چند روز قبل به نقل از رسانههای رژیم صهیونیستی، 15 نفر از سربازان چترباز و 20 سرباز پیاده نظام آن رژیم، از بازگشت به غزه جهت مشارکت در جنگ، خودداری کردهاند؛ این سربازان میدانند که عدم همراهی آنان محاکمه نظامی سختی را به دنبال دارد، اما چرا حاضرند محاکمه سختی را بپذیرند و در جنگ شرکت نکنند؟ رژیم اسرائیل تاکنون سعی کرده ضمن پنهان نگاه داشتن چنین اخباری، با گفتاردرمانی یا جابهجایی آنان با سربازان جدید، بر چنین چالشهایی سرپوش نهد، درحالی که به گفته خودشان در بیش از 330 روز جنگ با غزه، بیش از 700 سرباز کشته داده و چهار هزار و 398 نفر مجروح شدهاند که دو هزار و 262 نفر آن مجروحین از زمان حمله زمینی به غزه، مجروح شدهاند.
این درحالی است که گالانت، وزیر جنگ آن رژیم منحوس نیاز فوری به 10 هزار سرباز را ماه قبل مطرح کرد و روزنامه معاریو رژیم اسرائیل پنجشنبه گذشته از غرق شدن ارتش رژیم اسرائیل در گلولای غزه نام برد و مردادماه و شهریورماه را ماههای خونین نامید. این امر با هلاکت 15 نفر از سربازان آن رژیم تا عملیات شهادتطلبانه الخلیل و ایجاد گذرگاههای مرگ توسط تکتیراندازهای مقاومت، بهلحاظ روانی امتناع سربازان اسرائیل از بازگشت به جنگ را طبیعی مینماید. البته دلایل مهم دیگری نیز در این خصوص اثرگذار هستند؛ عذاب وجدان و بههمریختگی روحی از فجایع و کشتارها، فقدان استراتژی مشخص از تداوم جنگ که تاکنون دو هدف اصلی جنگ، یعنی حذف حماس و آزادی اسرا را برای آنان محقق نکرده، شکست 15 دور مذاکرات اخیر، خودخواهی نتانیاهو برای آزادی اسرا قبل از پایان جنگ، فشارهای داخلی در آن رژیم بهویژه کمیتههای تشکیلشده خانوادههای اسرا، اختلاف بین فرماندهان نظامی درخصوص عملیات اجراشده و مشکلات عدیده دیگر، فشارهای بینالمللی توسط مراجع ملل همچون دادگاه بینالمللی کیفری، عفو بینالملل و پزشکان بدون مرز پیرامون جنایات جنگی خواندن اقدام نیروهای نظامی آن رژیم، اعتراضات دانشجویی در آمریکا و اروپا، حاشیههای المپیک و پاراالمپیک و مهمتر از همه عملیات اربعین حزبالله لبنان که تا عمق امنیتی رژیم اسرائیل نفوذ کرد، توانست شرایط را متفاوت کند، هیمنه دفاعی آن رژیم را بشکند، تضعیف اقتدار و قدرت بازدارندگی آن رژیم را رقم بزند و آیندهای مبهم را برایشان ترسیم کند.
واقعیت آن است که برخی در جنگ صرفاً مسلح بودن و میزان برخورداری از تجهیزات وتلفات را ملاک میدانند، اما باید گفت مهمتر از همه اینها در بازدارندگی که خود فرایندی روانی بوده، همان روحیه معنوی سربازان است. قدرت بازدارندگی معنوی مقاومت غزه توانسته است سربازان یاغی آن رژیم را به ستوه آورد و به آنها بفهماند روش نظامی آنان کماثر است. مفاهیمی چون جهاد، شهادت، تقوا، اخلاص، صبر، استقامت به معنای راه گم نکردن، ایثار، ازخودگذشتگی و عدم دل بستن به دنیا، شاخص الگوی پیشرفت مبتنی بر مقاومت را رقم زده و با پشتوانه مردمی همراه شده است که در آن پدری که کودک شهیدش را در بغل دارد، حسبناالله و نعمالوکیل میگوید و خبری از اظهار عجز یا حتی دشنامدهی به مقاومت نیست. چالش ارتقای قدرت روحی و توانمندسازی سربازان رژیم صهیونیستی، جدی و ضعف اصلی نیروهای نظامی رژیم صهیونیستی است که با فقدان معنویت، نمیتواند خلأ خود را پُر کند و اینجاست که باید گفت وقتی تابلوی معنویت مقاومت، مصداق آیه کَم مِن فِئَةٍ قَلیلَةٍ غَلَبَت فِئَةً کَثیرَةً بِإِذنِ الله ۗ وَاللهُ مَعَ الصابِرینَ باشد، عدهای قلیل بر عدهای کثیر پیروز خواهند شد و آیندگان پیروزی ملت مظلوم فلسطین را بر نهتنها رژیم اسرائیل، بلکه قدرتهای منطقهای و فراملی چون آمریکای جنایتکار، خواهند دید؛ این وعده حتمی است، انشاءالله.