پشت پرده، قتلگاه شایستهسالاری در انتخابات شورای اسلامی شهر
این یک واقعیت است که برنامههایی که در سطح کلان حکمرانی کشور، طراحی و تدوین میشوند، برای اجرایی شدن و به نقطه مقصود رسیدن در هر منطقه، نیاز به بومیسازی کردن در استانها و شهرهای مختلف دارند؛ یکی از ساختارهایی که در ایران شکل گرفت تا روند تصمیمسازی را از سوی مردم تقویت کند، شورای اسلامی شهر بود که اعضای آن با رأی مردم انتخاب میشوند.
انتخابات شوراهای اسلامی شهر در ایران بهعنوان یکی از مهمترین ارکان مردمسالاری محلی، نقش مؤثری در مدیریت شهری ایفا میکند؛ اما این فرآیند بهدلیل برخی چالشها و آسیبهای ساختاری، نتوانسته بهطور کامل اهداف مورد نظر قانونگذار را محقق کند، ازجمله علل این ناکامی، میتوان به موارد ذیل میتوان اشاره کرد:
1. ضعف در شایستهسالاری
یکی از مشکلات اصلی، عدم تطابق بین تواناییها و تخصص منتخبین با نیازهای مدیریتی شهرها است. در بسیاری موارد نامزدها بدون داشتن مهارتهای تخصصی یا تجربه کافی در حوزه مدیریت شهری، وارد عرصه انتخابات میشوند؛ این امر باعث کاهش کیفیت تصمیمگیریها و ناکارآمدی شوراها شده است.
2. تأثیر عوامل سیاسی و قومی
نفوذ مسائل سیاسی و قومی در فرایند انتخابات، یکی دیگر از آسیبهای جدی است. در بسیاری از موارد، رأیدهندگان بهجای توجه به برنامهها و سوابق اجرایی نامزدها، تحت تأثیر وابستگیهای قومی، قبیلهای یا جناحی رأی میدهند؛ این رویکرد میتواند مانع از تحقق منافع عمومی و توسعه شهری شود.
3. تبلیغات ناسالم و هزینههای غیر شفاف
فرایند تبلیغات انتخاباتی شوراها بهدلیل نبود قوانین شفاف درباره هزینهها و منابع مالی، گاهی به سمت رفتارهای غیر شفاف و رقابتهای ناسالم سوق پیدا میکند. برخی نامزدها با استفاده از منابع مالی مشکوک و وعدههای پوپولیستی، به دنبال جلب آرا هستند که این امر میتواند فساد و نارضایتی عمومی را به همراه داشته باشد.
4. نبود نظارت کافی بر عملکرد شوراها
پس از انتخابات، یکی از نقاط ضعف جدی، نبود نظارت مؤثر بر عملکرد شوراها است؛ این ضعف باعث شده برخی اعضای شوراها درگیر تخلفات مالی و مدیریتی شوند و اهداف اولیه شوراها، یعنی شفافیت و خدمترسانی به مردم، تحتالشعاع قرار گیرد.
5. ضعف آموزش و آگاهی عمومی
بسیاری از شهروندان نسبت به نقش و وظایف شوراها آگاهی کافی ندارند و همین موضوع بر کیفیت انتخابها تأثیر منفی میگذارد؛ عدم آموزش عمومی در این زمینه باعث شده است که مردم بهجای انتخاب افراد متخصص، به سمت انتخابهای احساسی سوق پیدا کنند.
متأسفانه طی ادوار مختلف شوراها در شهرهای مختلف، شاهد شکست بارز این سیاست هستیم؛ اعضای برخی از شوراها طی این سالها تخلفاتی انجام دادهاند که منجر به تعقیب قانونی آنان شده است و یا بعضی از شهرها تا همین اواخر هم نتوانسته بودند جلسه بیحاشیهای برگزار کنند! بگذریم در برخی از شهرها هم اگرچه حاشیه برجستهای در این عرصه نیست، اما انفعال شورا به حدی است که تقریباً بودن یا نبودنش آنچنان فرقی نداشته و عملاً اعضای شورا تأثیرگذاری مشخصی بر حیات شهر ندارند؛ بهجز معدود افرادی که در فضای مجازی دنبال دیده شدن هستند! شاید بتوان مهمترین دلیل این بیعملی را در نقص روند شایستهسالاری مجستجو کرد؛ متأسفانه بخشی از مردم ما مطامع کوتاهمدت فردی و گروهی خود را بر همهچیز ترجیح میدهند و این امر باعث شده بهجای انتخابات، یک نوع معامله شکل بگیرد و در سایه این بدهوبستانها، کمتر افراد شایستهای وارد صحن شوراها میشوند.
اینک در آستانه جدیتر شدن انتخابات شوراهای اسلامی شهر، بهخوبی میتوان جبههبندیهای سیاسی و بدهبستانها را رصد کرد؛ فعلاً طرح جامع شهر همدان بازیچه دست حضرات است و هرکسی به خود اجازه میدهد به نفع گروهی یا علیه دیگری، اظهار نظر کند! به مرور حضرات کاندیداها با سطوح مختلف قدرتخواه در شهر ارتباط برقرار کرده و با قولهایی به این و آن، در فهرست حمایت قرار میگیرند. در این مسیر کم هستند نهادهایی که صادقانه و از سرِ دلسوزی، به دنبال ارائه فهرست باشند.
نکته آخر اینکه مردم محترم همدان اگر از بسیاری مشکلات موجود در شهر، نوع خدماتدهی، عدم اجرای پروژههای تأثیرگذار در شهر، سرگرم بودن مدیریت شهری به مسائل دست چندم و غیره گلایهمند هستید، کمی بیندیشید در انتخابات قبل به چه کسانی رأی دادید و آنها در این چهار سال چقدر سعی کردند که حال شهر همدان راخوب کنند؟
«چون نیک نظر کرد پر خویش در آن دید/ گفتا ز که نالیم که از ماست که بر ماست»