سپهرغرب، گروه زیستبوم - طاهره ترابیمهوش: عضو هیئت علمی مؤسسه تحقیقات جنگلی و مراتع کشور، گفت: در حوزه جنگلکاری و کاشت درخت قرار نیست بپرسیم که در روز درختکاری چند نهال توزیع یا کاشته میشود بلکه باید از متولیان پرسید چند درصد از نهالهای کاشتهشده روز درختکاری در سالهای پیش هنوز زنده و سبزند؟ بهنظر شما آیا جواب این سؤال را میدانند؟
در اسفندماه قرار داریم ماهی مبارک و میمون به لحاظ مباحث زیستمحیطی چراکه که در دل خود هفته منابع طبیعی و روز درختکاری را جا داده اما نکته این است که در کشور خشک ایران، هفته درختکاری باید به حفاظت از منابع طبیعی و پوششهای گیاهی، احیای آن و حفاظت از جنگلها و درختان کاشتهشده تبدیل شود.
به دیگر سخن در این چند دهه درختان بیشمار و زیادی در کشور ما سربرآورده، از بذر گرفته تا نهال و آبهای زیادی مصرف شده تا به درخت تبدیل شوند لیکن بسیار درختانی که طی این سالها و در این هفته شهرداریها و ادارات منابع طبیعی بین مردم و نهادها توزیع میکردند و کاشته میشد اما به علت عدم سازگاری با محیط و غیر بومی بودنشان و بیتوجهی به نهال کاشتهشده، از بین میرفتند.
بدیهی است اگر این برنامه درست و اصولی بود که چه نوع درختانی و در کجا کاشته شود، اکنون کل ایران باید به جنگل تبدیل میشد.
بر این اساس با توجه به اهمیت موضوع برآن شدیم تا درخصوص آسیبشناسی این موضوع با عضو هیئتعلمی مؤسسه تحقیقات جنگلی و مراتع کشور گفتوگویی ترتیب دهیم که در ادامه میخوانید:
مهندس مصطفی خوشنویس با بیان اینکه همهساله در کشور به روشهای مختلف جنگلکاری انجام میشود اما اغلب به نتیجه مطلوب نمیرسیم، گفت: اگر نگاه عمیقی به موضوع داشته باشیم بیانگر آن است که روند کار ما در این عرصه از بنیان ایراد دارد.
وی با تأکید بر اینکه طبق استانداردها معمولاً برای جنگلکاری در یک منطقه بعد از انجام آمایش سرزمین باید بر اساس گونههای بومی منطقه و سازگاری گونههای دیگری که بر روی آنها تحقیقات لازم انجامشده، نسبت به انتخاب گونه و سپس توسعه فضای سبز و جنگلکاری اقدام شود، گفت: این روند در کشور ما رعایت نمیشود، معمولاً گونههایی تولید و کشت میشود که تکثیر آنها ساده است.
وی، ادامه داد: فرض کنید وقتی گونه کاج تهران، اقاقیا، عرعر، افرا سیاه که اغلب از گونههای بومی ما نیستند، بذرشان بهراحتی سبز شده و به نهال تبدیل میشود، پس تمرکز بر روی کشت آنها در فضای سبز و جنگلکاریها بیشتر است حال آنکه در بیشتر موارد شاهد هستیم که بین خواهشهای اکولوژیکی این گونهها با منطقهای که کاشته شدهاند هیچگونه سازگاری وجود ندارد و حتی اگر با بخشی از شرایط منطقه بتوانند سازگاری ایجاد کنند یقیناً در بخشهای دیگر با مشکل مواجه میشوند.
عضو هیئت علمی مؤسسه تحقیقات جنگلی و مراتع کشور مطرح کرد: مؤلفههای مختلفی همچون دما، ارتفاع از سطح دریا، وزش بادها، از نظر تأمین نیاز آبی، PH و EC خاک باید نوع گونه، مکان کاشت و سازگاری آنها با محل کاشت مورد توجه قرار گیرد.
خوشنویس با بیان اینکه کاشت درخت باید بهصورت ظریف و دقیق انجام شود، افزود: وقتی برای یک منطقه گونه بومی انتخاب میشود این گونه بومی با تمام آن تجربه قبل و چند هزارسالهای که در آن منطقه گذرانده و به یک انتخاب طبیعی در منطقه بدل شده، با تمامی شرایط منطقه سازگاری خواهد یافت پس باید تمرکز کاشت بر روی این گونهها باشد.
وی افزود: برای من بسیار دشوار است که میبینم در فضای سبز شهری کرج، کلانشهر تهران و سایر شهرها خبری از گونههای بومی منطقه همچون اُرس، بنه، داغداغان، شن، شیر خشت، دغدغک، انواع زالزالک و غیره نیست؛ در حالی که گونههایی همچون شن و داغداغان درختانی بسیار پایدار، محکم و بسیار زیبا هستند با این وجود وقتی وارد فضای سبز شهری و یا جنگلکاریهای حومه این شهرها میشوید حتی یک نهال از این گونههای بومی مشاهده نمیکنید.
عضو هیئت علمی بخش تحقیقات مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور، با بیان اینکه متأسفانه امروز بیشتر فضای سبز شهری و جنگلکاری پر شده از اقاقیا، کاج و چنار، افرا سیاه و غیره، تصریح کرد: این گونهها اغلب دارای خواهش اکولوژیکی و نیاز آبی بالایی هستند؛ شاید در فضای شهری از این گونهها بیشتر مراقبت و نگهداری شود اما در جنگلکاریها در قالب موارد با شکست مواجه میشوند، حال آنکه علت این موضوع همانطور که پیشتر عنوان شد به عدم سازگاری گونههای کاشتهشده با شرایط اقلیمی بهویژه عدم توجه به میزان بارندگی در منطقه بازمیگردد.
خوشنویس ادامه داد: آنچه مسلم است اینکه ما در کاشت درخت باید از یک الگوی مکانی و زمانی درست تبعیت کنیم زیرا در این صورت است که مشخص میشود در چه زمان و مکانی، چه گونهای کشت و غرس شود به طوری که اگر این دو مقوله بهدرستی مورد توجه قرار گیرد یقیناً جنگلکاری و کشت درخت نتایج مطلوبی را بهدنبال خواهد داشت.
وی با بیان اینکه در این وادی نباید موضوع مدیریت درست را مورد غفلت قرار داد، خاطرنشان کرد: برای مثال وقتی از گونه داغدغان، بنه و ارس در یک منطقه بهعنوان گونه بومی برای جنگلکاری بهره میبریم تا این نهالها بتوانند خود را در منطقه پایدار کنند زمانبر خواهد بود حال آنکه در این زمان باید رسیدگی لازم در راستای حفظ و مراقب از طریق مدیریت بهویژه در حوزه آبیاری انجام شود.
استاد بازنشسته دانشگاه تهران، ادامه داد: این بدان جهت است که نهال در نهالستان بهصورت نازپرورده رشد کرده؛ بنابراین وقتی در عرصه جنگلی کشت میشود بایستی برای پایدار شدن گونه تا چند سال در جهت سازگاری با شرایط مدیریت لازم اعمال شود.
مهندس خوشنویس با تأکید بر اینکه بنده بنا به اندوختههای علمی و تجربهای که در این عرصه دارم وقتی اقدام به کشت این گونهها در یک منطقه میکنم، در سال نخست بالغ بر هشت مرحله آبیاری انجام میدهم که این تعداد آبیاری در سال دوم نصف میشود و همین روند کاهشی اما پایدار تا چهار سال ادامه پیدا میکند، گفت: سؤال من این است که آیا وقتی گونههای اینچنینی در قامت نهال در پروژههای جنگلکاری غرس میشود، این گونه مدیریت و مراقبت میشود؟
وی افزود: نکته بعدی اینکه وقتی یک چاله برای غرس نهال درنظر گرفته میشود باید ابعاد لازم را داشته باشد نه اینکه یک سوراخ کنده و بهزور نهال را در آن قرار داده و روی آن را با خاک بپوشانیم زیرا ریشهدوانی نهال در بافت اطراف آن برای نفوذ در عمق و استفاده از رطوبت پاییندست چاله زمانبر خواهد بود بنابراین وقتی چاله کندهشده عمق لازم را نداشته باشد ممکن است فصل تابستان فرا رسیده و ریشه به رطوبت لازم دست پیدا نکند پس خشک خواهد شد.
این جنگلشناس با بیان اینکه طبق استانداردهای تعریفشده برای جنگلکاریها، چالههای کندهشده برای غرس درختان حداقل باید از دهنه و عمق 50 تا 60 سانتیمتر برخوردار باشند، تشریح کرد: حتی خاک برداشتهشده از حفاری انجامشده باید بهصورت نرمشده روی ریشه قرار گیرد.
خوشنویس با بیان اینکه بهزعم کارشناسان جنگلشناسی و جنگلکاری، انتخاب و کاشت تنها یک گونه بهدرستی، بهتر از غرس صدها نهال بدون برنامه است، تشریح کرد: من سالهاست که نهالکاری میکنم؛ از سال 1380 با همکاری مردم در شاخه کوهستانی باغ گیاهشناسی ایران 24 هزار و 800 اصله نهال با موفقیت بالای 90 درصد کاشتم آن درصدی هم که از بین رفته یا گراز به گیاه زده و یا به علت حوادث طبیعی بوده، هیچکدام از آنها بر اثر خشکی از بین نرفتهاند.
وی افزود: بنابراین وقتی گونه را خوب شناخته و مطابق با طبیعت گیاه رفتار کنیم و آن را در جایگاه خودش بکاریم دیگر نیازی به آبیاری بلندمدت ندارد.
عضو کمیته استانداردسازی نهالهای جنگلی ادامه داد: یک سری گونههای گیاهی داریم که توانایی دارند و با کاشت مستقیم بذر آنها میتوانیم به جنگلکاری مورد نظر برسیم؛ بنابراین وقتی میشود گونهای را با بذر در طبیعت احیا کرد این یک خطای بزرگ است که بیاییم از بذر نهال تولید کرده و بعد آن را بکاریم، چون در درجه نخست باید نهالستانهای زیادی در اختیار داشته باشیم که نیازمند اعتبار زیادی است، بعد هزینه زیادی برای انتقال آنها به طبیعت، ایجاد شبکه آبرسانی و آبیاری آنها نیاز است در حالی که میتوانیم با بذرکاری گیاه را مستقیم وارد طبیعت کنیم و دیگر نیازی به نهالکاری نیست.
خوشنویس ادامه داد: در حوزه فضای سبز شهری تنوع و رنگی که مورد نیاز است برای ما یکسری الزامات را ایجاد میکند بنابراین امکان دارد از تنوع بیشتری در کشت درختان و پوشش گیاهی استفاده شود اما اینکه ما یک درخت منطقه گرم را در یک منطقه کوهستانی بکاریم قابل قبول نیست.
وی تأکید کرد: گرچه در فضای سبز شهری حفاظت بیشتر جهت بهرهمندی از تنوع گونهها به جهت ایجاد هارمونی لازم است اما نباید در این بستر استفاده از گونه بومی را مورد غفلت قرار داد؛ مثلاً در منطقه غرب کشور بلوط بومی است اما متأسفانه حتی یک درخت بلوط در پروژههای جنگلکاری در این گونه مناطق مشاهده نمیشود.
وی تأکید کرد: در جنگلکاری و کاشت درخت قرار نیست بپرسیم که در روز درختکاری چند نهال توزیع یا کاشته میشود بلکه باید از شهرداری و منابع طبیعی پرسید که چند درصد از نهالهای کاشتهشده روز درختکاری در سالهای پیش هنوز زنده و سبز هستند؟ بهنظر شما آیا جواب این سؤال را میدانند؟
شناسه خبر 80615