شناسه خبر:91855
1403/11/17 13:07:00

غارت اشیا باستانی در ایران سابقه طولانی دارد که از دوران قاجار شروع شده اما اوج این اقدامات در دوران پهلوی بود که مقدار بسیار زیادی از اشیا عتیقه ایران از کشور خارج شد.


آثار به‌جا مانده از انسان در طول تاریخ باگذشت زمان ارزشمند می‌شود، چراکه بیانگر اوضاع گذشته و هویت است این وسایل آنقدر با ارزش هستند که دهان طمع‌کارها را به آب می‌اندازد تا هرجور شده به این آثار ارزشمند ملی هر کشور دست پیدا کرده و بفروشند و خانه‌های خراب خود را آباد کنند!
خاندان پهلوی در فروش آثار تاریخی ایران سابقه سیاهی در کارنامه خود ثبت کرده، به طوری که با برپایی نمایشگا‌های متعددی از آثار باستانی ایران در اکثر کشور‌های اروپایی، شوروی سابق، کانادا و برخی کشور‌های آسیایی مثل ژاپن، در هربار انتقال این آثار بخشی از آن‌ها توسط عوامل دولتی خائن و سوداگران قاچاق عتیقه بطور مخفی به کشور‌های غربی ارسال می‌گردید.
رژیم پهلوی برای تاریخ و تمدن ایران نه‌تنها اقدام مثبتی انجام نداده بلکه آگاهانه، خیانت نیز کرده. یکی از این خیایت‌ها، اکتشاف و قاچاق آثار باستانی ایران توسط بیگانگان و انتقال آن‌ها به موزه‌های معروفی چون؛ لوور، لنینگراد، متروپولتین، موزه ملی اسرائیل و... است. تا آنجا که هر بازدیدکننده‌ای به هنگام مشاهده آثار بسیاری از تاریخ و تمدن ایران، در آن موزه‌ها دچار تعجب و حیرت می‌گردد.
خاندان پهلوی نه‌تنها اجازه‌ این کار را به بیگانگان داده بودند، بلکه خود اقدام به تشکیل گروه‌های حفاری، اکتشاف و قاچاق اشیای عتیقه نموده و آن را به بهای نازلی در بازارهای جهانی به فروش می‌رساندند. در این زمینه شهرام پهلوی‌نیا، فرزند اشرف پهلوی، ید طولایی داشت.
فرح پهلوی نیز که داعیه‌ حفظ و حراست از آثار باستانی و تمدنی ایران را داشت با جمع کردن افراد و باندهای قاچاق آثار و اشیای باستانی، روند سرقت و قاچاق آثار تاریخی را تسریع و به آن جنبه قانونی و رسمی داد. وی تحت ‌عنوان خرید و جمع‌آوری آثار به سرقت‌رفته از ایران، دفتری برای تجارت قاچاقچیان عتیقه سابق و کارشناسان فعلی آثار باستانی، باز کرد. افرادی همچون: «ایوب ربنو»، «محسن فروغی»، «مئیر عزری»، «مهدی محبوبیان»، «پل سوتنبرگ» و...
در حفاری‌های باستان‌شناسی، یکی از یهودیانی که آثار باستانی را از فلات ایران به غارت برد، ایوب ربنو است. او یک فرد معمولی یا عادی نبود، بلکه رهبری یک باند مافیایی قاچاق بین‌المللی آثار باستانی را بر عهده داشت و 500 نفر کارگر و 100 نفر سر کارگر، برای او کار می‌کردند.
ضمن برخورداری از کلیه وسایل پیشرفته حفاری، بیش از 50 سال در بیش از 150 نقطه و در فاصله سال‌های 1326 ه.ش لغایت 1340، به‌طور مشخص در 17 منطقه باستان شناسی، به حفاری تجاری پرداخت. به غیر از منطقه زیویه در منطقه قپلانتو، پاره‌ای از آثار باستانی از پایتخت مانائی‌ها به جای مانده بود که یهودیان و پروفسورگدار از آن با خبر بودند. آن‌ها 10 تا 12 سال با امتیاز رسمی وزارت فرهنگ، در این منطقه مهم باستانی، حفاری تجاری انجام دادند و بدون هیچ صورت جلسه و مانعی این منطقه را زیر و رو کردند و تمامی آثارباستانی این منطقه را به تاراج بردند و از آن منطقه، فقط قطعه‌ای در موزه ایران باستان باقی ماند. در منطقه زیویه، روستاییان این منطقه در تمام طول حفاری حضور داشتند، ولی از منقطه قپلانتو و بدون حساب و کتاب، هر شیئی به تاراج می‌رفت!
شهرام قوام، ملقب به شهرام پهلوی‌‌نیا، بزرگ‌ترین پسر اشرف محسوب می‌شد. یک باند گسترده کشف و قاچاق اشیای عتیقه ایجاد کرده بود؛ باندی که البته از چشم ساواک هم پنهان نماند و گزارش‌های مفصل و بایگانی شده‌ای از آن تهیه و تنظیم می‌شد. این گروه «گنج‌یاب»! در هر جایی که اخبار مربوط به کشف آثار باستانی در آن منتشر می‌شد، حضور پیدا می‌کرد و از آذربایجان تا سیستان، هیچ محدودیتی برای فعالیت آن وجود نداشت. بیشتر رؤسای ادارات مربوط، برکشیدگان همین باند بودند.
گزارش ویلیام شوکراس در این باره نشان می‌دهد که یک بار، شهرام پهلوی‌نیا پس از کشف اشیای عتیقه‌ای از جنس طلا، توسط گروه‌های باستان‌شناسی دانشگاهی، رسماً به سراغ آن‌ها رفت و بدون هیچ تعارفی، اشیای به‌دست‌آمده را به‌زور تصاحب کرد و برای فروش به توکیو فرستاد.
احمدرضا احمدی (نمایشنامه‌نویس و شاعر) درباره آن در ویژه‌نامه کتاب «نوشتن با دوربین» می‌گوید: من و دکتر نگهبان (باستان‌شناس) شب‌ها بیدار می‌ماندیم که ایادی شهرام پهلوی نیایند در تاریکی شب عتیقه‌ها را بدزدند!
در طول سال‌های 1930 تا 1939 که گروه‌های باستان‌شناسی آمریکایی به فعالیت پرداختند حجم بسیاری از آثار باستانی ایرانی از کشور خارج شد. به طوری که در سال 1935 پس از خروج نخستین محموله از اشیای مکشوفه در تخت جمشید سفیر آمریکا در ایران گفت: «تعداد زیادی کامیون نیاز بود تا آثار باستانی متعلق به مؤسسه شرق‌شناسی از تخت جمشید برای انتقال به آمریکا، به بوشهر فرستاده شود.» رئیس مؤسسه شرق شناسی هم در سال 1940 در اظهار نظری در رابطه با اشیائی که مؤسسه در تخت جمشید به‌دست آورده بود، گفت: «کمتر محلی چنین ثمرات جالب توجهی به بار آورده است.»
موسی حقانی نویسنده و استاد دانشگاه می‌گوید: شخص شاه قراردادی با آمریکایی‌ها برای کشف آثار باستانی بسته بود و پورسانت می‌گرفت. طبق این قرارداد 50 درصد کشفیات برای ایران و 50 درصد دیگر را آمریکایی‌ها برمی‌داشتند. بماند که آمریکایی‌ها به بهانه خواندن و پژوهش الواح باستانی را از ایران خارج کردند و هیچگاه آن‌ها را بازنگرداندند.
حقانی ادامه داد: گرچه غارت اشیا و میراث باستانی ما از زمان قاجار شروع شد اما بخش عمده اشیا تاریخی و باستانی ما در زمان پهلوی به اروپا و آمریکا رفت. در زمان نخست وزیری محمدعلی فروغی معاهده‌ای با آمریکایی‌ها امضا شد که آن‌ها را وارد بهشتی از آثار باستانی کرد چون ایران سابقه هفت هزار ساله تمدنی داشت و رژیم پهلوی با بازکردن پای بیگانگان به ایران، کمک بزرگی به غارتگری آن‌ها کرد. درواقع پهلوی موزه‌های انگلیس، فرانسه و آمریکا را با اشیا باستانی ایران آباد کرد.

شناسه خبر 91855