شناسه خبر:94267
1404/2/24 13:22:00

زبان، فقط رشته‌ای برای پیوند واژه‌ها نیست؛ زبان، استخوان‌بندی هویت جمعی یک ملت است، ظرف اندیشه‌ها و احساس‌ها، آینه‌ تمام‌نمای تاریخ، هنر، دین، اخلاق و رؤیاهای یک قوم. در میان تمام زبان‌های کهن جهان، فارسی یکی از معدود زبان‌هایی‌ است که هم‌زمان «قدمت»، «پیوستگی» و «سرزندگی» را در جان خود دارد.
فارسی، زبانی است که قرن‌ها در برابر تندبادها ایستاده؛ از یورش اقوام مهاجم تا سلطه‌ زبان‌های بیگانه، از تبعید شاعران تا سانسور اندیشه‌ورزان. با این‌همه، همچنان بر لب‌ها جاری است، در لابه‌لای کتاب‌ها می‌تپد و در دل نسل‌های تازه، ریشه می‌دواند. زبان فارسی، زبان عشق است و عرفان، زبان عقل است و عدل، زبان حماسه است و حیا.
در جهانی که زبان‌ها، یکی پس از دیگری خاموش می‌شوند و فرهنگ‌ها در بازار جهانی همسان‌سازی رنگ می‌بازند، زبان فارسی نه‌فقط باقی مانده، بلکه الهام‌بخش، باقی مانده است.
زبان فارسی از هزاره‌ها گذشته، از دوردست‌های تاریخ آمده، از اوستا و سنگ‌نوشته‌های هخامنشی، از نغمه‌های ساسانی و اشعار بلخ و بخارا، تا امروز که در پیامک‌ها و رسانه‌ها، نفس می‌کشد. هیچ ملتی بی‌زبان نمی‌ماند، اما تنها برخی ملت‌ها هستند که زبانشان ادبیات و تمدنی مستقل و جهان‌گیر را پدید آورده؛ زبان فارسی، از این‌دست است.
وقتی سعدی در بوستان و گلستان، حکمت را با هنر می‌آمیزد، وقتی مولوی از عشق می‌گوید و از جبر و اختیار، وقتی حافظ زبانِ رازآلود جان را بر لب می‌آورد، نه‌تنها فارسی را به اوج می‌برند، بلکه انسانی‌تر از هر زبان رسمی، با مخاطب خویش سخن می‌گویند. هیچ ایرانی، بی‌نیاز از بازگشت به زبان فارسی نیست؛ زیرا این زبان، خانه‌ امنِ جانِ ایرانی‌ است.
* فردوسی؛ پدر زبان، پناه وطن
در میان تمام قله‌های زبان فارسی، فردوسی جایگاهی ممتاز دارد؛ نه‌تنها به‌خاطر بلندای سخن، که به‌خاطر رسالت سترگی که بر دوش گرفت. او در عصری که فارسی به حاشیه رانده شده بود، در دوره‌ای که واژگان بیگانه در کالبد زبان خزیده بودند، عزم کرد تا زبان نیاکان را از فراموشی نجات دهد. شاهنامه، فقط کتابی در وصف پهلوانان نیست؛ بزرگ‌ترین پروژه‌ هویت‌سازی در تاریخ ایران است.
فردوسی، زبان فارسی را پالایش کرد، آن را از خاک و خون بیرون کشید، با نَفَس شعر زنده‌اش کرد و بر تارک تاریخ نشاند. او فقط سخن‌سرا نبود؛ معمار زبان بود، معلم هویت بود، پدر ایرانِ فرهنگی بود. شاهنامه، فرهنگ‌نامه‌ روح ایرانی‌ است؛ جایی که در آن صداقت، شجاعت، مهر، خرد و دادگری ارزش‌اند و نیرنگ، ستم و بی‌خردی، مذموم.
بی‌فردوسی، شاید زبان فارسی در هیاهوی تاریخ گم می‌شد؛ و بی‌فارسی، شاید ایران دیگر ایران نبود.
* آینده زبان، آیینه مسئولیت ما است
امروز، بیش از هر زمان دیگر وظیفه داریم زبان فارسی را پاس بداریم؛ نه فقط با حرف، بلکه با عمل. با درست‌نویسی، با اندیشیدن به زبان فارسی، با زایش واژگان نو، با پرورش نسل‌هایی که زبان مادری را مایه‌ سرافرازی بدانند. ما وارثان گنجینه‌ای هستیم که فردوسی، سعدی، حافظ، نظامی، عطار و خیام به ما سپرده‌اند؛ گنجینه‌ای که هم مایه‌ شکوه است و هم مسئولیت.
اگر زبان بمیرد، اندیشه در انزوا می‌افتد و اگر زبان زنده بماند، امید، فرهنگ و آینده نیز زنده خواهند ماند.

شناسه خبر 94267