هم دیده باشند و دیگر ارزش آن به چشمشان نمیآید اما خریداران خارجی قدر و قیمت هنر را بهتر از ما میدانند بنابراین هم هنرِخوب را میشناسند هم برایش هزینه خوبی میپردازند. بنابراین اگر مشکلی برای صادرات وجود نداشته باشد؛ بازار خوبی برای خرید صنایع دستی در خارج از کشور داریم.
صنایع دستی، هنر پرزحمت
گوهر یاراحمدی از تولیدکنندگان صنایع دستی و هنرمند سوزندوز است که نکته دیگری را برای عدم استقبال از هنر ایرانی در زندگی روزمره افراد مطرح میکند او میگوید: نخستین نکتهای که به اذهان خطور میکند این است که صنایع دستی حتماً گران است.
اگر به صنایع دستی بهعنوان یک هنر پرزحمت نگاه شود، این اتفاق خواهد افتاد که آن را یک کالای لوکس و در عین حال هنری و البته پرهزینه میدانند. وقتی روال کار و فرایند تولید آن اثر هنری برای مردم تبیین شود، آنها با زحمتی که برای ساخت آن اثر کشیده شده آشنا میشوند پس از آن با بینش بهتری متوجه هنر به کار رفته خواهند شد بنابراین وقتی هزینه آن را میپرسند تعجب نمیکنند.
او معتقد است: چگونگی ساخت این آثار هیچ وقت نمایش داده نشده است. اگر کسی میداند که فرش یا قالی، گلیم یا گبه چه ارزشی دارد به این دلیل است که خیلی از خانوادهها فردی را داشتهاند که دار قالی در خانه و کنار اعضای خانواده زده است و شاهد زحمتی که پشت دار قالی کشیده شده بودهاند.
اما هنرمندی مثل میناکار یا مبنت کار همیشه در یک کارگاهی دور از چشم دیگران حضور داشته و به تولید آثار هنری پرداخته است. هنرمند شیشه کار هم به دلیل فضایی که برای کار داشته دور از چشم بقیه هنرش را تولید کرده است.
بنابراین هنرهای به کار رفته در یک شیء بهعنوان هنر دست از چشمها پنهان بوده و کسی شاهد زحمتش نیست. همه اینها برمی گردد به اینکه ما نتوانستهایم، هنر به کار رفته در یکی از 299 رشته صنایع دستی را نشان دهیم.
ناصر حقی هنرمند منبتکار در استان اصفهان است او صنایع دستی تقلبی را یکی از دلایل مردم برای گران دانستن قیمت صنایع دستی عنوان میکند و توضیح میدهد: زمانی که شما بهعنوان یک فرد عادی، ساعت میناکاری ارزشمند را در دست میگیری و در کنارش یک ساعت میناکاری فیک هم دارید که در نگاه نخست تفاوت زیادی در آن نمیبینید حاضر نمیشوید بابت اصیل بودن آن ساعت مینا پول بپردازید. چون میبینید با کمی تفاوت در ظاهر میتوانید هزینه زیادی را پرداخت نکنید و آن ساعت مینای فیک را بخرید.
صنایع دستی تقلبی ارزش هنر را کم کرده است
او میگوید: ممکن است برایتان مهم نباشد که حتماً آن ساعت مینای اصل باشد بلکه میگویید با هزینه کمتر چیزی شبیه به آن میخرم. این اتفاق زمانی بیشتر میشود که شما برای هر صنایع دستی یک صنعت فیک هم داشته باشی بنابراین سراغ کالای بیکیفیت ولی ارزان میروید و کمکم فکر میکنید مگر چقدر تفاوت در ساخت این دو تا هست که قیمتها را متفاوت میکند پس ترجیح میدهید کالای اصیل را به دلیل گران بودن نخرید.
حقی معتقد است صنایع دستی تقلبی یا حتی جعلی موجب شده تا ارزش هنرهای سنتی از بین برود.
گرانی مواد اولیه برای تهیه صنایع دستی نخستین دلیل دوری مردم از صنایع دستی است. نگاهی به فهرست قیمت هنرهای دستی در فروشگاهها نشان میدهد که این کالاها از هر جنس و هنری که باشد جزو کالاهای لوکس محسوب شده اما آیا واقعاً همه هنرهای سنتی و صنایع دستی لوکس هستند؟ پس چرا مردم با ذهنیت گران بودن سراغ خیلی از این کالاها نمیروند و آنها را در زندگی روزمره خود کمتر استفاده میکنند.
ایران 299 رشته صنایع دستی دارد که از این رشتهها تنها تعداد محدودی برای مردم شناخته شده است. در سالهای اخیر استفاده از حصیر بهدلیل استفاده در دکوراسیون استقبال بیشتری شده است. حصیر بافی هم ردههای مختلفی برای تولید دارد از مصرف روزانه تا مصرف هنری و تزئینی. با این وجود حصیر توانسته در سبد خرید مردم جای بگیرد.
سفرههای قلمکار بدون تزئینات یا سرمهدوزی هم جزو صنایع دستی است که کم و بیش در خانههای عموم مردم دیده میشود چون در اندازهها و کیفیتهای مختلفی وجود دارد که بنا به سلیقه و هزینه، میتوان از آنها خرید و استفاده کرد.
آن دسته از صنایع دستی که روی زیورآلات قرار گرفته میشود نیز مورد استقبال زیادی قرار میگیرد. بهعنوان مثال سوزندوزی برای زیورآلات، از لباسهای فاخر پر از سوزن دوزی بیشتر مورد اقبال است چون با حجم کمتری از سوزندوزی و در نهایت قیمت کمتری عرضه میشود.
ملیلهکاری نیز اگرچه برای تولید آن زحمت زیادی لازم است اما وقتی این ملیلهها روی ظروف بزرگ نقره کار میشود هم هزینه نقره و هم زحمتی که برایش به کار رفته آن محصول را گرانبها میکند اما وقتی ملیله روی زیورآلات کار میشود یا بهعنوان زیورآلات فروخته میشود مورد استقبال قرار میگیرد.
استفاده از صنایع دستی پرتابل نیز توانسته تا حدی هم هزینهها را کمتر کند و هم بیشتر وارد زندگی مردم شود مانند تزئیناتی که روی لباسها وجود دارد. پتهدوزی روی لباس که میتوان آن را جدا کرد باعث شده ایرانیها از این هنر روی لباس استفاده کنند و نرخ کمتری برای آن بپردازند.
به نظر میرسد عوامل مختلفی وجود دارد تا مردم صنایع دستی را کمتر وارد زندگی روزمره شان کنند با توجه به صحبتهای هنرمندان و تولیدکنندگان، عدم آشنایی مردم با رشتههای مختلف صنایع دستی، کاربردی نبودن بسیاری از رشتههای صنایع دستی در زندگی روزمره، آشنا نبودن مردم با روند تولید صنایع دستی و اهمیت آن ازجمله این عوامل است که باید به آن وضعیت معیشت مردم نیز اضافه شود.
شناسه خبر 70317