
در روزهای اخیر مذاکرات حساس ایران و آمریکا در عمان درحال برگزاری بوده و اظهارات دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا از اهمیت خاصی برخوردار است. او در پاسخ به پرسش خبرنگاران درباره اهداف مذاکره با جمهوری اسلامی ایران اظهار کرد: «فقط اینکه ایران نباید سلاح هستهای داشته باشد. من میخواهم که ایران شکوفا شود، اما نمیتوانند سلاح هستهای داشته باشند.» این سخنان ترامپ با نگاه به تاریخچه تعاملات دو کشور، گواهی بر سیاستی قدیمی و پُرتناقض است که آمریکا در قِبال ایران در پیش گرفته؛ سیاستی که یکی از اهداف اصلی آن، دستیابی به نتایج دلخواه از طریق فشار و تهدید است.
درست است که مذاکرات بینالمللی فرصتی برای گفتوگو و یافتن راه حلهای دیپلماتیک محسوب میشود، اما آیا میتوان به واقعیت پشت این اظهارات اعتماد کرد؟ ترامپ که بهخوبی میداند ایران هرگز در پی دستیابی به سلاح هستهای نبوده و نیست، همچنان بر این موضع اصرار دارد. درحالی که همین چند روز پیش ایالات متحده بستهای جدید از تحریمها علیه ملت ایران تصویب کرد و در سالهای گذشته از هیچ تلاشی برای تحت فشار قرار دادن ملت ما فروگذار نکرده است؛ از تحریمها و جنگهای نیابتی گرفته تا طراحی فتنهها و ایجاد موانع اقتصادی. این رفتار نشان میدهد که آمریکا همچنان روی همان سیاست قدیمی فشار و تحریم برای دست یافتن به اهدافش اصرار دارد.
یکی از مصادیق خباثت آمریکا و ادامه روند همیشگی دولتمردان آن، همین جنگ روانی و رسانهای است که از ابتدای حضور ترامپ در کاخ سفید به راه انداختهاند؛ ازجمله شبهاتی که دشمن ساعاتی پس از اظهارات ترامپ در دوشنبه اخیر مشغول انتشار و شیوع آن شد، این است که جمهوری اسلامی ایران در برابر فشارها و تهدیدهای دولت ترامپ عقبنشینی کرده و موافقت با مذاکره نتیجه چنین فرایند و محاسباتی است. موضع اخیر وزیر امور خارجه آمریکا نیز در همین راستا قابل ارزیابی و تحلیل است؛ همانطور که بارها طی روزهای اخیر از سوی مسئولان جمهوری اسلامی مطرح شده، تنها دلیل موافقت با مذاکره محدود شدن موضوع آن به مسئله هستهای بوده است. به عبارت دیگر آمریکا از موضع خود مبنی بر تحمیل برجام منطقهای و موشکی عقبنشینی کرد، اما به این موضوع هیچ اشارهای نمیکند، چراکه میخواهد برای افکار عمومی جهان و بهویژه برای مردم ایران اینگونه جا بیندازد که دست برتر را دارد و همچنان کدخدا است! زهی خیال باطل.
اکنون در میانه مذاکرات حساس، آمریکا سعی دارد چهرهای نرم و سازشکار از خود نشان دهد. اما آنچه که باید درک کرد، این است که سیاستها و منافع راهبردی ایالات متحده همچنان ثابت ماندهاند. ایران باید هوشیار باشد و به یاد داشته باشد که در این گفتوگوها همانطور که در گذشته ثابت شده، آمریکاییها از هر فرصتی برای اعمال فشار و تضعیف ایران استفاده خواهند کرد. موفقیت در این مذاکرات تنها زمانی ممکن خواهد بود که ایران با تیزبینی، انسجام ملی و حفظ خطوط قرمز عزت و منافع ملی خود، وارد این میدان شود.
چالش اصلی ما در این مذاکرات نهفقط پذیرش یا رد پیشنهادات است، بلکه قدرت چانهزنی و حفظ موقعیت استراتژیک کشور در برابر فشارهای خارجی است. ایالات متحده ممکن است بهظاهر نقاب دیپلماتیک به چهره بزند، اما ما باید بدانیم که در پشت این نقاب منافع خاص و فشارهای همیشگی همچنان حاکم است. این فرصت باید بهعنوان یک آزمون برای دیپلماسی ایران و آزمونی برای استحکام داخلی کشور در برابر فشارهای خارجی تلقی شود.
شناسه خبر 93567