مدیریت نابخردانه رودخانهها؛ رگهای حیات سرزمین
نیاز انسان به آب باعث شد تا بیشتر تمدنهای بشری در کنار رودخانهها شکل بگیرند. رودخانه بهعنوان پرشورترین و شادابترین عنصر حیات، آبی است روان که از بههم پیوستن آب چند چشمه در درهها بهوجود آمده و جریان مییابد تا به دشتها، دریاچهها، دریاها و اقیانوسها بریزد حال آنکه آب رودخانهها، در هر بخش از مسیر طبیعی خود، بخشی از زیستبومها و جامعهای از جوامع انسانی را بهرهمند میکند و موجب حفظ حیات محیطهای آبی و تغذیه سفرههای آب زیرزمینی میشود.
اما امروز رودخانه زیستبوم فراموششدهای است که زیستگاه منحصر بهفرد و شکنندهای دارد که زندگی انواع موجودات ریز و میکروسکوپی، آبزیان، گیاهان، پستانداران، خزندگان، دوزیستان و پرندگان بیشماری به حیات آن گره خورده، درواقع هریک از زیستمندان رودخانهها تمام یا بخشی از دوره زیستی خویش را در آن میگذرانند، بنابراین چنانچه رودخانهها آسیب ببیند به طور حتم زندگی انسان نیز دستخوش آسیب میشود.
اما امروز با توسعه شهرنشینی، خالی شدن و کاهش جمعیت روستاها همراه با اجرای طرحهای عمرانی و دور شدن انسان از رودخانه، دوستی دیرینه انسان و رودخانه در کشور همانند بیشتر نقاط جهان گسسته شد و متأسفانه نسبت به رودخانهها که روزی حیاتمان را مستقیم از آن داشتیم بسیار بیمهر شده و نقش رودخانهها را در حیات خود نادیده گرفتیم.
استفاده بهینه از رودخانهها به لحاظ اهمیتی که این منابع طبیعی در برآورد نیازهای بشری، از دیرباز تاکنون داشتهاند از انگیزههای مهم بهوجود آمدن شاخه دیگری از مهندسی آب بهنام مهندسی رودخانه بوده است. اما متأسفانه مهندسی رودخانه در ایران توسط وزارت نیرو سبب مرگ و خاموشی رودخانههای زیادی شده. این در حالی است که شرایط کشور و منابع محدود آب شیرین آن حکم میکند حفاظت از رودخانهها اولویت نخست باشد.
بهنظر میرسد مرگ تدریجی رودخانههای فصلی، تغییر رودخانههای دائمی به فصلی و تبدیل بسیاری از رودخانههای شهری به رودخانه فاضلاب تنها بخشی از دخالتهای نابخردانه بشر و عدم مدیریت در این عرصه باشد حال آنکه رودخانهها رگهای حیاتی هر سرزمینی محسوب میشوند، به همین دلیل حفاظت و بهرهبرداری خردمندانه از آنها نیاز به دلیل و برهان زیادی ندارد.
بر این اساس با توجه به اهمیت موضوع برآن شدیم تا با عضو کارگروه تخصصی آب و انرژی شبکه محیط زیست و منابع طبیعی کشور گفتوگویی ترتیب دهیم که در ادامه میخوانید:
مسعود امیرزاده، با ابراز اینکه در خصوص اکوسیستم رودخانهها در بدو امر بیان دو نکته حائز اهمیت است، نخست اینکه پرداختن به رودخانه بهعنوان یک سیستم پیچیده، اهمیت خاصی دارد. دوم آنکه در یک سیستم پیچیدهتر یعنی کلیت حیات نقش دارد، بدان معنا که سایر اکوسیستمهای اطراف ازجمله دشتها، جنگلها، حیات وحش و محیطهای شهری نیز حیات خود را مرهون رودخانه هستند.
وی با بیان اینکه این دو سطح سیستم پیچیده و تأثیرگذاری رودخانهها خود بیانگر نقش و جایگاه آنها در محیط زیست است، اذعان کرد: اما در نقطه مقابل متأسفانه مدیریت و نحوه مواجهه با رودخانهها از بعد نظام حکمرانی بسیار سطحی و نابخردانه است؛ یعنی یک اکوسیستم با این تأثیرگذاری با یکسری رفتارهای بسیار ساده و سطح نازل مدیریت میشود.
این فعال محیط زیست، افزود: نتیجه این کار در بدو امر اضمحلال رودخانههاست به طوری که در سراسر کشور مرتباً در حال از دست دادن رودخانهها هستیم که نمونه بارز آن را در زایندهرود مشاهده کردهایم.
امیرزاده با تأکید بر اینکه مابقی رودخانههای کشور نیز شرایط بهتری از زایندهرود نداشته و در صف رسیدن به وضعیت آن هستند، خاطرنشان کرد: پیامد بعدی مدیریت ناکارآمد این است که اکوسیستمهای جانبی رودخانهها نیز متأثر از معضلی که رودخانهها گرفتارش هستند، دچار مشکل شده و در مسیر نابودی قرار گرفتهاند.
وی افزود: برای مثال تنها بخشی از آسیبهای واردشده به رودخانهها نابودی حیات وحش در حواشی آنهاست، مشکل کار این است که وقتی درباره یک اکوسیستم حرف میزنیم این نابودیها بهصورت زنجیروار به یکدیگر متصل میشوند مثلاً وقتی موضوع از دست دادن پوشش گیاهی در پی آفت و آلودگی جریان رودخانهها مطرح است یقیناً در پی آن نابودی حیات وحش مطرح خواهد بود.
این عضو کارگروه تخصصی آب و انرژی شبکه محیط زیست و منابع طبیعی کشور با بیان اینکه هر آنچه امروز بهعنوان معضل محیط زیستی در جایجای ایران مطرح است یقیناً بخشی مرتبط با موضوع رودخانهها دارد تشریح کرد: برای مثال در حال حاضر افت آبخوانها و آبهای زیرزمینی در دشتها که در نقاط مختلف کشور منجر به فرونشست شده، ریشه در ضعف اکوسیستم رودخانه دارد زیرا در بسیاری از این نقاط شاهد قطع شدن جریان آنها هستیم.
امیرزاده با بیان اینکه درواقع جریان رودخانه در محیط زیست شباهت بسیاری به جریان خون در بدن دارد، تصریح کرد: درواقع همچون اختلال در جریان خون که منجر به آسیب به اعضای بدن میشود اختلال در جریان رودخانهها نیز به سایر بخشهای محیط زیست آسیب وارد میکند.
وی با تأکید بر اینکه در نتیجه افت آبخوانها و بهدنبال آن فرونشست زمین، شاهد زوال پوشش گیاهی بهصورت زنجیروار خواهیم بود ابراز کرد: این اتفاق در پی عدم توانایی رودخانه در تحقق کارکردهای خود است.
این فعال محیط زیست با اشاره به آلودگی رودخانهها که دو جنبه دارد و جنبه نخست آن حاصل از برخی افزودنیها به اکوسیستم رودخانه است که متأسفانه شاهد آن هستیم که بدون هیچ نظارتی فاضلاب و پسماندهای کارخانهها و معادن وارد جریان آب میشوند حال آنکه نتیجهای جز افت کیفیت آب را در پی نخواهد داشت؛ زیرا وقتی صحبت از کارکرد رودخانه است منظور رودخانه سالم است نه یک جریان مسموم که تأثیر آن بر محیط زیست نهتنها مفید نیست بلکه زیان هم دارد.
امیرزاده ادامه داد: درواقع آن اکوسیستم جانبی رودخانه از خاک و گیاه گرفته تا حیات وحش دچار مسمومیت خواهند شد.
وی با اشاره به اینکه متأسفانه وقتی کمیت رودخانه با سدسازی، برداشتهای نابهجا در مسیر رودخانه و در پی آن عدم رعایت حقابه رودخانه، دچار نقصان شود موضوع کیفیت نیز بهدلیل آلودگی بسیار ضربهپذیر است، ابراز کرد: یعنی اگر جریان آب مناسب باشد، نظام خودپالایی به او اجازه میدهد که بهمرور زمان بتواند خوداصلاحی انجام دهد اما وقتی کمیت دچار نقصان باشد با مشکل کیفی گره خورده و رودخانه را ضربهپذیر میکند.
این کارشناس محیط زیست با بیان اینکه در این شرایط یا کوچکترین آلودگی، آبزیان دچار مرگ شده و رودخانه اکوسیستم جانبی خود را از دست میدهد، تشریح کرد: علیرغم اینکه این روزها انقراض گونههای ارزشمند حیات وحش مطرح و حساسیتها بسیار بالاست، باید گفت در بسیاری از رودخانهها طی 50 سال گذشته ما شاهد از بین رفتن گونههای ارزشمندی هستیم که حتی اسم آنها نیز به گوشمان نخورده این در حالی است که هنوز برایمان روشن نشده که چه سرمایههایی از دست دادهایم.
امیرزاده عنوان کرد: این انقراضها تنها در گونههای آبزی خلاصه نشده بلکه در پوششهای کرانرودی و میکرو ارگانیسمهایی که در رودخانهها زیست میکردند نیز اتفاق افتاده است.
وی افزود: آلودگیها دارای دو نوع کلی هستند نخست آلودگیهای انسانی که معمولاً در قالب فاضلاب تعریف میشود و متأسفانه در برخی از موارد بدون اینکه نسبت به ساماندهی و مدیریت آنها در راستای سمزدایی اقدامات لازم صورت گیرد وارد آب شده و این آلایندگیها نظام رودخانه به لحاظ میکروارگانسیمهای موجود و سلامت آب را بهخطر میاندازند.
این کارشناس محیط زیست با بیان اینکه فاضلاب اضافهتغذیهای است که وارد رودخانه شده و باعث میشود برخی از گونهها که قبلاً در سطح پایین زنجیره زیستی رودخانه قرار داشتهاند، به مواد غذایی جدید دسترسی پیدا کرده و رشد کنند گفت: در نتیجه میکروارگانیسمها و ترکیب موجودات زنده به نفع گونههای پاییندستی در رودخانه برهم زده میشود.
امیرزاده افزود: همین امر باعث میشود که در رودخانههایی که در آنها فاضلاب انسانی ریخته میشود گونههای بومی و اصلی در اکوسیستم رو به نابودی بروند.
وی با بیان اینکه رشد جلبک و گونههای میکروبی ماحصل ریختن فاضلاب در رودخانههاست، تشریح کرد: در حوزه آلودگی صنعتی نیز باید بگویم متأسفانه قضیه پیچیدگی بیشتری پیدا میکند زیرا در این حالت انواع و اقسام آلودگیهایی که به هیچ وجه امکان ورود آنها بهصورت طبیعی به جریان رودخانه را نداریم را شاهد خواهیم بود.
وی با بیان اینکه این امر باعث میشود زیستمندان بهشدت در داخل رودخانه نسبت به آن واکنش منفی از خود نشان دهند و حتی در بسیاری از موارد ضریب آلودگی این مواد به حدی است که منجر به مرگ آنان میشود ابراز کرد: در بسیاری از این موارد نیز این امر منجر به بیماریزایی در این جانوران شده و یا اینکه در تولیدمثل و ژنتیک آنها اثر خواهد گذاشت.
این فعال حوزه محیط زیست با اشاره به اینکه این عوامل در درازمدت باعث خواهد شد که ما آن فرم و فلور طبیعی را در رودخانه از دست بدهیم، تشریح کرد: متأسفانه در حال حاضر نیز میتوان گفت هیچ یک از رودخانههای کشور آن فرم و فلور طبیعی را ندارند.
امیرزاده با بیان اینکه متأسفانه در حال حاضر پسابهای صنعتی و معدنی بهراحتی وارد رودخانهها میشوند، اذعان کرد: نمونه بارز این ماجرای اسفبار را میتوان در شمال، مرکز، جنوب و غرب کشور بهوفور مشاهده کرد.
وی با اشاره به اینکه امروز فاضلابهای صنعتی بهنوعی رودخانه و حیات آن را در کشور هدف قرار دادهاند، ابراز کرد: این امر بیانگر نقصان در سیستم سازمان محیط زیست و یا نظام حکمرانی است که به این سادگی اجازه میدهد رگهای حیاتی سرزمین مورد هجوم آلودگی قرار گیرد.
وی با بیان اینکه رودخانه یک نظام چندوجهی است، ابراز کرد: بر این اساس در ایران و یا سایر نقاط دنیا اینکه یک دستگاه و سازمان مسئولیت و مدیریت رودخانه را برعهده داشته باشد امر غلطی است.
این فعال حوزه محیط زیست با بیان اینکه با توجه به چندوجهی بودن این نظام میبایست دستگاههای مختلف در این راستا نقش ایفا کنند ابراز کرد: در کشور ما کمیت آب آن هم نه فقط از بعد اکوسیستمی بلکه به لحاظ الزام مدیریتی در توزیع (کشاورزی، صنعتی و شرب) با وزارت نیرو است.
امیرزاده با اشاره به اینکه قانون توزیع عادلانه آب مصوب سال 61 مسئول کیفیت آب را سازمان محیط زیست اعلام کرده، اذعان کرد: مسئله این است که بین این دو دستگاه شاهد ناهماهنگی سترگی هستیم که سالیان سال است ادامه پیدا کرده به طوری که در حال حاضر هر یک از دستگاهها تنها کار خود را انجام میدهند و سازمان حفاظت از محیط زیست که مسئول کیفیت آب رودخانهها و مسئول آن است که آب به پایاپای خود و یا تالابها برسد، عملاً ضعف مسئولیت است و نتوانسته حقابه و شاخصهای کیفی آب را بهدرستی مطالبه کند.
وی افزود: البته دستگاه سومی که مطرح است سازمان منابع طبیعی است چراکه رودخانه فقط آب نیست بلکه یک نظام پیچیده بهشمار میرود که فارغ از زیستمندان داخلی و حاشیه خود عناصری همچون جنگلهای کرانرودی نیز دارد اما متأسفانه همواره این قسم از جنگلهای حاشیه رودخانه، مورد غفلت واقع میشوند حال آنکه مسئولیت حفاظت از آنها بر عهده سازمان جنگلها است که متأسفانه در آن دچار نامدیریتی است.
وی با تأکید بر اینکه در این جنگلها با ما گونههای بسیار ارزشمند و اِندِمیک (بومی) مواجهیم که متأسفانه در پی این عدم مدیریت وضعیت خوبی ندارند، گفت: در برخی موارد حتی شاهد آن هستیم که درختان این جنگلها برای تبدیل رودخانه به کانال، بهصورت عمدی قطع میشوند.
این کارشناس محیط زیست با ابراز اینکه درواقع ناهماهنگی بین دستگاههای مسئول و عدم انجام مسئولیتها باعث شده شرایط فعلی را شاهد باشیم عنوان کرد: در حال حاضر تنها دستگاه مسئولی که کار خود را در جهت منفی انجام میدهد وزارت نیرو است، این وزارتخانه هر آب سطحی در کشور را فوراً در قالب سدسازی و انتقال آب مهار کرده که نهایتاً منجر به افراط در مدیریت آب به لحاظ کمی شده است.