«تو ایران کار گروهی معنا نداره»؛ این جملهای است که شاید افراد زیادی از کسانی که در یک کار گروهی شکست خوردهاند، شنیده باشند. جملهای که در نهایت به روایت یک خاطره ناخوشایند از تجربه یک کارگروهی ناکام منتهی میشود و گوینده بدون اینکه خود را در هیچیک از مشکلاتی که تعریف میکند مقصر بداند تأکید میکند: «هرکی به فکر خودشه، همون بهتر که آدم تنها کار کنه!»
شاید مهمترین عامل در شکستِ یک کارگروهی، عدم اجماع نظر باشد؛ درواقع افراد با بهترین تخصصها کنار یکدیگر جمع میشوند تا بتوانند با هم به هدف مشترکی برسند، اما در همان آغاز با اختلاف نظرهایی مواجه میشوند که حتی هدفِ اصلی را زیر سؤال میبرد. این موضوع آنچنان ملموس است که شاید هریک از ما حتی هنگام انجام یک کار گروهی در دبستان با آن مواجه شده و از آن پس به این نتیجه رسیدیم که باید به شکل فردی برای هدف خود تلاش کنیم. موضوعی که تا بزرگسالی نیز با ما همراه بوده است. بر این اساس مهمترین نکته در موفقیت در کار گروهی آموزش و فرهنگسازی است؛ موضوعی که یک دکتری روانشناسی صنعتی و سازمانی معتقد است در ایران مغفول مانده و هنوز راه زیادی تا رسیدن به فرهنگِ کار گروهی در پیش داریم. راهی که البته به جز حاکمیت و دولتها، خانواده نیز در آن نقش پررنگی دارد.
در این زمینه این روانشناس صنعتی و سازمانی با تأکید بر عدم شکلگیری فرهنگ کار گروهی در ایران، بیان کرد: در این زمینه فرد بهتنهایی مقصر نیست. باید به گروه و نوع فرهنگی و مدیریتی که در سازمان حکمفرماست نیز نگاه کنیم. نمیتوان تمام مسئله را متوجه اعضا دانست.
افشین رباطی با بیان اینکه نوع کار گروهی که در ایران جریان دارد، ریشهای تاریخی دارد، اظهار کرد: هرچند اکنون نسبت به گذشته شرایط بهتری در این زمینه داریم، اما باید بازسازی بهتری روی آن انجام گیرد. بخشی از این بازسازی نیز وابسته به تربیت خانوادگی و آموزش در مدارس است. اولین جایی که افراد باید با فرهنگ کار گروهی آشنا شوند در مدارس است؛ دانشآموز باید یاد بگیرد که چگونه به ایده دیگران احترام بگذارد و مشورت کردن و تصمیمگیری با سایرین را بیاموزد. این موارد اکتسابی است و لازم است برای آنها زمان بگذاریم. درواقع در فرهنگسازی برای کار گروهی دیگر تنها دولتها و حاکمیت نقش ندارند بلکه والدین باید از همان سطح مهدکودک و مدرسه به فرزند خودشان کار گروهی و احترام گذاشتن بهنظر دیگران را بیاموزند.
وی با اشاره به اینکه یک گروه کاری از افرادی تشکیل شده است که بهدنبال دستیابی به یک هدف مشترک در تعامل با یکدیگر هستند، گفت: این امر سبب توزیع وظایف و همگرایی افراد با یکدیگر میشود؛ بنابراین نمیتوان انتظار داشت که هرکس فقط وظایف خود را انجام دهد تا گروه به موفقیت برسد.
*ویژگیهای اصلی یک کار گروهی موفق
این روانشناس صنعتی و سازمانی با اشاره به اینکه یک گروه کاری باید سه ویژگی اصلی داشته باشد، بیان کرد: هدف مشترک، تمایز وظیفه عملیاتی هر یک از اعضا شامل راهی که فرد برای رسیدن به هدف مشترک طی میکند و در نهایت همگرایی و تلاش اعضای گروه برای رسیدن به نتیجه مشخص از مهمترین ویژگیها در این زمینه است.
رباطی با اشاره به اینکه انرژی کل گروه به کیفیت تعامل بین فردی وابسته است، اظهار کرد: هر عضو گروه باید به طور فعال و مؤثر در انجام وظایف مشترک برای رسیدن به هدف نهایی مشارکت کافی داشته باشد. کیفیت یک کار نهایی وابسته به کیفیت کار هر یک از اعضای گروه است. این در حالی است که باید درک درستی از ایدههای دیگران نیز شکل بگیرد و افراد به یک بیان شفاف و واحد دست پیدا کنند.
وی با تأکید بر اینکه در شکلگیری فرهنگ کار گروهی نقش مدیریت مجموعه نیز حائز اهمیت است، بیان کرد: یک مدیر باید اعضای گروه را با کارهایی که انجام میدهد و تصمیمهایی که میگیرد، تحت تأثیر و نفوذ قرار دهد. از سوی دیگر مدیر تلاش میکند تا اعضایی که دیدگاههای متفاوتی نسبت به یکدیگر دارند بتوانند به صلح برسند. رهبر متخصص و حرفهای اطلاعات کافی دارد و آن را برای مشارکت فعال اعضا در اختیار آنها میگذارد.
*فرهنگ کار گروهی به یک شبه شکل نمیگیرد
این روانشناس صنعتی و سازمانی درباره تأثیر محیط کار گروهی بر کارکنان بیان کرد: محیط کار تأثیر قابل توجهی بر بهرهوری تکتک افراد دارد زیرا میتواند به فرد انگیزه داده و باعث ایجاد خلاقیت در تیم شود. محیط کاری نقش اصلی را در افزایش بهرهوری ایجاد میکند چراکه بر انگیزه، خلاقیت و رضایت افراد اثرگذار است و این موضوع سبب میشود خلق و خو و سلامت افراد تحت تأثیر قرار گیرد. وقتی گروهی دارای یک فرهنگ قوی و سالم برای کارکردن در کنار یکدیگر هستند یعنی اعضای گروه از یکدیگر حمایت میکنند و دانش خود را به اشتراک میگذارند، مشارکت فعال دارند و صادقانه برای رسیدن به هدف گردهم میآیند و رقابت منفی ندارند. درواقع باید محیطی فراهم شود که هر عضو از گروه بتواند دیدگاههای خود را بیان کند.
رباطی با اشاره به اینکه فرهنگ کار گروهی از یکسری باورها تشکیل شده است، اظهار کرد: یعنی هرچه باورها، اعتقادات و نگرش افراد با گروه همسوتر باشد فعالیت و اثرگذاری بیشتر خواهد شد. توسعه فرهنگ کار گروهی امر راحتی نیست و به مرور زمان اتفاق میافتد و سازمان باید فرایندی را دنبال کند که به کار اعضا معنا و مفهوم بدهد.
*تأثیر کار گروهی سازنده در سلامت روان افراد
وی با تأکید بر اینکه کار کردن به افراد هویت، مفهوم، جایگاه و انگیزه میدهد و درآمد آنها را نیز تأمین میکند، گفت: کارگروهی بر سلامت روان نیز اثرگذار است. اگر کار به فرد هویتی بدهد که کمک کند تا خودش را در سطح جامعه عنوان کند، احساس مؤثر بودن میکند. همکاری سازنده باعث ارتقای سلامت روان میشود؛ البته باید تعامل بین فردی هم بهخوبی پیش برود و افراد با پذیرش تفاوتها، نگرش خود را نیز تغییر داده و همراستا با هدف گروه باشند. مشارکت در اهداف مشترک و دیدن تأثیر مثبت تلاشهای یک گروه سبب میشود هر فرد احساس موفقیت و شکوفایی را تجربه کند و اعتماد به نفس و عزت نفس فرد تقویت شود. این موضوع از یک سو سبب رشد شخصی و از سوی دیگر سبب افزایش اعتماد بهنفس فرد میشود.
او در پایان اظهار کرد: اگر اعضا بهصورت مستقل کار کنند ممکن است برخی افراد در گروه احساس منزوی بودن کنند و وارد یک رقابت ناسالم یا منفی شوند که بخواهند برای به رخ کشیدن دیدگاه خود دست به رقابت منفی بزنند. یعنی چون خودشان از عهده کارها برنمیآیند، اجازه ندهند دیگران هم به درستی فعالیت کنند.
شناسه خبر 88128