پژوهشگر حوزه کودک عنوان کرد:
والدین آگاه، معماران شخصیت کودکان هستند
پژوهشگر حوزه کودک گفت:والدین آگاه، معماران شخصیت کودکان هستند، مخصوصاً در سالهای اولیه که برای شکلگیری ساختار مغز و ذهن انسان از درجه اهمیت بالایی برخوردار است.

پژوهشگر حوزه کودک گفت:والدین آگاه، معماران شخصیت کودکان هستند، مخصوصاً در سالهای اولیه که برای شکلگیری ساختار مغز و ذهن انسان از درجه اهمیت بالایی برخوردار است. علاوه بر جنبه شناختی یا همان هوش، در بسیاری از تصمیمات زندگی جنبه هیجانی نیز تأثیرگذار است.
پرورش عاطفی نوزاد یک فرآیند حیاتی و چندوجهی است که به رشد و توسعه سلامت روانی، اجتماعی و عاطفی او کمک شایانی میکند. این فرآیند شامل پاسخگویی حساس و آگاهانه به نیازهای عاطفی نوزاد، ایجاد یک محیط امن و مطمئن برای ابراز احساسات و یادگیری مهارتهای تنظیم هیجانی است. تعاملات مثبت و پاسخگو بین نوزاد و والدین منجر به شکلگیری دلبستگی ایمن میشود که درنتیجه پایهای قوی برای روابط سالم در آینده، اعتماد به نفس و استقلال کودک را فراهم میکند.
نوزادان از طریق تعامل با والدین خود یاد میگیرند که احساسات خود را تشخیص دهند، نامگذاری کنند و به تدریج آنها را تنظیم کنند. این مهارتها برای مدیریت استرس، حل مسئله و تعاملات اجتماعی موفق ضروری هستند. وقتی نوزاد احساس امنیت و آرامش میکند، انرژی بیشتری برای یادگیری و کاوش در محیط اطراف خود دارد. پرورش عاطفی بهطور غیرمستقیم بر رشد شناختی و زبانی نیز تأثیر میگذارد. عدم توجه به نیازهای عاطفی نوزاد میتواند منجر به مشکلات رفتاری و عاطفی در دوران کودکی و بزرگسالی شود.
والدین باید در سالهای اولیه زندگی به نشانههای کلامی و غیرکلامی نوزاد توجه کنند و به نیازهای او بهسرعت و بهطور مناسب پاسخ دهند. این امر شامل تغذیه بهموقع، تعویض پوشک، در آغوش گرفتن، نوازش کردن و صحبت کردن با نوزاد است. البته نوزادان نیاز به محیطی دارند که در آن احساس امنیت و آرامش کنند. ایجاد یک روال منظم، کاهش استرس و تنش در محیط خانه و فراهم کردن فرصتهایی برای بازی و کاوش بهعهده والدین، بهویژه پدر خانواده است.
پدر و مادر با ابراز محبت و عشق به نوزاد از طریق تماس چشمی، لبخند زدن، صحبت کردن با لحنی مهربان و نوازش کردن، به او احساس ارزشمندی میدهند. با این کار کودک میتواند احساسات خود را ابراز کند، حتی احساسات منفی مانند خشم و غم، و والدین میتوانند با همدلی و درک به او کمک کنند تا احساسات خود را مدیریت کند. البته یک والد آگاه تنها زمانی میتواند کودک خود را حمایت عاطفی کند که به سلامت جسمی و روانی خود نیز توجه داشته باشد. با احساس خستگی و استرس، نمیتوانند به نیازهای نوزاد بهطور مناسب پاسخ دهند.
والدین آگاه باید بدانند که پرورش عاطفی بر توسعه سلامت عاطفی و روانی نوزاد تمرکز دارد و به او کمک میکند تا احساسات خود را درک کند، مدیریت کند و با دیگران ارتباط برقرار کند. تربیت رفتاری بر یادگیری رفتارهای مناسب و انطباق با قوانین و مقررات تمرکز دارد که با آموزش مهارتها و دانشهای مختلف فراهم میشود. این در حالی است که هر سه جنبه عاطفی، رفتاری و آموزشی از اهمیت بالایی برخوردار هستند، اما پرورش عاطفی پایه و اساس رشد سالم در سایر زمینهها را فراهم میآورد.
با توجه به اینکه هر نوزادی منحصر به فرد است و نیازهای عاطفی متفاوتی دارد، والدین باید توجه داشته باشند که پرورش عاطفی یک فرآیند مداوم است که در طول دوران کودکی ادامه دارد.
باتوجه به نکاتی که خواندید، بهمنظور بررسی بهتر این موضوع با مهدی نغمهگو، رواندرمانگر و پژوهشگر کودک با سابقه بیستساله حضور در این حوزه، گفتوگویی صورت گرفته است که در ادامه میخوانید:
منظور از پرورش عاطفی نوزاد چیست و چه تفاوتی با تربیت رفتاری یا آموزشی دارد؟
علاوه بر جنبه جسمانی و هوشی کودک، جنبه عاطفی و هیجانی آن نیز نیاز به توجه دارد. این جنبهها ارتباط مستقیمی با نقش مادر و محیط اطراف آنها دارد. واکنشهای هیجانی از جمله ترس، خشم، غم و حساسیتها در جنبه عاطفی قرار دارند. میتوان گفت والدین آگاه، معماران شخصیت کودکان هستند، مخصوصاً در سالهای اولیه که برای شکلگیری ساختار مغز و ذهن انسان از درجه اهمیت بالایی برخوردار است. علاوه بر جنبه شناختی یا همان هوش، در بسیاری از تصمیمات زندگی جنبه هیجانی نیز تأثیرگذار است.
تصور کنید فردی با توجه به اینکه میداند چه کاری نباید انجام دهد، اما تحت تأثیر هیجانات خود ممکن است دست به عملی بزند. دلیل این عمل، هیجان بالای فرد است. به همین منظور، پرورش هوش عاطفی کودکان از اهمیت بالایی برخوردار است. اما از آنجاییکه این جریان برای خود والدین هم ممکن است ناشناخته باشد، به این موضوع آنطورکه شایسته است اهمیت نمیدهند. البته برخی خانوادهها هم در پرورش عاطفی و هوش کودک اقدامات مؤثری را در پیش گرفتهاند.
*عواطف نوزاد از چه زمانی شروع به شکلگیری میکند؟
نوزاد از همان لحظات اولیه تولد، ترس را تجربه میکند یا حس خجالتی بودن را در سن سهسالگی میچشد. بهطور کلی، کودک تا چهار سالگی بیشتر عواطف را تجربه میکند و این حالات در او شکل میگیرد و پخته میشود. طبیعتاً هرچه سن کودک کمتر باشد، این عواطف ناپختهتر است. به اعتقاد برخی روانکاوان، بعضی افراد در یک سن از کودکی تثبیت شدهاند، یعنی یک وابستگی خاص را با خود همراه دارند. به همین دلیل، نقش پدر و مادر در این امر بسیار تأثیرگذار است.
والدین باید تا حد امکان خواستههای کودک را در محیطی امن و سرشار از محبت برآورده کنند. چگونگی عکسالعمل والدین در جهت رشد و تعالی کودک در موقعیتهای حساس بسیار مهم است. در این مواقع، حس اعتمادی که در فرد به وجود میآید تا آخر عمر همراه اوست. زمانی که کودک نسبت به موقعیتهایی که ناکام میشود و خواستههایش برآورده نمیشود، ممکن است رفتار مناسبی از خود نشان ندهد یا حتی به خود آسیب بزند. در اینجا واکنش والدین نسبت به رفتار کودک بسیار تعیینکننده است.
*چه عواملی در ماههای اول زندگی نوزاد بیشترین تأثیر را بر شکلگیری احساس امنیت و آرامش او دارد؟
طبیعتاً شخصیت مادر بیشترین تأثیر را بر ویژگیهای رفتاری کودک دارد. بیتردید نوع برخورد مادر با فرزند در شکلگیری شخصیت نوزاد نقش حیاتی دارد. نوزاد به اتاق خواب مناسب و سیسمونیهای لاکچری احتیاج ندارد؛ نوع توجه و رفتار والدین تعیینکنندهترین حالت ممکن در شکلگیری امنیت و آرامش کودک را به دنبال خواهد داشت.
نقش حمایتگرانه پدر از نوزاد و مادر نیز از اهمیت بالایی برخوردار است. پدر با فراهم کردن یک محیط آرام و بدون تنش، همراه با پشتیبانی و همدلی برای همسر و فرزند خود، میتواند در جهت رشد و پیشرفت عواطف خانواده اقدام کند. بخش عاطفی کودک در گرو سلامت روان مادر است. مادری که بانشاط و امیدوار است و از روحیه بالایی برخوردار است و بهراحتی با چالشها به هم نمیریزد، فرزندانی با درجه مطلوبی از هوش عاطفی پرورش میدهد.
*رابطه میان تماس جسمی مثل آغوش گرفتن نوزاد در رشد عاطفی او از چه اهمیتی برخوردار است؟
میتوان گفت که آغوش گرفتن نوزاد اهمیت تنفس را دارد. طی یک تحقیق پژوهشی مشخص شده است که کودکانی که بیشتر در آغوش کشیده میشوند و پدر و مادر با محبت با آنها صحبت میکنند، از لحاظ سلامت عاطفی در درجه بالایی قرار دارند. کودک انسان بسیار به نوازش فیزیکی احتیاج دارد. برخی مدعی هستند که سلامت جسمی نوزاد در گرو آغوش گرفتن است و همین عمل بهظاهر ساده در زندگی و شکلگیری شخصیت نوزاد میتواند بسیار تأثیرگذار باشد.
تأثیر گریه نوزاد بر شاکله عاطفی او چگونه است و آیا پاسخ سریع به گریه نوزاد او را لوس میکند؟
حتی عواملی مثل خندیدن یا گریه کردن نوزاد نیز باید مورد توجه والدین قرار بگیرد. مقدار این واکنشها در نوزادان بسیار متفاوت است. این رفتار، خلقوخوی کودک را نشان میدهد. برخی کودکان با گریه زودهنگام یا دیرهنگام، میزان حساسیت و تابآوری خود را به مسائل اعلام میکنند.
*استفاده بیش از حدتلفن همراه توسط والدین چه اثری بر رابطه عاطفی با نوزاد دارد؟
زمانی که کودک حس کند در مرکز توجه خانواده نیست و پدر و مادر به رفتار او عکسالعمل نشان نمیدهند و تلفن همراه بیشتر از او نزد والدین ارزش و اهمیت دارد، کودک احساس ناامنی میکند و این امر ارتباط عاطفی او را مختل میکند. زمانی که کودک به سن تشخیص برسد، ناخواسته به تلفن همراه وابسته میشود. به همین دلیل، والدین باید تا حد امکان در کنار کودکان و مخصوصاً نوزادان از کار کردن با تلفن همراه خودداری کنند.
یکی از دلایل کمرنگ شدن ارتباطات در خانوادهها، تلفن همراه است. البته ما مخالف استفاده از فناوریها نیستیم، اما همانطور که میدانید استفاده بیرویه تلفن همراه باعث افول ارتباطات عاطفی و گفتوگو بین اعضای خانواده و کاهش کیفیت خواب میشود.
*در صورت وجود مشکلات عاطفی در نوزاد، والدین باید چه نشانههایی را جدی بگیرند؟
والدین باید بدانند که اگر فرزندان دچار مشکلات عاطفی شوند، به اتفاقات سریع واکنش نشان میدهند و گریه میکنند یا برعکس، نسبت به اتفاقات بیواکنش میمانند. برای مثال، فرزندتان مانند دیگر کودکان به بازی با اسباببازی علاقهای ندارد یا در برخی مواقع غیرعادی جیغ میکشد. والدین به محض مشاهده این نوع رفتارها باید با یک درمانگر کودک مشورت کنند.
*چه رفتارها و بازیهایی به پرورش عاطفی نوزاد کمک میکند؟
ارتباط عاطفی بین مادر و کودک امری مهم و تعیینکننده است. والدینی که با نازککردن صدا و صحبت با کودکان سعی میکنند توجه آنها را جلب کنند، این نوع برقراری ارتباط بسیار مؤثر و مفید است. هرچه میزان صحبت و محرکهای ارتباطی با فرزندان بیشتر باشد، میتواند در افزایش هوش عاطفی فرزندان تأثیرگذار باشد.
*چگونه اضطراب یا افسردگی والدین بر نوزاد تأثیر میگذارد؟
افسردگی پس از زایمان در مادران بسیار شایع است. همچنین والدین با توجه به فشارها و شرایط موجود در جامعه، در بیشتر مواقع با اضطرابها دست و پنجه نرم میکنند. میتوان گفت بهترین سن فرزندآوری بین بیست تا بیستوپنج سال است.
تصور کنید یک انسان افسرده شاید متوجه افسردگی خود نباشد. مثلاً فردی که سرما خورده باشد، مزه غذاها را متوجه نمیشود. یک فرد افسرده زمانی که کودکی را به دنیا میآورد، متوجه نعمتهای اطرافش نمیشود و نمیتواند از این نعمتها لذت ببرد و حس کند. به تعبیر دیگر، میداند که باران میبارد، اما از قطرات باران لذت نمیبرد و به جزئیات نعمتها دقت نمیکند. یک والد افسرده هم با دیدن بازی فرزندش خوشحال نمیشود و همین بیتفاوتی به کودک در سالهای اولیه زندگی، عواقب جبرانناپذیری را به دنبال خواهد داشت.
به نظر من، یک والد آگاه باید عملگرا باشد. این موضوع در رشد کودک بسیار اهمیت دارد. پیشنهاد میکنم که والدین در مسائل تربیتی با یکدیگر همکاری و تفاهم داشته باشند، چرا که تفاهم بین پدر و مادر اصل اولیه رشد عاطفی کودکان است.
همانطور که خواندید، پرورش عاطفی نوزاد یک فرآیند کلیدی و پویا است که بر توسعه سلامت روانی، اجتماعی و عاطفی کودک در طول زندگی تأثیر میگذارد. این فرآیند شامل ایجاد یک محیط امن و حمایتی، پاسخدهی به نیازهای عاطفی کودک با حساسیت و آگاهی، و تشویق رشد مهارتهای تنظیم هیجانی میشود.
نوزادان نیازمند تعاملات مثبت، پیوسته و پاسخگو با والدین خود هستند تا دلبستگی ایمن شکل بگیرد. این دلبستگی، پایه و اساس روابط سالم در آینده، اعتماد به نفس و استقلال است. باید به نوزادان کمک کنید تا احساسات خود را بشناسند و به زبان بیاورند. این امر شامل شناسایی و نامگذاری احساسات خود و دیگران، و همچنین مدلسازی رفتارهای سالم در مواجهه با احساسات است.
همچنین اجازه دادن به کودک برای ابراز طیف وسیعی از احساسات، حتی احساسات منفی، به او کمک میکند تا آنها را تنظیم و مدیریت کند. لازم به ذکر است که نوزادان به توجه و پاسخدهی به نیازهایشان، چه فیزیکی و چه عاطفی، نیاز دارند. پاسخدهی سریع و مناسب به گریه، نیاز به آرامش والدین دارد. تنها در این صورت والدین میتوانند به علائم غیرکلامی نوزاد مانند زبان بدن، صدا و حالت چهره بهتر توجه کنند.
نتیجه اینگونه ارزشگذاری به کودکان، ایجاد یک محیط امن و حمایتی است تا احساس آرامش و اطمینان را درک کنند. با ایجاد روالهای منظم، ارائه امنیت فیزیکی و عاطفی و ایجاد حس تعلق و ارتباط، میتوان این محیط را برای رشد عاطفی کودک فراهم کرد.
پرورش عاطفی نوزاد، فرآیندی مداوم و پیوسته است که در طول زمان و با تعاملات روزمره شکل میگیرد. با توجه به این نکات، میتوانیم به رشد سالم و عاطفی نوزادان خود کمک کنیم و آیندهای بهتری برای آنها بسازیم
پرورش عاطفی نوزاد یک فرآیند حیاتی و چندوجهی است که به رشد و توسعه سلامت روانی، اجتماعی و عاطفی او کمک شایانی میکند. این فرآیند شامل پاسخگویی حساس و آگاهانه به نیازهای عاطفی نوزاد، ایجاد یک محیط امن و مطمئن برای ابراز احساسات و یادگیری مهارتهای تنظیم هیجانی است. تعاملات مثبت و پاسخگو بین نوزاد و والدین منجر به شکلگیری دلبستگی ایمن میشود که درنتیجه پایهای قوی برای روابط سالم در آینده، اعتماد به نفس و استقلال کودک را فراهم میکند.
نوزادان از طریق تعامل با والدین خود یاد میگیرند که احساسات خود را تشخیص دهند، نامگذاری کنند و به تدریج آنها را تنظیم کنند. این مهارتها برای مدیریت استرس، حل مسئله و تعاملات اجتماعی موفق ضروری هستند. وقتی نوزاد احساس امنیت و آرامش میکند، انرژی بیشتری برای یادگیری و کاوش در محیط اطراف خود دارد. پرورش عاطفی بهطور غیرمستقیم بر رشد شناختی و زبانی نیز تأثیر میگذارد. عدم توجه به نیازهای عاطفی نوزاد میتواند منجر به مشکلات رفتاری و عاطفی در دوران کودکی و بزرگسالی شود.
والدین باید در سالهای اولیه زندگی به نشانههای کلامی و غیرکلامی نوزاد توجه کنند و به نیازهای او بهسرعت و بهطور مناسب پاسخ دهند. این امر شامل تغذیه بهموقع، تعویض پوشک، در آغوش گرفتن، نوازش کردن و صحبت کردن با نوزاد است. البته نوزادان نیاز به محیطی دارند که در آن احساس امنیت و آرامش کنند. ایجاد یک روال منظم، کاهش استرس و تنش در محیط خانه و فراهم کردن فرصتهایی برای بازی و کاوش بهعهده والدین، بهویژه پدر خانواده است.
پدر و مادر با ابراز محبت و عشق به نوزاد از طریق تماس چشمی، لبخند زدن، صحبت کردن با لحنی مهربان و نوازش کردن، به او احساس ارزشمندی میدهند. با این کار کودک میتواند احساسات خود را ابراز کند، حتی احساسات منفی مانند خشم و غم، و والدین میتوانند با همدلی و درک به او کمک کنند تا احساسات خود را مدیریت کند. البته یک والد آگاه تنها زمانی میتواند کودک خود را حمایت عاطفی کند که به سلامت جسمی و روانی خود نیز توجه داشته باشد. با احساس خستگی و استرس، نمیتوانند به نیازهای نوزاد بهطور مناسب پاسخ دهند.
والدین آگاه باید بدانند که پرورش عاطفی بر توسعه سلامت عاطفی و روانی نوزاد تمرکز دارد و به او کمک میکند تا احساسات خود را درک کند، مدیریت کند و با دیگران ارتباط برقرار کند. تربیت رفتاری بر یادگیری رفتارهای مناسب و انطباق با قوانین و مقررات تمرکز دارد که با آموزش مهارتها و دانشهای مختلف فراهم میشود. این در حالی است که هر سه جنبه عاطفی، رفتاری و آموزشی از اهمیت بالایی برخوردار هستند، اما پرورش عاطفی پایه و اساس رشد سالم در سایر زمینهها را فراهم میآورد.
با توجه به اینکه هر نوزادی منحصر به فرد است و نیازهای عاطفی متفاوتی دارد، والدین باید توجه داشته باشند که پرورش عاطفی یک فرآیند مداوم است که در طول دوران کودکی ادامه دارد.
باتوجه به نکاتی که خواندید، بهمنظور بررسی بهتر این موضوع با مهدی نغمهگو، رواندرمانگر و پژوهشگر کودک با سابقه بیستساله حضور در این حوزه، گفتوگویی صورت گرفته است که در ادامه میخوانید:
منظور از پرورش عاطفی نوزاد چیست و چه تفاوتی با تربیت رفتاری یا آموزشی دارد؟
علاوه بر جنبه جسمانی و هوشی کودک، جنبه عاطفی و هیجانی آن نیز نیاز به توجه دارد. این جنبهها ارتباط مستقیمی با نقش مادر و محیط اطراف آنها دارد. واکنشهای هیجانی از جمله ترس، خشم، غم و حساسیتها در جنبه عاطفی قرار دارند. میتوان گفت والدین آگاه، معماران شخصیت کودکان هستند، مخصوصاً در سالهای اولیه که برای شکلگیری ساختار مغز و ذهن انسان از درجه اهمیت بالایی برخوردار است. علاوه بر جنبه شناختی یا همان هوش، در بسیاری از تصمیمات زندگی جنبه هیجانی نیز تأثیرگذار است.
تصور کنید فردی با توجه به اینکه میداند چه کاری نباید انجام دهد، اما تحت تأثیر هیجانات خود ممکن است دست به عملی بزند. دلیل این عمل، هیجان بالای فرد است. به همین منظور، پرورش هوش عاطفی کودکان از اهمیت بالایی برخوردار است. اما از آنجاییکه این جریان برای خود والدین هم ممکن است ناشناخته باشد، به این موضوع آنطورکه شایسته است اهمیت نمیدهند. البته برخی خانوادهها هم در پرورش عاطفی و هوش کودک اقدامات مؤثری را در پیش گرفتهاند.
*عواطف نوزاد از چه زمانی شروع به شکلگیری میکند؟
نوزاد از همان لحظات اولیه تولد، ترس را تجربه میکند یا حس خجالتی بودن را در سن سهسالگی میچشد. بهطور کلی، کودک تا چهار سالگی بیشتر عواطف را تجربه میکند و این حالات در او شکل میگیرد و پخته میشود. طبیعتاً هرچه سن کودک کمتر باشد، این عواطف ناپختهتر است. به اعتقاد برخی روانکاوان، بعضی افراد در یک سن از کودکی تثبیت شدهاند، یعنی یک وابستگی خاص را با خود همراه دارند. به همین دلیل، نقش پدر و مادر در این امر بسیار تأثیرگذار است.
والدین باید تا حد امکان خواستههای کودک را در محیطی امن و سرشار از محبت برآورده کنند. چگونگی عکسالعمل والدین در جهت رشد و تعالی کودک در موقعیتهای حساس بسیار مهم است. در این مواقع، حس اعتمادی که در فرد به وجود میآید تا آخر عمر همراه اوست. زمانی که کودک نسبت به موقعیتهایی که ناکام میشود و خواستههایش برآورده نمیشود، ممکن است رفتار مناسبی از خود نشان ندهد یا حتی به خود آسیب بزند. در اینجا واکنش والدین نسبت به رفتار کودک بسیار تعیینکننده است.
*چه عواملی در ماههای اول زندگی نوزاد بیشترین تأثیر را بر شکلگیری احساس امنیت و آرامش او دارد؟
طبیعتاً شخصیت مادر بیشترین تأثیر را بر ویژگیهای رفتاری کودک دارد. بیتردید نوع برخورد مادر با فرزند در شکلگیری شخصیت نوزاد نقش حیاتی دارد. نوزاد به اتاق خواب مناسب و سیسمونیهای لاکچری احتیاج ندارد؛ نوع توجه و رفتار والدین تعیینکنندهترین حالت ممکن در شکلگیری امنیت و آرامش کودک را به دنبال خواهد داشت.
نقش حمایتگرانه پدر از نوزاد و مادر نیز از اهمیت بالایی برخوردار است. پدر با فراهم کردن یک محیط آرام و بدون تنش، همراه با پشتیبانی و همدلی برای همسر و فرزند خود، میتواند در جهت رشد و پیشرفت عواطف خانواده اقدام کند. بخش عاطفی کودک در گرو سلامت روان مادر است. مادری که بانشاط و امیدوار است و از روحیه بالایی برخوردار است و بهراحتی با چالشها به هم نمیریزد، فرزندانی با درجه مطلوبی از هوش عاطفی پرورش میدهد.
*رابطه میان تماس جسمی مثل آغوش گرفتن نوزاد در رشد عاطفی او از چه اهمیتی برخوردار است؟
میتوان گفت که آغوش گرفتن نوزاد اهمیت تنفس را دارد. طی یک تحقیق پژوهشی مشخص شده است که کودکانی که بیشتر در آغوش کشیده میشوند و پدر و مادر با محبت با آنها صحبت میکنند، از لحاظ سلامت عاطفی در درجه بالایی قرار دارند. کودک انسان بسیار به نوازش فیزیکی احتیاج دارد. برخی مدعی هستند که سلامت جسمی نوزاد در گرو آغوش گرفتن است و همین عمل بهظاهر ساده در زندگی و شکلگیری شخصیت نوزاد میتواند بسیار تأثیرگذار باشد.
تأثیر گریه نوزاد بر شاکله عاطفی او چگونه است و آیا پاسخ سریع به گریه نوزاد او را لوس میکند؟
حتی عواملی مثل خندیدن یا گریه کردن نوزاد نیز باید مورد توجه والدین قرار بگیرد. مقدار این واکنشها در نوزادان بسیار متفاوت است. این رفتار، خلقوخوی کودک را نشان میدهد. برخی کودکان با گریه زودهنگام یا دیرهنگام، میزان حساسیت و تابآوری خود را به مسائل اعلام میکنند.
*استفاده بیش از حدتلفن همراه توسط والدین چه اثری بر رابطه عاطفی با نوزاد دارد؟
زمانی که کودک حس کند در مرکز توجه خانواده نیست و پدر و مادر به رفتار او عکسالعمل نشان نمیدهند و تلفن همراه بیشتر از او نزد والدین ارزش و اهمیت دارد، کودک احساس ناامنی میکند و این امر ارتباط عاطفی او را مختل میکند. زمانی که کودک به سن تشخیص برسد، ناخواسته به تلفن همراه وابسته میشود. به همین دلیل، والدین باید تا حد امکان در کنار کودکان و مخصوصاً نوزادان از کار کردن با تلفن همراه خودداری کنند.
یکی از دلایل کمرنگ شدن ارتباطات در خانوادهها، تلفن همراه است. البته ما مخالف استفاده از فناوریها نیستیم، اما همانطور که میدانید استفاده بیرویه تلفن همراه باعث افول ارتباطات عاطفی و گفتوگو بین اعضای خانواده و کاهش کیفیت خواب میشود.
*در صورت وجود مشکلات عاطفی در نوزاد، والدین باید چه نشانههایی را جدی بگیرند؟
والدین باید بدانند که اگر فرزندان دچار مشکلات عاطفی شوند، به اتفاقات سریع واکنش نشان میدهند و گریه میکنند یا برعکس، نسبت به اتفاقات بیواکنش میمانند. برای مثال، فرزندتان مانند دیگر کودکان به بازی با اسباببازی علاقهای ندارد یا در برخی مواقع غیرعادی جیغ میکشد. والدین به محض مشاهده این نوع رفتارها باید با یک درمانگر کودک مشورت کنند.
*چه رفتارها و بازیهایی به پرورش عاطفی نوزاد کمک میکند؟
ارتباط عاطفی بین مادر و کودک امری مهم و تعیینکننده است. والدینی که با نازککردن صدا و صحبت با کودکان سعی میکنند توجه آنها را جلب کنند، این نوع برقراری ارتباط بسیار مؤثر و مفید است. هرچه میزان صحبت و محرکهای ارتباطی با فرزندان بیشتر باشد، میتواند در افزایش هوش عاطفی فرزندان تأثیرگذار باشد.
*چگونه اضطراب یا افسردگی والدین بر نوزاد تأثیر میگذارد؟
افسردگی پس از زایمان در مادران بسیار شایع است. همچنین والدین با توجه به فشارها و شرایط موجود در جامعه، در بیشتر مواقع با اضطرابها دست و پنجه نرم میکنند. میتوان گفت بهترین سن فرزندآوری بین بیست تا بیستوپنج سال است.
تصور کنید یک انسان افسرده شاید متوجه افسردگی خود نباشد. مثلاً فردی که سرما خورده باشد، مزه غذاها را متوجه نمیشود. یک فرد افسرده زمانی که کودکی را به دنیا میآورد، متوجه نعمتهای اطرافش نمیشود و نمیتواند از این نعمتها لذت ببرد و حس کند. به تعبیر دیگر، میداند که باران میبارد، اما از قطرات باران لذت نمیبرد و به جزئیات نعمتها دقت نمیکند. یک والد افسرده هم با دیدن بازی فرزندش خوشحال نمیشود و همین بیتفاوتی به کودک در سالهای اولیه زندگی، عواقب جبرانناپذیری را به دنبال خواهد داشت.
به نظر من، یک والد آگاه باید عملگرا باشد. این موضوع در رشد کودک بسیار اهمیت دارد. پیشنهاد میکنم که والدین در مسائل تربیتی با یکدیگر همکاری و تفاهم داشته باشند، چرا که تفاهم بین پدر و مادر اصل اولیه رشد عاطفی کودکان است.
همانطور که خواندید، پرورش عاطفی نوزاد یک فرآیند کلیدی و پویا است که بر توسعه سلامت روانی، اجتماعی و عاطفی کودک در طول زندگی تأثیر میگذارد. این فرآیند شامل ایجاد یک محیط امن و حمایتی، پاسخدهی به نیازهای عاطفی کودک با حساسیت و آگاهی، و تشویق رشد مهارتهای تنظیم هیجانی میشود.
نوزادان نیازمند تعاملات مثبت، پیوسته و پاسخگو با والدین خود هستند تا دلبستگی ایمن شکل بگیرد. این دلبستگی، پایه و اساس روابط سالم در آینده، اعتماد به نفس و استقلال است. باید به نوزادان کمک کنید تا احساسات خود را بشناسند و به زبان بیاورند. این امر شامل شناسایی و نامگذاری احساسات خود و دیگران، و همچنین مدلسازی رفتارهای سالم در مواجهه با احساسات است.
همچنین اجازه دادن به کودک برای ابراز طیف وسیعی از احساسات، حتی احساسات منفی، به او کمک میکند تا آنها را تنظیم و مدیریت کند. لازم به ذکر است که نوزادان به توجه و پاسخدهی به نیازهایشان، چه فیزیکی و چه عاطفی، نیاز دارند. پاسخدهی سریع و مناسب به گریه، نیاز به آرامش والدین دارد. تنها در این صورت والدین میتوانند به علائم غیرکلامی نوزاد مانند زبان بدن، صدا و حالت چهره بهتر توجه کنند.
نتیجه اینگونه ارزشگذاری به کودکان، ایجاد یک محیط امن و حمایتی است تا احساس آرامش و اطمینان را درک کنند. با ایجاد روالهای منظم، ارائه امنیت فیزیکی و عاطفی و ایجاد حس تعلق و ارتباط، میتوان این محیط را برای رشد عاطفی کودک فراهم کرد.
پرورش عاطفی نوزاد، فرآیندی مداوم و پیوسته است که در طول زمان و با تعاملات روزمره شکل میگیرد. با توجه به این نکات، میتوانیم به رشد سالم و عاطفی نوزادان خود کمک کنیم و آیندهای بهتری برای آنها بسازیم
شناسه خبر 94176