در دل هر شهر و روستای ایران، داستانی نهفته است که با هر لقمه غذا زنده میشود؛ از بوی زعفران در کوچههای مشهد تا طعم لذیذ بریان در رستورانهای اصفهان؛ گردشگری خوراک فرصتی است برای کشف فرهنگ و تاریخ غنی سرزمینمان.
گردشگری غذایی یکی از محبوبترین و جذابترین انواع گردشگری در دنیای امروز است که بهطور ویژه فرهنگهای محلی را به هم پیوند میدهد؛ این نوع گردشگری به علاقهمندان این امکان را میدهد که طعمهای منحصر به فرد و تجربیات غذایی خاص هر منطقه را کشف کنند؛ با گردشگری غذایی، مسافران نهتنها از غذاهای خوشمزه لذت میبرند، بلکه با فرهنگ، تاریخ، و آداب و رسوم مردم آن منطقه نیز آشنا میشوند، این تجربه غنی به ایجاد ارتباطات معنوی و عمیقتر با مقصد کمک میکند.
اهمیت گردشگری غذایی بهواسطه توسعه اقتصادی نیز درخشان است؛ هنگامی که گردشگران به رستورانها، بازارها، و فستیوالهای غذایی محلی مراجعه میکنند، این امر به افزایش درآمد برای کسبوکارهای محلی منجر میشود؛ صنایع غذایی محلی با جذب گردشگران میتوانند اشتغالزایی کرده و فرصتهای شغلی جدیدی برای افرادی که در این صنعت فعالیت دارند، ایجاد کنند، بنابراین، گردشگری غذایی نهتنها به اقتصاد محلی کمک میکند، بلکه قابلیتهای کسبوکارهای کوچک را نیز تقویت میکند.
علاوه بر جنبههای اقتصادی، گردشگری غذایی به حفظ و ارتقای فرهنگهای غذایی و سنتهای محلی نیز کمک میکند؛ این نوع گردشگری به شناسایی و حفظ رسوم، روشهای طبخ، و مواد اولیه محلی کمک میکند که در غیر این صورت ممکن است به مرور زمان فراموش شوند، همچنین با توجه به افزایش علاقه مردم به غذاهای سالم و ارگانیک، گردشگری غذایی میتواند به ترویج محصولات محلی و سنتی بپردازد که در راستای حفاظت از محیطزیست نیز هستند، بهعلاوه گردشگری غذایی میتواند به ایجاد تجربههای اجتماعی و فرهنگی متنوع کمک کند. برگزاری رویدادها و فستیوالهای غذایی به جمعآوری افراد از سرتاسر نقاط مختلف دنیای میانجامد و تبادل فرهنگها را تسهیل میکند. این تعاملات فرهنگی میتواند به گسترش درک بینفرهنگی و تقویت پیوندهای اجتماعی منجر شود و به ترویج صلح و تفاهم بین ملتها کمک کند.
*گردشگری خوراک تنها به مناطق توسعهیافته یا معروف محدود نمیشود
بر این اساس کارشناس ارشد برنامه توسعه توریسم و راهنمای میراث فرهنگی و مدیرعامل نخستین شرکت دارنده مجوز خلاقمحور از معاونت علمی فناوری ریاستجمهوری در زمینه گردشگری موضوعی اظهار میکند: گردشگری غذا یا «food touriem» یک مفهوم عام دارد که به وعدههای اصلی غذا و فرایند امتحان طعمهای مختلف اشاره دارد؛ اما مفهوم کاملتری که از سال 2001 در دنیا رواج پیدا کرد گاسترونومی توریزم یا گردشگری خوراکی بود؛ در گردشگری خوراک، میتوانید همه وعدههای اصلی غذایی، میانوعدهها، دسرها، شیرینیها و انواع نوشیدنیها را در این طبقه قرار دهید؛ از طرفی در گردشگری خوراک، فرایند تهیه غذا هم اهمیت دارد؛ یعنی چیزی فراتر از امتحان طعمهای متفاوت که این، مفهوم کاملتری است و ترجیح ما استفاده از گردشگری خوراک بهجای استفاده از گردشگری غذا است.
مائده فیناستیان، میافزاید: در رابطه با تاریخچه گردشگری خوراک در جهان باید گفت کشورهایی همچون ایتالیا، فرانسه، چین، هند، ژاپن و کشورهای آسیای شرقی، پیشگامان این مسیر هستند، اما گردشگری خوراک از معدود گردشگریهایی است که صرفاً به مناطق توسعهیافته یا معروف محدود نمیشود و دورافتادهترین منطقه نیز به سبب یک نوع غذا یا یک شیوه طبخ خاص، میتواند مخاطب جذب کند.
وی بیان میکند: با بررسی گردشگریهای موضوعی در سطح کشور، متوجه شدیم که بهطور مثال گردشگری موسیقی در 16 استان کشور، ظرفیت رشد و توسعه دارد و گردشگری ادبی در 14 استان؛ اما تنها گردشگری که در 31 استان کشور ظرفیت دارد گردشگری خوراک است و تکتک شهرهای ما خوراکها یا روشهای طبخ منحصربهفرد خود را دارند که میتواند ظرفیتی بالقوه برای جذب گردشگر باشد.
کارشناس ارشد برنامه توسعه گردشگری خاطرنشان میکند: این ظرفیتی بالقوه نیازمند توانمندسازی در جامعه محلی است که بتواند به ظرفیت بالفعلی تبدیل شود و گردشگر را به آنجا جذب کند؛ یعنی لازم است که بازارسازی درباره هر کدام از اینها انجام شود؛ متأسفانه بسیاری از غذاهای بومی و محلی ما رو به فراموشی است و شاید آخرین فرصتهایی باشد که بتوانیم غذای خاصی را تجربه کنیم زیرا صرفاً در نسلی از بزرگترهای ما وجود دارد که اگر که ما آنها را از دست دهیم، شیوه طبخ آن منسوخ میشود؛ در این راستا ما نیازمند برنامهریزی دقیق روی ظرفیتها برای شکوفایی هستیم.
*لزوم توجه به جشنوارهها در حوزه گردشگری خوراک
فیناستیان اظهار میکند: گردشگر فعلی، گردشگر هوشمندی است و نسل هوش مصنوعی، با دنیای دیتاها و محتواهای متفاوتی ارتباط دارد؛ او آگاه است و در اصطلاح نسل خلاق گردشگری هستند؛ این گردشگر صرفاً بهدنبال این نیست که فقط غذایی بخورد یا مکانی را ببیند و برگردد، بلکه برای او داستانها، تاریخچهها و نحوه پخت اهمیت دارد و سفر هوشمندی انجام میدهد؛ بنابراین، نحوه ارائه ما برای آگاهی او از خوراکهای مناطق خود، بسیار مهم است؛ از کارهایی که میتوان انجام داد، رویدادهای مرتبط با گردشگری خوراک است که برخی جشنوارهها همچون جشنواره انار، جشنواره انگور و جشنواره نان برگزار میشود و در آنها، بهطور معمول فراوردههای مرتبط را در در معرض دید قرار میدهند و گردشگر میتواند آن را بچشد یا بهعنوان سوغات تهیه کند.
وی عنوان میکند: نکته این است که روی فلسفه و عمق ماجراها، زیاد کار نشده که چرا مثلاً انگور این منطقه خیلی معروف است یا چرا بریان اصفهان خیلی معروف است؟ هر چقدر که گردشگر، این چراییها را بداند، بهتر درک میکند و ارتباط میگیرد و آن غذا برای او ماندگارتر میشود.
وی میافزاید: تورها یا برنامههای تخصصی برای شناخت خوراک نیز میتواند مؤثر باشد، بهطور مثال ما در حال حاضر روی خوراک آسیای شرقی خوراک ارامنه و دوره صفویه فعالیت میکنیم؛ برای هر کدام از این خوراکها برنامههای کوچکی طراحی کنیم اگر نمیتوانیم در سطح بزرگ و به صورت جشنواره کار کنیم، حداقل در سطوح کوچک این کار را انجام دهیم.
این فعال گردشگری تصریح میکند: ازجمله این رویدادها میتواند رویدادهای ویژه خوراکهای مناسبتی باشد؛ خوراک، ریشه در فرهنگ و جغرافیای منطقه دارد و در ایران بهشدت تحت تأثیر فرهنگ است؛ بعضی از غذاها و خوراکها را داریم که صرفاً بهعنوان نذری در ایام خاص مثلاً محرم، تاسوعا و عاشورا یا مثلاً در ایام ماه مبارک رمضان پخته میشود و بسیاری از استانها، خوراکهای ویژهای دارند؛ هرچقدر ما بتوانیم رویدادها را بهصورت مناسبتی تعریف کنیم، میتواند به آشنایی بیشتر مخاطب با خوراکهای یک منطقه کمک کند، البته نیاز است که بخش دولتی در این موضوع سرمایهگذاری کند؛ بخش خصوصی، خلاقیت دارد اما به لحاظ و ارتباطات به اندازه بخش دولتی نیست.
*نقش مؤثر رستورانها در گردشگری خوراک
فیناستیان تشریح میکند: رستورانهای بینالمللی یا حتی سنتی در موضوع گردشگری خوراک، بهطور قطع نقش بسیار مهمی دارند زیرا خط مقدم ارائه غذاها هستند، مثلاً برخی از اقامتگاههای سنتی، خانههای سنتی که بومگردیها هستند یا بوتیکهتلهایی که بخش کافیشاپ و رستوران فعال دارند، بهترین گزینههایی هستند که میتوانند غذاهای سنتی که رو به فراموشی یا فراموش شده را ارائه دهند؛ آنچه اهمیت دارد این است که نحوه سرو غذا به چه صورت باشد و پرسنلی آنجا، چقدر میتوانند درباره تاریخچه غذا و فلسفه آن مسلط باشند.
وی میگوید: البته وقتی که یکسری غذاها رو به فراموشی هستند شاید در شرایط فعلی برای عرضهکننده صرفه اقتصادی نداشته باشد و مخاطب بهدلیل نداشتن شناخت، شاید نتواند استقبال کند که برای این موضوع هم راهکارهایی وجود دارد؛ بهطور مثال بهعنوان پکهای خیلی کوچک در کنار غذاهای اصلی، یک سری از غذاهای فراموش شده را صرفاً بابت اینکه مخاطب با طعمش آشنا شود، ارائه کند یا روزهای خاصی را به غذاهای محلی شهرها اختصاص دهند.
وی خاطرنشان میکند: ایران سرشار از ظرفیتهی بالقوه است و 2500 نوع غذا و 109 نوشیدنی دارد که بسیاری از آنها ثبت ملی شدهاند؛ مکتب آشپزی ما جز سه مکتب اصلی آشپزی در کنار آشپزی رومی و چینی است و بسیاری از کشورها ایران را با غذاهای خوشمزه میشناسند؛ در بسیاری از سفرنامهها ذکر شده که ایرانیان در نحوه طبخ غذاهای خود بسیار ماهرانه رفتار میکنند؛ همین برای ما بس که دو شهر کشور ما جزو شهرهای خلاق خوراک هستند که به ثبت هم رسیدند؛ اولی، شهر رشت و دومی شهر کرمانشاه که به واسطه تنوع غذایی خود توانستند این عنوان را بگیرند.
کارشناس ارشد برنامه توسعه توریسم ادامه میدهد: همه ظرفیتهای بالقوه، نیازمند نگاه در سطح کلان هستند؛ ما فقط نباید از بخش خصوصی توقع داشته باشیم که بتواند در این مسیرهایی که گاهی نیاز به بازاریابی ندارند، بلکه به بازارسازی نیاز دارند و لازم است در بخش دولتی و سطح کلان کشور، به تفکر رونق و توسعه گردشگری به عنوان یک عامل نجاتدهنده اقتصادی توجه شود؛ زیرا گردشگری میتواند در سطح گردشگری پایدار به رونق جوامع محلی و کارآفرینی کمک کند؛ شاید با حداقل آموزش که توانمندسازی در آن صورت گیرد، جامعه محلی بتواند بیشترین استفاده و رونق را ایجاد و از مهاجرت معکوس جلوگیری کند.
گردشگری غذایی میتواند بهعنوان یک ابزار آموزشی عمل کند. با برگزاری کارگاهها و کلاسهای طبخ در مکانهای مختلف، گردشگران این فرصت را دارند که مهارتهای جدیدی را بیاموزند و غذاهای متنوعی را خودشان تهیه کنند. این تجربهها نهتنها به یادگیری و تجربیات مثبت منجر میشوند، بلکه به مسافران این امکان را میدهند که با آداب و رسوم مردم محلی آشنا شوند و در این فرایند، شکافهای فرهنگی را کاهش دهند.
شناسه خبر 88712