شناسه خبر:93959
1404/2/13 15:31:03

یک مدرس کسب‌وکار و فناوری گفت: با توجه به چالش‌ها و فرصت‌هایی که در کشور داریم، زمان آن فرا رسیده که همگان به‌ویژه دولت‌ها و کسب‌وکارهای کوچک در زمینه‌های مختلف ازجمله آموزش، توسعه منابع انسانی و تسهیل فرآیندهای تولیدی، حرکت‌های جدی‌تری انجام دهند؛ تنها در این صورت است که می‌توان به آینده‌ای روشن برای اقتصاد کشور امیدوار بود.

در دنیای پُرتلاطم اقتصادی امروز، نقش کسب‌وکارهای کوچک و متوسط به‌عنوان نیروی محرکه‌ توسعه‌ اقتصادی، بیش از هر زمان دیگری برجسته شده است. این کسب‌وکارها نه‌تنها بخش بزرگی از اشتغال و تولید ناخالص داخلی کشورها را به خود اختصاص می‌دهند، بلکه با انعطاف‌پذیری بالا و نوآوری‌های مستمر، توانسته‌اند در برابر بحران‌ها و تحولات سریع اقتصادی نیز ایستادگی کنند.

بااین‌حال یکی از چالش‌های اساسی پیش روی این بنگاه‌های اقتصادی، دسترسی به منابع مالی پایدار و حمایت‌های زیرساختی است. تأمین مالی جمعی به‌عنوان یکی از ابزارهای نوین در عرصه اقتصاد، فرصت‌های جدیدی برای رشد و شکوفایی کسب‌وکارهای کوچک فراهم کرده است؛ ابزاری که می‌تواند ضمن مردمی کردن فرآیند سرمایه‌گذاری، ارتباط مستقیم و مؤثری میان کارآفرینان و سرمایه‌گذاران برقرار کند.

در این گفت‌وگو، به بررسی اهمیت کسب‌وکارهای کوچک در اقتصاد امروز و چالش‌های پیش روی آن‌ها می‌پردازیم. محسن مختاری، مدیر سکوی تأمین مالی جمع‌سپار و مشاور اقتصادی رسانه‌ ملی با سال‌ها تجربه در حوزه کسب‌وکار، فناوری و اقتصاد، در این مصاحبه با نگاهی تخصصی، به این موضوعات پاسخ می‌دهد.

وی با توجه به تجربیات گسترده‌اش در عرصه کسب‌وکار و فناوری، به تحلیل مشکلات موجود پرداخته و راه‌ حل‌هایی برای مقابله با بحران‌ها و شکوفایی بیشتر این بخش از اقتصاد ارائه داده است. مشروح این گفت‌گو را در ادامه می‌خوانید:

مطالعه بازار، گامی حیاتی برای شروع کسب‌وکار

این مشاور کسب‌وکار در ابتدای سخنانش به یکی از مهم‌ترین دلایل بحران در کسب‌وکارهای کوچک اشاره و بیان کرد: ریشه اصلی بحران‌های بازار برای تولیدکنندگان کوچک این است که بسیاری از صاحبان آن‌ها پیش از شروع، به‌طور جدی و علمی مطالعه بازار نداشته‌اند. این کسب‌وکارها نه‌تنها نیاز بازار را نمی‌شناسند، بلکه هیچ بررسی جامع و دقیقی از رفتار رقبا و ذائقه مشتریان خود انجام نمی‌دهند. بسیاری از کارآفرینان تنها به‌دلیل مشاهده موفقیت‌های سطحی دیگران یا تجربیات شخصی خود، وارد این حوزه‌ها می‌شوند. این رویکرد باعث می‌شود که در بسیاری از موارد، شکست بخورند.

محسن مختاری خاطرنشان کرد: رقابت در بازار بسیار زیاد است و اگر نتوانیم برای مشتریان خود ارزش واقعی ایجاد کنیم، قطعاً به مرور زمان از بازار کنار خواهیم رفت. درنهایت کسب‌وکاری موفق است که بتواند ارزش‌افزوده‌ای برای مشتریان خود ایجاد کند و این مسیر نیاز به تحقیق از بازار و استراتژی‌های درست بازاریابی دارد.

مشتری و اهمیت شناخت آن در موفقیت کسب‌وکار

این مشاور کسب‌وکار همچنین در خصوص اهمیت درک دقیق مفهوم مشتری عنوان کرد: کسب‌وکارهایی که مشتریان خود را به‌طور دقیق نمی‌شناسند، درواقع کسب‌وکار نیستند. مشتریان پایه‌گذار هر کسب‌وکاری هستند و اگر نتوانیم ارزش واقعی برای آن‌ها ایجاد کنیم، نمی‌توانیم انتظار موفقیت داشته باشیم. در شرایط کنونی بازاریابی باید به‌گونه‌ای باشد که مشتریان را درک کرده و برای آن‌ها ارزشی مناسب و هدفمند فراهم کند. در غیر این صورت، هیچ کسب‌وکاری نمی‌تواند دوام بیاورد.

مختاری در ادامه به تحلیل عوامل کاهش یا افزایش تقاضا برای محصولات تولیدکنندگان کوچک پرداخت و توضیح داد: این سؤال که چرا تقاضا برای محصولات خاصی کاهش یا افزایش پیدا کرده، بستگی به عواملی متعددی دارد. تقاضا هیچ‌گاه به‌طور کامل از بین نمی‌رود، بلکه از یک حوزه به حوزه دیگر منتقل می‌شود. تغییرات در سلیقه مشتریان، پیشرفت‌های فناوری و تحولات اجتماعی، می‌توانند موجب جابه‌جایی تقاضا شوند؛ به‌عنوان مثال ممکن است تقاضا برای یک محصول خاص کاهش یابد، اما برای محصولات مشابه یا جایگزین آن‌ها، افزایش پیدا کند.

وی افزود: همچنین تغییرات در فناوری‌ها و روندهای نوین می‌تواند به‌طور قابل توجهی بر تقاضای بازار تأثیر بگذارد؛ به‌عنوان مثال در گذشته شاید کسی به هوش مصنوعی توجه نمی‌کرد، اما امروز این فناوری به یکی از زمینه‌های پُربازده و جذاب تبدیل شده است و یا رمز ارزها که 20 سال پیش کمترین توجهی به آن‌ها می‌شد، اکنون به یکی از پُررونق‌ترین بازارهای مالی دنیا تبدیل شده‌اند.

نقش دولت در حمایت از کسب‌وکارهای کوچک

این مشاور اقتصادی سپس به نقش دولت‌ها در حمایت از کسب‌وکارهای کوچک اشاره کرد و یادآور شد: دولت‌ها در توسعه کسب‌وکارهای کوچک نقش بسیار مهمی دارند. این حمایت‌ها می‌توانند شامل تسهیل در روند صدور مجوزها، ارائه تسهیلات و حمایت‌های مالی، کمک به فرآیند صادرات و تسهیل واردات مواد اولیه باشند. همچنین باید قوانینی تصویب شود که به نفع این کسب‌وکارها باشد؛ در این زمینه حمایت‌های دولتی باید به‌گونه‌ای باشند که فرصت‌های رشد و رقابت برابر را برای کسب‌وکارهای کوچک فراهم کنند.

مختاری ادامه داد: دولت‌ها در برخی از مناطق با وضع قوانین مناسب و ساده‌سازی فرآیندهای اداری، روند ایجاد و رشد کسب‌وکارهای کوچک را تسهیل می‌کنند؛ اما در برخی دیگر از مناطق این قوانین و روندها پیچیده و دست‌وپاگیر هستند که باعث می‌شوند کسب‌وکارهای کوچک نتوانند از حمایت‌ها بهره‌مند شوند.

مزایای کسب‌وکارهای کوچک نسبت به بزرگ‌ها

وی در پاسخ به این سؤال که کسب‌وکارهای کوچک چه مزایایی نسبت به کسب‌وکارهای بزرگ دارند؟ پاسخ داد: یکی از بزرگ‌ترین مزیت‌های کسب‌وکارهای کوچک چابکی و انعطاف‌پذیری آن‌ها است؛ این کسب‌وکارها قادر هستند بسیار سریع‌تر از کسب‌وکارهای بزرگ به تغییرات بازار واکنش نشان داده و خود را با شرایط جدید تطبیق دهند. درعین‌حال اتلاف منابع در کسب‌وکارهای کوچک بسیار کمتر از کسب‌وکارهای بزرگ است؛ این کسب‌وکارها معمولاً منابع خود را به‌طور بهینه‌تری مدیریت می‌کنند و از آن‌ها بهره‌برداری بیشتری دارند.

این مدرس کسب‌وکار و فناوری تصریح کرد: یک کسب‌وکار کوچک ممکن است در مدت زمانی کوتاه‌تر، حتی بیش از 100 شغل ایجاد کند که در مقایسه با بسیاری از صنایع بزرگ، این رقم قابل توجه است. این امر نشان می‌دهد که کسب‌وکارهای کوچک می‌توانند نقش کلیدی در ایجاد اشتغال و رشد اقتصادی ایفا کنند.

مختاری در ادامه به یکی از بزرگ‌ترین چالش‌ها برای کسب‌وکارهای کوچک اشاره و اظهار کرد: یکی از مشکلات عمده، توانمندسازی منابع انسانی است. وقتی یک تیم مدیریتی قوی و توانمند در اختیار یک کسب‌وکار کوچک قرار گیرد، می‌تواند این کسب‌وکار را به موفقیت‌های بزرگی برساند. یکی از دلایل شکست بسیاری از کسب‌وکارهای کوچک، ضعف در تیم‌های مدیریتی است. این کسب‌وکارها اغلب زمانی که نیاز به آموزش‌های کاربردی در حوزه‌های مختلف دارند، به این نیاز توجه کافی نمی‌کنند.

وی همچنین اضافه کرد: آموزش‌های تخصصی و کاربردی در زمینه‌هایی همچون مدیریت منابع انسانی، بازاریابی و مدیریت مالی برای کسب‌وکارهای کوچک اهمیت زیادی دارند. کسب‌وکارهایی که آموزش‌های مناسب دریافت می‌کنند، نه‌تنها در دوران بحران، بلکه در روزهای خوب نیز می‌توانند بهره‌وری و رشد بیشتری داشته باشند.

آینده کسب‌وکارهای کوچک در ایران؛ توصیه‌ها و چشم‌اندازها

مدیر سکوی تأمین مالی جمع‌سپار در پاسخ به این سؤال که آیا ورود به کسب‌وکارهای کوچک در شرایط فعلی کشور توصیه می‌شود یا خیر؟ اعلام کرد: من حتماً توصیه می‌کنم که افراد توانمند وارد تولید شوند. البته این مسیر چالش‌هایی دارد و ممکن است نیاز به تلاش و زمان زیادی باشد؛ اما اگر به تولید به‌عنوان یک گزینه بلندمدت نگاه کنیم، نتیجه بسیار بهتری در مقایسه با فعالیت‌های کوتاه‌مدت اقتصادی مانند خرید‌وفروش طلا و دلار خواهیم گرفت. تولید نه‌تنها برای فرد تولیدکننده سودآور است، بلکه به اقتصاد کشور نیز کمک می‌کند.

مختاری در ادامه گفت: ما باید به تولید بیشتر توجه کنیم و سرمایه‌گذاری در این حوزه را توسعه دهیم، به‌خصوص که در این سال‌ها شاهد تغییرات اقتصادی و نوسانات بازار بودیم. اگر به‌درستی به تولید و فرآیندهای اقتصادی وابسته به آن توجه کنیم، قطعاً در بلندمدت رشد اقتصادی پایداری خواهیم داشت.

وی درنهایت تأکید کرد: با توجه به چالش‌ها و فرصت‌هایی که در پیش رو داریم، زمان آن فرا رسیده که همگان به‌ویژه دولت‌ها و کسب‌وکارهای کوچک در زمینه‌های مختلف ازجمله آموزش، توسعه منابع انسانی و تسهیل فرآیندهای تولیدی، حرکت‌های جدی‌تری انجام دهند؛ تنها در این صورت است که می‌توان به آینده‌ای روشن برای اقتصاد کشور امیدوار بود.

کسب‌وکارهای کوچک، قطعه مهم پازل توسعه اقتصاد کشور

در خاتمه باید گفت؛ کسب‌وکارهای خُرد و کوچک، با وجود سهم محدودشان از منابع اقتصادی، نقش بنیادینی در پویایی و توسعه اقتصادی کشورها ایفا می‌کنند. این کسب‌وکارها به‌دلیل انعطاف‌پذیری بالا و ظرفیت ایجاد اشتغال گسترده، همواره به‌عنوان یکی از ارکان اصلی توسعه پایدار شناخته شده‌اند، بااین‌حال درصورتی که بدون تعریف روشن از بازار هدف و نیاز مشتریان خود فعالیت کنند، با چالش‌های جدی در مسیر بقا و رشد مواجه خواهند شد.

کسب‌وکاری که فاقد مشتری باشد، در عمل فاقد ماهیت اقتصادی است. درک صحیح از خواسته‌ها و نیازهای بازار، تحلیل رفتار مصرف‌کنندگان و ایجاد ارزش متمایز برای مشتریان، پیش‌شرط‌های اساسی موفقیت در بازارهای رقابتی امروز به‌شمار می‌روند. ورود به کار بدون مطالعه بازار، اتکای صرف به مشاهده موفقیت‌های دیگران و بی‌توجهی به اصول بازاریابی هدفمند، ازجمله عواملی هستند که باعث شده‌اند بسیاری از کسب‌وکارهای خُرد در مراحل ابتدایی فعالیت خود با شکست مواجه شوند.

با این وجود در بطن این چالش‌ها فرصت‌های ارزشمندی نیز وجود دارند؛ کسب‌وکارهایی که بتوانند با تحلیل صحیح بازار، نوآوری در ارائه محصولات و خدمات و برقراری ارتباط مؤثر با مشتریان حرکت کنند، قادر خواهند بود حتی در شرایط سخت اقتصادی نیز مسیر رشد را طی کنند.

در این میان، نقش دولت در فراهم کردن زیرساخت‌های حمایتی، تسهیل فرآیندهای صدور مجوز، توسعه آموزش‌های کاربردی و توانمندسازی منابع انسانی، بی‌بدیل است. بدون توجه جدی به این مؤلفه‌ها، نمی‌توان انتظار داشت که کسب‌وکارهای خُرد و کوچک بتوانند جایگاه واقعی خود را در اقتصاد ملی تثبیت کنند.

درنهایت، توسعه اقتصادی کشور در گرو توانمندسازی، حمایت هدفمند و ارتقای مهارت‌های مدیریتی و بازاریابی کسب‌وکارهای خُرد است. تنها با شناخت صحیح فرصت‌ها و مواجهه هوشمندانه با چالش‌ها، می‌توان مسیر پایداری برای این بخش حیاتی از اقتصاد ترسیم کرد.

شناسه خبر 93959